- ارسال ها
- 2,157
- لایک ها
- 3,082
- امتیاز
- 113
روز اول ماه:
روز اوّل ماه شوّال:
1.عید فطر
اول ماه شوال روز عید فطر است. قبل از نماز عید خوردن مقداری از تربت سیدالشهدا علیه السلام و نیز زیارت آن حضرت مستحب است
2.مرگ عمرو بن عاص
در سال 41 هجری عمروبن عاص خبیث در سن 90 سالگی به درک واصل شد2. مادر او نابغه کنیزی بود که عبدالله بن جذعان او را خرید و آزادش کرد . او به کار خلاف روی آورد و چون قیمتش نسبت به سایر زنان خلافکار ارزانتر بود مراجعه کننده بسیار داشت. لذا آبروی عبدااه بن جذعان را برده بود. از جمله در طهر واحد, ابولهب و امیه بن خلف و هشام بن مغیره و ابوسفیان و عاص بن وئل با او زنا کردند و عمروعاص به وجود آمد
هنگامی که وضع حمل کرد هر یک از آنان مدعی او شدند. آخرالامر قضاوت را بر عهده خود نابغه گذاشتند و او هم عاص را انتخاب کرد. به او گفتند: چرا عاص را انتخاب کردی در با اینکه بچه به ابوسفیان شبیه تر است؟ گقت: ابوسفیان بخیل است و عاص بهتر نفقفه میدهد! این عاص ملعون کسی بود که پیامبر صلی الله علیه و آله را " ابتر " خطاب کرد و خاطر شریف حضرت را مکدر نمود تا آنکه سوره مبارکه کوثر نازل شد3
با این نسبت و نژاد تعجبی ندارد که او دشمن پیامبر و علی بن ابیطالب علیهما السلام باشد و عمری با معاویه خون به دل امیرالمومنین علیه السلام کنند. واقعه صفین و قرآن بر سر نیزه کردن و شهادت مالک اشتر و واقعه حکمین و کارهای دیگر آن ملعون روشن است
او در وقت مرگ میگفت: چنان است که کوه رضوی را بر گردن من نهاده اند و درون من پر از خار است و مرا از سوراخ سوزنی بیرون میکنند.
3.جنگ قرقره الکدر
در این روز در سال 2 هجری جنگ قرقره الکدر به وقوع پیوست4. این نام مربوط به آبی متعلق به بنی سلیم در سه منزلی مدینه است. سبب این جنگ این شد که به سمع مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله رسانده بودند که جمعی از بنی سلیم و بنی غطفان در قرقره الکدر اجتماع کرده اند تا به مدینه شبیخون بزنند. لذا آن حضرت پرچم اسلام را به دست امیرالمومنین علیه السلام دادند و حضرت را با دویست نفر به آنجا فرستادند. هنگامیکه امیرالمومنین علیه السلام به آنجا رسیدند دیدند که آن جماعت از آنجا گریخته اند و تا آن حضرت آنجا بودند کسی برنگشت5
1.مسارالشیعه: ص14. توضیح المقاصد: ص25
2.تتمه المنتهی: ص41. مسارالشیعه: ص15. قلائدالنحور: ج شوال, ص6. فیض العلام: ص 61_62. مسترک سفینه البحار: ج5 ص213. الغدیر: ج2 ص175. مروج الذهب: ج2 ص120_123
3.الغدیر: ج2 ص120_123
4.مستدرک سفینه البحار: ج5 ص206
5.منتهی الآمال: ج1 ص58
روز سوّم ماه شوّال:
1.قتل متوکل
در سال 247 هجری در شب چهارشنبه متوکل عباسی ملعون به دستور فرزندش به قتل رسید. مدت خلافت او 14 سال و ده ماه و عمر نحسش 41 سال بود1
متوکل بعد از واثق در 232 هجری به خلافت نشست. در ایام او لهو و لعب و طرب مخصوصا در مجلس او بسیار بود. او مردی خبیث السیره بود و چنانچه امیرالمومنین علیه السلام فرموده بود کافرترین آل عباس بود. عمرو بن فرج را والی مدینه و مکه کرد و او به مردم دستور داده بود که کسی به آل ابی طالب احسان نکند و اگر کسی ک.چکترین احسانی کند سخت عقوبت خواهد شد به حدی کار بر علویین تنگ شده بود که لباسهای زنان علویه کهنه و پاره شده بود و پیراهن سالمی را برای نماز به نوبت می پوشیدند و نخ ریسی میکردند تا متوکل به درک واصل شد.
از اعمال زشت و پست متوکل این بود که همیشه و در همه جا امیرالمومنین علیه السلام را به بدی یاد میکرد و به آن حضرت جسارت میکرد. او 17 بار قبر مبارک حضرت سیدالشهدا علیه السلام را خراب کرد ولی دوباره بنا شد. متوکل در راه زیارت آن حضرت دست قطع میکرد و زوار را میکشت.
به خاطر جسارتهایی که متوکل در مجلسی به امیرالمومنین علیه السلام کرد منتصر پسرش در شب چهارشنبه سوم یا چهارم ماه شوال چند نفر از غلامهای خاص در را ماُمور کشتن وی کرد و آنها در حالی که متوکل مشغول شرب خمر بود خونش را ریختند و به درکات جحیم شتافت.
در همان روزی که متوکل به دستور پسرش منتصر کشته شد مردم با او در قصر معروف جعفری بیعت کردند. منتصر مردی به ظاهر رئوف و مهربان بر اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله بود و برعکس پدر خود به آل ابی طالب احسان میکرد و به هیچ وجه متعرض ایشان نمی گشت.
او زیارت امام حسین علیه السلام را آزاد کرد ومانع احدی نشد و دستور داد فدک را به اولاد امام حسن و امام حسین علیهما السلام رد کنند و اوقاف آل ابی طالب علیه السلام را آزاد کرد و دستور داد کسی متعرض شیعیان عی علیه السلام نشود. همچنین برای علویین و علویات مدینه اموالی فرستاد تا در میانشان تقسیم شود. او در روز 25 ربیع الاول سال 248 بیمار شد و در پنجم ربیع الثانی هنگام عصر درگذشت و مدت خلافتش شش ماه بود. گفته شده که او مسموم شد به زهری که در شاخ حجامت ریخته بودند.2
1.توضیح المقاصد: ص26. تتمه المنتهی: ص322. بحارالانوار: ج50 ص210. فیض العلام: ص65. تاریخ سامراء: ج3 ص324. البدایه و النهایه: ج10 ص385. تاریخ بغداد: ج2 ص119
2.تتمه المنتهی: ص330_332. فیض العلام: ص65_66, 227. تاریخ الخلفاء: ص357
روز اوّل ماه شوّال:
1.عید فطر
اول ماه شوال روز عید فطر است. قبل از نماز عید خوردن مقداری از تربت سیدالشهدا علیه السلام و نیز زیارت آن حضرت مستحب است
2.مرگ عمرو بن عاص
در سال 41 هجری عمروبن عاص خبیث در سن 90 سالگی به درک واصل شد2. مادر او نابغه کنیزی بود که عبدالله بن جذعان او را خرید و آزادش کرد . او به کار خلاف روی آورد و چون قیمتش نسبت به سایر زنان خلافکار ارزانتر بود مراجعه کننده بسیار داشت. لذا آبروی عبدااه بن جذعان را برده بود. از جمله در طهر واحد, ابولهب و امیه بن خلف و هشام بن مغیره و ابوسفیان و عاص بن وئل با او زنا کردند و عمروعاص به وجود آمد
هنگامی که وضع حمل کرد هر یک از آنان مدعی او شدند. آخرالامر قضاوت را بر عهده خود نابغه گذاشتند و او هم عاص را انتخاب کرد. به او گفتند: چرا عاص را انتخاب کردی در با اینکه بچه به ابوسفیان شبیه تر است؟ گقت: ابوسفیان بخیل است و عاص بهتر نفقفه میدهد! این عاص ملعون کسی بود که پیامبر صلی الله علیه و آله را " ابتر " خطاب کرد و خاطر شریف حضرت را مکدر نمود تا آنکه سوره مبارکه کوثر نازل شد3
با این نسبت و نژاد تعجبی ندارد که او دشمن پیامبر و علی بن ابیطالب علیهما السلام باشد و عمری با معاویه خون به دل امیرالمومنین علیه السلام کنند. واقعه صفین و قرآن بر سر نیزه کردن و شهادت مالک اشتر و واقعه حکمین و کارهای دیگر آن ملعون روشن است
او در وقت مرگ میگفت: چنان است که کوه رضوی را بر گردن من نهاده اند و درون من پر از خار است و مرا از سوراخ سوزنی بیرون میکنند.
3.جنگ قرقره الکدر
در این روز در سال 2 هجری جنگ قرقره الکدر به وقوع پیوست4. این نام مربوط به آبی متعلق به بنی سلیم در سه منزلی مدینه است. سبب این جنگ این شد که به سمع مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله رسانده بودند که جمعی از بنی سلیم و بنی غطفان در قرقره الکدر اجتماع کرده اند تا به مدینه شبیخون بزنند. لذا آن حضرت پرچم اسلام را به دست امیرالمومنین علیه السلام دادند و حضرت را با دویست نفر به آنجا فرستادند. هنگامیکه امیرالمومنین علیه السلام به آنجا رسیدند دیدند که آن جماعت از آنجا گریخته اند و تا آن حضرت آنجا بودند کسی برنگشت5
1.مسارالشیعه: ص14. توضیح المقاصد: ص25
2.تتمه المنتهی: ص41. مسارالشیعه: ص15. قلائدالنحور: ج شوال, ص6. فیض العلام: ص 61_62. مسترک سفینه البحار: ج5 ص213. الغدیر: ج2 ص175. مروج الذهب: ج2 ص120_123
3.الغدیر: ج2 ص120_123
4.مستدرک سفینه البحار: ج5 ص206
5.منتهی الآمال: ج1 ص58
روز سوّم ماه شوّال:
1.قتل متوکل
در سال 247 هجری در شب چهارشنبه متوکل عباسی ملعون به دستور فرزندش به قتل رسید. مدت خلافت او 14 سال و ده ماه و عمر نحسش 41 سال بود1
متوکل بعد از واثق در 232 هجری به خلافت نشست. در ایام او لهو و لعب و طرب مخصوصا در مجلس او بسیار بود. او مردی خبیث السیره بود و چنانچه امیرالمومنین علیه السلام فرموده بود کافرترین آل عباس بود. عمرو بن فرج را والی مدینه و مکه کرد و او به مردم دستور داده بود که کسی به آل ابی طالب احسان نکند و اگر کسی ک.چکترین احسانی کند سخت عقوبت خواهد شد به حدی کار بر علویین تنگ شده بود که لباسهای زنان علویه کهنه و پاره شده بود و پیراهن سالمی را برای نماز به نوبت می پوشیدند و نخ ریسی میکردند تا متوکل به درک واصل شد.
از اعمال زشت و پست متوکل این بود که همیشه و در همه جا امیرالمومنین علیه السلام را به بدی یاد میکرد و به آن حضرت جسارت میکرد. او 17 بار قبر مبارک حضرت سیدالشهدا علیه السلام را خراب کرد ولی دوباره بنا شد. متوکل در راه زیارت آن حضرت دست قطع میکرد و زوار را میکشت.
به خاطر جسارتهایی که متوکل در مجلسی به امیرالمومنین علیه السلام کرد منتصر پسرش در شب چهارشنبه سوم یا چهارم ماه شوال چند نفر از غلامهای خاص در را ماُمور کشتن وی کرد و آنها در حالی که متوکل مشغول شرب خمر بود خونش را ریختند و به درکات جحیم شتافت.
در همان روزی که متوکل به دستور پسرش منتصر کشته شد مردم با او در قصر معروف جعفری بیعت کردند. منتصر مردی به ظاهر رئوف و مهربان بر اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله بود و برعکس پدر خود به آل ابی طالب احسان میکرد و به هیچ وجه متعرض ایشان نمی گشت.
او زیارت امام حسین علیه السلام را آزاد کرد ومانع احدی نشد و دستور داد فدک را به اولاد امام حسن و امام حسین علیهما السلام رد کنند و اوقاف آل ابی طالب علیه السلام را آزاد کرد و دستور داد کسی متعرض شیعیان عی علیه السلام نشود. همچنین برای علویین و علویات مدینه اموالی فرستاد تا در میانشان تقسیم شود. او در روز 25 ربیع الاول سال 248 بیمار شد و در پنجم ربیع الثانی هنگام عصر درگذشت و مدت خلافتش شش ماه بود. گفته شده که او مسموم شد به زهری که در شاخ حجامت ریخته بودند.2
1.توضیح المقاصد: ص26. تتمه المنتهی: ص322. بحارالانوار: ج50 ص210. فیض العلام: ص65. تاریخ سامراء: ج3 ص324. البدایه و النهایه: ج10 ص385. تاریخ بغداد: ج2 ص119
2.تتمه المنتهی: ص330_332. فیض العلام: ص65_66, 227. تاریخ الخلفاء: ص357