خدا و دلتنگی

moon-sea

Well-Known Member
ارسال ها
205
لایک ها
361
امتیاز
63
#1
ترجمه ی قسمتی از دعای عرفه البته ترجمه ی اونطوری نه بلکه به زبان خودمون.....قربون امام حسین

من همونی ام که در گهواره قادر نبودم مگس بپرانم ، تو بزرگم
کردی. توی قنداق محبت من را انداختی در دل مادرم که مرا تر و خشک کند .
همونی ام که نمیدانستم زندگی چیه ؟ تو محبت را یادم دادی . آبم دادی . نانم
دادی . مریض شدم خوبم کردی. افتادم بلندم کردی. دیگران مسخره ام می
کردند و تو مرا بزرگ می شمردی . تو به من نعمت دادی و من کفران کردم . تو
پوشاندی و من آشکارا نافرمانیت کردم . من جنایت کردم و تو رسوایم نکردی .
با تو عهد کردم و شکستم باز قبولم کردی . دوباره رفتم و برگشتم تو به رویم
نیاوردی . تو به من استعداد دادی و من قدرش ندانستم .خصوصیات خوب را
به نام من نوشتند و تو با اینکه میدانستی من خوب نیستم ، چیزی نگفتی .
کارهای بدم را مخفی کردی و من پررو تر شدم . اکنون هم دلتنگم می کنی تا
باز به سوی تو برگردم . قسم به خدایی که خودت باشی !! دیگر از خودم
خسته شده ام و با اینکه خجالت میکشم ولی میخواهم به سویت بیام و دستم
را بگیری . ای به قربان دلتنگی هایی که دل را به سوی تو می کشاند . عجب
عالمی دارد این دلتنگی....

 
بالا