اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
ورع حالتی است برگرفته از شدت تقوا و پرهیز گاری که فرد علاوه بر انجام واجبات، بر انجام مستحبات نیز با نشاط و علاقه مداومت می ورزد و علاوه بر ترک محرمات، از امور مشکوک و شبهه ناک نیز اجتناب می ورزد.
ورع مقامی به مراتب بالاتر از تقواست. اگر در تقوا از حرام پرهیز و دوری شود، در ورع از زمینه گناه و نزدیک شدن به محیط گناه نیز پرهیز می شود!
اگر در تقوا برانجام واجبات تاکید می شود، در ورع بر انجام مستحبات به عنوان کمر بند ایمنی برای انجام واجبات نیز تاکید می شود. و اگر شخص متقی از حرام و گناه دوری می نماید، شخص با ورع از صد کیلو متری حریم و زمینه گناه نیز فرار می کند.
*اما فواید و آثار ورع عبارتند از :
1- نورانیت دل.
2-وارد شدن به پاکی مطلق در زندگی.
3-آسایش و آرامش روح و روان.
4-رسیدن فرد به بالاترین درجات ایمان.
5-نایل امدن به بالاترین و عالی ترین درجات بهشت.
6-قبولی و فضیلت پیداکردن طاعات و عبادات، چنانچه پیامبر اکرم(ص) می فرماید:
دو رکعت نماز فرد با ورع و پارسا، از هزار رکعت نماز کسی که حلال و حرام را به هم می آمیزد، با فضیلت تر و برتر است.
7- استجابت دعا.
8-سرعت و راحتی حساب و کتاب در قیامت.
9-شکوه و هیبت در چهره،صلابت و قاطعیت در سیره، محبوبیت بین مردم و حکمرانی بر قلب ها و دل ها.
10-وارد شدن به حریم دوستی و شیعگی اهل بیت (ع) .
11-نایل آمدن به مقام ولایت حقیقی که همان مقام((سیادت باطنی و منا اهل بیتی )) است.
12-باعث لیاقت یافتن به همراهی و هم صحبتی با امام زمان(ع) و قرار گرفتن در شمار(( اصحاب المهدی)) که مقامی به مراتب بالاتر از ((انصار المهدی )) است.
به سخن دیگر ورع مداری رمز ورود به خیمه گاه حضرت مهدی(ع) و همراهی همیشگی با اوست.
----------------------
منتظران فرج بقية الله الاعظم ارواحنا فداه، بايد در بالاترين سطح تقوا و ورع باشند، به طوري كه در ميان اطرافيان خود و حتي اهل شهر خويش در پاكي و خوبي، زبانزد و مشهور باشند.
امام صادق (عليه السلام) به يكي از شيعيان خود به نام عيسي بن عبدالله كه اهل قم بود، آنگاه كه بر ايشان وارد شد، فرمودند:
اي عيسي بن عبدالله، از ما نيست و كرامتي هم ندارد هركس كه در شهري با صد هزار نفر جمعيّت يا بيشتر باشد و در آن شهر كسي باورع تر از او باشد! شيعه اي كه حقيقتاً در انتظار فرج مولايش ميسوزد، بايد باورع ترين انسان مؤمن در شهر خودش
باشد و اگر چنين نباشد كرامت و شرافتي نزد خدا و اهل بيت (عليهم السلام) ندارد.
در فرمايش ديگري حضرت موسي بن جعفر (عليه السلام) همين حقيقت را با تعبير ديگري از پدر گرامي خود نقل فرموده اند:
من از پدرم بسيار ميشنيدم كه ميفرمود: از شيعيان ما نيست كسي كه (در تقوا و ورع به اندازه اي شهرت نيافته باشد كه) زنان پرده نشين در پس پرده خويش از ورع او سخن نگويند و از دوستان ما نيست كسي كه در شهري با ده هزار نفر مرد باشد كه در ميان آنها خدا مخلوقي باورع تر از او داشته باشد. عفّت و پاكيِ دوست امام عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بايد آنقدر شديد باشد كه حتي مخدّرات كه پرده نشين هستند و تماس مستقيمي با مردان نامحرم ندارند، از ورع و پاكدامني اين مؤمن، در پس پرده سخن بگويند. آري؛ اين است صفتِ منتظر فرج امام (عليه السلام).
منبع: کتاب شریف سلوک منتظران تالیف آقای بنی هاشمی انتشارات منیر
---------------------
«ورع» در اصل به معناى پرهيز يا شدت پرهيز است و در لسان روايات به حد اعلاى تقوا اطلاق مىشود كه با وجود آن نه تنها انسان از گناهان مسلم پرهيز مىكند بلكه از شبهات نيز دورى مىجويد.
در روايات اسلامى نيز در حديث معروف پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله تمام موضوعات به سه بخش تقسيم شده:
«حَلالٌ بَيِّنٌ وَ حَرامٌ بَيِّنٌ وَ شُبَهاتُ بَيْنَ ذلِكَ فَمَنْ تَرَكَ الشُّبَهاتَ نَجا مِنَ الْمُحَرَّماتِ وَ مَنْ أخَذَ بِالشُّبَهَاتِ إرْتَكَبَ الْمُحَرَّماتَ وَ هَلَكَ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُ؛ امورى است درستى آن آشكار است كه بايد از آن پيروى كرد و امورى است كه گمراهى آن آشكار است و بايد از آن اجتناب نمود و امور مشكوك و مشتبه است در ميان اين دو؛ كسى كه شبهات را ترك كند از محرمات آشكار رهايى مىيابد و كسى كه به سراغ شبهات برود (تدريجاً) مرتكب محرمات مىشود و از آنجا كه نمىداند هلاك خواهد شد».
در واقع شبهات حريم محرمات و همانند لبۀ پرتگاه است كه بيم لغزش در آن و سقوط در پرتگاه مىرود.
بعضى از بزرگان «ورع» را به سه قسم تقسيم كردهاند كه يكى از ديگرى برتر است: نخست ورع به معناى پرهيز از گناهان آشكار است كه انسان را از فسق خارج كرده و موجب عدالت و قبول شهادت اوست و آن، ورع تائبين ناميده مىشود. قسم ديگرى از آن، همان حالت پرهيزگارى است كه انسان را از شبهات دور مىسازد كه به آن ورع صالحان مىگويند و قسم ديگرى از آن حالت پرهيزگارى است كه حتى از امور حلالى كه مىترسد روزى او را به حرام بكشاند پرهيز مىكند و نام ورع متقين بر آن گذارده شده است. قسم ديگر، ورع به معناى صرف نظر كردن از آنچه غير خداست براى ترس از ضايع شدن ساعتى از عمر در امرى بيهوده (و آن درجۀ اعلاى ورع است) و به آن ورع صديقين مىگويند» همانگونه كه در حديثى از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله مىخوانيم:
«لا يَكُونُ الرَّجُلُ مِنَ الْمُتَّقينَ حَتّى يَدَعَ ما لا بَأسَ بِهِ مُخافَةَ أنْ يَكُونَ فِيهِ بَأسٌ؛ كسى از متقين محسوب نمىشود مگر اينكه امورى را كه ذاتاً اشكالى ندارد ترك كند به سبب ترس از افتادن در امورى كه حرام است».
«هيچ پناهگاهى بهتر و نگهدارندهتر از ورع (و پرهيز از شبهات) نيست»؛(وَ لَا مَعْقِلَ أَحْسَنُ مِنَ الْوَرَعِ).
لغزشهاى انسان در بسيارى از موارد در امور شبههناك است كه انسان را به پرتگاه محرمات مسلم شرع سوق مىدهد. كسى كه داراى ورع و پرهيز از شبهات است در پناهگاه مطمئنى قرار گرفته كه او را از چنين لغزشى بازمىدارد.
در حكمت چهارم نهج البلاغه نيز شبيه اين جمله گذشت آنجا كه مىفرمايد:
«الْوَرَعُ جُنَّة؛ ورع، سپر محكمى است».
امام باقر عليه السلام مىفرمايد:
«إِنَّ أَشَدَّ الْعِبَادَةِ الْوَرَعُ؛ دشوارترين عبادت ورع است». زيرا علاوه بر ترك محرمات و انجام واجبات، انسان را از ارتكاب شبهات بازمىدارد.
در حديث ديگرى آمده است كه يكى از ياران امام صادق عليه السلام خدمتش عرض كرد: من توفيق زيارت شما را چند سال يكبار پيدا مىكنم دستورى بيان فرما كه به آن عمل كنم (و ضامن سعادتم باشد). امام عليه السلام فرمود:
«أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ الْوَرَعِ وَ الاِجْتِهَادِ وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لَا ينْفَعُ اجْتِهَادٌ لَا وَرَعَ فِيهِ؛ تو را به تقواى الهى و ورع و تلاش و كوشش (در مسير اطاعت پروردگار) سفارش مىكنم و بدان كه تلاش بدون ورع نتيجهبخش نخواهد بود».
منبع :کتاب شریف پیام امیرالمومنین علیه السلام شرحی جامع و نوین بر نهج البلاغه تالیف آقای مکارم شیرازی
----------------------
رسول خدا(صلّى اللّه عليه و آله)فرمود:
ای مردم حلال من حلال است تا روز قيامت،و حرام من حرام است تا روز قيامت آگاه باشید كه خدا عز و جل هر دو را در قرآن خود بيان كرده و من هم در روش و سنتم بيان كردم و ميان اين دو، موارد شبهه ناكي است از ناحيه شيطان و بدعتهايي كه پس از من خواهد بود،هر كه آنها را وانهد امر دينش خوبست و هم مردانگى و آبرويش بجا است و هر كه به آنها آلوده شود و در آنها داخل شود و از آنها پيروى كند چون كسى باشد كه گوسفندش را نزديك قرقگاه چراند و هر كه چنين كند نفسش او را به جايي مي رساند كه گوسفندها در قرقگاه بچراند. آگاه باشيدكه هر پادشاهى را قرقگاهى باشد . قرقگاه خدا عز و جل محرمات او است خود را از قرقگاه خدا و محرماتش بركنار داريد.
کتاب شریف بحار الانوار ، جلد ۷۱ ، صفحه ۲۸۱
در عصر جاهلیت یا در عصر خلفاء برای یک سری از افراد منطقه ای را قرق می کردند و می گفتند آنجا شکارگاه سلطان است و کسی نباید در آنجا وارد شود. گاه بعضی از چوپانان، گوسفندان خود را نزدیک آن منطقه می بردند و گاه بعضی از حیوانات وارد قرقگاه می شدند.
محرمات همان منطقه ی ممنوعه قرقگاه است. در مقابل، منطقه ای آزاد است که موارد حلال است. منطقه ای هم در این میان است که همان مشتبهات است.
خداوند قرقگاه دارد که همان محرمات است و بشر نباید وارد آنها شود و حتی نباید نزدیک آن هم شد یعنی نباید مشتبهات را هم مرتکب شد زیرا این ارتکاب موجب می شود که فرد به ارتکاب حرام جرات پیدا کند.
منبع توضیح: آیت الله سبحانی
-----------------------------
معصوم علیهالسلام اهل خطا و خطیئه نیست، ولی غیر معصوم هرچند از علمای بزرگ و جلیلالقدر باشد، خالی از خطا نیست؛ لذا نباید مشکوکات اقوال و آرای آنها را بهواسطه عظمت شأن و بزرگی مقامشان پذیرفت،بلکه تنها در واضحات و مسلمات باید مطابق نظرشان بود، و در مشکوکات باید گفت: نَعْتَقِدُ بِمَا اعْتَقَدَ بِهِ جَعْفَرُ بن مُحَمد وَ الْمَهْدِی علیهمالسلام (به آنچه حضرت جعفربنمحمد و حضرت مهدی علیهمالسلام بدان اعتقاد دارند، معتقدیم)
زراره در یک روز در یک مجلس هشت حکم و مسئله درباره وضو از محضر امام علیهالسلام یاد گرفت. اما در زمان غیبت و حیلولت میان مردم و معصوم علیهالسلام، برخی از بزرگان که درس خارج میگفتند گاهی شانزده روز تحصیلی مباحثه میکردند و آخرش از احتیاط در یک حکم خارج نمیشدند؛ زیرا نمیشود بدون ظفر به دلیل شرعی از مسئله خارج شد و بدون دلیل فتوا صادر نمود.
آری، با حیلولت و فاصلهانداختن میان مردم و امام علیهالسلام نگذاشتند حتی مسئله یاد بگیریم، تا چه رسد به عمل به مسائل. چقدر خیانت است!
چقدر باید خائف و متوسل باشیم. در معلومات و یقینیات باید خائف و متوسل باشیم، تا چه رسد به مجهولات و مشتبهات.
از حضرت رسول صلّیاللّهعلیهوآلهوسلم درباره آخرالزمان و فتنههای آن نقل شده که فرمودهاند: «تشخیص تکلیف در آن زمان مشکل است»؛ پس چه باید کرد؟
اگر به دست آوردن تکلیف مشکل باشد، احتیاط کردن که مشکل نیست. باید توقف کرد و احتیاط نمود.
تالیفی از فرمایشات گوناگون آقای بهجت ره
-------------------------------
یک مسلمان شیعه در عصر غیبت دو راه دارد:
الف. تقلید؛ یعنی طبق فتاوا و نظریات مجتهدی که واجد شرایط است عمل کند.
ب. احتیاط؛ یعنی بر اساس نظریه تمامی و یا گروهی از مجتهدین وظیفه خود را انجام دهد. به این معنی که اگر مجتهدی کاری را جایز و دیگری حرام میداند، آن کار را ترک کند؛ و اگر مجتهدی کاری را واجب و دیگری مباح میداند، آن را بهجا آورد.
والعاقبه للمتقین
التماس دعا
یا مهدی
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
ورع حالتی است برگرفته از شدت تقوا و پرهیز گاری که فرد علاوه بر انجام واجبات، بر انجام مستحبات نیز با نشاط و علاقه مداومت می ورزد و علاوه بر ترک محرمات، از امور مشکوک و شبهه ناک نیز اجتناب می ورزد.
ورع مقامی به مراتب بالاتر از تقواست. اگر در تقوا از حرام پرهیز و دوری شود، در ورع از زمینه گناه و نزدیک شدن به محیط گناه نیز پرهیز می شود!
اگر در تقوا برانجام واجبات تاکید می شود، در ورع بر انجام مستحبات به عنوان کمر بند ایمنی برای انجام واجبات نیز تاکید می شود. و اگر شخص متقی از حرام و گناه دوری می نماید، شخص با ورع از صد کیلو متری حریم و زمینه گناه نیز فرار می کند.
*اما فواید و آثار ورع عبارتند از :
1- نورانیت دل.
2-وارد شدن به پاکی مطلق در زندگی.
3-آسایش و آرامش روح و روان.
4-رسیدن فرد به بالاترین درجات ایمان.
5-نایل امدن به بالاترین و عالی ترین درجات بهشت.
6-قبولی و فضیلت پیداکردن طاعات و عبادات، چنانچه پیامبر اکرم(ص) می فرماید:
دو رکعت نماز فرد با ورع و پارسا، از هزار رکعت نماز کسی که حلال و حرام را به هم می آمیزد، با فضیلت تر و برتر است.
7- استجابت دعا.
8-سرعت و راحتی حساب و کتاب در قیامت.
9-شکوه و هیبت در چهره،صلابت و قاطعیت در سیره، محبوبیت بین مردم و حکمرانی بر قلب ها و دل ها.
10-وارد شدن به حریم دوستی و شیعگی اهل بیت (ع) .
11-نایل آمدن به مقام ولایت حقیقی که همان مقام((سیادت باطنی و منا اهل بیتی )) است.
12-باعث لیاقت یافتن به همراهی و هم صحبتی با امام زمان(ع) و قرار گرفتن در شمار(( اصحاب المهدی)) که مقامی به مراتب بالاتر از ((انصار المهدی )) است.
به سخن دیگر ورع مداری رمز ورود به خیمه گاه حضرت مهدی(ع) و همراهی همیشگی با اوست.
----------------------
منتظران فرج بقية الله الاعظم ارواحنا فداه، بايد در بالاترين سطح تقوا و ورع باشند، به طوري كه در ميان اطرافيان خود و حتي اهل شهر خويش در پاكي و خوبي، زبانزد و مشهور باشند.
امام صادق (عليه السلام) به يكي از شيعيان خود به نام عيسي بن عبدالله كه اهل قم بود، آنگاه كه بر ايشان وارد شد، فرمودند:
اي عيسي بن عبدالله، از ما نيست و كرامتي هم ندارد هركس كه در شهري با صد هزار نفر جمعيّت يا بيشتر باشد و در آن شهر كسي باورع تر از او باشد! شيعه اي كه حقيقتاً در انتظار فرج مولايش ميسوزد، بايد باورع ترين انسان مؤمن در شهر خودش
باشد و اگر چنين نباشد كرامت و شرافتي نزد خدا و اهل بيت (عليهم السلام) ندارد.
در فرمايش ديگري حضرت موسي بن جعفر (عليه السلام) همين حقيقت را با تعبير ديگري از پدر گرامي خود نقل فرموده اند:
من از پدرم بسيار ميشنيدم كه ميفرمود: از شيعيان ما نيست كسي كه (در تقوا و ورع به اندازه اي شهرت نيافته باشد كه) زنان پرده نشين در پس پرده خويش از ورع او سخن نگويند و از دوستان ما نيست كسي كه در شهري با ده هزار نفر مرد باشد كه در ميان آنها خدا مخلوقي باورع تر از او داشته باشد. عفّت و پاكيِ دوست امام عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بايد آنقدر شديد باشد كه حتي مخدّرات كه پرده نشين هستند و تماس مستقيمي با مردان نامحرم ندارند، از ورع و پاكدامني اين مؤمن، در پس پرده سخن بگويند. آري؛ اين است صفتِ منتظر فرج امام (عليه السلام).
منبع: کتاب شریف سلوک منتظران تالیف آقای بنی هاشمی انتشارات منیر
---------------------
«ورع» در اصل به معناى پرهيز يا شدت پرهيز است و در لسان روايات به حد اعلاى تقوا اطلاق مىشود كه با وجود آن نه تنها انسان از گناهان مسلم پرهيز مىكند بلكه از شبهات نيز دورى مىجويد.
در روايات اسلامى نيز در حديث معروف پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله تمام موضوعات به سه بخش تقسيم شده:
«حَلالٌ بَيِّنٌ وَ حَرامٌ بَيِّنٌ وَ شُبَهاتُ بَيْنَ ذلِكَ فَمَنْ تَرَكَ الشُّبَهاتَ نَجا مِنَ الْمُحَرَّماتِ وَ مَنْ أخَذَ بِالشُّبَهَاتِ إرْتَكَبَ الْمُحَرَّماتَ وَ هَلَكَ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُ؛ امورى است درستى آن آشكار است كه بايد از آن پيروى كرد و امورى است كه گمراهى آن آشكار است و بايد از آن اجتناب نمود و امور مشكوك و مشتبه است در ميان اين دو؛ كسى كه شبهات را ترك كند از محرمات آشكار رهايى مىيابد و كسى كه به سراغ شبهات برود (تدريجاً) مرتكب محرمات مىشود و از آنجا كه نمىداند هلاك خواهد شد».
در واقع شبهات حريم محرمات و همانند لبۀ پرتگاه است كه بيم لغزش در آن و سقوط در پرتگاه مىرود.
بعضى از بزرگان «ورع» را به سه قسم تقسيم كردهاند كه يكى از ديگرى برتر است: نخست ورع به معناى پرهيز از گناهان آشكار است كه انسان را از فسق خارج كرده و موجب عدالت و قبول شهادت اوست و آن، ورع تائبين ناميده مىشود. قسم ديگرى از آن، همان حالت پرهيزگارى است كه انسان را از شبهات دور مىسازد كه به آن ورع صالحان مىگويند و قسم ديگرى از آن حالت پرهيزگارى است كه حتى از امور حلالى كه مىترسد روزى او را به حرام بكشاند پرهيز مىكند و نام ورع متقين بر آن گذارده شده است. قسم ديگر، ورع به معناى صرف نظر كردن از آنچه غير خداست براى ترس از ضايع شدن ساعتى از عمر در امرى بيهوده (و آن درجۀ اعلاى ورع است) و به آن ورع صديقين مىگويند» همانگونه كه در حديثى از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله مىخوانيم:
«لا يَكُونُ الرَّجُلُ مِنَ الْمُتَّقينَ حَتّى يَدَعَ ما لا بَأسَ بِهِ مُخافَةَ أنْ يَكُونَ فِيهِ بَأسٌ؛ كسى از متقين محسوب نمىشود مگر اينكه امورى را كه ذاتاً اشكالى ندارد ترك كند به سبب ترس از افتادن در امورى كه حرام است».
«هيچ پناهگاهى بهتر و نگهدارندهتر از ورع (و پرهيز از شبهات) نيست»؛(وَ لَا مَعْقِلَ أَحْسَنُ مِنَ الْوَرَعِ).
لغزشهاى انسان در بسيارى از موارد در امور شبههناك است كه انسان را به پرتگاه محرمات مسلم شرع سوق مىدهد. كسى كه داراى ورع و پرهيز از شبهات است در پناهگاه مطمئنى قرار گرفته كه او را از چنين لغزشى بازمىدارد.
در حكمت چهارم نهج البلاغه نيز شبيه اين جمله گذشت آنجا كه مىفرمايد:
«الْوَرَعُ جُنَّة؛ ورع، سپر محكمى است».
امام باقر عليه السلام مىفرمايد:
«إِنَّ أَشَدَّ الْعِبَادَةِ الْوَرَعُ؛ دشوارترين عبادت ورع است». زيرا علاوه بر ترك محرمات و انجام واجبات، انسان را از ارتكاب شبهات بازمىدارد.
در حديث ديگرى آمده است كه يكى از ياران امام صادق عليه السلام خدمتش عرض كرد: من توفيق زيارت شما را چند سال يكبار پيدا مىكنم دستورى بيان فرما كه به آن عمل كنم (و ضامن سعادتم باشد). امام عليه السلام فرمود:
«أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ الْوَرَعِ وَ الاِجْتِهَادِ وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لَا ينْفَعُ اجْتِهَادٌ لَا وَرَعَ فِيهِ؛ تو را به تقواى الهى و ورع و تلاش و كوشش (در مسير اطاعت پروردگار) سفارش مىكنم و بدان كه تلاش بدون ورع نتيجهبخش نخواهد بود».
منبع :کتاب شریف پیام امیرالمومنین علیه السلام شرحی جامع و نوین بر نهج البلاغه تالیف آقای مکارم شیرازی
----------------------
رسول خدا(صلّى اللّه عليه و آله)فرمود:
ای مردم حلال من حلال است تا روز قيامت،و حرام من حرام است تا روز قيامت آگاه باشید كه خدا عز و جل هر دو را در قرآن خود بيان كرده و من هم در روش و سنتم بيان كردم و ميان اين دو، موارد شبهه ناكي است از ناحيه شيطان و بدعتهايي كه پس از من خواهد بود،هر كه آنها را وانهد امر دينش خوبست و هم مردانگى و آبرويش بجا است و هر كه به آنها آلوده شود و در آنها داخل شود و از آنها پيروى كند چون كسى باشد كه گوسفندش را نزديك قرقگاه چراند و هر كه چنين كند نفسش او را به جايي مي رساند كه گوسفندها در قرقگاه بچراند. آگاه باشيدكه هر پادشاهى را قرقگاهى باشد . قرقگاه خدا عز و جل محرمات او است خود را از قرقگاه خدا و محرماتش بركنار داريد.
کتاب شریف بحار الانوار ، جلد ۷۱ ، صفحه ۲۸۱
در عصر جاهلیت یا در عصر خلفاء برای یک سری از افراد منطقه ای را قرق می کردند و می گفتند آنجا شکارگاه سلطان است و کسی نباید در آنجا وارد شود. گاه بعضی از چوپانان، گوسفندان خود را نزدیک آن منطقه می بردند و گاه بعضی از حیوانات وارد قرقگاه می شدند.
محرمات همان منطقه ی ممنوعه قرقگاه است. در مقابل، منطقه ای آزاد است که موارد حلال است. منطقه ای هم در این میان است که همان مشتبهات است.
خداوند قرقگاه دارد که همان محرمات است و بشر نباید وارد آنها شود و حتی نباید نزدیک آن هم شد یعنی نباید مشتبهات را هم مرتکب شد زیرا این ارتکاب موجب می شود که فرد به ارتکاب حرام جرات پیدا کند.
منبع توضیح: آیت الله سبحانی
-----------------------------
معصوم علیهالسلام اهل خطا و خطیئه نیست، ولی غیر معصوم هرچند از علمای بزرگ و جلیلالقدر باشد، خالی از خطا نیست؛ لذا نباید مشکوکات اقوال و آرای آنها را بهواسطه عظمت شأن و بزرگی مقامشان پذیرفت،بلکه تنها در واضحات و مسلمات باید مطابق نظرشان بود، و در مشکوکات باید گفت: نَعْتَقِدُ بِمَا اعْتَقَدَ بِهِ جَعْفَرُ بن مُحَمد وَ الْمَهْدِی علیهمالسلام (به آنچه حضرت جعفربنمحمد و حضرت مهدی علیهمالسلام بدان اعتقاد دارند، معتقدیم)
زراره در یک روز در یک مجلس هشت حکم و مسئله درباره وضو از محضر امام علیهالسلام یاد گرفت. اما در زمان غیبت و حیلولت میان مردم و معصوم علیهالسلام، برخی از بزرگان که درس خارج میگفتند گاهی شانزده روز تحصیلی مباحثه میکردند و آخرش از احتیاط در یک حکم خارج نمیشدند؛ زیرا نمیشود بدون ظفر به دلیل شرعی از مسئله خارج شد و بدون دلیل فتوا صادر نمود.
آری، با حیلولت و فاصلهانداختن میان مردم و امام علیهالسلام نگذاشتند حتی مسئله یاد بگیریم، تا چه رسد به عمل به مسائل. چقدر خیانت است!
چقدر باید خائف و متوسل باشیم. در معلومات و یقینیات باید خائف و متوسل باشیم، تا چه رسد به مجهولات و مشتبهات.
از حضرت رسول صلّیاللّهعلیهوآلهوسلم درباره آخرالزمان و فتنههای آن نقل شده که فرمودهاند: «تشخیص تکلیف در آن زمان مشکل است»؛ پس چه باید کرد؟
اگر به دست آوردن تکلیف مشکل باشد، احتیاط کردن که مشکل نیست. باید توقف کرد و احتیاط نمود.
تالیفی از فرمایشات گوناگون آقای بهجت ره
-------------------------------
یک مسلمان شیعه در عصر غیبت دو راه دارد:
الف. تقلید؛ یعنی طبق فتاوا و نظریات مجتهدی که واجد شرایط است عمل کند.
ب. احتیاط؛ یعنی بر اساس نظریه تمامی و یا گروهی از مجتهدین وظیفه خود را انجام دهد. به این معنی که اگر مجتهدی کاری را جایز و دیگری حرام میداند، آن کار را ترک کند؛ و اگر مجتهدی کاری را واجب و دیگری مباح میداند، آن را بهجا آورد.
والعاقبه للمتقین
التماس دعا
یا مهدی