خواب دیده بود...
در ساحل دریا و در حال قدم زدن با خدا...
رو به رو در پهنه ی آسمان صحنه هایی از زندگی اش به نمایش در می آمد...
متوجه شد که در هر صحنه دو جای پا در ماسه فرو رفته است.یکی جای پای او و دیگری جای پای خدا...
وقتی آخرین صحنه از زندگی اش به نمایش در می آمد متوجه شد که خیلی اوقات در...