پاسخ : زیباترین قسم
اینم ی عالمه از نوشته های سهراب !!!!!!!!!!!!!!
من که از بازترین پنجره با مردم این ناحیه صحبت کردم
حرفی از جنس زمان نشنیدم
هیچ چشمی عاشقانه به زمین خیره نبود
کسی از دیدن یک باغچه مجذوب نشد
هیچ کس زاغچه ای را سر یک مزرعه جدی نگرفت
به تماشا سوگند و
به آغاز کلام و
به پرواز کبوتر از ذهن
واژه ایی در قفس است
پرم از راه، ازپل، از رود، از موجپرم از سایه برگی در آب : چه درونم تنهاست
شکستم آویز فریب
و دویدم تاهیچ و دویدم تاچهره مرگ تاهسته هوش
و فتادم بر صخره درد از شبنم دیدار تو تر شد انگشتم لرزیدم
هر کجا هستم باشم
آسمان مال من است
پنجره ، فکر ، هوا ، عشق ، زمین مال من است