مصاحبه با اقای شفاهی دارنده مدال نقره جهانی

sepidfekr

New Member
ارسال ها
711
لایک ها
637
امتیاز
0
#1
مصاحبه با اقای شفایی دارنده مدال نقره جهانی

سلام دوستان میدونم خیلی از شما ها این مصاحبه رو دیده باشین خیلی هم نه!!!ولی گفتم این مصاحبه رو بزارم تا بدونیم خیلی از ما هم میتونیم




متولد چه سالي هستي؟بسم الله الرحمن الرحيم. 1371.

در كدام محله تهران بزرگ شدي؟
اول راه آهن بوديم، بعد رفتيم طرفهاي قلعه مرغي، بعدش رفتيم منطقه 19، محله عبدل آباد كه الان شده است شكوفه. و بعد هم كه مدرسه استعداد درخشان شهرري قبول شدم رفتيم شهرري و تا آخر دوره دانش آموزي آنجا بوديم.

پس يه جورايي بچه جنوب شهر هستي؟
بله طبيعتا.

بچه هاي جنوب شهري اخلاق خاصي دارند كه بشه در تو هم سراغ گرفت؟
نميشه گفت بچه هاي شمال شهر اين خصوصيت را ندارند اما خب يه شاخصه بچه هاي جنوب شهر اينه كه راحت ميشه باهاشون گرم گرفت، ندارتر هستند.

تو هم اينطور هستي؟
بله.

مقام آوردن در المپياد تغييري در اين خصوصيتت ايجاد نكرده؟ هنوز هم راحت با بقيه گرم ميگيري؟
آره. من خيلي سخت نمي گيرم. اگر طرف مقابل باهام راحت باشه من هم راحتم.

المپاد رياضي را از كي شروع كردي؟
تابستان سوم راهنمايي به اول دبيرستان يكسري كلاسها در كانون دانش پژوهان نخبه برگزار شد و دقيقا يادم است كه روزي كه رسما براي المپياد رياضي انتخاب شدم و كلاسها شروع شد 11 مهر سالي بود كه اول دبيرستان بودم.

يك كم درباره مراحل المپياد رياضي كشوري توضيح بده. تا كسب مدال چند مرحله آزمون دادي؟
حول و حوش بهمن ماه هر سال مرحله اول المپياد كشوري برگزار مي شود كه تعداد زيادي در آن شركت مي كنند؛ مثلا در زمان ما نزديك 100 هزار نفر شركت كردند. بعد از اين تعداد بين هزار تا هزار و پانصد نفر انتخاب مي شوند و مرحله دوم در ارديبهشت ماه برگزار مي شود كه از بين اينها هم 40 نفر انتخاب مي شوند.

آزمون اين مراحل فرقي با هم ندارد؟
چرا. آزمون مرحله دوم در دو روز و هر روز چهار ساعت و نيم است و هر روز هم سه سوال دارد.

خب بعد چي؟
اول اينكه اين چهل نفر همه عضو بنياد ملي نخبگان مي شوند. يك دوره تابستاني هم برگزار مي شود و به اين 40 نفر آموزشهايي داده مي شود تا بچه ها هم سطح سازي شوند و مطالب جديدي ياد بگيرند. انتهاي تابستان هم چند سري آزمون گرفته مي شود و نهايتاً مدالها تقسيم مي شود.

چند نفر طلا مي گيرند؟
12 نفر طلا مي گيرند.

تيم جهاني چطور شكل ميگيرد؟
12 نفري كه طلا مي گيرند از كنكور معاف مي شوند و در طول سال يكسري كلاسهايي دارند كه به دوره طلا معروف است. در ارديبهشت هم آزموني گرفته مي شود و شش نفر از اين 12 نفر براي اعزام به مسابقات جهاني انتخاب مي شوند.

تو سوم دبيرستان بودي كه براي المپياد جهاني انتخاب شدي يا دوم دبيرستان؟
دوم دبيرستان نقره گرفتم و بعد از تابستان برگشتم مدرسه. اما سوم دبيرستان طلا گرفتم و بعد هم براي جهاني قزاقستان انتخاب شدم.

روزي چند ساعت المپياد مي خوندي؟
من هفتگي حدود 26، 27 ساعت المپياد مي خوندم.

اين عدد خيلي زياده؟ يعني با اين مقدار خوندن جزو خرخونها قرار ميگرفتي يا نه؟!
نه، خيلي ها بودند كه از من بيشتر درس مي خواندند. واقعيتش خيلي زياد درس نخواندم اما به نظر خودم كيفيتش خوب بود. الان مصداقهايي براي خرخوني تو المپياد هستند كه من قطعا جزو آنها نيستم!

اصلاً خرخوني در المپياد جواب مي دهد؟
اولش فكر ميكرديم نه. بعد فكر ميكرديم اگر كسي بتواند با خرخوني نقره يا برنز بيارد اما ديگه طلا نميتونه بگيره. ولي الان ديديم كه حتي طلا رو هم ميشه با خرخوني كسب كرد!

در دوران مدرسه بچه شيطوني بودي؟
نه آنقدر آرام بودم و نه آنقدر شر كه بزنم شيشه را بشكونم. دوران ابتدايي يادم است كه هر روز در كوچه فوتبال بازي ميكرديم مگر اينكه طوفاني، چيزي بيايد. يكبار قشنگ يادم است كه طوفان شد و ما هنوز بازي ميكرديم تا اينكه طوفان توپ را برد و ما هرچقدر دويديم به توپ نرسيديم و اينجوري ديگه بازيمون تموم شد.

شده بود كه بخاطر بي انضباطي بگن والدينت رو بيار مدرسه؟
در دوران دبستان يكبار شد. از ابتدايي يادم مي آيد كه سر يك قضيه اي ناظممون زد زير گوشم و بعد گفت والدينت را بيار. در دبيرستان هم يكبار دعوا كرديم و گفتند والدينت را بيار.

هنوز هم شري؟
الان شر و شورتر ولي معقول ترم. الان حرف بي محابا بيشتر مي زنم.

از مسابقات جهاني قزاقستان بگو؟
دو سال پيش بود. سال 2010. براي من كه خوب نبود چون رفته بودم براي طلا اما نقره گرفتم، نقره خوبي هم نبود. آن سال اصلا تيم خوبي نداشتيم و نتونستيم طلا بگيريم. تيم هم هفدهم شد كه رتبه بدي بود. برگزاري قزاقستان هم خوب نبود.

از چه لحاظ؟
از نظر امكانات خوب بود اما مثلا اينكه دو نفر از هر تيم براي انتخاب سوالات جزو هيئت ژوري مي شوند و دو نفر هم براي تصحيح برگه ها مي روند. جوري برگزار كرده بودند كه اينها بايد دويست، سيصد كيلومتر از ما دور ميشدند. بخاطر همين ما در آن 12 روز كلا اين چهار نفر را كه با ما آمده بودند دو سه روز بيشتر نديديم.

خاطره اي از قزاقستان داري؟
تو اين دو تا مسابقه اي كه رفتم متوجه شدم ايراني ها متشخص ترين آدمهايي هستند كه ميروند آنجا. بقيه كشورها مخصوصا اروپايي ها خيلي رفتارهاي سبك و مسخره انجام ميدادند. يا لباسهايي كه مي پوشيدند خيلي عجيب و غريب بود.

شما كدوم رو پسنديدي؟
قطعا رفتار و پوشش خودمون. خيلي متشخصانه رژه رفتيم يا رفتار كرديم.


اهل تفريح هم هستي يا فقط سرت تو درس و كتابه؟
بله خب؛ كتاب خوندن را خيلي دوست دارم. فيلم بدرد بخوري كه بدونم ارزش ديدن داره را مي بينم. موسيقي هم گوش ميدم.

اهل بازي كامپيوتري هم بودي؟
بله، زياد بازي مي كردم.

حتي وقتي كه المپيادت جدي شد؟
بله، هميشه فوتبال بازي ميكردم. اما كلا يكبار هم گيم نت نرفتم. تو خونه بازي مي كردم. البته در دوران دانشجويي ديگه كلا از برنامه ام حذف شده.

چند تا از مدالهاي تو جزو مدالهايي بود كه دو سال پيش به مقام معظم رهبري اهدا شد؟
سه تا مدال از من بود. نقره و طلاي كشوري و نقره جهاني. به غير از من 12 تا مدال ديگر هم بود كه همه بچه هاي جنوب شهر بودند.

انصافا چرا اينكار را كردي؟
يه جورايي عرض ارادت بود.

واقعا به نيت هديه دادي يا بالاخره ته ذهنت چيزاي ديگه هم بود؟
اطرافيانم چرا، مثلا پيش آمده كه به من ميگن مدالها رو هديه كردي چي شد؟ اما من نه، واقعا خواستم هديه اي داده باشم به ايشان.

الان كه دو سال گذشته با خودت نمي‌گي شايد اين كار برات مشكلي بوجود بياره و مثلا ويزا ندن براي تحصيل؟
آره بهش فكر كردم و اين جواب رو به خودم دادم كه اتفاقا خيلي خوبه اگر به اين خاطر به من ويزا ندهند! چون بالاخره براي ويزاي آمريكا تحقيق مي كنند و ممكنه مثلا به اين خاطر ويزا ندهند. اما اصلا برام مهم نيست. مشكل از طرف من كه نبوده از طرف آنها بوده، اين هم به من ربطي نداره!

كنكور كه لازم نبود بدي؛ دانشگاه چي انتخاب كردي؟
رياضي دانشگاه شريف.

چرا مهندسي نرفتي؟
چرا رياضي نه؟!

خب مهندسي بازاركار بهتري دارد و كلا كلاسش بيشتر است!
شايد مغرورانه باشه اما من مطمئنم كه انقدر خوب درس خواهم خوند كه بيكار نمي مانم.

يك كم هم درباره المپياد دانشجويي كه در بلغارستان برگزار شد بگو.
اول بگم كه اين مسابقه اصلا در حد المپياد دانش آموزي نيست و اعتبار اون رو نداره اما خب بالاخره يه مسابقه رياضي جهانيه ديگه. در اين مسابقات از دانشگاههاي مختلف شركت مي كنند و حتي به صورت آزاد هم ميتوان شركت كرد. يعني اگر دانشگاهي با عنوان و هزينه دانشگاه در مسابقات نيايد خود دانشجويان هم مي توانند مستقلا شركت كنند.

از ايران كدام دانشگاهها شركت كرده بودند؟
شريف، تهران، فردوسي مشهد، صنعتي اصفهان. بيشترين شركت كننده از ايران بود.

از مسابقه بلغارستان خاطره اي نداري؟
اينجا چون سن بچه ها بالاتر بود و فضا ديگه دانش آموزي نبود گفتگو ميان تيمها بيشتر بود و بچه ها خيلي علاقه مند بودند با ساير كشورها صحبت كنند. مثلا با يك نفر از تيم بلژيك صحبت مي كرديم كه طرف حتي خبر داشت تو ايران قيمت مرغ رفته بالا!

جداً؟
آره، براي ما هم خيلي جالب بود.

برنامه اي براي خارج رفتن نداري؟
چرا. بين المپيادي ها مرسومه كه دوره كارشناسي كه تموم ميشه غالبا ميرن آمريكا. من هم يه سري برنامه براي رفتن به يك دانشگاه خوب در ذهنم داشتم كه بايد ببينم چي ميشه.

بري بموني يا درس بخوني و برگردي؟
معلومه كه برمي گردم.

چه انگيزه اي مي تونه يكي مثل تو را از اونجا برگردونه. چرا نبايد بموني و همانجا زندگي كني؟
آخه چرا بايد بمونم؟! من آنجا رفتن را اينطور توجيه كرده ام كه من در آنجا هستم براي بدست آوردن علم بيشتر ولي تا الان توجيهي پيدا نكردم كه بمونم آنجا و ماليات هم بدم و به كشور ديگري خدمت برسانم و تازه تو سرمون هم بزنند. بالاخره نا سلامتي روباه پير و شيطان بزرگ هستند!

بالاخره اونجا رفاه و امكانات مادي بيشتري وجود داره.
اين چيزيه كه اتفاقا اطرافيانم هم خيلي من رو درك نمي كنند، راستش براي من اين چيزها خيلي مهم نيست.

اين ترورهاي هسته اي باعث نشده بترسي از اينكه مثلا نخبه حزب اللهي هستي و در معرض خطر؟
نه بابا! ترس نداره كه، فوق فوقش آدم مي ميره ديگه!

خوبه آدم براي كشورش بميره؟!
كشور به خودي خود نه، بستگي به كشورش داره.

كشور ما ارزشش رو داره؟
بله، مي تونم بگم نظام ما داره. اگر در راستاي بهتر كردن وضعيت كشور باشه بله ارزشش را دارد.

مشكلاتي كه در كشور وجود دارد نا اميدت نمي كند؟
من قبلا فقط دفاع مي كردم ولي بعد ديدم اين چه كاريه؟ بالاخره مشكل وجود داره ديگه. اما من براي خودم اينطور جا انداختم كه اون كسي كه بايد كشور را درست كند خودمان هستيم. اين چه معني دارد كه من انتقاد كنم تو بشنوي، تو انتقاد كني من بشنوم. اين مسئولين هم از بين همين مردم انتخاب شدند ديگه. قرار هم نيست همه چيز يكدفعه درست شود.

المپياد تدريس ميكني؟
بله.

درآمدش خوبه؟
آره خوبه. البته همه به من ميگن كه چرا جاهايي ميري كه انقدر كم پول ميدن اما براي من همين كه زندگيم بچرخه و بتونم به خانواده هم كمكي كنم كافيه.

هنوز هم تو جنوب شهر هستي و با بچه هاي اونجا كار ميكني يا ديگه رفتي بالا بالاها؟!
نه هنوز هم با بچه هاي جنوب شهر كار ميكنم، در همان كانون دانش پژوهان نخبه كه المپياد را از آنجا شروع كردم.

اونجا چطور پول ميدن؟
از اونجا پول نميگيرم.

صحبتي مونده كه بخواي بگي؟
يك كم بيشتر به باشگاه دانش پژوهان برسند. واقعا بعضي مشكلات خيلي الكي است. يكي از مسئولين باشگاه دانش پژوهان مي گفت رفته بوديم پيش معاون وزير. طرف تو صحبتهاش مي گفت حالا شما تو باشگاهتون چه ورزشي مي كنيد؟! اين مسائل خيلي المپيادي ها رو اذيت ميكنه. واقعا با تشكيل بنياد ملي نخبگان كارهايي دارد مي شود اما بعضي كم لطفي ها وجود دارد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

AHZolfaghari

Well-Known Member
ارسال ها
935
لایک ها
1,654
امتیاز
93
#2
پاسخ : مصاحبه با اقای شفاهی دارنده مدال نقره جهانی

آقای محترم فامیلی ایشون شفایی هست نه شفاهی
 
بالا