قوربان تو بشم زهرا خانوونمم!!
آره یادمه گفتم مهم نیس ولی نمیدونم چی شد نتایج دیدم دیگه خود به خود اشکام اومد ولی بعدش که دقت کردم دیدم اسم دوستان دیدم ناراحتیم
کمتر شد ...الان دیگه خیلی کمتر هم شد[IMG]
ممممممممنووووونم زهراجون[IMG]
من دیگه زیاد برام فرقی نداره چون نانو خیلی چیزای دیگه بهم داد....
یکی اصلی ترین دلیلی که نانو رو دوست دارم اینه که دوستای خوبی مثل تو رو بهم داد...
یه جمع دوستانه خوب داریم که هیچ جا پیدا نمیشه....[IMG]
عه؟! مرسی روزگار ما هم میگذره:p
هعییییییی وضع ما کمی بهتره یکم بیشتر می خوابیم هرچند خواب و خوراک نذاشتن این درسا!
فقط4تا مونده دیگ خیلی نیستن!
منم خستم! ولی نه ما می تونیم:97:
خوشحال شدم بعد از مدتها....موفق باشی عزیزم...
سلام عزیزم... چرا هستم... من همیشه وقتی حرف برای گفتن زیاد دارم خاموش می شم...تو خوبی دخترم؟؟؟ خوشی؟ سلامتی؟
از اولین امتحان تا الان هر شب امتحان داشتم تا صبح چشم رو هم نذاشتم که اگرمی ذاشتم نمی رسیدم. .. بعضی شبا خدا محبت می کرد و در تنهایی شب صدای جیغ گربه ها و رعد و برق و شر شر بارون را می شد شنید. برای همین خودمو سرزنش نکردم که چراباز درسام موند دقیقه ی اخر؟؟ من بیدار بودم و تونستم بارونو ببینم... در عوض فرداش که امتحان می دم تا شب خوابم.