در حاشیه ی نصب دکلهای برق فشار قوی در محدوده ی آرامگاه فردوسی

Goharshady

New Member
ارسال ها
2,239
لایک ها
166
امتیاز
0
#1
«چنین گفت فردوسی پاکزاد» مرا اینچنین روزگاری مباد !

ز نیرو شما را بود یک وزیر هم او کرده مارا به شدت اسیر!

دکل نصب کرده به نزدیک من شده علت شام تاریک من!

مرا برق بگرفته از این دکل شده موی سر سیخ و بعدش کچل!

«بسی رنج برد م دراین سال سی» شکایت نبردم ولی بر کسی

کنون جانم اما رسیده به لب از این اهنین غول، از این بی ادب

* * * * * * *

تو اما وزیر فشار قوی اگر خواهی از نیکمردان شوی

«چو فردا برآمد بلند افتاب» بدون سوال و بدون جواب !

بیا غول خود را از اینجا ببر مباش اینقد ر در پی دردسر !

وگرنه به رستم بگویم همی تو را گوشمالی دهد یک کمی !

زجا برکند این دکلهای سست

تورا حال گیرد اساسی درست
 
بالا