و پزشکهای بیسواد..

[jasem]

[center:5bd95a6bcb]مال خودمه اگه بد بود ببخشید[/center:5bd95a6bcb]
[center:5bd95a6bcb][/center:5bd95a6bcb]
[center:5bd95a6bcb].و...پزشکهای بیسواد<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-comfficeffice" /><o></o>[/center:5bd95a6bcb]

<o> </o>​

<o> </o>​

عجب دکترهای بیسوادی هستند تو سطح شهر چند روز پیش چشمم مشکل داشت بعد از کلی سوال مطب یه ​

​

دکتر چشم پزشک خوب رو پیدا کردم واسه ساعت 9.5 صبح وقت ویزیت داشتم از ساعت 9.15 تو مطب ​

​

بودم بالاخره ساعت 9 و 35 دقیقه اجازه ی شرفیابی پیدا کردم رفتم تو و نشستم یه دکتر سالخورده بود گفت ​

​

مشکل چشمتون چیه ؟؟؟ گفتم اقای دکتر چشمام بعضی چیزا رو اشتباهی میبینه اینقدر بیسواد بود که تعجب ​

​

کرد گفت مگه میشه جزو بیماریهای نادره ...استکان روی میزش رو برداشت گفت این چیه گفتم استکان بعد ​

​

گوشی موبایلش رو بهم نشون داد گفتم گوشی موبایل و با 3 الی 4 تا شی دیگه امتحان کرد گفت از تخصص من ​

​

خارجه شما را به یه چشم پزشک دیگه معرفی میکنم و تلفنی خودم مشکلتون رو بهش میگم یه ادرس بهم ​

​

داد و خیلی مهربون منو بدرقه کرد ساعت 1.5 سه روز بعدش تلفنی یه ویزیت رزرو کردم. رفتم جلو مطب ​

​

عجب دکتر بیسوادی بود سواد خوندن و نوشتن هم نداشت جای چشم پزشک نوشته بود روانشناس .. حسابی ​

​

خندیدم واسه اینکه حداقل پولم حروم نشه رفتم داخل. یه اتاق ، یه ادم ، یه شاخه گل روی میز ویه میز ویه ​

​

سری چیزهای دیگه... سلام کردم و نشستم واسم یه سبد میوه اورد و کنارم نشست گفتم اها اقای دکتر مثلا من ​

​

این دستگاه شما رو سبد میوه میبینم خندید و گفت همه چی درست میشه نگران نباش اخ جون یکی حرف منو ​

​

باور کرد. <o></o>​

​

گفت اولین بار کی به این موضوع پی بردی گفتم مثلا ده روز پیش تو خیابون میرفتم چشام دید که عشقم تو ​

​

خیابون با یه نفر راه میره ومیخنده در صورتی که اون تنها قدم میزد و داشت به من فکر میکرد وجدیدا این ​

​

مشکل به گوشم هم سرایت کرده مثلا وقتی داره با من حرف میزنه و میگه دوست دارم گوشم میشنوه که داره ​

​

درباره یکی دیگه با من حرف میزنه، یا یه بار ازش خواستم که عصر رو بریم بیرون گوشام شنید که میگه ​

​

عصر کار واجبی دارم و چشام دید با یکی دیگه رفت تفریح ............دکتر به من گفت این مشکل هزاران ساله ​

​

ی بشره و نمیشه حلش کنی و گفت راه برو که زندگی تقدیره تو فکر میکنی شیرین ایا تا اخر عمرش با فرهاد ​

​

نبود و خودش ادامه داد چرا چشماش اشتباهی میدید که با خسرو نشست و برخاست میکنه اصلا این چنین ​

​

چیزی محاله...... خود من یکی رو دوست دارم همیشه بهش احترام میزارم اما چشام داره میبینه که اون عاشق ​

​

یکی دیگه شده که نه اصلا اون واسش مهمه نه بهش اهمیت میده اگر گاهگاهی هم بهش احترام میزاره فقط ​

​

ازروی یه عادت یا واسه سرگرمی هست و حتی وقتی اون به من میگه دوستش دارم میخندم اخه چون اون داره ​

​

میگه دوست دارم ومن اشتباهی میشنوم.... عجب دکتر باسوادی بود..<o></o>​

​

برگشتم یه مدت گذشت این مشکل به قلبم سرایت کرد دیگه چشام عوضی نمیدید و گوشام اشتباهی نمیشنید فقط ​

​

این بار قلبم میگفت اون دور ازچشم تو با یکی دوست شده ،دوستش داره و پیشش بدی تو را میگه و خلاصه ​

​

حسابی سرگرم هستند که اگه تو را ببینه باید به مغزش فشار بیاره تا بخواهد از روی رسم و عادت بهت احترام ​

​

بذاره و بهت بگه دوست دارم .. اه افتضاح شد کاش حداقل گوشم و چشمام اشتباهی میدید تا اینکه قلبم بخواد ​

​

اشتباهی احساس کنه و این احساس اونقدر دروغه که چشم و گوشم اشتباهی کار میکردن ...هنوز دوستم داره ​

​

چه من باشم و چه من نباشم و منتظراینم که این پزشکای بیسواد روزی سواد اونو پیدا کنن که این مشکل رو ​

​

برطرف کنن ..................................................<o></o>​

<o> </o>​

<o> </o>​

<o> </o>​

<o></o>​

<o> </o>​

<o> </o>​

<o> </o>​

<o> </o>​

 

[Nima138]

واقعا که

اما جالب بود

 

[rami]

موافقم. جالب بود.

 

[happiestchemist]

خ.ب بود..من اول فکر کردم نسخه اشتباهی دادن یا بد خط بوده..

 

[mahoo2020]

چقدر باحال......!!!!

 

[Nima138]

واقعا که آخه یه دکتر که نشسته تو درمونگاه 150 تا نسخه باید تند تند بنویسه مریضا هم که

خوب شما خودتونم بودید خوش خط می نوشتید

دلم شیکست

 

[naaaaaaaaaaafas]

خیلی جالب بود...........

 

[happiestchemist]

واقعا که آخه یه دکتر که نشسته تو درمونگاه 150 تا نسخه باید تند تند بنویسه مریضا هم که

خوب شما خودتونم بودید خوش خط می نوشتید

دلم شیکست

روی سخن شما با کی بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ کی گفت بد خط مینویسند؟

 

[Nima138]

با happiestchemist نبود

ولی اون تیکه اولو خیلی زیادی رفتید؟