خدایا...

ارسال ها
248
لایک ها
12
امتیاز
18
#1
خدایا کفر نمی‌گویم،

پریشانم،

چه می‌خواهی‌ تو از جانم؟!

مرا بی ‌آنکه خود خواهم اسیر زندگی ‌کردی.

خداوندا!

اگر روزی ‌ز عرش خود به زیر آیی

لباس فقر پوشی

غرورت را برای ‌تکه نانی

‌به زیر پای‌ نامردان بیاندازی‌

و شب آهسته و خسته

تهی‌ دست و زبان بسته

به سوی ‌خانه باز آیی

زمین و آسمان را کفر می‌گویی

نمی‌گویی؟!

خداوندا!

اگر در روز گرما خیز تابستان

تنت بر سایه‌ی ‌دیوار بگشایی

لبت بر کاسه‌ی‌ مسی‌ قیر اندود بگذاری

و قدری آن طرف‌تر

عمارت‌های ‌مرمرین بینی‌

و اعصابت برای‌ سکه‌ای‌ این‌سو و آن‌سو در روان باشد

زمین و آسمان را کفر می‌گویی

نمی‌گویی؟!

خداوندا!

اگر روزی‌ بشر گردی‌

ز حال بندگانت با خبر گردی‌

پشیمان می‌شوی‌ از قصه خلقت، از این بودن، از این بدعت.

خداوندا تو مسئولی.

خداوندا تو می‌دانی‌ که انسان بودن و ماندن

در این دنیا چه دشوار است،

چه رنجی ‌می‌کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است…




دکتر علی شریعتی
 

bihamta

New Member
ارسال ها
757
لایک ها
345
امتیاز
0
#2
اقا ممنون عالی بوود.من هم دکتر شریعتی رو خیلی دوس دارم هم نوشته هاشون رو.
میشه بگی از کدوم کتابشون نوشتی.
 

artemishia

New Member
ارسال ها
102
لایک ها
7
امتیاز
0
#3
بااجازه...اینم یه نوشته ی دیگه از دکتر:
حرف هایی هست برای" گفتن" که اگر گوشی نبود نمی گوییم!!
حرف هایی هست برای نگفتن...
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال" گفتن" فرود نمی ارند...
حرف هایی شگفت...زیبا و اهورایی... همین هایند...
وسرمایه ی ماورایی هر کسی به اندازه ی حرف هایی است...
که برای نگفتن دارد...
حرف هایی بی تاب و طاقت فرسا...
که همچون زبانه های بی قرار اتشند...
وکلماتش هر یک...
انفجاری را به بند کشیده اند....
کلماتی که پاره های "بودن" ادمی اند....
 

artemishia

New Member
ارسال ها
102
لایک ها
7
امتیاز
0
#4
دکتر علی شریعتی:
خدایا تو در ان بالا تنها چه میکنی؟!
ابدیت را بی نیازمندی...بی چشم به راهی...بی امید چگونه به پایان خواه برد؟!
ای که همه هستی از توست تو خود برای که هستی؟
چگونه هستی و نمیپرستی...
چگونه میتوانم باور کنم که تو نمیدانی پرستش در قلب کوچک من, پرستنده ی خاکی و محتاج تو...
از همه ی افرینش بزرگ تر است...خوبتر است...عزیز تر است!!
چگونه نمیدانی که عبودیت از معبود بودن بهتر است؟! نمیدانی که ما ازتو خوشبخت تریم...
ای خدای بزگ...تو که برهرکار توانایی...
چراکسی را برای انکه بدو عشق ورزی... بپرستی... بردامنش چنگ زنی غرورت را بر قامت بلندش بشکنی ...
برایش باشی... نمی افرینی؟!
ای تو که برهر کار توانایی ای قادر متعال...
چرا چنین نمی کنی...
مگر غرور ها را برای ان نمی پروریم تا بر سر راه مسافری که چشم بر راه امدنش هستیم قربانی کنیم...
اما خدایا تو از چشم به را کسی بودن نیز محرومی...
 

artadokht

New Member
ارسال ها
224
لایک ها
47
امتیاز
0
#5
خیلی قشنگ بودن...ممنون
 
ارسال ها
69
لایک ها
7
امتیاز
0
#6
کاش همه نوشته های دکتر شریعتی رو می خوندن!
 

bihamta

New Member
ارسال ها
757
لایک ها
345
امتیاز
0
#7
اره واقعا.خیلی ارزشمندن
 

irangirl

New Member
ارسال ها
103
لایک ها
5
امتیاز
0
#8
منم در این فضای ادبی از استاد مطلبی می ذارم
اگر تنهاترین تنها شوم
باز خدا هست
او جانشین همه نداشتن هاست
نفرین ها و آفرین ها بی ثمر است
اگر تمام خلق گرگ های هار شوند
و از آسمان هول و کینه بر سرم ببارد
تو مهربان آسیب ناپذیر من هستی
ای پناهگاه ابدی
تو می توانی جانشین همه بی پناهی ها شوی!!
 

kavosh

New Member
ارسال ها
396
لایک ها
75
امتیاز
0
#9
دکتر شریعتی

چند وقت پیش کتابی خوندم از سخنان دکتر شریعتی و اون حرفایی رو که به نظرم جالب اومدن واسه خودم تایپشون کردم که همیشه داشته باشمش. الانم اینجا می زارم:
 

kavosh

New Member
ارسال ها
396
لایک ها
75
امتیاز
0
#10
پیامک‌های دکتر شریعتی

به سه چیز تکیه نکن: غرور؛ دروغ و عشق. آدم با غرور می تازد، با دروغ می بازد و با عشق می‌میرد!
اگر پیاده هم شده است سفر کن، در ماندن می‌پوسی.
اگر تنهاترین تنها شوم باز هم خدا هست، خدا جایگزین همه‌ی نداشتن هاست.
همه انحرافات، جنایات، مفاسد، پستی‌ها، انحطاط و هر چه بد است، زاییده سه عامل در انسان است: جهل، ترس و نفع. و توحید هر سه را زایل می‌کند.
وقتی خواستم زندگی کنم راهم را بستند
وقتی خواستم ستایش کنم گفتند خرافات است
وقتی خواستم عاشق شوم گفتند دروغ است
وقتی گریستم گفتند بهانه است
وقتی خندیدم گفتند دیوانه است
دنیا را نگه دارید می‌خواهم پیاده شوم ... !
اگر قادر نیستی خو را بالا ببری همانند سیب باش تا با افتادنت اندیشه‌ای را بالا ببری.
خدایا ... به من زیستنی عطا کن که در لحظه مرگ بر بی ثمری لحظه‌ای که برای زیستن گذشته است حسرت نخورم و مردنی عطا کن که بر بیهودگی‌اش سوگوار نباشم.
مصلحت گفتن خوشایند است و فریب دادن و دروغ بافتن و تایید و تعریف کردن شیرین. اما حقیقت تلخ است.
مسئولیت زاده توانایی نیست؛ زاده آگاهی است و زاده انسان بودن.
هر کسی آنچنان است که احساسش می کنند، نه آنچنان احساسش می‌کنند که هست.
وقتی نمی‌توانی فریاد بزنی ناله نکن! خاموش باش. قرنها نالیدن به کجا انجامید؟ تو محکومی به زندگی کردن تا شاهد مرگ آرزوهای خودت باشی.
سکوت عجب فریاد رسایی است آنجا که حنجره‌ای برای فریاد نمی‌ماند.
اگر از سکوت به خشم آمدی سکوت کن!
ارزش و سرمایه حقیقی هر انسان به اندازه حرف‌هایی است که برای نگفتن دارد.
انسان نقطه ای است بین دو بی‌نهایت: بی‌نهایت لجن، بی‌نهایت فرشته.
به من بگو نگو، نمی‌گویم. اما نگو نفهم، که من نمی‌توانم نفهمم، من می فهمم!
به زور می‌توان چیزی را گرفت، ولی به زور نمی توان آن را نگه داشت.
حیقت انسان به آنچه اظهار می کند نیست. بلکه حقیقت او نهفته در آن چیزی است که از اظهار آن ناتوان است. بنابراین اگر خواستی او را بشناسی نه به گفته‌هایش، بلکه به ناگفته‌هایش گوش سپار.
حوادث انسان‌های بزرگ را متعالی و انسان‌های کوچک را متلاشی می کند.
من، خدا و عشق. این سه هرگز شکست نخواهند خورد.
عاشق معلمی هستم که اندیشیدن را به من بیاموزد نه اندیشه‌ها را.
اگر مثل گاو گنده باشی، می‌دوشنت !
اگر مثل خر قوی باشی، بارت می‌کنند !
اگر مثل اسب دونده باشی، سوارت می شوند!
فقط از فهمیدن تو می ترسند ... !
آنانی که بیشتر می‌فهمند بیشتر زجر می‌کشند و آنانی که کمتر می فهمند بیشتر زجر می‌دهند. خدایا ... می خواهم از زجر کشان باشم!
آن که معترض نیست منتظر نیست و منتظر معترض نیست.
راه تقرب خدا در اسلام تعقل است نه تعبد!
عشق یعنی کوچک کردن دنیا به اندازه‌ی یک نفر و بزرگ کردن یک نفر به اندازه‌ی دنیا.
انسان به اندازه‌ای که به مرحله‌ی انسان بودن نزدیک تر می شود احساس تنهایی بیشتری می‌کند.
زندگی چیست؟ نان، آزادی، فرهنگ، ایمان و دوست داشتن.
استوار ماندن و به هر بادی نرفتن دین من است. دینی که پیروانش بسیار کمند.
اگر دروغ رنگ داشت هر نور شاید ده‌ها رنگین کمان از دهن‌ها نطفه می بست و بی‌رنگی کمیاب ترین چیزها بود.
ای کاش ارزش در نگاه تو باشد، نه در آن چیزی که بدان می نگری.
هیچ وقت برای لذت بردن از زندگی و عوض شدن دیر نیست.
دل دلیلی دارد که عقل از آن آگاه نیست.
چقدر روح محتاج فرصت‌هایی است که هیچ کس در آن نباشد!
انسان گرفتار چهار زندان است: طبیعت ... جامعه ... تاریخ ... خویشتن.
بسیار کمتر از آنچه می‌دانیم می اندیشیم، بسیار کمتر از آن‌چه دوست داریم می‌دانیم و بسیار کمتر از آنچه باید دوست داشته باشیم دوست داریم.
مجهول ماندن رنج بزرگ روح آدمی است، یک روح هر چه زیباتر است و هرچه داراتر، به آشنا نیازمند تر است.
دنیا را بد ساختند. کسی را که دوست داری دوستت ندارد، کسی که تو را دوست دارد تو دوستش نداری، اما کسی که تو دوستش داری و او هم تو را دوست دارد به رسم و آیین زندگی به هم نمی‌رسند و این رنج است. زندگی یعنی این !
چو کس با زبان دلم نیست آشنا
چه بهتر که از شکوه خاموش باشم
چو یاری مرا نیست همان بهتر
که از یاد یاران فراموش باشم
خدایا ... مرا به ابتذال آرامش و خوشبختی مکشان، اضطراب‌های بزرگ، غم‌های ارجمند و حیرت‌های عظیم را به روحم عطا کن. لذت ها را به بندگان حقیرت بخش و دردهای عزیز را به جانم ریز.
 

arshia7192

New Member
ارسال ها
33
لایک ها
0
امتیاز
0
#11
من اگه خدا بودم شهر بم هرگز نمی لرزید
نیمه شب اون غنچه ی نوزاد از نگاه مرگ نمی ترسید
من اگه خدا بودم مادرهای دجله ی خونین نمی مردند
از فرات سرخ آلوده ، نو عروسها ماهی مرده نمی خوردند
من اگه خدا بودم دخترهای اورشلیم و غزه و صیدا
جای حکم تیر و نارنجک ،ترانه می نوشتند روی دیوارها
هر کسی جای خدا بود ،شاهد این روزگار و این زمین زار
دسته کم معجزه ای می کرد برای بچه های بی کس و بیمار

اگه کفره کلام من ، یکی حرفی بگه بهتر
وگرنه بازی واژه نمی بازم من کافر
صدای زنگ بی رحمی سر هر کوچه و برزن
به گریه میرسه از درد دل سنگ و دل آهن



اگه دیوار کجی ها رفته بالا تا ثریا
دست معمار خدا بود خشت اول من و ما
چه عیبی داشت اگه فردا جهان بهتر از این می شد
خدا میرفت و یک مادر پرستار زمین می شد

اگه کفره کلام من ، یکی حرفی بگه بهتر
وگرنه بازی واژه نمی بازم من کافر
صدای زنگ بی رحمی سر هر کوچه و برزن
به گریه میرسه از درد دل سنگ و دل آهن

من اگه خدا بودم شهر بم هرگز نمی لرزید !!!!!!!!!

امیدوارم خوب معنی شعرو درک کنید و نگید این بنده ی حقیر کافره
می تونید آهنگشو گوش کنیدhttp://www.semital.com/g.htm?id=21106
 

miladkvr

New Member
ارسال ها
375
لایک ها
841
امتیاز
0
#12
به نام خدایی که در همین نزدیکیهاست.

با عرض سلام خدمت دوستان عزیز. مطالب واقعا جالبی بود. مخصوصا مطالبی که از دکتر شریعتی گفته شده بود.
با آرزوی موفقیت و کامیابی.
بدرود


[hr:2286adbb75]

اگر تنهاترین تنها شوم ، بازهم خدا هست و او جبران همه ی نداشتنهاست.
 

parmice

New Member
ارسال ها
49
لایک ها
2
امتیاز
0
#13
نه تو می مانی
نه اندوه
ونه هیچ یک از مردم این آبادی
به حباب نگران لب یک رود قسم
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت
غصه هم خواهد رفت
آن چنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند
لحظه ها عریانند
به تن لحظه ی خود جامه ی اندوه مپوشان هرگز
تو به آینه
نه
آینه به تو خیره شده است
تو اگر خنده کنی او به تو خواهد خندید
و اگر بغض کنی
آه از آینه ی دنیا که چه ها خواهد کرد
گنجه دیروزت
پر شد از حسرت و اندوه و چه حیف
بسته های فردا
همه ای کاش ای کاش
ظرف این لحظه ولیکن خالی است
ساحت سینه پذیرای چه کس خواهد بود؟
غم که از راه رسید
در این سینه بر او باز مکن
تا خدا یک رگ گردن باقی است
تاخدا مانده
به غم وعده ی این خانه مده. . .
 

kavosh

New Member
ارسال ها
396
لایک ها
75
امتیاز
0
#14
چه عیبی داشت اگه فردا جهان بهتر از این می شد! :?: 8O :?: 8O :?: 8O
 

miladkvr

New Member
ارسال ها
375
لایک ها
841
امتیاز
0
#15
به نام خدایی که در همین نزدیکیهاست

همه ی شما مطالب قشنگی نوشته اید. اما شاید این بیت شعر خیلی قشنگ و جالب توجه باشه. :)
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار

موفق و کامیاب باشید. :twisted:
 
ارسال ها
69
لایک ها
7
امتیاز
0
#16
کاوش! از زندگی دلسرد نشو وبه اینده امیدوار باش.چون حتما آینده بهتر از اینه! چون تو قراره اونو بسازی و برای این ساختن باید بهش امید داشته باشی!
 

kavosh

New Member
ارسال ها
396
لایک ها
75
امتیاز
0
#17
kooroosh_kabir گفت
کاوش! از زندگی دلسرد نشو وبه اینده امیدوار باش.چون حتما آینده بهتر از اینه! چون تو قراره اونو بسازی و برای این ساختن باید بهش امید داشته باشی!
آینده‌ی جهان ممکنه بهتر بشه، اما در مورد ایران نه!
امیدی به بهبودی وضع ایران نیست! امیدوارم از اینی که هست بدتر نشه!
 

mahsa-f

New Member
ارسال ها
91
لایک ها
36
امتیاز
0
#18
kavosh جان
کسی غیر از ما به فکر ما نیست. پس بهتره امیدمونو از دست ندیمو حداحقل به اندازه ی خودمون توی بهبود این اوضاع سهم داشته باشیم ( حداقلش ما میتونیم کسایی رو که خودشونو به خواب زدن بیدار کنیم :p )
 

hcaebbb

New Member
ارسال ها
204
لایک ها
3
امتیاز
0
#19
mahsa-f گفت
kavosh جان
کسی غیر از ما به فکر ما نیست. پس بهتره امیدمونو از دست ندیمو حداحقل به اندازه ی خودمون توی بهبود این اوضاع سهم داشته باشیم ( حداقلش ما میتونیم کسایی رو که خودشونو به خواب زدن بیدار کنیم :p )

كسي رو كه خوابيده مي شه بيدار كرد ولي كسي رو كه خودشو به خواب زده هرگز
 

mahsa-f

New Member
ارسال ها
91
لایک ها
36
امتیاز
0
#20
کسی که خودشو به خواب زده میترسه که دنیا رو ببینه :eek:
باید این ترسو بشکنیم :?:
 
بالا