[TABLE="class: tableline1, width: 100%, align: center"]
[TR]
[TD="class: pagemed, align: justify"][TABLE="width: 180, align: left"]
[TR]
[TD]
[/TD]
[/TR]
[/TABLE]
پروفسور ساموئل رهبر، پژوهشگر پرآوزاه ی ایرانی در زمينهی هموگلوبين و فرآيند پيوند قندها به اين مولکول است. او دکترای تخصصی ايمنیشناسی را از دانشگاه تهران دريافت کرد و آزمايشگاه پژوهشی هموگلوبين را در همين دانشگاه راهاندازی کرد. کشف پروفسور رهبر، يعنی افزايش مقدار هموگلوبين گليکوزيله (HbA1c) در افراد ديابتی، امروزه چراغ راه ميليونها پزشک و بيمار ديابتی است. امروزه با تعيين مقدار HbA1c در نمونه خون بيمار مشخص میشود که آيا بر مقدار قند خون خود نظارت خوبی داشته است يا نه. پروفسور رهبر بيش از يازده گونه هموگلوبين ديگر نيز کشف کرده است.
زندگینامهپروفسور ساموئل رهبر در 22 ارديبهشت 1308 خورشيدی(12 می 1929 ميلادی)در خانوادهای دانشدوست در شهر همدان به دنيا آمد. مادرش در خانه به زبان فرانسه سخن میگفت تا فرزندانش تا اندازهای با يک زبان بيگانه آشنا شوند. برادر بزرگش آموزگار شيمی و فيزيک بود و کتابهايی در شيمی نوشته بود که چندی در دبيرستانها به عنوان کتاب رسمی آموزش داده میشد. او الگوی خوبی برای ساموئل، سه برادر ديگر و دو خواهرش بود که همگی در راه دانش و فرهنگ گام نهادند. ساموئل آموزشهای آغازين را در مدرسهی اتحاد و دبيرستان پهلوی گذراند. آموزگار ادبيات، آقای باقر ادبی تاثير عميقی بر او داشته است.
ساموئل رهبر دورهی عمومی پزشکی خود را در سال 1953 در دانشگاه تهران به پايان رساند و در سال 1963 دکترای تخصصی ايمنیشناسی را از همين دانشگاه دريافت کرد. پروفسور رهبر از سال 1952 تا 1960 در شهرهای آبادان و تهران به فعاليتهای پزشکی بالينی پرداخت، اما در سال 1959 به زندگی دانشگاهی بازگشت و پس از دريافت درجهی دکترا در بخش ايمنیشناسی دانشگاه تهران مشغول کار شد.[/TD]
[/TR]
[/TABLE]
ساموئل رهبر از 1968 تا 1969 به عنوان فرصت مطالعاتی در کالج پزشکی آلبرت انيشتين در نيويورک به فعاليتهای پژوهشی مشغول شد. اين مدرسهی پزشکی در واقع جايگاه خلاقيت و پويايی فراوانی بود و در همان جا بود که او همکاری پژوهشی خود را با چهرههای شاخص پزشکی به ويژه پروفسور هلن ام. رانی آغاز کرد. او پس از بازگشت به تهران در سال 1970 درجهی استاد تمام (پروفسوری) را دريافت کرد و به عنوان مدير بخش زيستشناسی کاربردی دانشگاه علوم پزشکی تهران به فعاليتهای خود ادامه داد.
پروفسور رهبر پس از انقلاب به آمريکا کوچ کرد و در بخش هماتولوژی و پيوند مغز استخوان شهر هوپ در ايالت کاليفرنيا به عنوان همکار پژوهشی مشغول فعاليت شد و از سال 1979 مديرت آزمايشگاه پژوهشی هموگلوبين را برعهده گرفت. سه دختر پرفسور رهبر نيز راخه پدر را پيش گرفتهاند و همه با درجهی ممتاز از دانشگاههای آمريکا فارغ التحصيل شدهاند. رويا، دختر بزرگ او، پژوهشگر زيستشناسی مولکولی است؛ گيتا، دختر دوم، پزشک است و فيروزه، جوانترين دختر او، دندانپزشک است.
دستاوردهای علمی
پروفسور رهبر در سال 1963 به پيشنهاد استادش هرمان لمان (Herman Lehmann)، استاد دانشگاه کمبريج انگلستان، آزمايشگاه پژوهشی هموگلوبين را در دانشگاه تهران بنيانگذاری کرد و در 15 سال کار پژوهشی توانست 220 هزار نمونه خون را برای هموگلوبينهای غيرعادی بررسی کند. او علاوه بر هموگلوبينهايی که پيش از آن کشف شده بود، يازده هموگلوبين جديد را نيز کشف کرد. اما کشف هموگلوبين گليکوزيله (HbA1c) به سال 1967 مهمترين دستاورد پژوهشی او به شمار میآيد که نام او را در جهان پرآوازه کرده است.
در سال 1958، آلن و همکارانش مقالهای منتشر کردند و از هتروجنيسيته (يکدست نبودن) هموگلوبين A خبر دادند. هموگلوبين پروتئينی است که درون گلبولهای قرمز خون وجود دارد و به جا به جايی گازهای تنفسی کمک می کند. آلن انتظار داشت وقتی نمونهای از هموگلوبين A را در دستگاه جدا کنندهی پروتئينها (دستگاه الکتروفورز) قرار میدهد، همهی مولکولهای هموگلوبين در يک جا جمع شوند. اما هموگلوبينها در چهار منطقه نواری شکل از هم تفکيک شدند: A1a, A1b, A1c, A1d
تا مدتها برای اين يافته تفسيری وجود نداشت و برخی حتی آن را نتيجهی آلوده بودن مولکولهای هموگلوبين به مولکولهای ديگر میدانستند. هنگامی که پروفسور رهبر نتيجهی برسی نمونهی هموگلوبين 1200 بيمار بيمارستانی را گزارش کرد و خاطر نشان کرد دو نفر بيمار ديابتی هموگلوبينی داشتند که در ژل نشاستهای دستگاه الکتروفورز خيلی سريع جا به جا میشد، همه چييز تغيير کرد. به علاوه ، وی گزارش کرد در 47 بيمار ديابتی از جمله 11 کودک ديابتی نيز اين نوع هموگلوبين را پيدا کرده است. اندکی بعد مشخص شد اين هموگلوبين خاص، که فقط در بيماران ديابتی به مقدار قابل ملاحظهای يافت میشود، همان هموگلوبين نوار A1c است.
بعدها مشخص شد هموگلوبين HbA1c) A1c4) تا 6 درصد کل هموگلوبين را در فرد سالم تشکيل میدهد و مقدار آن در افراد ديابتی که قند خونشان به خوبی تحت نظارت نباشد، به شدت افزايش میيابد و به 17 درصد نيز میرسد. در واقع، افزايش قند خون باعث میشود مولکولهای قند به هموگلوبينها متصل شوند و هموگلوبين قنددار(هموگلوبين گليکوزيله) تشکيل شود که همان HbA1c است.
امروزه با تعيين مقدار HbA1c در نمونه خون بيمار ديابتی مشخص میشود که آيا بر مقدار قند خون خود نظارت خوبی داشته و به سفارشهای پزشک توجه داشته است يا نه. به عبارت ديگر مقدار HbA1c نشان دهندهی وضعيت سلامتی فرد ديابتی است. بنابراين، کشف پروفسور رهبر، يعنی افزايش مقدار HbA1c در افراد ديابتی، امروزه چراغ راه ميليون ها پزشک و بيمار ديابتی است. پروفسور اين کشف اتفاقی را هديه خداوند میداند؛ هديهای که خداوند از راه ايشان به همه بيماران ديابتی عطا کرده است.
پروفسور رهبر پس از کوچ دوباره به آمريکا پژوهشهای خود را روی ساختمان HbA1c ادامه داد و از سال 1996 برای ساختن مهارکنندههای گليکوزيله (قنددار شدن) پروتيينها کوشش کرد. او تا کنون نزديک 100 مقالهی پژوهشی منتشر کرده است که بيشتر آنها درباره ساختمان هموگلوبينها و فرآيند گليکوزيلهشدن است. از او چند مقالهی مروری (review) که از نظر جايگاه علمی نويسنده بسيار مهم است، منتشر شده که تازهترين آن در مجلهی Annals of the New York Academy of Sciences چاپ شده است. اين مقاله چکيدهی دستاوردهای دانشمندان و پژوهشهای خود پروفسور رهبر دربارهی روند گليکوزيله شدن هموگلوبين است.
[TR]
[TD="class: pagemed, align: justify"][TABLE="width: 180, align: left"]
[TR]
[TD]
[/TD]
[/TR]
[/TABLE]
پروفسور ساموئل رهبر، پژوهشگر پرآوزاه ی ایرانی در زمينهی هموگلوبين و فرآيند پيوند قندها به اين مولکول است. او دکترای تخصصی ايمنیشناسی را از دانشگاه تهران دريافت کرد و آزمايشگاه پژوهشی هموگلوبين را در همين دانشگاه راهاندازی کرد. کشف پروفسور رهبر، يعنی افزايش مقدار هموگلوبين گليکوزيله (HbA1c) در افراد ديابتی، امروزه چراغ راه ميليونها پزشک و بيمار ديابتی است. امروزه با تعيين مقدار HbA1c در نمونه خون بيمار مشخص میشود که آيا بر مقدار قند خون خود نظارت خوبی داشته است يا نه. پروفسور رهبر بيش از يازده گونه هموگلوبين ديگر نيز کشف کرده است.
زندگینامهپروفسور ساموئل رهبر در 22 ارديبهشت 1308 خورشيدی(12 می 1929 ميلادی)در خانوادهای دانشدوست در شهر همدان به دنيا آمد. مادرش در خانه به زبان فرانسه سخن میگفت تا فرزندانش تا اندازهای با يک زبان بيگانه آشنا شوند. برادر بزرگش آموزگار شيمی و فيزيک بود و کتابهايی در شيمی نوشته بود که چندی در دبيرستانها به عنوان کتاب رسمی آموزش داده میشد. او الگوی خوبی برای ساموئل، سه برادر ديگر و دو خواهرش بود که همگی در راه دانش و فرهنگ گام نهادند. ساموئل آموزشهای آغازين را در مدرسهی اتحاد و دبيرستان پهلوی گذراند. آموزگار ادبيات، آقای باقر ادبی تاثير عميقی بر او داشته است.
ساموئل رهبر دورهی عمومی پزشکی خود را در سال 1953 در دانشگاه تهران به پايان رساند و در سال 1963 دکترای تخصصی ايمنیشناسی را از همين دانشگاه دريافت کرد. پروفسور رهبر از سال 1952 تا 1960 در شهرهای آبادان و تهران به فعاليتهای پزشکی بالينی پرداخت، اما در سال 1959 به زندگی دانشگاهی بازگشت و پس از دريافت درجهی دکترا در بخش ايمنیشناسی دانشگاه تهران مشغول کار شد.[/TD]
[/TR]
[/TABLE]
ساموئل رهبر از 1968 تا 1969 به عنوان فرصت مطالعاتی در کالج پزشکی آلبرت انيشتين در نيويورک به فعاليتهای پژوهشی مشغول شد. اين مدرسهی پزشکی در واقع جايگاه خلاقيت و پويايی فراوانی بود و در همان جا بود که او همکاری پژوهشی خود را با چهرههای شاخص پزشکی به ويژه پروفسور هلن ام. رانی آغاز کرد. او پس از بازگشت به تهران در سال 1970 درجهی استاد تمام (پروفسوری) را دريافت کرد و به عنوان مدير بخش زيستشناسی کاربردی دانشگاه علوم پزشکی تهران به فعاليتهای خود ادامه داد.
پروفسور رهبر پس از انقلاب به آمريکا کوچ کرد و در بخش هماتولوژی و پيوند مغز استخوان شهر هوپ در ايالت کاليفرنيا به عنوان همکار پژوهشی مشغول فعاليت شد و از سال 1979 مديرت آزمايشگاه پژوهشی هموگلوبين را برعهده گرفت. سه دختر پرفسور رهبر نيز راخه پدر را پيش گرفتهاند و همه با درجهی ممتاز از دانشگاههای آمريکا فارغ التحصيل شدهاند. رويا، دختر بزرگ او، پژوهشگر زيستشناسی مولکولی است؛ گيتا، دختر دوم، پزشک است و فيروزه، جوانترين دختر او، دندانپزشک است.
دستاوردهای علمی
پروفسور رهبر در سال 1963 به پيشنهاد استادش هرمان لمان (Herman Lehmann)، استاد دانشگاه کمبريج انگلستان، آزمايشگاه پژوهشی هموگلوبين را در دانشگاه تهران بنيانگذاری کرد و در 15 سال کار پژوهشی توانست 220 هزار نمونه خون را برای هموگلوبينهای غيرعادی بررسی کند. او علاوه بر هموگلوبينهايی که پيش از آن کشف شده بود، يازده هموگلوبين جديد را نيز کشف کرد. اما کشف هموگلوبين گليکوزيله (HbA1c) به سال 1967 مهمترين دستاورد پژوهشی او به شمار میآيد که نام او را در جهان پرآوازه کرده است.
در سال 1958، آلن و همکارانش مقالهای منتشر کردند و از هتروجنيسيته (يکدست نبودن) هموگلوبين A خبر دادند. هموگلوبين پروتئينی است که درون گلبولهای قرمز خون وجود دارد و به جا به جايی گازهای تنفسی کمک می کند. آلن انتظار داشت وقتی نمونهای از هموگلوبين A را در دستگاه جدا کنندهی پروتئينها (دستگاه الکتروفورز) قرار میدهد، همهی مولکولهای هموگلوبين در يک جا جمع شوند. اما هموگلوبينها در چهار منطقه نواری شکل از هم تفکيک شدند: A1a, A1b, A1c, A1d
تا مدتها برای اين يافته تفسيری وجود نداشت و برخی حتی آن را نتيجهی آلوده بودن مولکولهای هموگلوبين به مولکولهای ديگر میدانستند. هنگامی که پروفسور رهبر نتيجهی برسی نمونهی هموگلوبين 1200 بيمار بيمارستانی را گزارش کرد و خاطر نشان کرد دو نفر بيمار ديابتی هموگلوبينی داشتند که در ژل نشاستهای دستگاه الکتروفورز خيلی سريع جا به جا میشد، همه چييز تغيير کرد. به علاوه ، وی گزارش کرد در 47 بيمار ديابتی از جمله 11 کودک ديابتی نيز اين نوع هموگلوبين را پيدا کرده است. اندکی بعد مشخص شد اين هموگلوبين خاص، که فقط در بيماران ديابتی به مقدار قابل ملاحظهای يافت میشود، همان هموگلوبين نوار A1c است.
بعدها مشخص شد هموگلوبين HbA1c) A1c4) تا 6 درصد کل هموگلوبين را در فرد سالم تشکيل میدهد و مقدار آن در افراد ديابتی که قند خونشان به خوبی تحت نظارت نباشد، به شدت افزايش میيابد و به 17 درصد نيز میرسد. در واقع، افزايش قند خون باعث میشود مولکولهای قند به هموگلوبينها متصل شوند و هموگلوبين قنددار(هموگلوبين گليکوزيله) تشکيل شود که همان HbA1c است.
امروزه با تعيين مقدار HbA1c در نمونه خون بيمار ديابتی مشخص میشود که آيا بر مقدار قند خون خود نظارت خوبی داشته و به سفارشهای پزشک توجه داشته است يا نه. به عبارت ديگر مقدار HbA1c نشان دهندهی وضعيت سلامتی فرد ديابتی است. بنابراين، کشف پروفسور رهبر، يعنی افزايش مقدار HbA1c در افراد ديابتی، امروزه چراغ راه ميليون ها پزشک و بيمار ديابتی است. پروفسور اين کشف اتفاقی را هديه خداوند میداند؛ هديهای که خداوند از راه ايشان به همه بيماران ديابتی عطا کرده است.
پروفسور رهبر پس از کوچ دوباره به آمريکا پژوهشهای خود را روی ساختمان HbA1c ادامه داد و از سال 1996 برای ساختن مهارکنندههای گليکوزيله (قنددار شدن) پروتيينها کوشش کرد. او تا کنون نزديک 100 مقالهی پژوهشی منتشر کرده است که بيشتر آنها درباره ساختمان هموگلوبينها و فرآيند گليکوزيلهشدن است. از او چند مقالهی مروری (review) که از نظر جايگاه علمی نويسنده بسيار مهم است، منتشر شده که تازهترين آن در مجلهی Annals of the New York Academy of Sciences چاپ شده است. اين مقاله چکيدهی دستاوردهای دانشمندان و پژوهشهای خود پروفسور رهبر دربارهی روند گليکوزيله شدن هموگلوبين است.