miladkvr

New Member
ارسال ها
375
لایک ها
841
امتیاز
0
#1
به نام خدایی که در همین نزدیکیهاست.

سلام
امیدوارم حالتون خوب باشه دوستان عزیز
امتحانات نهایی چند روزی هست تموم شده و بچه های سوم اکثرا دارن استراحت می کنن ، البته بچه های آیریسک الان بعضیاشون تو فکر المپیادم هستن.

تا پارسال معمولا تا هفته اول تیر یه عده دیگه کنکوری بودن و ما از صبح شنبه که آزمون انسانی برگزار می شد میگفتیم: آهای سومیا از این به بعد به شما میگن کنکوری ...
اما امسال کنکور افتاد جلو و یه کمی قواعد به هم ریخت. بچه های سوم زودتر از اینکه فکرش بکنن رفتن زیر بار این واژه.

روز بعدِ امتحان زبان نهایی یکی از بچه های سوم میگفت من دارم شروع می کنم ، گفتم بهتر نیست یکی دو هفته استراحت کنی؟
گفت: نه ، من الان کنکوریم. کنکور از آنچه فکر میکنم به من نزدیکتره!! :دی
خلاصه با کلی سر و کله زدن باهم کوتاه اومد...

الان ممکنه پیش خودتون فکر کنید که من با این حرفم میخوام بگم که خیلیا الان شروع کردن و از شما جلوترن و بدوید که عقب نمونید ، نه ، اون قدری تجربه دارم که بدونم : رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود / رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود....

بذارید خودم لو بدم و بگم که مخاطب اول این نوشته ی من بچه های المپیادی هستن که حالا به رسم هرساله ی المپیاد باید به کنکور فکر کنن. بچه هایی که گاهی قبول نشدنشون فقط و فقط به خاطر چند نمره ی مختصره و من میدونم و خودشونم باید بدونن که این هیچی از ارزش کاری که کردن و راهی که اومدن کم نمیکنه. تو مسیر المپیاد آدم چیزایی یاد میگیره و تجربه هایی کسب میکنه که شاید یه دانش آموز هیچ وقت شانس اینو پیدا نکنه که این تجربه ها رو کسب کنه. بذارید چند تا از این دستاوردها و تجربه ها رو با هم مرور کنیم:
خوندن و یادگیری عمیق درس
برنامه ریزی برای آینده و نگاه رو به جلو
پذیرش ریسک و یادگیری ریسک کردن
روش حل مسئله و نه حفظ فرمول
تحلیل علمی و سیستمی مسئله

و ....

هرکسی فقط یک بار فرصت داره این انتخاب داره و به نظرم شخصی خودم بُرد برای کسیه که از این حق انتخابش استفاده میکنه. ظاهرا هنوز نتایج اعلام نشده ، اما بعد از اعلام نتایج اگه جزو اون لیست منتخب نبودی دو حالت داره ، یا سال دوم هستی یا سال سومی.

اگه دوم هستی که بازم فرصت داری و به نظرم از فرصت خودت استفاده کن ، امتیاز مثبت تو اینه که زودتر شروع کردی و اگر هوشمندانه از فرصت خودت استفاده کنی هیچ وقت پشیمون نمیشی
و اگر سال سوم هستی ، تو هم امتیاز مثبت داری، امتیاز مثبت تو دانش و تجربه ای که داری، تجارب المپیاد رو روی دوشت بذار و وارد مسیر کنکورت بشو ، تو هم اگه از فرصت باقی مانده هوشمندانه استفاده کنی سال بعد برای بقیه با افتخار از این روزها یاد خواهی کرد...

جمله ای از بزرگی میخوندم که میگفت : در روزهای آخر عمر ما برای کارهای نکرده خودمون خیلی بیشتر از کارهایی که کردیم پشیمون میشیم. پس شاید بهترین انتخاب استفاده از حق انتخابمون باشه. حتی اگر در این مسیر زخمی بشیم ، زمین بخوریم و شکست هایی مقطعی بخوریم.

دیر یا زود ما وقتی به گذشته و اتفاقات افتاده فکر می کنیم دیگه حسمون بهشون بد نیست ، پس چقدر میتونه مفید باشه استفاده از فرصت و ارزش قائل شدن برای زمانی که داریم.

بچه های سوم شما موفق شدید چون در راه هدفی که داشتید تلاش کردید و چه چیزی مقدس تر از این؟ درود بر شما. امیدوارم در مسیر دانشگاه و رشته ی مورد علاقتون هم همین قدر متعهد عمل کنید.

بچه های دوم شما هنوزم فرصت دارید برای هدفتون تلاش کنید ، قدر این فرصت رو بدونید و با تجربه هایی که کسب کردید مسیر رو ادامه بدید.
ببخشید که سهم دلنوشته در این تاپیک زیاد شد اما بیان این حرف ها شاید تلنگری باشه برای بهتر دیدن و تحلیل کردن شرایط.

به قول نادر ابراهیمی در کتاب "یک عاشقانه ی آرام" :
« و افسوس که نمی توان بازگشت و از نو ساخت؛ اما، دست کم به آن ها که در آغاز راهند می توان یادگاری کوچکی داد؛ شاید به کارشان بیاید. »

پس این نوشته رو هم یادگاری کوچکی از طرف من و همه دوستانی فرض کنید که اون کامل می کنند.

دوستان عزیزم ، المپیادی ها ، کنکوری ها ، آرزوی قلبی من موفقیّت شماست.

پی نوشت: از همه شما میخوام که تجارب خودتون و احساس خودتون از مسیری که طی کردید یا قصد دارید طی کنید رو اینجا بنویسید. بعدها دوستان شما با خوندن این مطالب احساس خوبی خواهند داشت.

ممنونم
با احترام – میلاد کاواری

لینک دانلود فایل pdf این نوشته: http://www.irysc.com/forum/hamyar_upc.php?file=143465776351327_0شاید برای شروعی جدید.pdf
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

mmed94

New Member
ارسال ها
30
لایک ها
119
امتیاز
0
#2
پاسخ : شاید برای شروعی جدید... (مخصوص المپیادی ها و کنکوری ها)

ممنون از تاپیک!
وقتی المپیادی بودم منتظر یه شروع بودم از طرف دیگران!مثلا استادی بیاد یا برنامه ای بریزم آنچنانی و یا....و همین باعث شد نشم اونچه که باید میشدم!تو المپیاد شروع یعنی اینکه بخوای المپی بشی ولی شروع نمیشه تا زمانی که کتاب بگیری دستت یا سوال حل کنی!منتظر شروع نباش!اگه میگی المپیادیم یعنی خودش شروع شده!:203:
فقط یه چیزی این وسط هست...
!اونم ترسه!:179: چی ؟نمی ترسی؟؟!!!باشه!ولی بذار یواش بگم که میترسی و نمی دونی!بله....میدونم اگه میترسیدی المپیادی نبودی اما میترسی!ازچی؟از اینکه مبحثی رو بخونی و توش اشکالت درآد!از اینکه رقیبی این مبحثو بهتر بلد باشه!از اینکه نرسونی تمومش کنی!از اینکه به نکات پنهان(!!!!!!)درس پی نبری!اما نترس!:69::231:
تجربه سه سال المپیادی بودن میگه المپیاد یعنی اینک هر رفرنسی داری از کتاب درسی بگیر تا the cell اگه دستته رو زمین نمونه!یعنی بخونیش!و صبر نکنی تا تموم شه و سوال حل کنی!باید از اولین لحظه سوالای المپیادو حل کنی تا آخرین لحظه!تو قرار نیس گایتون و لنینجر و هالیدی و شیمی تجزیه و .... امتحان بدی!طراح المپیاد از مفاهیم فقط برای طرح سوال استفاده میکنه!چیزی که اون می سنجه طرز تفکر و قدرت تحلیلته!پس رفرنس هارو بخون تا بفهمی رشتت یعنی چی و سوال حل کن تا بفهمی المپیاد یعنی چی!خوب بعضی چیزا هم هست که باید بلد باشی!پس رفرنس هاتو اولویت بندی کن و بخون!ببین!کسی مجبورت نکرده بیای المپیاد!خودت خواستی!یعنی مغزت گفت تو میتونی و توهم تاییدش کردی!دلت خواست!به خواسته دلت احترام بذار!بذار وقتی تموم میشه(هان؟چیه؟خوب هر چیزی یه روزی تموم میشه)نتونی اطلاعات و علمتو وزن کنی اونقد که زیاده!
:164::113:
تنها برنامه ای که باید باشه وقت خواب و بیداری صحیح و منظمه تا بدنت وسط راه ارور نده!و تغذیه سالم ومقوی تا بدنت دوباره ارور نده و تفریح روزانه تا روحت بتونه سنگینی علم رو تحمل کنه و از همه مهم تر اینکه تو نوجوونی و باید زندگی کنی و هیچ امتحانی بهانه این نیست که زندگی نکنی!تو اگه مستمر روزی دوساعت هم بدرسی به نتیجه میرسی پس لازم نیس روزی سه ساعتم از همسایه قرض کنی تا بدرسی! درس بخون و تفریح کن!بعدش هر روز همونقد که مطالعه داری سوال حل کن!
و هرزمان روز اونچه عشقت کشیده رو بخون!وقتتو واسه برنامه ریزی هدر نده و ذهن و چشمات و بدنتو خسته اش نکن!تو هر روز نمیدونی دلت میخواد چی غذا بخوری !درسم همین طوره!ولی تو هر ساعت که مطالعه میکنی یه وقفه ده دقیقه ای بده تا مغزت بتونه خودشو جمع و جور کنه!:35:
آهنگ نههههههه...:80::70::102:
تو این ده دیقه آب بخور میوه بخور و تو هوای آزاد نفس بکش!چشماتو ببند و روش گلوله پنبه ای آغشته به گلاب خنک(آغشته ها!نه غرق شده!:210:)بذار تا معنی ری استارت شدن مغزو بفهمی! و المپیادو غول نکن!از کنکورم نترس یه سال واسش اضافی هم هست!فقط لطفا زمان مدرسه روزی دوساعت بذار واسه درسای مدرست و اونا رو بلد باش!نترس!خوندن درسای دبیرستان بهت تو فهمیدن درسای المپیادتم کمک میکنه!خصوصا درسای به نظر تو بی ربط!
:116:و
اینکه شاد باش از المپیادی بودن!حاشیه هم شدیدا ممنوع!:45:از هر نوع و اندازه ای!:189::214:چون آفت مغزو المپیاده!اگر المپیادی هستی نفس بکش تا یاد بگیری!اونوقت موفقیت میدوه دنبالت!به تو چه که فلان مدال درباره لان مدرسه چی گفته یا فلان استاد بیس و چهار ساعته به فلانی درس تزریق میکنه؟به جای این حرفا یه جمله مطالعه کن!میبینی که به آرامش رسیدی!:1:


توصیه توصیه!برای المپیادی ها و کنکوری ها:خودتونو تو آهنگ اونم غمگین غرق نکنین!چرا؟چون اولا روحتونو داغون میکنه مغزتونو خسته میکنه و همش فک میکنین یکی شمارو گذاشته رفته!:20::229::183::182:آهنگ آهنگه!:87:خوانندش خوندتش چون کارشه نه اینکه بشینی تو ذهنت واسش موزیک ویدیو بسازی و خودتم بشی نقش اول!:216::159::45:گوش بکن اما خودتو نکش!شاد گوش کن خوب!و کارتون های خنده دار ببین!واسه تفریحا!:118:
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

sorooshz

New Member
ارسال ها
90
لایک ها
90
امتیاز
0
#3
پاسخ : شاید برای شروعی جدید... (مخصوص المپیادی ها و کنکوری ها)

سلام . من یه نکته ای که خیلی به نظرم مهمه اینه که اصلا کارایی که باید انجام بدید رو به تعویق نندازین ... مثلا شما چند ساعت خوندین , و حالا دارین استراحت می کنین ...
اگر وقت استراحتتون تموم شد , دیگه هی نگید از نیم ساعت دیگه شروع می کنم ... چون در این صورت هیچ وقت شروع نمی کنید ...

توصیه ی دیگه اینه که خیلی به زمانی که می خونین توجه نکنین ... مثلا فرض کنید شما با خودتون قرار گذاشتین که می خواین فلان مبحث رو توی x ساعت بخونین ... به نظر من کار کاملا اشتباهیه ... به خاطر اینکه شاید شما سرعت مطالعتون بیش تر از این حرفا باشه و با تعیین کردن یه ساعت مطالعه ی مشخص شما سرعتتون با توجه به اون ساعت مطالعه کم می شه ... و اگرم سرعت واقعی شما از x کم تر باشه , بر عکس , منتهی با این تفاوت که بعد از اتمام x ساعت شما اصلا نمی فهمید چی خوندین :D

به نظر من صرفا برای عقب نیفتادن از برنامه ای که توی ذهنتونه , فقط بگید این کتاب باید تا فلان موقع تموم بشه ... ( و یه تاریخی برای این فلان موقع تعیین کنید که در خودتون توانایی خوندن کتاب در زمان کم تر از اونو ببینین ... چون اگر نتونید توی این زمان تمومش کنید نا امید می شید ... ولی اگر زودتر تمومش کنید خیلی هم امیدوار می شید به ادامه راه ...)

در مورد اینکه روزانه چی بخونید منم با این مخالفم که من بیام از الان برنامه ی دو ماه دیگم رو مشخص کنم :D
ولی به نظرم در آغار هر روز می شه برنامه ی اون روز رو با توجه به حس و حالتون مشخص کنید ...

موفق باشید :D و موفق باشم :D ( این یک دستوره :D - این جمله کپی بود از یکی از کاربران :D)
 

ghazal pedia

Well-Known Member
ارسال ها
230
لایک ها
350
امتیاز
63
#4
پاسخ : شاید برای شروعی جدید... (مخصوص المپیادی ها و کنکوری ها)

اصلا چی شد من اومدم المپیاد؟؟؟ هرگز به هدف المپیادو طلا واردش نشدم، یه جورایی کاملا اتفاقی افتادم توی مسیرش...وقتی سال اولم مرحله ۱ دراومدم دیگه نتونستم رهاش کنم.چرا؟؟
راستش درسای پیش پا افتاده ی مدرسه برام کافی نبود.و به اون صورتی نبود که بخواد منو راضی کنه.چند سال پیش این شده بود تیکه کلامم؛این که واضحه!!!!وحرصم درمیومد وقتی معلم روی یه سوال نیم ساعت میموند تا اولا خودش بفهمه و دوما به بچه ها بفهمونه.توی المپیاد از این آدما نیست!!
همه هم باهم خوبن. توی کلاسای مدرسه آدما مرتبا همدیگه رو دور میزنن،مخفیکاری میکنن...توی المپیاد نیست از اینا..
المپیاد فهم منو بیشتر کرد،باعث شد به دنیا یه جور دیگه ای نگاه کنم.آدمایی رو دیدم و باشون حرف زدم که یه روزی وقتی از جهانی برمیگشتن و توی تلویزیون نشون میداد، میگفتم بابا خوش به حالشون چه قدر از ما دورن... و این تجربه هایی که در اختیارم گذاشت باعث شد از این مرداب دورم پامو فراتر بزارم.و بم شجاعت ریسک کردن و اون چلنج با سوالات به قول بچه های غیر المپیادی،خوفناکو داد.مدرسه در واقع مثل یه پیله دور من تنیده شده بود. المپیاد کمکم کرد که بیام بیرون. به نظرم اگه آدم با علاقه ی تمام به خوندن درسی که بش علاقه داره ادامه بده و از همه ی وقتش استفاده کنه ، مدال ناخودآگاه حاصل میشه...ولی خب بگم نمیتونم منکر این بشم که به طلا و مزایاش فکر میکنم. واقعا دوست دارم طلا شم ولی اینجوری نیستم که اگه نشد افسرده بشم ودنیا برام تمام بشه.من تمام تلاشمو میکنم، درنهایت هر چی خدا بخواد...:77:
کسی از المپیاد ضرر نمیکنه بلکه سودشم میبره، حالشم میکنه...من که ادامه میدم،حتی اگه یه تستی که امسال احتمالا کم زدم کار خودشو بکنه و باعث شه امسال در نیام.حرص داره!!! ولی من کنار نمیکشم.:68:
این انشا رو برای یه نفر قبلا نوشته بودم،دیدم مرتبطه..گذاشتمش..:d:d:d
 

fa.nazarian

New Member
ارسال ها
103
لایک ها
207
امتیاز
0
#5
پاسخ : شاید برای شروعی جدید... (مخصوص المپیادی ها و کنکوری ها)

در مورد اهنگ غمگین گوش دادن فکر میکردم فقط منم که حس میکردم بهم خیانت شده!!باور کنید تا چند ساعتی دپرس بودم و انگیزم برای قتل میرفت بالا...خدا این خواننده ها رو نبخشه:229::220:
 

bh2ao

Well-Known Member
ارسال ها
1,549
لایک ها
2,014
امتیاز
113
#6
پاسخ : شاید برای شروعی جدید... (مخصوص المپیادی ها و کنکوری ها)

همه اومدن حرف زدن، خيلي صحبت هاي خوبي هم كردن ،
اما كسي نيومد سوال بپرسه بگه اقا من فلان مشكلُ دارم

امسال مي رم چهارم، المپ لب مرزم ، هيچي معلوم نيست
كلي نگرانم



اصلا نمي دونم تو اين زمان تا هفته دوم تير كه نتايج مياد چي كار كنم ؟؟


بشينم المپياد مرور كنم ؟
كنكور بخونم ؟
يا نه درساي دوره رو بخونم ؟



اصلا يه كوهِ استرسم (تشبيه ام اندر حلق هويج !!:4:) دارم از نگراني ميميرم
نمي تونم با قبول نشدن و كنار گذاشتن زيست كنار بيام

و يا بعضي هاتون مي گين ، ديگه اگه قبول شنم حالم از زيست بهم مي خوره ، نمي تونم درس زيستُ بخونم


و يا از بقيه بچه ها عقب افتادم، درساي عمومي ضعف دارم ، فلان درسارو جز برا ترم نخوندم

و…و …

در اين زمينه خيلي بحثه من راستش از اقاي كاواري خواستم كه زحمت بكشن و يه هم چين تاپيكي رو بزنن تا بيشتر

براي بچه هاي دومي و سومي يه ارامش خاطري باشه، از كنكور برا خودشون غول درست نكنن

نگران قبولي شون در رشته دلخواه شون تو يه دانشگاه مطرح كشور نباشن

اصلا مي خوام يكم بعضي هاتونُ دعوا كنم ! ;)

چرا اين قدر تو ناراحتي تونُ تو خودتون مي ريزين ؟

هي خودخوري مي كنين ؟

يكي مي گفت من المپ قبول نشم زندگي ديگه برام معنا نداره !!!

يكي ديگه مي گفت اصلا نسبت به همه چيز بي تفاوت شدم فكرم فقط خلاصه شده تو المپ !

و…

خب بياين با هم حرف بزنيم يكم اروم شيد، يكم زاويه ديد هاي مختلف ُ با هم تجربه كنيم

وقتي مشكلي هست، مطمئنا راه حلي هم براش وجود داره

گاهي همين حرف زدن ادمُ اروم مي كنه اينكه تنها نيستين ، خيليا اين مسائلُ تجربه كردن

اتفاقا برخلاف ميل خودم (كه هميشه از گفتنش فرار كردم) نشستم برا يكي شون اتفاقاتي كه برا منِ المپيادي افتاده بودُ تا كنكور گفتم

بدونه كه فقط خودش تو اين شرايط نيست

بچه ها نمي خوام اين تاپيك بره تو ايست تاپيك هايي كه تاريخ انقضاشون گذشته و گوشه ايريسك خاك بخوره

بياين حرف بزيند اينجا قرار نيست كسي رو مسخره كنيم

و يا راجع به نگراني ش ابراز احساسات كنيم ! نه !

اينجا فقط مي خوايم با هم فكر كنيم، با هم حل كنيم، ارامش بگيريد !


+ جانِ هويج اسپم ، اصله هر هويجي رو نگين !


با بهترين ارزوها :)

 
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

ALIЯEZA

New Member
ارسال ها
138
لایک ها
108
امتیاز
0
#7
پاسخ : شاید برای شروعی جدید... (مخصوص المپیادی ها و کنکوری ها)

به نام خداوند زیبایی ها

اول از همه از ایجاد این تاپیک مفید تشکر میکنم
المپیادی شدن هم اسم قشنگی داره و هم هدف های زیاد مثلا یکی دوست داره با المپیاد از کنکور فرار کنه یکی دوست داره با المپیاد فخر بفروشه یکی دوست داره به مزایای المپیادی شدن برسه یکی دوست داره (البته منظورم یه عده خاصی هستن سو تفاهم نشه) یکی دوست داره علمش زیاد بشه و...
به نظرم کسی میتونه تو راه المپیاد وارد بشه که اراده آهنی نه فولادی داشته باشه
من دوست داشتم مسیری رو امتحان کنم که بی انتها باشه المپیاد حد و مرز نداره میتونم تو زیست (رشته خودم رو میگم) غرق بشم و از خوندنش لذت ببرم چون المپیاد بهانه ای برای ورود به دانش و تجربه بیشتره
تجربه ی المپیادی شدن برام خیلی ارزشمنده
دوست نداشتم اینو بگم ولی تو راه المپیادی شدن خیلیا با من مخالفت کردن خانوادم که اولش با وارد شدن تو این مسیر با من مخالفت میکردن اما بعدش تونستم راضی شون کنم مدیر مدرسمون که یکی از مخالفای سرسخت المپیاده و ......
مطمئنا اون جمله ای از لویی پاستور اول کتاب سولومون نوشته شده تو ذهن زیستیا هستش :همیشه یه کارو طوری انجام بدین که وقتی نتیجش رو میبینید بگید من هر چه در توانم داشتم برای این کار گذاشتم حالا میخواد المپیاد باشه یا کنکور یا هر چیز دیگه ای
درسته هر کاری واسه خودش سخته مخصوصا استارت زدن اون کار اما وقتی آدم به هدفش برسه تمام اون سختی ها رو فراموش میکنه مسلما برای دوستان المپیادی دیدن اسمشون تو قبول شده های مرحله دوم یکی از بهترین لحظه هاست
اینم خیلی دوست داشتم بگم مردم معمولا پایان کار رو همیشه میبینن مثلا وقتی یکی مدال المپیاد بگیره مردم میگن خوش بحالش خوش بحالش اما سختی ها و
زحمت هایی که یه نفر برای رسیدن به هدفشون تحمل میکنه رو نمیبینن

در پایان این رو اضافه میکنم که اگر کسی به خدا امید داشته باشه و خودش رو و توانایی هاش رو باور کنه به هر کجا که دلش بخواد میرسه
و هر چی اسم هدفمون بزرگتر باشه رسیدن به اون هدف هم زحمت بیشتری می طلبه
امیدوارم حرفام مفید بوده باشن
با آرزوی موفقیت برای دوستان در همه مراحل زندگی
 

shabnam 3

New Member
ارسال ها
469
لایک ها
710
امتیاز
0
#8
پاسخ : شاید برای شروعی جدید... (مخصوص المپیادی ها و کنکوری ها)

به نظرم هدف داشتن تو هر شرایطی به آدم کمک میکنه
درست مثه نور یک شمع توی تاریکی مطلق
پس توی اولین قدم هدفتونو مشخص کنید و ببینید واقعا چرا میخواین درس بخونین
 

زمینی

Active Member
ارسال ها
234
لایک ها
159
امتیاز
43
#9
پاسخ : شاید برای شروعی جدید... (مخصوص المپیادی ها و کنکوری ها)

به نام خداوند قدرتمند و با عظمت
اول از همه من میخوام از آقای کاواری و دوستان خودم تشکر کنم.
میخواستم بگم مدرسه ی ما خیلی مشوق المپیاده و خانواده من هم خیلی از چهره المپیادیم استقبال کردن ولی دوستان توجه کنید که این ها تنها فاکتور های مهم نیستند... من میتونم یک فاکتور دیگه که اونم داشتن دوست و رفیق همراه هستش رو نام ببرم. تو مدرسه ما المپیاد به جای این که بشه بستری برای دوستی بیشتر گروهی از بچه ها شده یک بستر رقابت و این یه خورده مشکل ایجاد کردش که هیچ کس به اون یکی اعتماد نداره.
و اما هر چند خیلی جمله کلیشه ای هستش ولی المپیاد دید تازه ای نسبت به زندگیم داده از بعد المپیادی شدن احساس خاص شدن کردم این احساس رو داشتم که الان من یه چیزی رو میدونم که دیگران نمیدونن و من میتونم بهشون مبحثی رو آموزش بدم که دیگران هم رشد کنند. هر موقع دلسرد شدم یاد اون جمله معروف لویی پاستور میوفتم که خانه زیست اول خیلی از کتاباش مینویسه:"... اما هر پاسخی که زندگی به تلاش هایمان بدهد یا ندهد، هنگامی که به پایان تلاش هایمان نزدیک میشویم باید حق آن را داشته باشیم که فریاد بزنیم "من آنچه در توان داشته ام انجام داده ام"."و دوباره انگار روح تازه ای در من میدمند و با خودم مرور میکنم اگر من درس نخونم میتونم این جمله رو از ته دلم
فریاد بزنم؟؟
با خودم میگم تو درستو بخون اگر المپ قبول نشدی خب به د*ر*ک... البته مسلما ناراحت میشم ولی ناامید نمیشم و به نظرم هممون باید حواسمون باشه چرا داریم المپیاد میخونیم برای امتیازاش یا برای عشقمون؟ به نظرم اگر برای امتیازاش کسی بخونه همون المپیاد رو ترک کنه بهتره چون از خوندنش لذت نمیبره و مدام امتیازاتش میاد جلو چشمش و از لحاظ روانی اذیت میشه.
خیلی عذر میخوام که نوشتم بیشتر کلیشه ای به نظر اومد ولی دلنوشته است دیگر...
 

ADENINE

New Member
ارسال ها
70
لایک ها
115
امتیاز
0
#10
پاسخ : شاید برای شروعی جدید... (مخصوص المپیادی ها و کنکوری ها)

به نام خداوند قدرتمند و با عظمت
اول از همه من میخوام از آقای کاواری و دوستان خودم تشکر کنم.
میخواستم بگم مدرسه ی ما خیلی مشوق المپیاده و خانواده من هم خیلی از چهره المپیادیم استقبال کردن
فقط میگم خوش بحالتون
نمیدونید امروز موقع گرفتن کارنامه چقدر حالم گرفته شد
من برای شرکت تو مرحله دوم یه هفته از مدرسه اجازه گرفتم که مدرسه نرم دقیقا هم تو اون هفته معلم ورزشمون امتحان گرفت رفتم با مدرسه صحبت کردم گفتن نگران نمره ورزشت نباش
حالا بگید امروز چی دیدم
معلم ورزشمون پایین ترین نمره تو کل سوما رو به من داده بود وقتی هم به مسئولین مدرسه گفتم.................
راستش مدرسه از من حمایت کرد اما حمایتش رضایت بخش نبود نمیدونم چرا ولی تو مدرسه ما جایگاه المپیاد خیلی پایینه

به نظرم ما تو کشورمون استعداد های فوق العاده ای داریم (تعریف از خود نیست) اما به دلیل عدم حمایت و امکانات لازم متاسفانه یا در مقوله فرار مغز ها قرار میگیرن یا این که استعدادشون کلا به هدر میره
نمیخواستم انرژی منفی بدم اما دلمم از بابت قضیه امروز پر بود

آدم باید دنبال آرزوها و خواسته هاش بره (البته خواسته های مثبت منظورمه) مثلا من خودم عاشق زیست بودم و رفتم به سمت المپیاد زیست اگه کسی دنبال
خواسته هاش نره حتما بعد از ده یا بیست سال وقتی به گذشته نگاه میکنه با حسرت میگه ایکاش زمان به عقب برگرده تا بتونم فلان کارو بکنم
اگر ما زمان حال رو فقط در نظر بگیریم و بدونیم که گذشته تکرار نشدنی نیست و آینده هم با زیر بنای زمان حال ساخته میشه حتما نهایت تلاشمون چه در المپیاد چه در کنکور و یا هر زمینه دیگه انجام میدیم تا آینده هر چه محکم تر بتونه رو زمان حال ساخته بشه

میدونم حرفام شبیه شعار بود ولی اینو بدونید باید شعار داد تا بشه بهش عمل کرد​
 

razieh.ze

New Member
ارسال ها
58
لایک ها
45
امتیاز
0
#11
پاسخ : شاید برای شروعی جدید... (مخصوص المپیادی ها و کنکوری ها)

سلام...
من المپیادی بودم اما نشد به خواسته ام برسم !! اما باز هم به خودم افتخار میکنم چون توانستم خودم تنهایی کمپبل و بخونم...پدرم همیشه میگه هیچ چیزی المپیاد برات نداشت همین توانایی ک خودت تونستی کتاب منبع رو بخونی خیلی عالیه میگه خیلی از دانشجو ها حتما باید استاد بالا سرشان باشه تا یه کتاب و بخوانند ! من نهایی مو اصلا جالب ندادم...اصلا !!! اما بعد از اینکه با مشاورم حرف زدم و روند تاثیر و فهمیدم یکم خیالم راحت شد...با اینکه واقعا کم کاری کردم اما گذشته در گذشته دیگه بهتره الان یه شروع خوب داشته باشم تا بعد دوباره حسرت نخورم...
بقول یه نفر : چرا من نشونم شاگرد پرفسور سمیعی بشم ؟! دوستان تو رو خدا وقت باارزش تونو با آهنگ گوش کردن و نت گردی هدر ندید چیزی ک من ازش ضربه خوردم دقیقا همین بود ..زیاد هم نخوابید :p !!
ببخشید آنقدر بد نوشتم اخه با موبایلم ...و اینکه حرف دلم بود همش
سر سفره افطار من و هم دعا کنید ..التماس دعا
 

ghazal pedia

Well-Known Member
ارسال ها
230
لایک ها
350
امتیاز
63
#12
پاسخ : شاید برای شروعی جدید... (مخصوص المپیادی ها و کنکوری ها)

فقط میگم خوش بحالتون
نمیدونید امروز موقع گرفتن کارنامه چقدر حالم گرفته شد
من برای شرکت تو مرحله دوم یه هفته از مدرسه اجازه گرفتم که مدرسه نرم دقیقا هم تو اون هفته معلم ورزشمون امتحان گرفت رفتم با مدرسه صحبت کردم گفتن نگران نمره ورزشت نباش
حالا بگید امروز چی دیدم
معلم ورزشمون پایین ترین نمره تو کل سوما رو به من داده بود وقتی هم به مسئولین مدرسه گفتم.................
راستش مدرسه از من حمایت کرد اما حمایتش رضایت بخش نبود نمیدونم چرا ولی تو مدرسه ما جایگاه المپیاد خیلی پایینه

به نظرم ما تو کشورمون استعداد های فوق العاده ای داریم (تعریف از خود نیست) اما به دلیل عدم حمایت و امکانات لازم متاسفانه یا در مقوله فرار مغز ها قرار میگیرن یا این که استعدادشون کلا به هدر میره
نمیخواستم انرژی منفی بدم اما دلمم از بابت قضیه امروز پر بود

آدم باید دنبال آرزوها و خواسته هاش بره (البته خواسته های مثبت منظورمه) مثلا من خودم عاشق زیست بودم و رفتم به سمت المپیاد زیست اگه کسی دنبال
خواسته هاش نره حتما بعد از ده یا بیست سال وقتی به گذشته نگاه میکنه با حسرت میگه ایکاش زمان به عقب برگرده تا بتونم فلان کارو بکنم
اگر ما زمان حال رو فقط در نظر بگیریم و بدونیم که گذشته تکرار نشدنی نیست و آینده هم با زیر بنای زمان حال ساخته میشه حتما نهایت تلاشمون چه در المپیاد چه در کنکور و یا هر زمینه دیگه انجام میدیم تا آینده هر چه محکم تر بتونه رو زمان حال ساخته بشه

میدونم حرفام شبیه شعار بود ولی اینو بدونید باید شعار داد تا بشه بهش عمل کرد​
! منم دقیقا همیجور بودم،، ولی نه توی ورزش بلکه توی دینی مستمر.چون امتحان ندادم از مستمر ترم ۱ خودم ۱ نمره کم کرد و گذاشت برام....
اشکال نداره مهم اینه که بتونید بهشون ثابت کنید که المپیادی کیه و چه هنری بلده که اون هنر، هنر خودخوانی و اکتفا به خود هست..و ثابت کنین که کی هستین!!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

NGC5139

New Member
ارسال ها
73
لایک ها
252
امتیاز
0
#13
پاسخ : شاید برای شروعی جدید... (مخصوص المپیادی ها و کنکوری ها)

خارج از تایپکه ولی برای اون قسمت آهنگها برای افرادی ک بااین آهنگای دپرس کننده فعلا حال و هوای خوبی ندارن یه سری پیشنهاد دارم...
آهنگ دوست دارم زندگی رو از سیروان خسروی.تیتراژ گزینه جوان.آهنگی ک مال ایمان سرورپور و یکی دیگست(فکرکنم اسم آهنگ باید برای زندگی جنگید باشه...)لینکشو هم دارم خواستید بذارم...
اینها فوق العاده انرژی+میدن بهتون.البته فقط واسه این گفتم که وقتی ناراحتید بهتون انگیزه بده و... وگرنه اعتیاد به همینها هم بده....
 

M.Banparvar

Well-Known Member
ارسال ها
429
لایک ها
495
امتیاز
63
#14
پاسخ : شاید برای شروعی جدید... (مخصوص المپیادی ها و کنکوری ها)

با سلام به همه ي دوستان

خواهشا دوستان دقيق بخونيد و خواهشا يه جواب درس حسابي و منطقي هم بهش بديد

من امسال مي رم سال سوم از افرادي هستم كه به شدت به رياضي علاقه داشته و امسال يعني در سال دوم تازه به فكر المپياد افتادم!!!!

خب تو يه مدرسه نمونه دولتي در گلپايگان درس ميخونم و به طبع مدرسه اي هست كه شايد لفظ المپياد براي خيلي ها غريب باشه!!!

امسال شرايطم جوري شد كه تو مرحله دو هم حضور نداشتم ولي تو اين چند وقت شده سوال هايي كه از مرحله 2 و يا كشور هاي ديگه حل كردم

ولي يه چيزي هست كه گاهي به سراغ آدم مياد

اينكه من توي چنين مدرسه اي درس مي خونم و اگه به همين راه (المپياد)ادامه بدم كساني هستن كه با تحصيل توي مدارس ديگه شرايطي دارن متفاوت با شرايط من بايد روبه رو بشم

افرادي كه خيلي زود تر به المپياد فكر كردن و براش شروع به مطالعه كردن و با دبيرهايي برخورد دارن كه ...
در حالي كه ما دبير هايي داريم كه توي سوال مرحله يك هم مي مونن...

گاهي اين فكر تو ذهن آدم مياد كه الآن خيلي دير شده واسه من و قبولي توي مرحله دو با اين شرايط من يه جورايي خيال بافيه...

اينكه جز 40 نفر بودن شايد فقط تو خواب بهش رسيد

اينكه من الآن خيلي عقب هستم

و مفاهيمي كه الآن من دارم ياد ميگيزم رو خيلي ها زود تر از اين ها يادگرفتن و الان همون افراد فقط نياز به تمرين دارن

درحالي كه من هنوز اون مفاهيم رو هنوز يادنگرفتم!!!1

اينكه من الان المپياد بخونم و اين كار رو حداقل تا مرحله ي دو سال ديگه ادامه بدم اشتباه نيس؟؟؟؟

اينكه من اين فرصت مناسب رو كه مي تونم بهترين آماده سازي رو براي كنكور داشه باشم از دست بدم...

اينكه من اين فرصت رو با از دست دادنش موجب از دست دادن امتحانات نهايي سال سوم بشه ...

خواهشا جواب بديد...

واقعا تو اين دو راه موندم و هيچ اطميناني هم ندارم كه آيا مي تونم خودم رو به سطح قبولي مرحله دو برسونم؟؟؟

يك امر مهم برام انگيزس ... كه بزرگترين اونا هم هست

اينكه من اگه حتي المپياد رو هم انتخاب كردم با درس هاي طول سال چه كار بايد كنم واگه حتي يك درصد هم قبول نشم اون وقت شرايط من چگونه هس؟؟؟


خواهشا يه جواب درست و حسابي بديد

با تشكز از همه ي شما
سلام دوست من خدا قوت،شرایط شمارو واقعا کامل میفهمم،چون شرایط مدرسه ی ماهم همینجوری بود
قبل هر حرفی یک سوال میپرسم ازتون:دلتون چی میخواد؟
مهم ترین سوالی که میشه پرسید اینه
آدم باید درحال زندگی کنه نه درآینده
دوست دارید المپیاد بخونید یا کنکور؟تو کدوم موفق ترید؟مرد پیروزی یا شکست هستید؟
اگه رفتید المپیاد و مدال آوردید چی میشه؟اگه قبول نشدید کنکور رو هم میبازید؟
نمیخوام حرفای منفی بزنم اصلا و ابدا قصدم این نیست میخوام بهتون بگم چندین راه جلوی شماست
من نمیگم چکارکنید اما با حرفام شاید یه چیزایی براتون روشن شده باشه
آدمی است و دمی!اینقدر حرص ٱینده رو نخوریم....
یه پیشنهاد میدم چون میدونم عاشق المپیادید و المپیادی ها قدرت فوق العاده ای دارن:توی تابستون المپیادو بترکونید!مثال میزنم اگه روزی ده ساعت میخونین هفت هشت ساعت المپیاد و بقیه اشو واسه کنکور یا نهایی بخونید،
از‌مهرماه نصف نصف بخونید
اما یک توصیه جدی:اصلا نهایی رو از دست ندید
یک توصیه جدی تر:المپیاد رو از دست ندید!!!
موفق باشید:1:
 
بالا