به نام خدایی که در همین نزدیکیهاست.
سلام دوستان عزیز. امیدوارم حال همگی خوب باشه.
این تاپیک به برنامه ریزی کنکور، برنامه ریزی شخصی و ... اختصاص داره.
خب دوستان زیادی هستن که سال دیگه (93) در رشته های مختلف داوطلب کنکورن و میشه گفت باید از الان خوندن جدی و مطابق برنامه رو کم کم شروع کنن.
مطمئناً سال کنکور با بقیه سال های تحصیلی فرق میکنه و البته لازم به ذکر که این تغییر به معنای سختی نیست، این تغییر به این معناست که امسال باید کارها برنامه محور و منظّم باشه.
باید از تفکر "هرچه پیش آمد، خوش آمد" فاصله گرفت. پس وقتی صحبت از کنکوری میشه ، از سال کنکور میشه به سختیش نباید فکر کرد، باید ناخودآگاهمون رو عادت بدیم که یاد برنامه ریزی ، هدف و تلاش بیفته.
خب حالا این برنامه ریزی یعنی چی؟ اصلا برنامه داشتن به چه دردی میخوره؟
برنامه ریزی و برنامه داشتن مزیّت های مختلفی داره:
یکی از مزِّت های اصلی برنامه ریزی هدف دار شدن ه. برنامه های کارشناسی شده و اصولی در درون خودشون و در لایه های پنهانشون یه هدف خاص رو دنبال می کنن. هرچی این برنامه دقیق تر باشه این هدف روشن تر و دست یافتنی تره.
مزیّت دیگه ی برنامه ریزی توجّه به نقاط ضعف ه. شما متوجّه میشین در چه درسی ضعف دارین و این ضعف رو به چه صورت باید برطرف کرد. گاهی ضعف ناشی از بد خواندن درس ه، یعنی فرد روش درستی برای خواندن درس نداره ، گاهی از کم کاریه تستیه یعنی فرد با تیپ سؤالات آشنایی نداره و ...
مزیّت دیگه ی برنامه ریزی استفاده ی کامل و جامع از ساعات ه. همه ی آدما 24 ساعت وقت دارن. از این 24 ساعت 7-8 ساعت رو باید خوابید (خواب طبیعی). اصلاً هم نباید در این رابطه اهمال کرد. میمونه 17-16 ساعت باقی مانده. به طور کل و با صرف نظر از ساعات غذا خوردن و کارهای شخصی هیچ فردی رو نمیشه پیدا کرد که از اون ساعات باقی مانده حداکثر استفاده رو بکنه. یعنی بازده ساعات باقی مانده ی ما هیچ وقت 100% نمیشه. هنر ما اینجا اینه که تا میتونیم بازده رو بالا ببریم. هرچی بالاتر موفق تر. پس برنامه اینجا و در بالا بردن بازده هم به ما کمک میکنه. کمکی خیلی بزرگ...
اگر بخوام ریز ریز درباره ی مزیّت برنامه ریزی و ... بگم شاید بشه 100 دلیل نوشت اما دلایل کلی که دلایل ریز رو هم درونشون دارن بالا اشاره کردم.
اما حالا سؤال اصلی اینجاست: چه برنامه ای خوبه؟ باید از چه برنامه ای بهره برد؟
دوستان تمامی دوستان با هم متفاوتن و ویژگی های متفاوتی دارن. هیچ دو نفری نیستن که دقیقا برنامه ی یکسانی داشته باشند.
اما ما باید چیکار کنیم؟ ببینید مؤسسات مختلف هستن که برنامه ی کلی ارائه میدن. کاونو فرهنگی آموزش (قلم چی) ، گزینه ی دو ، گاج ، مبتکران و ...
اینا برنامه ی کلین. من با یه مثال حرفم رو کامل می کنم. مثلاً برنامه ی قلم چی. این برنامه یک برنامه ی جامع تا کنکوره و به صورت دو هفته ای. به شما میگه که در دو هفته باید چه مباحثی رو خوند. حالا اینجا شما باید در دو هفته طبق عادات مطالعاتی برنامه ی روزانه بریزین.
برای برنامه ریزی روزانه میتونین برنامه های افراد موفق یا دوستان یا ... رو الگو قرار بدین و نکات مثبتش رو برداشت کنین اما به هیچ وجه نباید دقیقاً همون برنامه رو اجرا کرد. این یک برداشت اشتباس. هیچ کس بهتر از خود شما نمیتونه برای شما برنامه بریزه ، چون هیچ کس با تمام صفات اخلاقی و عادات شما مثل خودتون آشنا نیست. نقش مشاور در اینجا راهنمایی و نشون دادن راه درسته و باز هم برنامه با خود شما باید باشه.
پس نقشه و راه اینه که شما با برنامه ی یک موسسه پیش برین (البته ترجیحاً) و بعد برنامه ی روزانه رو خودتون بچینین و اجرا کنین. این برنامه ی کلان مؤسسه ها تا حدودی میتونه به شما آرامش بده و این در عملکرد شما خیلی میتونه مؤثر باشه.
اما بحث بسیار بسیار مهم بعدی دفتر ، جزوه یا ... برای برنامه ریزیه.
ببینین هیچ اصراری نیست که شما حتما حتما از دفترهای برنامه ریزی موجود در بازار استفاده کنین، حتی دفترهای دستی که خودتون هم می نویسین میتونه عالی باشه اما حتما حتما باید یه دفتر ثبت عملکرد داشته باشین.
دفتر برنامه ریزی زیر مجموعه ی برنامه ی شماس و مزیّت های برنامه رو که در بالا اشاره کردم شامل میشه. بزرگترین مزیِت این دفاتر برنامه ریزی ایجاد انگیزس. شما وقتی ببینین در روز ، هفته و ماه چقدر درس خوندین انگیزه ی زیادی برای ادامه ی راه پیدا می کنین. این انگیزه ی نهفته در این دفترها به شما در ادامه ی مسیر کمک میکنه.
ببینین یه اصل خیلی مهم اینه که هیچ وقت سر خودتون رو شلوغ نکنین ، پیچیده فکر کنین اما ساده عمل کنین. هنگام فکر کردن و برنامه ریزی همه چیز رو در نظر بگیرین اما مواطب باشین که این پیچیده فکر کردن باعث نشه که این تفکر در ذهن شما شکل بگیره که این کار سخته...تمرکز روی سختی کار ، باعث میشه بخش عظیمی از انگیزه و نیروی شما از بین بره.
مطالب بالا مطالب کلی و تجربه های من بود که قطعاً کامل نیست و دوستانی هستن که میتونن تجربیّاتشون رو در رابطه با برنامه ریزی و ... اینجا بنویسن. در واقع این تاپیک تنها استارتی برای برنامه ریزی کنکوری بود.
از تمامی داوطلب های کنکور و عزیزانی که این مراحل رو گذروندن میخوام که بیان اینجا و از برنامه هاشون و تجربیاتشون بگن. این تاپیک میتونه تا روز کنکور در کنار شما و باش ما باشه تا بتونین مشکلاتتون رو در این رابطه حل کنین و با بقیه مطرح کنین.
در پایان میخوام که ماجرای زیر رو بخونین تا اهمیت داشتن برنامه و ثبات در اجرای برنامه رو درک کنین:
راز موفقیّت:
برنامه ی تمرینی "ترشی هیکو سِکو" بسیار ساده است. آن قدر ساده که آن را در یک جمله بیان می کند!
او با همین برنامه ی ساده، طی سال های 1978 تا 1987 ، ده بار برنده ی مسابقه ی دوی ماراتُن شد. (6بار در ژاپن / 3بار در آمریکا/ 1 بار هم در انگلیس)
او با این برنامه ی تمرینی توانست ، بزرگ ترین، سریع ترین و بااستعداد ترین دونده ی جهان شود. به نظر شما برنامه ی او چه بود؟!
سکو می گوید: « من صبح ها، 10 کیلومتر و شب ها، 20 کیلومتر می دود.»
وقتی به او گفتند که برنامه ی تمرینی اش نسبت به سایر دوندگان مراتن ساده است ، او پاسخ داد: «برنامه ی تمرینات من ساده است، ولی من 365 روز در سال این کار را می کنم.»
نتیجه:
علت اینکه بعضی ها به خواسته هایشان نمی رسند این نیست که برنامه ی ساده ای دارند، بلکه آن ها نمی توانند این برنامه ی ساده را دنبال کنند!
بهترین آرزوها
سلام دوستان عزیز. امیدوارم حال همگی خوب باشه.
این تاپیک به برنامه ریزی کنکور، برنامه ریزی شخصی و ... اختصاص داره.
خب دوستان زیادی هستن که سال دیگه (93) در رشته های مختلف داوطلب کنکورن و میشه گفت باید از الان خوندن جدی و مطابق برنامه رو کم کم شروع کنن.
مطمئناً سال کنکور با بقیه سال های تحصیلی فرق میکنه و البته لازم به ذکر که این تغییر به معنای سختی نیست، این تغییر به این معناست که امسال باید کارها برنامه محور و منظّم باشه.
باید از تفکر "هرچه پیش آمد، خوش آمد" فاصله گرفت. پس وقتی صحبت از کنکوری میشه ، از سال کنکور میشه به سختیش نباید فکر کرد، باید ناخودآگاهمون رو عادت بدیم که یاد برنامه ریزی ، هدف و تلاش بیفته.
خب حالا این برنامه ریزی یعنی چی؟ اصلا برنامه داشتن به چه دردی میخوره؟
برنامه ریزی و برنامه داشتن مزیّت های مختلفی داره:
یکی از مزِّت های اصلی برنامه ریزی هدف دار شدن ه. برنامه های کارشناسی شده و اصولی در درون خودشون و در لایه های پنهانشون یه هدف خاص رو دنبال می کنن. هرچی این برنامه دقیق تر باشه این هدف روشن تر و دست یافتنی تره.
مزیّت دیگه ی برنامه ریزی توجّه به نقاط ضعف ه. شما متوجّه میشین در چه درسی ضعف دارین و این ضعف رو به چه صورت باید برطرف کرد. گاهی ضعف ناشی از بد خواندن درس ه، یعنی فرد روش درستی برای خواندن درس نداره ، گاهی از کم کاریه تستیه یعنی فرد با تیپ سؤالات آشنایی نداره و ...
مزیّت دیگه ی برنامه ریزی استفاده ی کامل و جامع از ساعات ه. همه ی آدما 24 ساعت وقت دارن. از این 24 ساعت 7-8 ساعت رو باید خوابید (خواب طبیعی). اصلاً هم نباید در این رابطه اهمال کرد. میمونه 17-16 ساعت باقی مانده. به طور کل و با صرف نظر از ساعات غذا خوردن و کارهای شخصی هیچ فردی رو نمیشه پیدا کرد که از اون ساعات باقی مانده حداکثر استفاده رو بکنه. یعنی بازده ساعات باقی مانده ی ما هیچ وقت 100% نمیشه. هنر ما اینجا اینه که تا میتونیم بازده رو بالا ببریم. هرچی بالاتر موفق تر. پس برنامه اینجا و در بالا بردن بازده هم به ما کمک میکنه. کمکی خیلی بزرگ...
اگر بخوام ریز ریز درباره ی مزیّت برنامه ریزی و ... بگم شاید بشه 100 دلیل نوشت اما دلایل کلی که دلایل ریز رو هم درونشون دارن بالا اشاره کردم.
اما حالا سؤال اصلی اینجاست: چه برنامه ای خوبه؟ باید از چه برنامه ای بهره برد؟
دوستان تمامی دوستان با هم متفاوتن و ویژگی های متفاوتی دارن. هیچ دو نفری نیستن که دقیقا برنامه ی یکسانی داشته باشند.
اما ما باید چیکار کنیم؟ ببینید مؤسسات مختلف هستن که برنامه ی کلی ارائه میدن. کاونو فرهنگی آموزش (قلم چی) ، گزینه ی دو ، گاج ، مبتکران و ...
اینا برنامه ی کلین. من با یه مثال حرفم رو کامل می کنم. مثلاً برنامه ی قلم چی. این برنامه یک برنامه ی جامع تا کنکوره و به صورت دو هفته ای. به شما میگه که در دو هفته باید چه مباحثی رو خوند. حالا اینجا شما باید در دو هفته طبق عادات مطالعاتی برنامه ی روزانه بریزین.
برای برنامه ریزی روزانه میتونین برنامه های افراد موفق یا دوستان یا ... رو الگو قرار بدین و نکات مثبتش رو برداشت کنین اما به هیچ وجه نباید دقیقاً همون برنامه رو اجرا کرد. این یک برداشت اشتباس. هیچ کس بهتر از خود شما نمیتونه برای شما برنامه بریزه ، چون هیچ کس با تمام صفات اخلاقی و عادات شما مثل خودتون آشنا نیست. نقش مشاور در اینجا راهنمایی و نشون دادن راه درسته و باز هم برنامه با خود شما باید باشه.
پس نقشه و راه اینه که شما با برنامه ی یک موسسه پیش برین (البته ترجیحاً) و بعد برنامه ی روزانه رو خودتون بچینین و اجرا کنین. این برنامه ی کلان مؤسسه ها تا حدودی میتونه به شما آرامش بده و این در عملکرد شما خیلی میتونه مؤثر باشه.
اما بحث بسیار بسیار مهم بعدی دفتر ، جزوه یا ... برای برنامه ریزیه.
ببینین هیچ اصراری نیست که شما حتما حتما از دفترهای برنامه ریزی موجود در بازار استفاده کنین، حتی دفترهای دستی که خودتون هم می نویسین میتونه عالی باشه اما حتما حتما باید یه دفتر ثبت عملکرد داشته باشین.
دفتر برنامه ریزی زیر مجموعه ی برنامه ی شماس و مزیّت های برنامه رو که در بالا اشاره کردم شامل میشه. بزرگترین مزیِت این دفاتر برنامه ریزی ایجاد انگیزس. شما وقتی ببینین در روز ، هفته و ماه چقدر درس خوندین انگیزه ی زیادی برای ادامه ی راه پیدا می کنین. این انگیزه ی نهفته در این دفترها به شما در ادامه ی مسیر کمک میکنه.
ببینین یه اصل خیلی مهم اینه که هیچ وقت سر خودتون رو شلوغ نکنین ، پیچیده فکر کنین اما ساده عمل کنین. هنگام فکر کردن و برنامه ریزی همه چیز رو در نظر بگیرین اما مواطب باشین که این پیچیده فکر کردن باعث نشه که این تفکر در ذهن شما شکل بگیره که این کار سخته...تمرکز روی سختی کار ، باعث میشه بخش عظیمی از انگیزه و نیروی شما از بین بره.
مطالب بالا مطالب کلی و تجربه های من بود که قطعاً کامل نیست و دوستانی هستن که میتونن تجربیّاتشون رو در رابطه با برنامه ریزی و ... اینجا بنویسن. در واقع این تاپیک تنها استارتی برای برنامه ریزی کنکوری بود.
از تمامی داوطلب های کنکور و عزیزانی که این مراحل رو گذروندن میخوام که بیان اینجا و از برنامه هاشون و تجربیاتشون بگن. این تاپیک میتونه تا روز کنکور در کنار شما و باش ما باشه تا بتونین مشکلاتتون رو در این رابطه حل کنین و با بقیه مطرح کنین.
در پایان میخوام که ماجرای زیر رو بخونین تا اهمیت داشتن برنامه و ثبات در اجرای برنامه رو درک کنین:
راز موفقیّت:
برنامه ی تمرینی "ترشی هیکو سِکو" بسیار ساده است. آن قدر ساده که آن را در یک جمله بیان می کند!
او با همین برنامه ی ساده، طی سال های 1978 تا 1987 ، ده بار برنده ی مسابقه ی دوی ماراتُن شد. (6بار در ژاپن / 3بار در آمریکا/ 1 بار هم در انگلیس)
او با این برنامه ی تمرینی توانست ، بزرگ ترین، سریع ترین و بااستعداد ترین دونده ی جهان شود. به نظر شما برنامه ی او چه بود؟!
سکو می گوید: « من صبح ها، 10 کیلومتر و شب ها، 20 کیلومتر می دود.»
وقتی به او گفتند که برنامه ی تمرینی اش نسبت به سایر دوندگان مراتن ساده است ، او پاسخ داد: «برنامه ی تمرینات من ساده است، ولی من 365 روز در سال این کار را می کنم.»
نتیجه:
علت اینکه بعضی ها به خواسته هایشان نمی رسند این نیست که برنامه ی ساده ای دارند، بلکه آن ها نمی توانند این برنامه ی ساده را دنبال کنند!
بهترین آرزوها