- ارسال ها
- 3
- لایک ها
- 2
- امتیاز
- 0
زمان و پول برای انسان ارزش بالایی دارد. نکته ی مهم اینجاست که بیشتر آدم های اطرفا ما عادت های بدی دارند که باعث به هدر رفتن این دو سرمایه ی ارزشمند می شود ...
وقتی در سال 1998 استارت آپ خودمان را فروختیم، به پول زیادی رسیدیم. در آن زمان به فکر چیزی افتادم که تا قبل از آن نتوانسته بودم به آن فکر کنم : اینکه چه طور می توانم این پول را از دست ندهم؟ مطمئن بودم که پولدارها هم می توانند فقیر شوند، درست همانند افراد فقیر که پولدار می شوند. با وجود اینکه مقالات زیادی را درباره ی رسیدن به فقر از ثروت خوانده بودم اما هیچ ایده ای درباره ی رسیدن از ثروت به فقر نداشتم. به همین خاطر باید چیزهای زیادی را یاد می گرفتم.
به همین خاطر به مسائلی که باعث از بین رفتن ثروت می شدند توجه زیادی می کردم. اگر در کودکی از من می پرسیدند که یک فرد پولدار چه طور فقیر می شود، می گفتم که اگر همه ی پولش را خرج کند. این همان چیزی است که در کتاب ها و فیلم ها اتفاق می افتد. اما در حقیقت از بین رفتن ثروت به خاطر خرج کردن زیاد نیست، بلکه به خاطر سرمایه گذاری بد است.
خرج کردن مقدار زیادی پول بدون توجه به عواقب آن غیرممکن به نظر می رسد. خرج کردن روزانه ی چند هزار دلار برای افراد معمولی کار آسانی نیست اما با یک معامله ی اشتباه در بورس می توان یک میلیون دلار را در یک لحظه از دست داد. در ذهن بیشتر افراد هزینه کردن برای چیزهای گران قیمت ترسناک تر از سرمایه گذاری است. هزینه کردن برای وسایل تجملاتی و گران قیمت، زیاده روی به نظر می رسد. در صورتی که ثروت خود را از طریق ارث و یا برنده شدن در لاتاری به دست نیاورده باشید همیشه زیاده روی را کاری خطرناک می دانید. اما سرمایه گذاری مبحث متفاوتی است. به همین خاطر کسانی که می خواهند به شما اجناس گران قیمت بفروشند می گویند "خرید شما همانند سرمایه گذاری است"
راه حل این است که برای ذهن خود یادآوری های جدیدی را تعریف کنید. اینطور به نظر می رسد که ذهن ما به طور طبیعی به ما درباره ی زیاده روی در خرید هشدار می دهد، گویی این قضیه در دی ان ای ما هست اما هشدارهای ذهن برای سرمایه گذاری های بد باید آموخته شود. چند روز قبل نکته ی جالبی را متوجه شدم. این قضیه برای بحث زمان هم مطرح است. خطرناک ترین روش برای هدر دادن زمان این نیست که آن را به تفریح اختصاص دهید، بلکه این است که آن را برای انجام کار غیر واقعی (بیهوده) تلف کنید. اگر من یک روز صبح از خواب بلند شوم و روی مبل نشسته و تصمیم بگیرم تمام روز را تلویزیون تماشا کنم، حس بدی به من دست خواهد داد. حتی بعد از دو ساعت تلویزیون تماشا کردن حس بدی خواهم داشت،
اما روزهایی هست که به نظر می رسد من کل روز را جلوی تلویزیون نشسته بودم. اگر بخواهم از خودم بپرسم که آن روز چه کار کردم، جواب این خواهد بود : هیچ کاری. در پایان چنین روزهایی باز هم حس بدی خواهم داشت اما نه به اندازه ی وقتی که کل روز را جلوی تلویزیون نشسته باشم. اگر یک روز را کلا به تلویزیون تماشا کردن اختصاص بدهم در پایان روز عذاب وجدان خواهم داشت اما اگر در یک روز هیچ دستاوردی نداشته باشم چنین عذاب وجدانی به سراغم نخواهد آمد. علت این است که در آن روز کارهایی را انجام دادم که شبیه کار واقعی به نظر می رسیدند. به طور مثال برای پاسخ دادن به ایمیل ها باید پشت میز بنشینید. به همین خاطر به شما حس کار کردن دست می دهد.
برای استفاده ی صحیح از زمان، درست همانند پول، دوری از تفریحات نمی تواند به تنهایی شما را تجات دهد. طبیعت ما این طور است که بخواهیم از زیاده روی کردن دروی کنیم اما دنیای امروز پیچیده تر شده و خطراتی که امروز ما را تهدید می کنند فراتر از پیش زمینه های ذهنی ما درباره ی اعمال صحیح و غلط است. بدترین جنبه ی قضیه این است که این اعمال حتی برای ما جذابیتی ندارند.
منبع : طراحی سایت
وقتی در سال 1998 استارت آپ خودمان را فروختیم، به پول زیادی رسیدیم. در آن زمان به فکر چیزی افتادم که تا قبل از آن نتوانسته بودم به آن فکر کنم : اینکه چه طور می توانم این پول را از دست ندهم؟ مطمئن بودم که پولدارها هم می توانند فقیر شوند، درست همانند افراد فقیر که پولدار می شوند. با وجود اینکه مقالات زیادی را درباره ی رسیدن به فقر از ثروت خوانده بودم اما هیچ ایده ای درباره ی رسیدن از ثروت به فقر نداشتم. به همین خاطر باید چیزهای زیادی را یاد می گرفتم.
به همین خاطر به مسائلی که باعث از بین رفتن ثروت می شدند توجه زیادی می کردم. اگر در کودکی از من می پرسیدند که یک فرد پولدار چه طور فقیر می شود، می گفتم که اگر همه ی پولش را خرج کند. این همان چیزی است که در کتاب ها و فیلم ها اتفاق می افتد. اما در حقیقت از بین رفتن ثروت به خاطر خرج کردن زیاد نیست، بلکه به خاطر سرمایه گذاری بد است.
خرج کردن مقدار زیادی پول بدون توجه به عواقب آن غیرممکن به نظر می رسد. خرج کردن روزانه ی چند هزار دلار برای افراد معمولی کار آسانی نیست اما با یک معامله ی اشتباه در بورس می توان یک میلیون دلار را در یک لحظه از دست داد. در ذهن بیشتر افراد هزینه کردن برای چیزهای گران قیمت ترسناک تر از سرمایه گذاری است. هزینه کردن برای وسایل تجملاتی و گران قیمت، زیاده روی به نظر می رسد. در صورتی که ثروت خود را از طریق ارث و یا برنده شدن در لاتاری به دست نیاورده باشید همیشه زیاده روی را کاری خطرناک می دانید. اما سرمایه گذاری مبحث متفاوتی است. به همین خاطر کسانی که می خواهند به شما اجناس گران قیمت بفروشند می گویند "خرید شما همانند سرمایه گذاری است"
راه حل این است که برای ذهن خود یادآوری های جدیدی را تعریف کنید. اینطور به نظر می رسد که ذهن ما به طور طبیعی به ما درباره ی زیاده روی در خرید هشدار می دهد، گویی این قضیه در دی ان ای ما هست اما هشدارهای ذهن برای سرمایه گذاری های بد باید آموخته شود. چند روز قبل نکته ی جالبی را متوجه شدم. این قضیه برای بحث زمان هم مطرح است. خطرناک ترین روش برای هدر دادن زمان این نیست که آن را به تفریح اختصاص دهید، بلکه این است که آن را برای انجام کار غیر واقعی (بیهوده) تلف کنید. اگر من یک روز صبح از خواب بلند شوم و روی مبل نشسته و تصمیم بگیرم تمام روز را تلویزیون تماشا کنم، حس بدی به من دست خواهد داد. حتی بعد از دو ساعت تلویزیون تماشا کردن حس بدی خواهم داشت،
اما روزهایی هست که به نظر می رسد من کل روز را جلوی تلویزیون نشسته بودم. اگر بخواهم از خودم بپرسم که آن روز چه کار کردم، جواب این خواهد بود : هیچ کاری. در پایان چنین روزهایی باز هم حس بدی خواهم داشت اما نه به اندازه ی وقتی که کل روز را جلوی تلویزیون نشسته باشم. اگر یک روز را کلا به تلویزیون تماشا کردن اختصاص بدهم در پایان روز عذاب وجدان خواهم داشت اما اگر در یک روز هیچ دستاوردی نداشته باشم چنین عذاب وجدانی به سراغم نخواهد آمد. علت این است که در آن روز کارهایی را انجام دادم که شبیه کار واقعی به نظر می رسیدند. به طور مثال برای پاسخ دادن به ایمیل ها باید پشت میز بنشینید. به همین خاطر به شما حس کار کردن دست می دهد.
برای استفاده ی صحیح از زمان، درست همانند پول، دوری از تفریحات نمی تواند به تنهایی شما را تجات دهد. طبیعت ما این طور است که بخواهیم از زیاده روی کردن دروی کنیم اما دنیای امروز پیچیده تر شده و خطراتی که امروز ما را تهدید می کنند فراتر از پیش زمینه های ذهنی ما درباره ی اعمال صحیح و غلط است. بدترین جنبه ی قضیه این است که این اعمال حتی برای ما جذابیتی ندارند.
منبع : طراحی سایت
آخرین ویرایش توسط مدیر