معمولا حقوقدانان، قضات و وکلا توصیه می کنند که شهروندان دعاوی حقوقی خود را با راهنمایی و مشورت متخصصان حقوقی و کسانی که آشنایی با قانون و رویه قضایی دارند مطرح کنند. اما از آنجا که این متخصصان حقوقی، کالایی مادی در عوض پولی که می گیرند به شهروندان ارایه نمی دهند برخی از شهروندان فکر می کنند که پولی که برای خدمات حقوقی می پردازند هزینه ای غیرضروری است. که ظرافت های دعاوی قضایی را نشان می دهد. در ادامه تفاوت دعاوی خلع ید و تخلیه ید مورد بررسی قرار می گیرد که با هم شباهت زیادی دارند. اما کافی است که هر یک از این خواسته ها را به جای دیگری استفاده کنند که با قرار قابل استماع نبودن دعوا مواجه می شوند و هزینه دادرسی ای که پرداخت کرده اند از بین برود. در ادامه در گفت وگو با کارشناسان به بررسی دعاوی تخلیه ید و خلع ید می پردازیم و تفاوت آنها را با همدیگر بررسی می کنیم. یك وكیل دادگستري در بررسی دعوای خلع ید توضیح می دهد: در ابتدا باید گفت دو نوع مال وجود دارد: یكي مال منقول كه به هر مالي گفته مي شود كه نقل وانتقال آن بدون خرابي ممكن باشد و دیگري مال غیرمنقول كه نقل و انتقال آن بدون خرابي ممكن نیست. مسعود محمدي ادامه می دهد: دعواي خل عید خواسته فردي است كه مال غیرمنقول (آپارتمان زمین و...) او از سوی دیگری بدون مجوز تصرف شده و متصرف از تحویل آن ملك خودداري مي كند و شبیه رفع تصرف عدواني است. وی در مورد روش تفكیك میان خلع ید و دعوای تصرف عدوانی می گوید: دعواي خلع ید لزوما از طرف مالك است اما در مورد دعواي تصرف عدواني قانون از متصرف قدیم حمایت مي كند و در آن سند مالكیت نیز لازم نیست بلكه سابقه تصرف كافي است. این كارشناس حقوقی ادامه می دهد: درباره مال منقول نمی توان دعواي خلع ید مطرح كرد اما از مال غیرمنقول مي شود رفع غصب به بعد قانون مدني مقررات را 308خواست كه در این مورد ماده درباره غصب و خلع ید بیان كرده است. البته در قوانین ذكر شده هیچ كجا مستقیما از واژه خلع ید استفاده نشده اما منظور همان خلع ید است. وی در مورد چگونگی ورود اصطلاح خلع ید به دایره مفاهیم حقوقی می گوید: تنها جایي كه از این واژه استفاده شده است، قانون اجراي احكام است كه مي گوید: در مواردي كه حكم 43ماده ف ملك مشاع به نفع مالك قسمتي از ملك مشاع ّخلع ید علیه متصر صادر شده باشد از تمام ملك خلع ید مي شود ولي تصرف محكوم له ات املاك مشاعي است. ّدر ملك خلع ید شده مشمول مقرر آشنایی با دعوای تخلیه ید این وكیل دادگستری پس از بررسی خلع ید به دعاوی تخلیه ید اشاره م یكند و در تمایز این دو می گوید: تخلیه ید خواسته كسي است كه ملك خود اعم از اینكه منقول باشد یا غیرمنقول، را با مجوز به فرد دیگري مي سپارد و بعد از آن به هر دلیلي مانند انصراف یا اتمام زمان قرارداد از دادگاه تحصیل مال خود را مي خواهد. محمدی به عنوان نمونه دعواي موجر علیه مستاجر را تخلیه ید می نامد و خاطرنشان می كند دعواي تخلیه ید مصداق هاي دیگري هم دارد. وی در بیان این مصداق ها می گوید: مثلا ممكن است كسي به دیگری اذن بدهد كه از ملك وی استفاده كند بعد آن فرد مي تواند هر زمان كه بخواهد از اذن خود رجوع كند و مي تواند در این مورد دعواي تخلیه ید مطرح كند. این وكیل دادگستری در بیان تمایز این دعوا با خلع ید می گوید: برعكس دعوای تخلیه ید دعواي خلع ید براي زماني است كه شروع تصرف بدون اذن بوده باشد. وی در ادامه به یك تفاوت عمده دیگر میان دعوای خلع ید و تخلیه ید اشاره می كند و می گوید: خلع ید دعواي مالي است و راجع به اموال غیر منقول مطرح مي شود اما تخلیه ید هم در مورد منقول و هم غیر منقول قابلیت طرح دارد. تشخیص دعوای خلع ید از تخلیه ید این وكیل دادگستری در خصوص تشخیص دعوای خلع ید از تخلیه ید و طرح دعوای صحیح می گوید: بحث اثبات و ثبوت در حقوق از هم جدا است، كسي كه وكیل است دلایل را بررسي مي كند و با توجه به مدارك موجود دعوا را طرح مي كند. محمدی می گوید: باید توجه داشت كه این دو دعوا را به جای یكدیگر مورد استفاده قرار ندهیم. وی می گوید: خیلي موارد بوده كه خواهان دعواي خلع ید مي خواهد اما مي آید و تخلیه ید را مطرح مي كند اما در واقع وكیل است كه براي حفظ سلامت دادرسي تا پایان دادرسي تشخیص مي دهد دعوا از چه نوعي است زیرا اگر دعوا به اشتباه بیان شده باشد پرونده مخدوش خواهد شد.
وي در خصوص پیامد مطرح كردن دعوای اشتباه مي گوید: به طور مثال در مورد دعاوي حقوقي در موردي من به عنوان خواهان خواسته ام را مشخص مي كنم حال اگر عنوان اشتباه باشد دادگاه قرار قابل استماع نبودن دعوا را صادر مي كند و دعوا را رد مي كند كه نتیجه آن از دست رفتن مبلغی است كه برای هزینه های دادرسی پرداخت شده است. اما در موارد كیفري ما موظف نیستیم عنوان دعوا را مشخص كنیم بلكه مقام تحقیق كه بازپرس و یا دادیار است نوع دعوا را مشخص خواهد كرد. بنابراین در دعاوي حقوقي پیامد مطرح كردن اشتباه یك دعوا رد دعوا توسط دادگاه خواهد بود به طور مثال یك مالك كه از مستاجر خود شاكي است دعواي خلع ید را مطرح مي كند كه قاضی به محض این كه رابطه استیجاري را مي بیند تشخیص می دهد كه خواسته اشتباه تعیین شده است. نقش وجود قرارداد در تعیین دعوای خلع ید و تخلیه ید قانون موجر و مستاجر 1این وكیل دادگستری با اشاره به ماده می گوید: هر محلی كه برای سكنی یا كسب یا پیشه یا تجارت یا به منظور دیگری اجاره داده شده یا بشود در صورتی كه تصرف متصرف بر حسب تراضی با موجر یا نماینده قانونی او به عنوان اجاره یا صلح منافع و یا هر عنوان دیگری به منظور اجاره باشد اعم از اینكه نسبت به مورد اجاره سند رسمی یا عادی تنظیم شده یا نشده باشد، مشمول مقررات این قانون است. محمدي ادامه می دهد: به طور كلي اگر در دعواي مطرح شده قراردادي وجود داشته باشد آن قرارداد تخلی هید است نه خلع ید.
وي در خصوص پیامد مطرح كردن دعوای اشتباه مي گوید: به طور مثال در مورد دعاوي حقوقي در موردي من به عنوان خواهان خواسته ام را مشخص مي كنم حال اگر عنوان اشتباه باشد دادگاه قرار قابل استماع نبودن دعوا را صادر مي كند و دعوا را رد مي كند كه نتیجه آن از دست رفتن مبلغی است كه برای هزینه های دادرسی پرداخت شده است. اما در موارد كیفري ما موظف نیستیم عنوان دعوا را مشخص كنیم بلكه مقام تحقیق كه بازپرس و یا دادیار است نوع دعوا را مشخص خواهد كرد. بنابراین در دعاوي حقوقي پیامد مطرح كردن اشتباه یك دعوا رد دعوا توسط دادگاه خواهد بود به طور مثال یك مالك كه از مستاجر خود شاكي است دعواي خلع ید را مطرح مي كند كه قاضی به محض این كه رابطه استیجاري را مي بیند تشخیص می دهد كه خواسته اشتباه تعیین شده است. نقش وجود قرارداد در تعیین دعوای خلع ید و تخلیه ید قانون موجر و مستاجر 1این وكیل دادگستری با اشاره به ماده می گوید: هر محلی كه برای سكنی یا كسب یا پیشه یا تجارت یا به منظور دیگری اجاره داده شده یا بشود در صورتی كه تصرف متصرف بر حسب تراضی با موجر یا نماینده قانونی او به عنوان اجاره یا صلح منافع و یا هر عنوان دیگری به منظور اجاره باشد اعم از اینكه نسبت به مورد اجاره سند رسمی یا عادی تنظیم شده یا نشده باشد، مشمول مقررات این قانون است. محمدي ادامه می دهد: به طور كلي اگر در دعواي مطرح شده قراردادي وجود داشته باشد آن قرارداد تخلی هید است نه خلع ید.
آخرین ویرایش توسط مدیر