به نام خدایی که در همین نزدیکیهاست.
این پست را به اشتراک بگذارید لطفاً ..
در آستانه ی سال جدید ، دلم میخواهد از بیت المال بنویسم ، از اماکن عمومی ، از وسایل نقلیه ی عمومی ، از نیمکت ها ، درخت ها ، از پارکت ها ، صندلی های دانشگاه ها ،کامپیوتر دانشگاه ، سطل زباله های خیابان و تمام آنچه که تنها متعلق به ما باشد ، ازشان استفاده می کنیم اما قدرشان را نمی دانیم . باور کنیم که برای صندلی های اتوبوس ها ، برای نیمکت های خیابان ها ، برای پارکت ها ، برای سطل زباله ها تک تک ما هزینه کرده ایم ، سطل زباله ها را خراب نکنیم ، حتی اگر نمیخواهیم به فرهنگ شهروندی احترام بگذاریم ، دست کم بدانیم ما هم پول داده ایم برایش . سیستم های کامپیوتری دانشگاه ، برای همه است ، خواهش میکنم نگوییم مال ما نیست و هر کاری که میخواهیم نکنیم ، جای کیف سنگینمان ، پای خسته مان روی کیس نیست ، جای ریختن ذرات بیسکوییتی که میخوریم ، بین دکمه های کیبورد نیست ، سیستم های کامپیوتر عمومی هم پاورشان با دست روشن میشود نه با پا . کلیدهای کیبورد سیستم های عمومی ، جایگاه خالی کردن خشممان از همکاری نکردن استادها نیست ، جاروبرقی های خوابگاه هم با لگد روشن نمی شوند ، جاروبرقی های خوابگاه هم نمی تواند پنج کاغذ مچاله را همزمان ببلعد ، درهای عمومی با لگد و زور بسته نمی شوند ، شیرهای آب عمومی اما با زور بسته میشود به خدا !توی اتوبوس لطفاً صندلی ها را خراب نکنیم ، توی آزمایشگاه مواد را بیش از حد مصرف نکنیم ، دقت کنیم ، ما هم پول داده ایم . جای نقاشی کردن روی میز نیست ، هست ؟ بعدش با یک پاک کن پاکش کنیم ، دیوارها برگه های دفتر خاطرات ما نیستند ، جای آدامسمان زیر صندلی های اتوبوس نیست ، نیاز نیست مواد خوراکی مان را بریزیم توی باغچه ها و کنار درختان که کود بشود برای درختان شهر ، در تاکسی ، در ماشین پدر ما ، در ماشین مادر ما ، در ماشین خود ماست . حتی اگر نمی خواهیم فرهنگ شهروندی متمدن را مراعات کنیم ، حتی اگر اعتقاد نداریم نباید حق دیگران را تضییع کنیم ، باور کنیم که ما هم هزینه کرده ایم ، ما هم مالیات داده ایم و تمام آنچه که در شهر برای همه است ، در عین عمومی بودنش هزینه ی شخصی خود ماست . بیایید قول بدهیم با شهرمان ، با وسایل عمومی شهرمان همان طور رفتار کنیم که در خانه مان و با وسایل خودمان برخورد می کنیم . همان قدر که توی سینک خانه مان صورتمان را نمی شوییم ، سطل زباله ی گوشه ی آشپزخانه را روی زمین نمی اندازیم ، در اتوموبیلمان را به هم نمی زنیم ، در خانه مان را با لگد نمی بندیم ، توالت خانه را تمیز نگهداری میکنیم ، سیم جاروبرقی خانه مان را خراب نمی کنیم ، صندلی های چرخان پشت میزهای مطالعه مان را به عنوان اتوموبیل استفاده نمی کنیم ، کتاب هایی که برایشان پول داده ایم را خط خطی نمی کنیم و پاره نمی کنیم ، همان طور که برای پول آب و برق در خانه مان شیر آب را باز رها نمی کنیم و رها نمی کنیم و ده لامپ را با هم روشن نمی کنیم ، همان طور که در مجلل ترین میهمانی ها لوکس و باکلاسیم ، بیایید در برابر بیت المال هزار برابر مهربان تر ، سخت گیرتر و هوشیارتر باشیم . بیت المال ، پول همه ی ماست پس باید قدرش را بدانیم و تمامش پول ما نیست پس به حق همگان احترام بگذاریم لطفاً . تمام کارهای بزرگ را نباید دولت برای ما بکند ، ما می توانیم با مراعات های کوچک ، اجازه بدهیم که افراد بیشتری ، در شرایط ماندگارتر و بهتری از وسایل عمومی استفاده کنیم . شهر ما ، دانشکده ی ما ، خوابگاه ما و تمام عرصه های اجتماعی مان باید خانه مان باشد .
این پست را به اشتراک بگذارید لطفاً ..
در آستانه ی سال جدید ، دلم میخواهد از بیت المال بنویسم ، از اماکن عمومی ، از وسایل نقلیه ی عمومی ، از نیمکت ها ، درخت ها ، از پارکت ها ، صندلی های دانشگاه ها ،کامپیوتر دانشگاه ، سطل زباله های خیابان و تمام آنچه که تنها متعلق به ما باشد ، ازشان استفاده می کنیم اما قدرشان را نمی دانیم . باور کنیم که برای صندلی های اتوبوس ها ، برای نیمکت های خیابان ها ، برای پارکت ها ، برای سطل زباله ها تک تک ما هزینه کرده ایم ، سطل زباله ها را خراب نکنیم ، حتی اگر نمیخواهیم به فرهنگ شهروندی احترام بگذاریم ، دست کم بدانیم ما هم پول داده ایم برایش . سیستم های کامپیوتری دانشگاه ، برای همه است ، خواهش میکنم نگوییم مال ما نیست و هر کاری که میخواهیم نکنیم ، جای کیف سنگینمان ، پای خسته مان روی کیس نیست ، جای ریختن ذرات بیسکوییتی که میخوریم ، بین دکمه های کیبورد نیست ، سیستم های کامپیوتر عمومی هم پاورشان با دست روشن میشود نه با پا . کلیدهای کیبورد سیستم های عمومی ، جایگاه خالی کردن خشممان از همکاری نکردن استادها نیست ، جاروبرقی های خوابگاه هم با لگد روشن نمی شوند ، جاروبرقی های خوابگاه هم نمی تواند پنج کاغذ مچاله را همزمان ببلعد ، درهای عمومی با لگد و زور بسته نمی شوند ، شیرهای آب عمومی اما با زور بسته میشود به خدا !توی اتوبوس لطفاً صندلی ها را خراب نکنیم ، توی آزمایشگاه مواد را بیش از حد مصرف نکنیم ، دقت کنیم ، ما هم پول داده ایم . جای نقاشی کردن روی میز نیست ، هست ؟ بعدش با یک پاک کن پاکش کنیم ، دیوارها برگه های دفتر خاطرات ما نیستند ، جای آدامسمان زیر صندلی های اتوبوس نیست ، نیاز نیست مواد خوراکی مان را بریزیم توی باغچه ها و کنار درختان که کود بشود برای درختان شهر ، در تاکسی ، در ماشین پدر ما ، در ماشین مادر ما ، در ماشین خود ماست . حتی اگر نمی خواهیم فرهنگ شهروندی متمدن را مراعات کنیم ، حتی اگر اعتقاد نداریم نباید حق دیگران را تضییع کنیم ، باور کنیم که ما هم هزینه کرده ایم ، ما هم مالیات داده ایم و تمام آنچه که در شهر برای همه است ، در عین عمومی بودنش هزینه ی شخصی خود ماست . بیایید قول بدهیم با شهرمان ، با وسایل عمومی شهرمان همان طور رفتار کنیم که در خانه مان و با وسایل خودمان برخورد می کنیم . همان قدر که توی سینک خانه مان صورتمان را نمی شوییم ، سطل زباله ی گوشه ی آشپزخانه را روی زمین نمی اندازیم ، در اتوموبیلمان را به هم نمی زنیم ، در خانه مان را با لگد نمی بندیم ، توالت خانه را تمیز نگهداری میکنیم ، سیم جاروبرقی خانه مان را خراب نمی کنیم ، صندلی های چرخان پشت میزهای مطالعه مان را به عنوان اتوموبیل استفاده نمی کنیم ، کتاب هایی که برایشان پول داده ایم را خط خطی نمی کنیم و پاره نمی کنیم ، همان طور که برای پول آب و برق در خانه مان شیر آب را باز رها نمی کنیم و رها نمی کنیم و ده لامپ را با هم روشن نمی کنیم ، همان طور که در مجلل ترین میهمانی ها لوکس و باکلاسیم ، بیایید در برابر بیت المال هزار برابر مهربان تر ، سخت گیرتر و هوشیارتر باشیم . بیت المال ، پول همه ی ماست پس باید قدرش را بدانیم و تمامش پول ما نیست پس به حق همگان احترام بگذاریم لطفاً . تمام کارهای بزرگ را نباید دولت برای ما بکند ، ما می توانیم با مراعات های کوچک ، اجازه بدهیم که افراد بیشتری ، در شرایط ماندگارتر و بهتری از وسایل عمومی استفاده کنیم . شهر ما ، دانشکده ی ما ، خوابگاه ما و تمام عرصه های اجتماعی مان باید خانه مان باشد .
آخرین ویرایش توسط مدیر