ارسال ها
690
لایک ها
2,054
امتیاز
0
#1
آشنایی با فیزیک حالت جامد
نانوالکترونیک (1)


1-مقدمه
مشاهده‌ی پدیده‌های جدید در اوایل قرن بیستم میلادی و عدم توجیه این پدیده‌ها با قوانین فیزیک آن روز، موجب شد تا دانشمندان برخی نظریه‌های مرسوم فیزیک را دوباره بررسی کنند. نتیجه‌ی این اتفاقات، ظهور دو نظریه‌ی مهم و بنیادی در فیزیک به نام نظریه‌ی نسبیت و نظریه‌ی کوانتوم است.یکی از این مشاهدات، پدیده‌ی رسانایی الکتریکی در جامدات بود. دانشمندان می‌توانستند بخش‌هايی از اين پديده را با استفاده از نظریه‌های فیزیک کلاسیک توجیه کنند؛ اما آزمایشات جدید، آنها را با وقایعی روبرو کرد که با قوانین قبلی قابل پیش‌بینی و توجیه نبودند.2-رسانا یا نارسانا؟!همانطور که می‌دانیم اتم از دو بخش اصلی به نام هسته و ابرِ الکترونی پیرامون هسته تشکیل شده است. الکترون¬ها اطراف هسته در حال حرکت‌اند و توسط نیروی جاذبه‌ی الکتروستاتیکی که بین هسته و الکترون‌ها موجود است، در قید جاذبه‌ی هسته‌ی اتم قرار دارند. حال اگر الکترون یا الکترون‌هایی در اتم موجود باشند که بتوانند خود را از قید جاذبه‌ی الکتروستاتیکی هسته رها کنند و آزادانه حرکت کنند، الکترون‌های آزاد نامیده می‌شوند. از آنجاییکه الکترون‌ها دارای بار الکتریکی منفی هستند، با حرکت خود موجب انتقال بار الکتریکی می‌شوند. ازاين‌رو مواد جامدی را که دارای الکترون آزاد هستند، رسانا یا هادی الکتریکی می‌گوییم چرا که الکترون‌ها می‌توانند درون آنها جابه‌جا شوند. از سويي دیگر اگر هیچ الکترونی در اتم نتواند خود را از قید جاذبه‌ی الکتروستاتیکی هسته‌ی اتم رها کند، ديگر عاملی برای انتقال بار الکتریکی وجود ندارد و آن ماده، نارسانا یا عایق الکتریکی ناميده می‌شود.مقاومت ویژه‌ی الکتریکی به بیان ساده یعنی میزان مقاومت مقدار معینی از یک ماده‌ی خاص در مقابل رسانایی الکتریکی. مقاومت ویژه‌ی الکتریکی در مواد گوناگون متفاوت است و در مورد هر ماده عدد ویژه‌ای است. مثلا مقاومت ویژه‌ی الکتریکی نقره، که یک رسانای خوب محسوب می‌شود، 1.6 * 10[SUP]-8[/SUP]اهم متر است و مقاومت ویژه‌ی الکتریکی تفلون، که یک نارسانای قوی است، 10[SUP]14[/SUP] اهم متر است. (توجه کنید که چه تفاوت زیادی دارند!) در جدول 1 مقاومت ویژه‌ی الکتریکی برخی مواد در دمای اتاق (27 درجه‌ی سانتی‌گراد) داده شده است.
جدول 1 مقاومت ویژه­ ی الکتریکی چند ماده در دمای اتاق بر حسب اهم متر

[TABLE="width: 50%, align: center"]
[TR]
[TD="width: 166, bgcolor: transparent"]
نام ماده
[/TD]
[TD="width: 255, bgcolor: transparent"]
مقاومت ویژه­ ی الکتریکی (اهم متر)
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="width: 166, bgcolor: #D3DFEE"]
نقره
[/TD]
[TD="width: 255, bgcolor: #D3DFEE"]
1.6 * 10[SUP]-8[/SUP]
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="width: 166, bgcolor: transparent"]
مس
[/TD]
[TD="width: 255, bgcolor: transparent"]
1.7 * 10[SUP]-8[/SUP]
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="width: 166, bgcolor: #D3DFEE"]
آلومینیوم
[/TD]
[TD="width: 255, bgcolor: #D3DFEE"]
2.8 * 10[SUP]-8[/SUP]
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="width: 166, bgcolor: transparent"]
آهن
[/TD]
[TD="width: 255, bgcolor: transparent"]
10 * 10[SUP]-8[/SUP]
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="width: 166, bgcolor: #D3DFEE"]
ژرمانیوم
[/TD]
[TD="width: 255, bgcolor: #D3DFEE"]
4.6 * 10[SUP]-1[/SUP]
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="width: 166, bgcolor: transparent"]
سیلیسیوم
[/TD]
[TD="width: 255, bgcolor: transparent"]
100 - 1000
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="width: 166, bgcolor: #D3DFEE"]
شیشه
[/TD]
[TD="width: 255, bgcolor: #D3DFEE"]
10[SUP]10[/SUP] - 10[SUP]14[/SUP]
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="width: 166, bgcolor: transparent"]
تفلون
[/TD]
[TD="width: 255, bgcolor: transparent"]
10[SUP]14[/SUP]
[/TD]
[/TR]
[/TABLE]


همانطور که در جدول1 نیز مشخص است، رساناها دارای مقاومت ویژه‌ی الکتریکی بسیار کم و نارساناها دارای مقاومت ویژه‌ی الکتریکی بسیار زیاد هستند. با دقت در اين جدول به موادی مانند سیلیسیوم و ژرمانیوم برمی‌خوریم که مقاومت ویژه‌ی الکتریکی آن‌ها بین مقاومت ویژه‌ی الکتریکی رساناها و نارساناها است. اين مواد را که مقاومت ویژه‌ی الکتریکی آن‌ها نه شبيه رساناها و نه شبيه نارساناها است، نیمه‌رسانا یا نیمه‌هادی می‌گوییم.همه‌ی آنچه تاکنون گفته شد مطابق آن چیزی است که در فیزیک کلاسیک بیان می‌شود. همانطور که می‌بینیم فیزیک کلاسیک می‌تواند تفاوت بین رسانا و نارسانا را با بیانی ساده و به خوبی مشخص کند؛ اما آيا می‌داند که چرا رسانایی الکتریکی در رساناهای گوناگون متفاوت است؟ چرا الماس و گرافیت که هر دو از عنصر کربن تشکیل شده‌اند، یکی نارسانا و دیگری رسانا است؟ چرا مقاومت ویژه‌ی الکتریکی رساناها با افزایش دما بیشتر می‌شود، اما مقاومت ویژه‌ی الکتریکی نيمه‌رساناها همانطور که در آزمایش هم دیده می‌شود با افزایش دما، کمتر می‌شود؟ و ... . اين‌ها چند نمونه از پدیده‌هايي است که در فيزيک کلاسيک بدون پاسخ می‌ماند.3-یک نظریهی جدید!...نظریهی نواری؟!همانطور که می‌دانیم الکترون‌ها در مدارهای معینی که هر یک انرژی ویژه‌ای دارند، در اطراف هسته‌ی اتم حرکت می‌کنند. این مقدار انرژی را تراز انرژی آن مدار می‌گوییم. به هر یک از این مدارها و تراز انرژی وابسته به آن، یک حالت کوانتومی برای الکترون‌های آن اتم می‌گوییم.در يک اتم الکترون‌ها ابتدا ترازهای پایین‌تر انرژی را پر می‌کنند. به بیان دیگر حالت‌های کوانتومی در هر اتم از تراز پایین به بالا توسط الکترون‌های آن اتم اشغال می‌شود. (این ماجرا مشابه آن است که شما درون یک کاسه تعدادی تیله بریزید، واضح است که تیله‌هایی که ابتدا می‌ریزید در تَهِ کاسه قرار می‌گیرند و تیله‌های بعدی به تدریج روی تیله‌های پایینی می‌ایستند.)هنگامیکه همه‌ی الکترون‌ها به ترتیب ترازهای انرژی را از پایین به بالا پر می‌کنند، می‌گوییم اتم در حالت پایه‌ی خود قرار دارد. از طرف دیگر، الکترون می‌تواند با جذب مقداری انرژی، تراز خود را ترک کند و به تراز بالاتری که خالی است برود که در این حالت می‌گوییم اتم برانگیخته شده است. مقدار این انرژی دقیقا برابر مقدار اختلاف انرژی دو تراز است.خُب، آنچه تاکنون بیان شد مربوط به یک اتمِ تنها بود. اما در اجسام جامد که متشکل از تعداد بسیار زیادی اتم است، ترازهای انرژیِ الکترون‌ها چگونه‌اند؟ پاسخ این پرسش همان چیزی است که به آن نظریه‌ی نواری می‌گوییم و مبتنی بر اصول مکانیک کوانتوم است. (ادامه‌ی ماجرا را با دقت بیشتری بخوانید!)
در جسم جامد به جای یک اتم، با مجموعه‌ای از اتم‌های نزدیک به هم سر و کار داریم. بنابراین دیگر فقط با یک هسته (با بار مثبت) و تعدادی الکترون (با بار منفی) که اطراف هسته‌ی اتم حرکت می‌کند، روبرو نيستيم؛ بلکه اکنون تعداد بسیار زیادی الکترون هستند که تحت تاثیر نیروهای حاصل از تمام هسته‌های مثبت قرار دارند. دانشمندان مدت‌های طولانی این مسئله‌ی بسیار پیچیده را بررسی کردند تا بالاخره نتايج زير را بدست آورند:
·ترازهای انرژی الکترون‌ها در جسم جامد، مانند ترازهای انرژی الکترون‌ها در یک اتم، مقدار انرژی ویژه‌ای دارند.
·ترازهای انرژی الکترون‌ها در جسم جامد، مانند ترازهای انرژی الکترون‌ها در یک اتم، مقدارهايي گسسته‌اند. (یعنی ترازهای انرژی الکترون‌ها در جسم جامد هر مقداری نمی‌تواند باشد و فقط مقادیر خاصی هست. بنابراین می‌گوييم اين مقدار پیوسته نیست و گسسته است. به این نوع کمیت‌ها در مکانیک کوانتومی، کمیت کوانتیده گفته می‌شود.)
·هر تراز انرژی تنها توسط یک الکترون می‌تواند پر شود. (در بعضی کتاب‌ها می‌گویند هر تراز انرژی توسط دو الکترون با اسپین مخالف پر می‌شود. البته این دو، متناقض هم نیستند و فقط بیان‌ها در مورد تراز انرژی با یکدیگر متفاوت است!).
·و مهم‌تر از همه اینکه ترازهای انرژی الکترون‌ها در جسم جامد، نوارهای مشخصی را تشکیل می‌دهند. هر نوار انرژی شامل تعداد بسیار زیادی ترازهای گسسته است که از نظر مقدار انرژی بسیار به هم نزدیک‌اند. تفاوت انرژی برخی نوارها بسيار زياد است. یعنی بین آخرین تراز انرژی نوار پایین با اولین تراز انرژی نوار بالا، اختلاف انرژی زیادی وجود دارد. در این فاصله هیچ تراز انرژی وجود ندارد، یعنی الکترون‌ها در این فاصله نمی‌توانند قرار بگیرند. این ناحیه را ناحیه‌ی ممنوع یا گاف انرژی می‌گوییم (شکل 1).

شکل 1- نحوه قرارگيری ترازها، نوارها و گاف انرژی
.با توجه به اين توضيحات، به نظر شما الکترون‌ها چگونه در جسم جامد توزيع می‌شوند؟ در جسم جامد الکترون‌ها به ترتیب از پایین‌ترین تراز انرژی در پایین‌ترین نوار توزیع می‌شوند. از آنجاییکه در هر تراز انرژی فقط یک الکترون می‌تواند قرار بگیرد، ترازهای انرژی به ترتیب توسط الکترون‌ها پر می‌شوند تا یک نوار انرژی کاملا پر شود. الکترون‌های بعدی در ترازهای انرژی نوار بالاتر قرار می‌گیرند و این ماجرا ادامه می‌یابد تا همه‌ی الکترون‌ها در ترازهای انرژی جا بگیرند. بدین ترتیب آخرین نوار انرژی یا کاملا از الکترون پر است و یا نیمه‌پر است. واضح است نوارهای انرژی پایین‌تر همگی پر هستند و نوارهای انرژی بالاتر همگی خالی هستند.
همانطور که بیان شد در یک اتم الکترون‌ها می‌توانند با جذب مقداری انرژی، که دقیقا برابر اختلاف دو تراز انرژی است، از یک تراز انرژی پایین‌تر به تراز انرژی بالاتر بروند. در جسم جامد هم الکترون‌ها با جذب انرژی می‌توانند از تراز انرژی پایین‌تر به تراز انرژی بالاتر در همان نوار منتقل شوند. اما برای تغییر تراز انرژی از یک نوار به نوار بالاتر، انرژی بسیار زیادی لازم است که در شرایط معمولی، اتفاق نمی‌افتد. بنابراین گذار الکترون از یک تراز انرژی به تراز انرژی دیگر، تنها در صورتی انجام می‌شود که نوار نیمه‌پر باشد؛ چون الکترون‌ها فقط می‌توانند به ترازهای انرژی بالاتر در همان نوار گذار کنند و گذار از یک نوار به نوار بالاتر امکان‌پذیر نیست
از آنجاییکه الکترون‌های موجود در نوارهای پر، امکان گذار از یک تراز انرژی به تراز انرژی بالاتر را ندارند، بنابراین سهمی در رسانایی الکتریکی ندارند. به بیان دیگر تنها الکترون‌هایی که در نوارهای نیمه‌پر قرار دارند و امکان گذار از یک تراز انرژی به تراز انرژی بالاتری در همان نوار را دارند، در رسانایی الکتریکی جسم جامد نقش دارند. دقت کنید وقتی می‌گوییم الکترون از یک تراز انرژی به تراز انرژی بالاتری رفته، منظور افزایش سطح انرژی الکترون است، نه حرکت فیزیکی! (یعنی تلاش نکنید زیر میکروسکوپ دنبال ترازها و نوارهای انرژی بگردید!!!)
4-رسانا، نارسانا و نیمه‌رسانا در نظریه‌ی نواری
الف) ساختار نواری اجسام رسانا
اگر در ساختار نواری جسم جامد، نوار نیمه‌پر وجود داشته باشد، آن جسم رسانا است. زیرا الکترون‌های نوار نیمه‌پر به آسانی و تحت تاثیر اختلاف پتانسیل الکتریکی که دو سر رسانا اِعمال می‌شود، می‌توانند تراز انرژی خود را تغییر دهند و در رسانایی الکتریکی شرکت کنند. این الکترون‌ها را الکترون‌های رسانش و نوار نیمه‌پر را نوار رسانش می‌گوییم. پس مشخصه‌ی اصلی رساناها، وجود نوار نیمه‌پر در ساختار نواری آن‌ها است (شکل 2).

شکل 2- نحوه قرارگيری ترازها، نوارها و گاف انرژی در يک جسم رسانا
ب) ساختار نواری اجسام نارسانا
در ساختار نواری جامدات نارسانا، نوار نیمه‌پر وجود ندارد. گاف انرژی در جامدات نارسانا بسیار بزرگ است و بنابراین هیچ الکترونی نمی‌تواند از نوار پر به نوار خالی گذار کرده و موجب رسانایی الکتریکی شود. در این مواد رسانایی الکتریکی انجام نمی‌شود (شکل 3).

شکل 3- نحوه قرارگيری ترازها، نوارها و گاف انرژی در يک جسم نارسانا
پ)ساختار نواری اجسام نیمه‌رسانا
در ساختار نواری جامدات نیمه‌رسانا، همانند نارسانا، نوار نیمه‌پر وجود ندارد. اما گاف انرژی در نیمه‌رساناها بسیار کمتر از نارساناها است. در نیمه‌رسانا، بالاترین نوار پر را نوار ظرفیت و پایین‌ترین نوار خالی را نوار رسانش می‌گوییم. کوچک بودن گاف انرژی در جامدات نیمه رسانا موجب می‌شود که تعدادی از الکترون‌های نوار ظرفیت حتی در دمای اتاق برانگیخته شده، به نوار رسانش بروند و در رسانایی الکتریکی شرکت کنند. با افزایش دما، الکترون‌های بیشتری امکان گذار از نوار ظرفیت به نوار رسانش می‌یابند و بنابراین رسانایی الکتریکی بیشتر می‌شود (شکل 4).

شکل 4- نحوه قرارگيری ترازها، نوارها و گاف انرژی در يک جسم نيمه‌رسانا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
ارسال ها
690
لایک ها
2,054
امتیاز
0
#2
پاسخ : نانوالکترونیک

مواد نيمه رسانا، انواع و ويژگی ها
نانوالکترونیک (2)

برای توجیه پدیده‌ی رسانایی الکتریکی در جامدات، دیگر نظریه‌ی کلاسیکِ الکترون آزاد پاسخگو نیست و نظریه‌ی نواری، که مبتنی بر فیزیک کوانتوم است، برای تفسير اين پديده استفاده می‌شود. در مقاله‌ی قبل اندکی درباره‌ی اين نظريه صحبت کرديم و با ساختار نواری جامدات رسانا، نارسانا و نیمه‌رسانا آشنا شدیم.در ادامه مطلب قبلی، در این مقاله درباره‌ی برخی ویژگی‌های مواد نیمه‌رسانا سخن می‌گوییم.2-برخی ویژگیهای نیمهرساناهایکی از ویژگی‌های جالب مواد نیمه‌رسانا، که آنها را از مواد رسانا متمایز می‌کند، چگونگی تغییر مقاومت ویژه‌ی الکتریکی آنها با تغییرات دما است. همانطور که می‌دانیم افزایش دما موجب افزایش مقاومت ویژه‌ی الکتریکی مواد رسانا می‌شود. علت این پدیده نیز افزایش تعداد و شدت برخورد الکترون‌های آزاد با اتم‌های در حال نوسان در جسم رسانا است. با افزایش دما، جنبشِ ذراتِ تشکیل‌دهنده‌ی جسم بیشتر می‌شود و بنابراین تعداد و شدت برخورد الکترون‌های آزاد با اتم‌های جسم افزایش می‌یابد. یعنی الکترون‌ها که حاملان بار الکتریکی در جسم جامد رسانا هستند، برای انتقال بار الکتریکی با موانع بیشتری برخورد می‌کنند و در نتيجه رسانایی الکتریکیِ جسم کاهش می‌یابد.آزمایش‌ نشان می‌دهد، برخلاف رسانا، در نیمه رسانا افزایش دما موجب کاهش مقاومت ویژه‌ی الکتریکیِ نیمه‌رسانا می‌شود. توجیه این پدیده در نیمه‌رسانا تنها با استفاده از نظریه‌ی نواری امکان‌پذیر است.در تصویر 1 ساختار نواری يک نیمه‌رسانا نشان داده شده است. همان‌گونه که در تصویر می‌بینیم در دماهای پایین نوار ظرفیت نیمه‌رسانا کاملا پُر از الکترون و نوار رسانش کاملا خالی از الکترون است. از این رو نه نوار ظرفیت در رسانش نقشی دارد (چون نوار کاملا پر است و هیچ الکترونی امکان گذار درون نوار را ندارد) و نه در نوار رسانش الکترونی هست تا موجب رسانایی الکتریکی شود. بنابراین در دماهای پایین، نیمه‌سانا مشابه نارسانا رفتار می‌کند. با افزایش دما، تعدادی از الکترون‌های نوار ظرفیت به نوار رسانش گذار می‌کنند. بدین ترتیب هم الکترون‌هایی که در نوار رسانش قرار می‌گیرند، موجب رسانایی الکتریکی می‌شوند و هم تعدادی تراز خالی در نوار ظرفیت ایجاد می‌شود. ازاين‌رو امکان گذار برای الکترون‌های نوار ظرفیت نيز (در همان نوار) فراهم می‌شود. به بیان دیگر، در این حالت هم نوار رسانش در رسانایی الکتریکی نقش دارد و هم نوار ظرفیت. به همین ترتیب با افزایش دما هم تعداد الکترون‌های نوار رسانش بیشتر می‌شود و هم ترازهای خالی نوار ظرفیت افزایش می‌یابد. اين مسئله سبب افزايش رسانایی الکتریکی نیمه‌رسانا می‌شود. اما مسئله به همين‌جا ختم نمی‌شود.


شکل 1- ساختار نواری يک جسم نيمه‌رسانا
آزمایش‌های گوناگون نشان می‌دهد که مقدار جریان الکتریکی در نیمه‌رسانا بیشتر از آن است که فقط با عبور الکترون‌ها ایجاد شده باشد. این پدیده ایده‌ی وجود ذرات دیگری را به عنوان حامل بار الکتریکی مطرح می‌کند. به عبارت ديگر ما تا کنون فقط الکترون‌ها را به عنوان حاملان بار الکتریکی در نظر می‌گرفتیم، اما آزمایش‌های دقیق‌تر نشان می‌دهد ذراتی با بار مثبت و هم‌جرم الکترون نیز در رسانایی الکتریکی نیمه‌رساناها نقش دارند.این اتفاق با استفاده از نظریه‌ی نواری اینچنین توجیه می‌شود؛ در نیمه‌رسانا علاوه بر الکترون‌هایی که در نوار رسانش قرار می‌گیرند و در رسانایی الکتریکی نقش دارند، جای خالی ایجاد شده در نوار ظرفیت نیز (که به دلیل گذار الکترون‌ها به نوار رسانش تشکیل شده)، موجب رسانایی الکتریکی می‌شود.با گذار الکترون از نوار ظرفیت به نوار رسانش، تعدادی جای خالی الکترون در نوار ظرفیت ایجاد می‌شود. جای خالی الکترون در نوار ظرفیت را حفره می‌گوییم. حالا با ايجاد اين جاهای خالی در نوار ظرفیت، الکترون‌های اين نوار هم می‌توانند گذار انجام دهند و از تراز انرژی پایین‌تر به تراز انرژی بالاتر بروند. اين مسئله موجب رسانایی الکتریکی می‌شود.گذار الکترون از تراز اولیه‌ی خود به تراز خالی، مشابه آن است که بگوییم حفره از تراز بالاتر به تراز اولیه‌ی الکترون گذار کرده است. بنابراین به جای آن‌که بگوییم الکترون درون نوار ظرفیت گذار کرده است، می‌گوییم حفره تراز خود را تغییر داده است. در واقع زیاد بودن تعداد الکترون‌ها، بررسی گذار آن‌ها را دشوار می‌کند؛ اما چون تعداد حفره‌ها کم‌ است، در نظر گرفتن آنها ساده‌تر است. نکته ديگری که بايد به آن اشاره کرد، نحوه تعيين بار حفره‌های نوار ظرفیت است. از آنجاييکه حفره‌‌ها، برخلاف الکترون‌ها، از تراز بالاتر به تراز پايين‌تر گذار می‌کنند؛ قرارداد می‌کنيم که بار آنها را مثبت در نظر بگيريم.پس در نیمه‌رسانا دو نوع حامل بار الکتریکی داریم؛ یکی الکترون‌های نوار رسانش و دیگری حفره‌های نوار ظرفیت.3-آلایش نیمه‌رسانانیمه‌رسانایی را که ناخالصی نداشته باشد، نیمه‌رسانای ذاتی می‌گوییم. در نیمه‌رسانای ذاتی تعداد الکترون‌های موجود در نوار رسانش با تعداد حفره‌های موجود در نوار ظرفیت با هم برابرند.همان‌طور که متوجه شدیم با افزایش دما می‌توان تعداد حاملان بار الکتریکی و در نتیجه رسانایی الکتریکی را در مواد نيمه‌رسانا افزایش داد. علاوه بر افزایش دما، با اضافه کردن مقادیر کمی ناخالصی به ماده‌ی نیمه‌رسانا نيز می‌توان تعداد حاملان بار الکتریکی را به طور قابل ملاحظه‌ای افزایش داد. منظور از ناخالصی، اتم‌های غیرهم‌جنس با اتم‌های نیمه‌رسانا است. به عمل اضافه کردن ناخالصی به نیمه‌رسانا، "آلایش نیمه‌رسانا" می‌گوییم و نیمه‌رسانایی را که به آن اتم‌های ناخالصی اضافه شده است، نیمه‌رسانای غیرذاتی می‌نامند. با افزودن ناخالصی به نیمه‌رسانا، مقاومت ویژه‌ی الکتریکی آن کاهش می‌یابد و در نتيجه رسانایی الکتریکی نیمه‌رسانا به صورت قابل توجهی بیشتر می‌شود.آلایش نیمه‌رسانا به دو روش مختلف انجام می‌شود. یک روش آن است که اتم ناخالصی یک الکترون ظرفیت بیشتر از اتم‌های نیمه‌رسانای ذاتی داشته باشد و روش دیگر آن است که اتم ناخالصی یک الکترون ظرفیت کمتر از اتم‌های نیمه‌رسانای ذاتی داشته باشد. به عنوان مثال دو نیمه‌رسانای معروف که در بسیاری از قطعات الکترونیکی استفاده می‌شوند، عناصر سیلیسیوم (Si) و ژرمانیوم(Ge) هستند که هر دو چهار الکترون ظرفیت دارند. با اضافه کردن مقادیری ناخالصی از جنس فسفر(P) یا ارسنیک(As) که دارای پنج الکترون ظرفیت هستند به سیلیسیوم یا ژرمانیوم، نیمه‌رسانا را به روش اول آلایش کرده‌ایم. همچنین با افزودن مقادیری ناخالصی از جنس بور (B) یا آلومینیوم (Al) که دارای سه الکترون ظرفیت هستند به سیلیسیوم یا ژرمانیوم، نیمه‌رسانا را به روش دوم آلایش کرده‌ایم.نیمه‌رسانایی را که به روش اول آلاییده می‌شود، یعنی اتم ناخالصی یک الکترون ظرفیت بیشتر از اتم نیمه‌رسانا داشته باشد، نیمه‌رسانای نوع n می‌گوییم و نیمه‌رسانایی را که به روش دوم آلاییده می‌شود، یعنی اتم ناخالصی یک الکترون ظرفیت کمتر از اتم نیمه‌رسانا داشته باشد، نیمه‌رسانای نوع p می‌گوییم.الف) نیمه‌رسانای نوع n با افزودن مقادیر کمی ناخالصی از جنس یک اتم پنج ظرفیتی مانند ارسنیک به نیمه‌رسانای سیلیسیوم که دارای چهار الکترون ظرفیت هست، نیمه‌رسانای نوع nتشکیل می‌شود. همان‌گونه که در تصویر 2 مشاهده می‌کنیم، چهار تا از الکترون‌های ظرفیت اتم ارسنیک با اتم‌های سیلیسیومِ همسایه پیوند تشکیل می‌دهند و در واقع این چهار الکترون به جای الکترون‌های اتم سیلیسیوم، نوار ظرفیت را پُر می‌کنند.

شکل 2- آلايش سیلیسیوم با ارسنیک
با ورود ناخالصی به نیمه‌رسانا، ساختار نواری نیز تغییر می‌کند و یک تراز انرژی به نام "تراز دهنده" در فاصله‌ی بسیار کمی، زیر نوار رسانش تشکیل می‌شود که الکترون پنجمِ اتم ارسنیک در آن قرار می‌گیرد (تصویر 3). چون فاصله‌ی این تراز از نوار رسانش بسیار کم است، الکترون‌های موجود در آن با جذب مقدار کمی انرژی وارد نوار رسانش می‌شوند و در رسانایی الکتریکی شرکت می‌کنند. اتم‌های ناخالصی را که یک الکترون اضافی به نوار رسانش می‌دهند، "ناخالصی دهنده" می‌نامیم. همان‌طور که متوجه شدیم در این نوع نیمه‌رسانا حاملان بار الکتریکی بیشتر از نوع الکترون‌های نوار رسانش هستند و از آن‌جاییکه الکترون‌ها دارای بار الکتریکی منفی (negative) هستند، این نوع نیمه‌رسانا را نیمه‌رسانای نوع n می‌نامیم.

شکل 3- ساختار نواری سیلیسیوم آلايش شده با ارسنیک
ب) نیمه‌رسانای نوع pاگر به نیمه‌رسانایی از جنس سیلیسیوم مقادیر کمی ناخالصی از یک اتم سه ظرفیتی مانند بور اضافه کنیم، مطابق آن‌چه در تصویر 4 مشاهده می‌کنیم، سه الکترون اتم بور با اتم‌های سیلیسیومِ همسایه پیوند تشکیل می‌دهند. برای تکمیل شدن پیوند، الکترون‌های موجود در نوار ظرفیت نیمه‌رسانا، جای یک الکترون ناقص را پر می‌کنند تا پیوند کامل شود. بدین ترتیب یک حفره‌ی اضافی در نوار ظرفیت نیمه‌رسانا تشکیل می‌شود.

شکل 4- آلايش سیلیسیوم با بور
در اين نوع آلايش، برخلاف نوع قبل، تراز انرژی به نام "تراز پذیرنده" در فاصله‌ی کمی بالای نوار ظرفیت نیمه‌رسانا تشکیل می‌شود؛ به‌گونه‌ای که الکترون‌ها با جذب مقدار کمی انرژی و به منظور کامل کردن پیوند اتمی، به این تراز گذار می‌کنند و موجب تشکیل حفره‌های اضافی در نوار ظرفیت نیمه‌رسانا می‌شوند.این نوع اتم‌های ناخالصی را که یک الکترون اضافی از نوار ظرفیت می‌گیرند، "ناخالصی پذیرنده" می‌نامیم. از آن‌جاییکه حاملان بار الکتریکی در این نوع نیمه‌رسانا بیشتر از نوع حفره‌های نوار ظرفیت و با بار الکتریکی مثبت (positive) هستند، این نوع نیمه‌رسانا را نیمه‌رسانای نوع p می‌نامیم.

شکل 5- ساختار نواری سیلیسیوم آلايش شده با بور
به منظور درک بیشتر اهمیت آلایش نیمه‌رسانا و تاثیر آن بر میزان رسانایی الکتریکی نیمه‌رسانا یک مثال ذکر می‌کنیم. در هر سانتی‌متر مکعب از نیمه‌رسانای ذاتی سیلیسیوم تقریبا 10[SUP]10[/SUP] حامل بار الکتریکی وجود دارد. با افزودن تعداد 10[SUP]15[/SUP] ناخالصی از جنس اتم آنتیموان (Sb) که یک اتم پنج ظرفیتی است، نیمه رسانای نوع nتشکیل می‌‌شود. با اين روش مقاومت ویژه‌ی الکتریکی نیمه‌رسانا از 10[SUP]5[/SUP] * 2 اهم سانتی‌متر به 5 اهم سانتی‌متر کاهش می‌یابد. به بیان دیگر با افزودن مقادیری ناخالصی به نیمه‌رسانا، مقاومت ویژه‌ی نیمه‌رسانای غیرذاتی تشکیل شده به اندازه‌ی 10[SUP]4[/SUP] * 4 برابر کاهش می‌یابد، که مقدار قابل ملاحظه‌ای است.
 
ارسال ها
690
لایک ها
2,054
امتیاز
0
#3
پاسخ : نانوالکترونیک

دیود چيست و چگونه کار می کنند؟
نانوالکترونیک (3)




1-مروری بر گذشته

در مقاله­ های قبلی با مواد نیمه­ رسانا و برخی ویژگی­های آن آشنا شدیم و اين مواد را از دیدگاه نظریه‌ی نواری بررسی کرديم. همچنین آموختیم که در نیمه­ رسانا می­توان با افزودن مقادیر کمی ناخالصی رسانش الکتریکی را به صورت شگفت­ انگیزی افزایش داد. گفتیم سیلیسیوم (Si) و ژرمانیوم (Ge) دو نیمه ­رسانای معروف هستند که هر کدام 4 الکترون ظرفیت دارند. اگر آن­ها را با عناصری که اتم‌هايشان 5 الکترون ظرفیت دارند، نظیر ارسنیک (As) یا فسفر (P) آلایش دهیم، نیمه­ رسانای نوع n تولید می­شود و اگر آن­ها را با عناصری که اتم­‌هايشان 3 الکترون ظرفیت دارند، نظیر بور (B) یا آلومینیوم (Al) آلایش دهیم، نیمه­ رسانای نوع p تولید می­شود.
اشاره کرديم که در نیمه­ رسانای نوع n، الکترون­های نوار رسانش بیشتر از حفره­ های نوار ظرفیت نقش حامل­های بار الکتریکی را دارند. بنابراین می­گوییم در نیمه­ رسانای نوع n الکترون­ها حامل اکثریت هستند (در مقابل حفره­ ها حامل اقلیت هستند). در نیمه­ رسانای نوع p، حفره­ های نوار ظرفیت بیشتر از الکترون­های نوار رسانش نقش حامل­های بار الکتریکی را دارند. بنابراین می­گوییم در نیمه­ رسانای نوع p حفره­ ها حامل اکثریت هستند (در مقابل الکترون­ها حامل اقلیت هستند). اکنون در ادامه­ ی مباحث قبل می­خواهیم درباره­ی یک ویژگی بسیار جالب نیمه­ رسانا صحبت کنیم. این ویژگی اساسِ کارِ بسیاری از قطعات الکترونیکی است که ما در رایانه، تلفن همراه، حافظه و ... از آن‌ها استفاده می­کنیم.
2-یک ماجرای جالب
.
.
.
لطفا وارد نشوید!
اگر یک نیمه­ رسانای نوع n را به یک نیمه­ رسانای نوع p متصل کنیم، قطعه­ ای حاصل می­شود که آن را پیوند p-n می­گوییم. پیوند p-n ویژگی جالب توجهی دارد که شنيدن آن خالی از لطف نيست.
همانگونه که می­دانیم حامل­ های اکثریت در نیمه­ رسانای نوع n از جنس الکترون­های آزاد و در نیمه­ رسانای نوع p از جنس حفره­ های آزاد هستند. در اثر اتصال این دو نیمه­ رسانا به یکدیگر، تعدادی از الکترون­های نیمه­ رسانای نوع n به سمت نیمه­ رسانای نوع p می­روند و تعدادی از حفره­ های نیمه­ رسانای نوع p به سمت نیمه­ رسانای نوع n منتقل می­شوند. علت این انتقال پدیده­ای به نام نفوذ است که ما بارها آن را پیرامون خود مشاهده کردیم.
فعالیت1
مواد و وسایل مورد نیاز: مقداری جوهر رنگی، مقداری آب، یک ظرف شیشه­ ای مثل بِشِر یا لیوان، یک قطره­چکان.
شرح فعالیت: مقداری آب درون ظرف شیشه­ ای بریزید به گونه­ ای که ظرف تقریبا پُر شود. با استفاده از قطره­چکان یک قطره جوهر رنگی درون آب بیاندازید. چه روی می­دهد؟

[TABLE]
[TR]
[TD]
[/TD]
[TD]
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="width: 308, bgcolor: transparent"]
تصویر1: لحظات اوليه چکاندن قطره
[/TD]
[TD="width: 308, bgcolor: transparent"]
تصویر2: توزيع يکنواخت قطره رنگی در آب
[/TD]
[/TR]
[/TABLE]



همان­گونه که در تصویر1 مشاهده می­کنیم ذرات جوهر از جایی که تعدادشان بیشتر است به جایی که تعدادشان کمتر است منتقل می­شوند؛ به گونه­ ای که به تدریج در همه جا به یک اندازه توزیع می‌شوند و تمامی آب رنگی می­شود (تصویر2). به این پدیده، یعنی انتقال خودبخودی ذرات از جایی که تعدادشان بیشتر است به جایی که تعدادشان کمتر است، نفوذ می­گوییم.
هنگام اتصال دو قطعه­ ی نیمه­ رسانای نوع n و pبه یکدیگر، تعدادی از الکترون­ها که در نیمه‌رسانای نوع n حامل اکثریت هستند، در اثر پدیده­ی نفوذ به سمت نیمه­ رسانای نوع p می­روند. همچنین تعدادی از حفره­ ها که در نیمه­ رسانای نوع p حامل اکثریت هستند نیز در اثر پدیده­ی نفوذ به سمت نیمه­ رسانای نوع n می­روند.
تصویر3- یک پیوند p-n
به تصویر3 نگاه کنید. در اثر انتقال الکترون­ها از n به p، تعدادی از اتم­های نیمه­ رسانا در سمت n که یک الکترون خود را از دست داده­ اند، به یونی با بار مثبت تبدیل می­شوند. همچنین به صورت برعکس، در اثر انتقال حفره­ ها از p به n، تعدادی از اتم­های نیمه­ رسانا در سمت p که یک حفره از دست داده‌اند، به یونی با بار منفی تبدیل می­شوند. می­دانیم که بر خلاف الکترون­ها و حفره­ ها که می­توانند آزادانه حرکت کنند، یون­ ها در جای خود ثابت می ­مانند و حرکت نمی­کنند. الکترون­های آزاد و حفره­های آزاد که از دو طرف می­ آیند با یکدیگر ترکیب می­شوند و اثر هم را خنثی می­کنند. بنابراین تعداد حاملان بار الکتریکی، که همان الکترون­ها و حفره­ ها هستند، در این ناحیه کم می­شود. این ناحیه را که تعداد حاملان بار الکتریکی در آن بسیار کم است، ناحیه­ی تهی می­گوییم.

فعالیت2
مواد و وسایل مورد نیاز: 2 میله­ ی کوچک شیشه ­ای (در همه­ ی آزمایشگاه­ ها می­توانید پیدا کنید)، مقداری پارچه­ ی پشمی، تکه ­های کوچک کاغذ.
شرح فعالیت:
1-یک میله­ ی شیشه­ ای را با پارچه­ ی پشمی مالش دهید و سپس آن را به تکه­ های کاغذ نزدیک کنید. چه روی می­دهد؟
2-هر دو میله­ ی شیشه­ ای را با پارچه­ ی پشمی مالش دهید و آن ها را به یکدیگر نزدیک کنید. این بار چه روی می­دهد؟
فضایی که پیرامون اجسام باردار الکتریکی شکل می­ گیرد و در این فضا به اجسام دیگر نیروی جاذبه یا دافعه الکتریکی وارد می‌شود را میدان الکتریکی می­گوییم. قرار می‌گذاريم (قرارداد می‌کنيم) که جهت میدان الکتریکی از بار مثبت به سمت بار منفی باشد. اگر جسمی باردار درون میدان الکتریکی قرار گیرد، از بار همنام خود دفع شده و به بار ناهمنام خود جذب می­شود. اين سبب می‌شود که اجسام با بار مثبت درون میدان الکتریکی هم­جهت میدان (به سمت بار منفی) حرکت ­کنند و اجسام با بار منفی، خلاف جهت میدان (به سمت بار مثبت) حرکت کنند.
تصویر4- میدان الکتریکی- بار منفی خلاف جهت میدان و بار مثبت هم‌جهت میدان حرکت می‌کند. جهت میدان الکتریکی با بردارهای آبی مشخص شده است.
همان‌گونه که بیان کردیم در اثر پدیده‌ی نفوذ، حامل‌های اکثریت بار الکتریکی از هر دو طرف به سمت یکدیگر حرکت می­کنند و اثر هم را خنثی می­کنند. بنابراین یون­های ثابت با بار مثبت در سمت n و یون­های ثابت با بار منفی در سمت p باقی می­ماند. این ناحیه را ناحیه­ ی تهی نامیدیم. ناحیه­ ی تهی دارای عرض محدودی است. زیرا در اثر وجود یون­های ثابت مثبت و منفی در طرفین آن، یک میدان الکتریکی داخلی در ناحیه­ی تهی به وجود می­آید. از آن­جاییکه جهت میدان الکتریکی از مثبت به منفی است، پس جهت این میدان داخلی از سمت یون­های مثبت به سمت یون­های منفی است، یعنی از n به p. وجود این میدان الکتریکی داخلی، مانع ادامه ­ی نفوذ الکترون­های آزاد به سمت p و حفره­های آزاد به سمت n می­شود (زیرا الکترون­ها بار الکتریکی منفی دارند و به صورت خودبخودی خلاف جهت میدان الکتریکی حرکت می­کنند. همچنین حفره­ ها بار الکتریکی مثبت دارند و به صورت خودبخودی هم­ جهت میدان الکتریکی حرکت می­کنند). تصویر5 را ببینید.
تصویر5- ایجاد ناحیه تهی و جهت میدان الکتریکی داخلی
بنابراین نفوذ الکترون­های آزاد و حفره­ های آزاد تا جایی ادامه می­یابد که میدان الکتریکی داخلی دیگر اجازه­ ی نفوذ حاملان بار را ندهد. در این هنگام عرض ناحیه­ ی تهی دیگر بیشتر نمی­شود و تقریبا ثابت می­ماند.
اين ویژگی جالب سبب می‌شود که که هرگاه پیوند p-n در مدار الکتریکی قرار بگیرد، جریان الکتریکی را فقط از یک سو عبور ­دهد. در واقع الکترون­ها از یک سو اجازه­ی عبور دارند و از سوی دیگر اجازه‌ی عبور ندارند! (لطفا وارد نشوید!)
همان­گونه که بیان کردیم میدان الکتریکی داخلی در ناحیه­ ی تهیِ پیوندِ p-n، مانع از ادامه­ ی نفوذ حاملان بار الکتریکی در دو طرف می­شود و بنابراین جریان الکتریکی نمی­تواند از آن عبور کند. اکنون اگر یک میدان الکتریکی قوی­تر از میدان الکتریکی داخلی و خلاف جهت آن، به دو طرف پیوند p-n اعمال کنیم، اثر میدان داخلی از بین می­رود و در اثر این میدان الکترون­های آزاد می‌توانند منتقل شوند. برای این کار کافی است پایانه ­ی مثبت منبع ولتاژ (نظیر یک باتری) را به سمت p و پایانه ­ی منفی منبع ولتاژ را به سمت n متصل کنیم. در پیوندهای p-n که از ماده نیمه­ رسانای سیلیسیوم ساخته می­شوند و در قطعات الکترونیکی استفاده می­شود، برای غلبه بر میدان الکتریکی داخلی، تقریبا ولتاژ 7/0 ولت کافی است. بنابراین با این کار الکترون­های آزاد می­توانند هم­جهت میدان الکتریکی داخلی (در واقع خلاف جهت میدان الکتریکی خارجی که بزرگتر است) حرکت کنند و موجب رسانش الکتریکی شوند (تصویر6).
تصویر6- اتصال منبع ولتاژ الکتریکی به یک پیوند p-n به صورتی که پایانه مثبت به p و پایانه منفی به n متصل است.
اما اگر جهت پایانه ­های باتری را برعکس متصل کنیم، یعنی پایانه­ ی منفی را به p و پایانه­ ی مثبت را به n اتصال دهیم، میدان الکتریکی خارجی هم جهت میدان الکتریکی داخلی ایجاد می­شود و جریان الکتریکی برقرار نمی­شود (تصویر7).
تصویر7- اتصال منبع ولتاژ الکتریکی به یک پیوند p-n به صورتی که پایانه مثبت به n و پایانه منفی به p متصل است.

در الکترونیک به قطعه­ ای که دارای یک پیوند p-n هست، دیود می­گوییم. در تصویر8 یک دیود واقعی را مشاهده می­کنیم.
تصویر8- یک دیود واقعی که از یک پیوند p-n تشکیل شده است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
ارسال ها
690
لایک ها
2,054
امتیاز
0
#4
پاسخ : نانوالکترونیک

آشنايي با ساختار و عملکرد ترانزيستورها
نانوالکترونیک (4)

1- مقدمه
در سه مقاله‌ی قبلی به صورت مختصر با فیزیک حالت جامد آشنا شدیم. در مقاله‌ی اول نظریه‌ی نواری را به منظور توجیه پدیده‌ی رسانایی جامدات آموختیم. در مقاله‌ی دوم با نیمه‌رسانا و ویژگی‌های متمایز آن و همچنین مفهوم آلایش نیمه‌رسانا با عناصر دیگر آشنا شدیم. در مقاله‌ی سوم نیز مشاهده کردیم که با اتصال دو نوع نیمه‌رسانای n و p و تشکیل پیوند p-n، قطعه‌ای حاصل می‌شود که از یک سو جریان الکتریکی را عبور می‌دهد و از سوی دیگر نه! این قطعه را دیود نامیدیم.
پس از آشنایی مقدماتی با مفاهیم بیان شده در مقالات قبل، اکنون می‌توانیم درباره‌ی مهم‌ترین عنصر مدارات الکترونیکی یعنی ترانزیستور صحبت کنیم. اهمیت ترانزیستور در مدارات الکترونیکی همانند اهمیت آجر در ساختن یک ساختمان است!!! به بیان دیگر، همان‌طور که آجر جزء اساسی در ساختن یک ساختمان است، ترانزیستور نیز جزء اصلی ساختن يک مدار الکترونیکی است. در مقالات بعدی درباره‌ی کاربرد و اهمیت ترانزیستور در مدارهای الکترونیکی مطالبی را همراه با مثال بیان خواهیم کرد.
ترانزیستور دارای انواع گوناگونی است که مهم‌ترین آن BJT و MOSFET نام دارد. ما در این مقاله درباره‌ی ساختار و چگونگی عملکرد MOSFET مطالبی را خواهیم آموخت. کاربرد MOSFET درمدارهای الکترونیکی امروزی بسیار بیشتر از BJT است، بنابراین فعلا سراغ MOSFET می‌رویم. برای اختصار این نوع ترانزیستور را، ترانزیستور MOS می‌نامیم.

2- ساختار ترانزیستور MOS
ترانزیستور MOS دارای دو نوع گوناگون است. یکی NMOS و دیگری PMOS نام دارد. در ترانزیستور NMOS الکترون‌های آزاد حامل بار الکتریکی هستند و در ترانزیستور PMOS حفره‌های آزاد حامل بار الکتریکی می‌باشند. ابتدا ساختار ترانزیستور NMOS را شرح می‌دهیم. سپس با استفاده از تشابهاتِ موجود، ساختار ترانزیستور PMOS را نیز بیان می‌کنیم.
در تصویر1 ساختار یک ترانزیستور NMOS را مشاهده میک‌نیم. همان‌طور که در تصویر1 می‌بینیم ترانزیستور NMOS از سه ناحیه تشکیل شده است. هر سه ناحیه بر روی یک بدنه بنا شده است. در ترانزیستور NMOS، بدنه از جنس نیمه‌رسانای نوع p است. بر روی بدنه قطعه‌ای قرار گرفته که شامل دو ناحیه‌ی نیمه‌رسانای نوع n است. اين ناحيه‌ها با فاصله‌ی معینی از یکدیگر قرار گرفته‌اند و بین آن‌ها، نیمه‌رسانای نوع p قرار دارد.


تصویر1- ساختار یک ترانزیستور NMOS

جنس ترانزیستور NMOS، مانند بسیاری از قطعات الکترونیکی دیگر، از عنصر سیلیسیوم (Si) است که با افزودن ناخالصی از عناصر سه ظرفیتی و پنج ظرفیتی به ترتیب به نیمه رسانای نوع p و نوع n آلاییده می‌شود. بر روی نیمه‌رسانای نوع p که در بین دو ناحیه‌ی n قرار دارد، یک لایه‌ی نازک از اکسید سیلیسیوم (SiO2) قرار گرفته که ماده‌ای نارسانا است. یک لایه‌ی رسانا (که در گذشته از جنس فلز بوده و در فناوری جدید از جنس سیلیسیومِ غیربلورین است) نیز بر روی لایه‌ی نازکِ اکسید قرار دارد.
بدنه‌ی ترانزیستور NMOS را زیربنا یا بدنه می‌نامیم. یکی از ناحیه‌ها‌ی نیمه‌رسانای نوع n را دِرِین (Drain) و دیگری را سورس (Source) می‌گوییم. لایه‌ی رسانای روی اکسید را هم گِیت (Gate) می‌نامیم.
در تصویر2 یک ترانزیستور PMOS را مشاهده می‌کنیم. همان‌طور که در تصویر2 می‌بینیم ترانزیستور PMOS بر روی زیربنايي از جنس نیمه‌رسانای نوع n، بنا شده است. ترانزیستور PMOS از دو ناحیه‌ی نیمه‌رسانای نوع p تشکیل شده که با فاصله‌ی معینی از یکدیگر قرار دارند. این دو ناحیه را دِرِین و سورس می‌نامیم. در بین دو ناحیه‌ی درین و سورس، ناحیه‌ای از جنس نیمه‌رسانای نوع n قرار دارد. مشابه ترنزیستور NMOS، در ترانزیستور PMOS نیز بر روی ناحیه‌ی بین سورس و درین، یک لایه‌ی نازک از اکسید سیلیسیوم قرار دارد. بر روی این لایه‌ی اکسید، یک لایه‌ی رسانا از جنس سیلیسیوم غیربلورین وجود دارد که آن‌را گیت می‌نامیم.


تصویر2- ساختار یک ترانزیستور PMOS

توجه کنید که هر دو ترانزیستور NMOS وPMOS، نسبت به سورس و درین ساختار متقارنی دارند. در هر دو ترانزیستور طول گیت را در امتداد مسیر بین سورس و درین است، طول کانال و راستای عمود بر آن را پهنای کانال می‌نامیم.

3- عملکرد ترانزیستور MOS
در این بخش نیز ابتدا عملکرد ترانزیستور NMOS را شرح می‌دهیم. و سپس به‌طور مشابه عملکرد ترانزیستور PMOS را از روی آن شرح خواهیم داد. بسيار خوب، یک ترانزیستور NMOS را در نظر می‌گیریم که مطابق تصویر3 به منبع ولتاژ متصل شده است (گیت را به پتانسیل مثبت متصل می‌کنیم. همچنین درین را به پتانسیل مثبت و سورس را به زمین متصل می‌کنیم).


تصویر3- یک ترانزیستور NMOS متصل به منبع ولتاژ

همان‌طور که در تصویر3 مشاهده می‌کنیم با افزایش ولتاژ پایانه‌ی گیت، بار مثبت در این پایانه تجمع می‌کند (در واقع بار مثبت به دلیل اتصال به پایانه‌ی مثبت منبع ولتاژ، در گیت جمع می‌شود). به دلیل وجود یک لایه‌ی اکسید که نارسانای الکتریکی است، بار در محل گیت باقی می‌ماند و جمع می‌شود. در اثر پدیده‌ی القای الکتریکی، حفره‌های موجود در زیربنای نوع p، که دارای بار مثبت هستند، از زیر سطح گیت رانده می‌شوند و یون‌های منفی به جای می‌ماند (تصویر4 را ببینید). این ناحیه را که تعدادی از حامل‌های بار الکتریکی از آن رانده شده است، ناحیه‌ی تهی می‌نامیم.

تصویر4- در اثر پدیده‌ی القای الکتریکی، حفره‌های موجود در زیربنای نوع p از زیر سطح گیت رانده می‌شوند و یون‌های منفی به جای می‌ماند

تا کنون و تحت این شرایط هیچ جریان الکتریکی به وجود نیامده است. زیرا مسیر بین سورس و درین به اندازه‌ی کافی دارای حامل بار الکتریکی نیست. با افزایش ولتاژ گیت به تدریج تعدادی از الکترون‌های آزاد که در ناحیه‌ی سورس قرار دارند به محدوده‌ی زیر اکسید گیت وارد می‌شوند (دلیل این اتفاق آن است که ولتاژ گیت و همچنین درین مثبت است و بار الکترون‌ها منفی است. بنابراین با افزایش ولتاژ مثبت، الکترون‌ها به دلیل نیروی جاذبه‌ی الکتریکی تمایل پیدا می‌کنند که به سمت درین حرکت کنند). چنان‌چه ولتاژ گیت را باز هم بیشتر کنیم، با توجه به اینکه ولتاژ درین نیز مثبت (تصویر3) است و الکترون‌ها را به سمت خود جذب می‌کند، الکترون‌های آزاد از سورس به درین منتقل می‌شوند و جریان الکتریکی ایجاد می‌شود. به این ترتیب یک کانال یا مسیر از حامل‌های بار الکتریکی، که در این‌جا از نوع الکترون‌های آزاد است، بین سورس و درین و زیر لایه‌ی نازک اکسید، تشکیل می‌شود (تصویر5). در این حالت می‌گوییم ترانزیستور روشن است. مقدار ولتاژِ گیت را که به ازای آن این اتفاق می‌افتد، ولتاژ آستانه می‌نامیم.


تصویر5- با افزایش ولتاژ گیت به تدریج تعدادی از الکترون‌های آزاد که در ناحیه‌ی سورس قرار دارند به محدوده‌ی زیر اکسید گیت وارد می‌شوند

عملکرد ترانزیستور PMOS و پدیده‌ی روشن شدن در آن مشابه ترانزیستور NMOS است، با این تفاوت که همه‌ی ولتاژها معکوس می‌شود. همان‌طور که در تصویر6 مشاهده می‌کنیم، اگر ولتاژ گیت به اندازه‌ی کافی منفی شود، لایه‌ا‌ی وارون حالت قبل (تصویر 5) در زیر لایه‌ی اکسید تشکیل می‌شود. این لایه که شامل حامل‌های بار الکتریکی از نوع حفره‌های آزاد است، برای برقراری جریان الکتریکی مسیری بین درین و سورس فراهم می‌کند.

تصویر6- اگر ولتاژ گیت به اندازه‌ی کافی منفی شود، یک لایه‌ی وارون از حفره‌ها در زیر لایه‌ی اکسید تشکیل می‌شود

4- ترانزیستور MOS به عنوان کلید
همان طور که گفتيم پدیده‌ی روشن شدن ترانزیستور NMOS و PMOS یک پدیده‌ی تدریجی است. در ترانزیستور NMOS اگر ولتاژ گیت بالا باشد، سورس و درین به یکدیگر متصل هستند و اگر ولتاژ گیت پایین باشد، سورس و درین از یکدیگر جدا هستند. این پدیده مشابه عملکرد یک کلید است. همان‌گونه که اگر کلید را در یک جهت فشار دهیم، لامپ روشن می¬شود و اگر در جهت دیگر فشار دهیم لامپ خاموش می‌شود.
در ترانزیستور PMOS اگر ولتاژ گیت پایین باشد، سورس و درین به یکدیگر متصل هستند و اگر ولتاژ گیت بالا باشد، سورس و درین از یکدیگر جدا هستند. می‌بینیم که عملکرد ترانزیستور NMOS و PMOS به عنوان کلید دقیقا برعکس یکدیگر است.
عملکرد ترانزیستور MOS به عنوان کلید، ویژگی بسیار مهمی است که اساس ساخت صدها مدار الکترونیکی پیچیده و حافظه‌ها است. در مقالات بعدی به صورت ملموس‌تر و کاربردی‌تر، مختصری از اهمیت ترانزیستورها خواهیم گفت.

5- نشانه‌های مداری ترانزیستور MOS
در پایان این نوشتار، نشانه‌های مداری ترانزیستور NMOS و PMOS را معرفی می‌کنیم. در مقالات بعدی با این نشانه‌ها بیشتر سر و کار خواهیم داشت. در تصویراول دو نوع از نشانه‌های مداری ترانزیستور NMOS و در تصویر دوم دو نوع از نشانه‌های مداری ترانزیستور PMOS را می‌بینیم.

 
آخرین ویرایش توسط مدیر
ارسال ها
690
لایک ها
2,054
امتیاز
0
#5
پاسخ : نانوالکترونیک

ساختار ترانزیستوری چند گیت مهم
نانوالکترونیک (5)



1- مقدمه
در مقاله‌های قبل، ابتدا با اصول و مبانی اولیه‌ی فیزیک حالت جامد آشنا شدیم: نظریه‌ی نواری، فیزیک نیمه‌رسانا و پیوند pn را با هم مرور کردیم. سپس درباره‌ی ساختار و عملکرد یک نوع ترانزیستور به نام ترانزیستور MOS مطالبی را آموختیم. در مقاله‌ی «آشنایی با ساختار و عملکرد ترانزیستور» گفتیم اهمیت ترانزیستور در مدارهای الکترونیکی همانند اهمیت آجر در ساختن یک ساختمان است! یعنی همان طور که آجر جزء اساسی در ساختن یک ساختمان است، ترانزیستور هم جزء اساسی در طراحی و ساخت يک مدار الکترونیکی است. همچنین قول دادیم تا درباره‌ی کاربرد و اهمیت ترانزیستور در مدارهای الکترونیکی، مطالب بیشتری را همراه با مثال بیان کنیم.
ترانزیستور کاربردهای بسیار زیاد و متنوعی در الکترونیک دارد، که شرح آن موضوع رشته‌ی مهندسی الکترونیک است. در این مقاله می‌خواهیم از یک بُعدِ خاص، به اهمیتِ نقش و کاربرد ترانزیستور در الکترونیک بپردازیم. ما در این نوشتار، ترانزیستور را به عنوان یک کلید نگاه می‌کنیم و از این دریچه، اهمیت آن را توضيح می‌دهيم. یادتان باشد در مقاله‌ی "آشنایی با ساختار و عملکرد ترانزیستور" توضیح دادیم که چرا ترانزیستور را می‌توانیم بصورت یک کلید در نطر بگيريم و اکنون ادامه‌ی ماجرا ...

2- رایانه‌های دیجیتال و نقش ترانزیستور
هیچ کس نمی‌تواند مُنکر نقش ابداع رایانه در پیشرفت و توسعه‌ی دانش و فناوری جدید شود. همان طور که می‌دانیم رایانه یک سیستم دیجیتال است. یعنی اطلاعات را به صورت رقمی دریافت می‌کند، تجزیه و تحلیل می‌کند و نگهداری می‌کند. ما در زندگی روزمره با اعداد در مبنای 10 بیشتر سر و کار داریم، اما همانطور که احتمالاً می‌دانید در سیستم رایانه، همه‌ی اعداد در مبنای 2 هستند. فکر می‌کنید چرا در رایانه مبنای 2 را انتخاب کرده‌ایم؟ چون واحدهای گوناگونِ حافظه و پردازش رایانه از ترانزیستور تشکیل شده‌اند و ترانزیستور هم مانند یک کلید دو حالت دارد؛ قطع یا وصل؛ یعنی یا جریان عبور می‌کند یا جریان عبور نمی‌کند، به بیان دیگر یا ولتاژ خروجی ترانزیستور بالا است یا پایین است. می‌بینید، فقط دو حالت. پس مبنا در رایانه‌ها، مبنای دو است.
در واقع رایانه، اطلاعاتی را که از راه های گوناگون نظیر صفحه کلید، ماوس، اسکنر و ... دریافت می‌کند، به صورت اعدادی در مبنای 2 ذخیره می‌کند. سپس عملیات پردازش مورد نظر را بر روی این اطلاعات انجام می‌دهد. در آخر نیز اين اطلاعات پردازش شده را یا در محل مناسبی از حافظه‌ی خود ذخیره می‌کند و یا از طریق صفحه نمایش، چاپگر، بلندگو و ... به کاربر تحویل می‌دهد.
همان طور که گفتیم واحدهای گوناگونِ پردازش و حافظه‌ی رایانه از ترانزیستور تشکیل شده است. ما در این مقاله و مقالات بعدی قصد داریم با ساختار و عملکرد این واحدها بیشتر آشنا شویم. اما قبل از آن، لازم است با چند مثال ساده‌تر شروع کنیم.
3- ساختار ترانزیستوری چند گیت مهم
از اتصال چند ترانزیستور به یکدیگر، قطعه ای حاصل می‌شود که آن را گیت (Gate) می‌نامیم. ساده‌ترین گیت در الکترونیک، گیت معکوس‌کننده یا NOT است که ساختار آن را در تصویر1 مشاهده می‌کنیم.


تصویر1- ساختار ترانزیستوری گیت NOT
همان طور که می‌بينيد، گیتِ NOT از دو ترانزیستور تشکیل شده است. ترانزیستور بالایی PMOS و ترانزیستور پایینی NMOS است. اگر ورودی، ولتاژ بالایی داشته باشد، ترانزیستور M1 قطع و ترانزیستور M2 وصل می‌شود (زيرا گفتيم که در ولتاژهای بالا تراتزيستورهای NMOS روشن هستند). در اين حالت بخش پائینی مدار بسته است و در نتيحه ولتاژ صفر ولت به خروجی منتقل می‌شود. اگر ورودی، ولتاژ پایینی داشته باشد، ترانزیستور M1 وصل و ترانزیستور M2 قطع می‌شود (زيرا گفتيم که در ولتاژهای پایین تراتزيستورهای PMOS روشن هستند). در اين حالت بخش بالایی مدار بسته است و در نتيحه ولتاژ پنج ولت به خروجی منتقل می‌شود. می‌بینیم که اگر ولتاژ ورودی بالا باشد، ولتاژ خروجی پایین است و اگر ولتاژ ورودی پایین باشد، ولتاژ خروجی بالا است. بنابراین این گیت را معکوس کننده یا NOT می‌نامیم. فقط برای یادآوری می‌گوییم که ولتاژ بالا در مدارهای الکترونیکی از یک نسل به نسل دیگر تغییر می‌کند. ما در این‌جا ولتاژ بالا را پنج ولت در نظر می‌گیریم. همچنین ولتاژ پایین را صفر ولت فرض می‌کنیم.
در تصویر2، گیت دیگری را مشاهده می‌کنیم که از 6 ترانزیستور (3 ترانزیستور PMOS و 3 ترانزیستور NMOS) تشکیل شده است. در مقاله‌ی قبل با نمادهای مداری ترانزیستور PMOS و NMOS آشنا شدیم و همان‌طور که از روی تصویر مشخص است، 3 ترانزیستور بالایی از نوع PMOS و 3 ترانزیستور پایینی از نوع NMOS هستند.

تصویر2- ساختار ترانزیستوری گیت OR
در نگاه اول ظاهر اين گيت کمی پيچيده به نظر می‌رسد. اما اگر دقيق‌تر نگاه کنيم در بخشی از اين گيت، يک گيت NOT می‌بينيم. اين گيت توسط ترانزیستورهای M5 و M6 تشکیل شده است و نقش آن‌ها معکوس کردن خروجی است. با وجود اين گيت، خروجی نهایی معکوس خروجی 1 است.
اگر ورودی1 ولتاژ بالا و ورودی2 ولتاژ پایین داشته باشد، ترانزیستورهای M1 و M4 قطع می شوند و چون از طریق ترانزیستور M3 یک مسیر بین ولتاژ صفر و خروجی 1 ایجاد شده اشت، در خروجی1ولتاژ صفر شده و خروجی نهایی پنج ولت می‌شود.
اگر ورودی1 ولتاژ پایین و ورودی2 ولتاژ بالا داشته باشد. با استدلالی مشابه آنچه بیان شد، خروجی نهایی باز هم ولتاژ پنج ولت خواهد داشت. همچنین اگر هر دو ورودی 1 و 2 ولتاژ بالا داشته باشند، خروجی نهایی ولتاژ پنج ولت خواهد داشت. فقط درصورتی خروجی نهایی ولتاژ صفر دارد که هر دو ورودی 1 و2 ولتاژ پایین داشته باشند (جدول 1). دقت کنیم که در الکترونیک ولتاژ بالا را ولتاژ1 و ولتاژ پایین را صفر در نظر می‌گیریم. البته همان‌طور که قبلا هم بیان شد، به این معنی نیست که ولتاژ بالا یک ولت است. چون ولتاژ بالا در نسل‌های گوناگون مدارهای الکترونیکی مقدار متفاوتی است. این گیت را، گیتِ OR می‌نامیم (می‌دانیم که در زبان انگلیسی واژه‌ی OR یعنی "یا"). زیرا خروجیِ نهایی در صورتی 1 است که یا ورودی اول 1 باشد یا ورودی دوم 1 باشد یا هر دو ورودی 1 باشد.
جدول1-جدول ورودی_خروجی گیت OR[TABLE="width: 50%"]
[TR]
[TD="align: center"]ورودی اول[/TD]
[TD="align: center"]ورودی دوم[/TD]
[TD="align: center"]خروجی اول[/TD]
[TD="align: center"]خروجی نهایی[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]1[/TD]
[TD="align: center"]0[/TD]
[TD="align: center"]0[/TD]
[TD="align: center"]1[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]0[/TD]
[TD="align: center"]1[/TD]
[TD="align: center"]0[/TD]
[TD="align: center"]1[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]1[/TD]
[TD="align: center"]1[/TD]
[TD="align: center"]0[/TD]
[TD="align: center"]1[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]0[/TD]
[TD="align: center"]0[/TD]
[TD="align: center"]1[/TD]
[TD="align: center"]0[/TD]
[/TR]
[/TABLE]
در تصویر 3، گیت دیگری را با 6 ترانزیستور مشاهده می‌کنیم. در این گیت نیز دو ترانزیستور M5 و M6 نقش معکوس‌کننده دارند. توضیح چگونگی عملکرد این گیت بر عهدۀ خودتان! پس از اینکه پاسخ را یافتید، جدول 2 را ببینید و درستی پاسخ‌تان را کنترل کنید.

تصویر3- ساختار ترانزیستوری گیت AND
جدول 2-جدول ورودی_خروجی گیتAND[TABLE="width: 50%"]
[TR]
[TD="align: center"]ورودی اول[/TD]
[TD="align: center"]ورودی دوم[/TD]
[TD="align: center"]خروجی اول[/TD]
[TD="align: center"]خروجی نهایی[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]0[/TD]
[TD="align: center"]0[/TD]
[TD="align: center"]1[/TD]
[TD="align: center"]0[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]0[/TD]
[TD="align: center"]1[/TD]
[TD="align: center"]1[/TD]
[TD="align: center"]0[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]1[/TD]
[TD="align: center"]0[/TD]
[TD="align: center"]1[/TD]
[TD="align: center"]0[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]1[/TD]
[TD="align: center"]1[/TD]
[TD="align: center"]0[/TD]
[TD="align: center"]1[/TD]
[/TR]
[/TABLE]
این گیت را، گیتِ AND می نامیم (می‌دانیم که در زبان انگلیسی واژه‌ی AND یعنی "وَ"). زیرا خروجی نهایی درصورتی 1 است که هم ورودی اول و هم ورودی دوم، 1 باشند.4- نمادهای مداری
در مدارهای بزرگتر به منظور پرهیز از پیچیدگی، برای هرکدام از گیت‌های مذکور نمادهای استانداردی را در نظر می‌گیریم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
ارسال ها
690
لایک ها
2,054
امتیاز
0
#7
پاسخ : نانوالکترونیک

میشه منبع تون را ذکر کنید؟ با تشکر
بفرمایید(من یجادیگه هم گفته بودم اکثرمقاله های مرتبط بانانویی که میزارم برای بخش مقاله های آموزشی باشگاه نانوهستش)
باشگاه نانو - مقالات: ساختار ترانزیستوری چند گیت مهم [نانوالکترونیک (5)] ـ
موفق باشی
 

love star

Moderator
ارسال ها
556
لایک ها
942
امتیاز
93
#8
پاسخ : نانوالکترونیک

الان تو باشگاه ديگه اينا نيست كه؟
هست؟
 
بالا