به نام خدایی که در همین نزدیکیهاست.
روزی مردی جان خود را به خطر انداخت تا جان پسربچه ای را نجات دهد که در دریا در حال غرق شدن بود.
اوضاع آن قدر خطرناک بود که همه فکر می کردند هر دوی آن ها غرق می شوند و اگر غرق نشوند، حتما در بین صخره ها تکه تکه خواهند شد؛ ولی آن مرد با تلاش فراوان، پسربچه را نجات داد! آن مرد خسته و زخمی، پسرک را به نزدیک ترین صخره رساند و خود هم از آن بالا رفت.
بعد از مدتی که هر دو آرام تر شدند ، پسربچه رو به آن مرد کرد و گفت: از این که به خاطر نجات من، جان خودت را به خطر انداختی متشکرم.
مرد در جواب گفت: احتیاجی به تشکر نیست. فقط سعی کن طوری زندگی کنی که زندگی ات ارزش نجات دادن را داشته باشد!
"من معتقدم هر انسانی تعداد محدودی ضربان قلب دارد؛ من قصد ندارم هیچ کدامشان را هدر دهم! "
« نیل آرمسترانگ » (اولین انسانی که قدم بر کره ی ماه گذاشت.)
منبع: کتاب من، منم
بهترین آرزوها
روزی مردی جان خود را به خطر انداخت تا جان پسربچه ای را نجات دهد که در دریا در حال غرق شدن بود.
اوضاع آن قدر خطرناک بود که همه فکر می کردند هر دوی آن ها غرق می شوند و اگر غرق نشوند، حتما در بین صخره ها تکه تکه خواهند شد؛ ولی آن مرد با تلاش فراوان، پسربچه را نجات داد! آن مرد خسته و زخمی، پسرک را به نزدیک ترین صخره رساند و خود هم از آن بالا رفت.
بعد از مدتی که هر دو آرام تر شدند ، پسربچه رو به آن مرد کرد و گفت: از این که به خاطر نجات من، جان خودت را به خطر انداختی متشکرم.
مرد در جواب گفت: احتیاجی به تشکر نیست. فقط سعی کن طوری زندگی کنی که زندگی ات ارزش نجات دادن را داشته باشد!
"من معتقدم هر انسانی تعداد محدودی ضربان قلب دارد؛ من قصد ندارم هیچ کدامشان را هدر دهم! "
« نیل آرمسترانگ » (اولین انسانی که قدم بر کره ی ماه گذاشت.)
منبع: کتاب من، منم
بهترین آرزوها