این که من بخوام راجع به عملکرد ایشون نظر بدم که درست نیست وجسارته. راجع به عملکرد هر فرد هم خود اون فرد بهترینه برای قضاوت. ولی به نظر بنده ایشون از لحاظ علمی کم نداشتند برای طلا شدن حد اقل این جوری فکر میکنم ولی این که طلا نشدند شایدبه خاطر خوب ندادن امتحاناش بوده( این امتحان خوب دادنه اصل اساسی تو طلا شدنه هرچند که واضحه)(راستی بهش سلام برسون از طرف قادر)راستی حواستون هست که طلا 1 مون سال اولش بود که اومده بود دوره.یعنی منظورم اینه که شاید سال دوم قبول نشدن یا شدن نمیتونه خیلی تعیین کننده باشه
خب نمیدونم چی بگم...! اتفاقا بحث چند روز پیش من و مامان بابامم همین بود..مامانم میگفت هدف اصلی تو کنکوره نمیخواد بری المپیاد از حالا ..مینرسم هم المپیاد رتبه نیاری هم کنکورت گند بزنی..از یه سزی ها هم که پرسیدم گفتن ..بستگی به خود شخص داره..
با همه ی این وجود نظر شما برای من قابل احترامه...:1:
قبلش با اجازت یه اصلاحیه ای روی صحبتات میزنم.
" البته با استعدادي قوي هستيد كه در چنان دانشگاهي در چنين رشته اي به تحصيل مي پردازيد…"
اینجوریام نیست که هر کی اینجاست با استعداده.شاید خود من...
خودم هم اشاره کردم که وقتی سال دوم رفتم اونجا نه تنها احساس مشکل میکردم بلکه یقین داشتم که هیچی نسبت به بقیه بلد نیستم.این البته یه احساس شخصی بود.شاید اگه کس دیگه ای اگه جای من بود اینجور فکری نمیکرد.
اما خب تلاش کردم و خدا هم کمک کرد و آخرش یه چیزی شد.ولی کافی نیست...
من اصلا کاری به دبیرها نداشتم که بهم توجه دارند یا نه ! هیچ وقت ! مجبورشون میکردم بهم توجه کنند!!! با تلاشهام.من ارتباطم با مسئولین مدرسه خیلی کم بود و تماما متکی به خودم بودم. اصلا این چیزایی که برای تو مهمه برای من حداقل مهم نبود.نمیگم اینا مسائل بی اهمیتی هستند.نه، بلکه برای من بی اهمیت بودند.مطمئن باش اگه تلاش کنی خودت خیلی راحت میتونی از پس این مشکلات بر بیایی.
اینی هم که مدرسه چقدر راه میاد با المپیادیها اولا بستگی به مدرسه داره که تو سلاما زیاد مشکلی نداری.اما بازم آخر آخرش بستگی به مسئول پایه ت داره که من نمشناسمشون.
این حرفی که میخوام بزنم به درد الانت نمیخوره.ولی سه چهار سال بعد یادت باشه امروز یه همچین حرفی رو یکی بهت زده.
روزی که میخوای وارد دانشگاه/جامعه بشی فرقی نمیکنه که مدال طلا/معدل20 داشته باشی.مهم اینه 1- آدم 2- متفکر باشی.نه کمتر نه بیشتر
هر کسی وقتی میخواد دوران تحصیلی جدیدی رو شروع کنه کلی استرس و هیجان کاذب داره!
وقتی که یکی دو هفته میگذره همه چی عادی میشه.
مثلا من وقتی میخواستم برم سلام فک میکردم بچه های دیگه دارند موشک هوا میکنند و من تعطیل تعطیلم ! در صورتی که آخر سر با کلی تلاش به یه رتبه کذایی تو سلام انرژی رسیدم.
خب من الان تو دانشگاه با خیلی از بچه های باشگاه سلام انرژی همکلاس هستم.
اولین نکته ای که توشون مشاهده میشه اینه که اگه بخوان کاری رو انجام بدند واقعا انجامش میدند.این موضوع توی همه شون مشاهده میشه اما نصف شون رو باید هل داد تا کاری رو بکنند! و نصف شون هم عادت کردند کاراشون رو بدون این که کسی بگه انجام بدند!
این موضوع جدیت بچه ها اصلا نباید موجب ترست بشه.چون این به نفع بچه هاست.
حالا این وسط یه بحثی هست که بچه ها چقدر به له کردن همدیگه اهمیت میدند؟ سیستم فیلترینگشون چقدر آپارتایدی عمل میکنه و ... که متاسفانه من اطلاعاتی ندارم.
البته اینا موضوعات مهمی نیستند به شرطی که یکی دو تا دوست خوب و قابل اعتماد داشته باشی.