امان از دست یار ما!!!

mahdiyam

New Member
ارسال ها
172
لایک ها
102
امتیاز
0
#1
این شعر آخرین شعرمه(البته فعلا!)
قالبش جهت اطلاع میگم که مستزاده.
اگه دوست دارین بهتر جواب بده تو دستگاه شور بخونیدش!

فقط خدا کنه ارشاد گیر نده!!!( شنیدین میخوان خسرو و شیرین رو سانسور کنن؟!! اصلا هم به فکر نیستن که تن اون پیرمرد بدبخت تو قبر میلرزه با این کاراشون!!!)

چوگان دو چشمش، چشم از کاسه برون کرد، وای از خم مویش!
با جام جمش جامه ی مردم به جنون کرد، از جور نکویش!
ساقی سر و رویش به می صاف شبه کرد، ساقی چه بداند!
خویش به از آن می، به خدیوان زبون کرد، خود داند و خویش!

پ.ن. معنی مصراع‌ها را مینویسم:

مصراع اول: چشمای یار که مثل چوب چوگان خمیده است با اون کوچیکیش، همه رو دیوونه کرده! وای به حال موهاش که به این بلندیه و خم به این گندگی توش داره!

مصراع دوم: جام جم یعنی جام جهان نمای جمشید که غیبو نشون میداده! میگه اگه از اسرار یار پرده برداشته (البته اسرار خوبش!) بشه همه مردم (تاکید میکنم همه مردم!) دیوونش میشن! چی بگم از این درد خوشی که از جانب دوست به ما رسد؟!

مصراع سوم: ساقی بر و روی یار ما رو به شراب خفن تشبیه کرده، دستش درد نکنه ولی زک!!! یار ما از اون شراب خفنه هم بهتره!!

مصراع آخر: خوی او بهتر از اون شرابیه که ساقی بهش تشبیه کرده و همین خلق و خوی یاره که پدر همه (حتی کله گنده ها) رو در آورده! دیگه خودش میدونه!



پ.ن. 2(!) این شعرو توی تالار طنز هم گذاشتم!
 
S

sasasa

Guest
#2
پاسخ : امان از دست یار ما!!!

سلام میشه در مورد قالب شعرتون بیشتر توضیح بدید؟
ممنون میشم.
 

mahdiyam

New Member
ارسال ها
172
لایک ها
102
امتیاز
0
#3
پاسخ : امان از دست یار ما!!!

سلام.مستزاد شعریه که در انتهای هر مصراع آن عبارتی افزوده میشود.
 
بالا