کتاب "بیشعوری" به قلم خاویر کرمنت
اخیرا کتابی منتشر شده است به نام بیشعوری به قلم خاویار کرمنت، ترجمه محمود فرجامی از نشر تیشا. به نظرم کتاب بسیار جالب و قابل تاملی است. توصیه می کنم این کتاب رو حتما تهیه و مطالعه کنید.
وقتی این کتاب رو می خوانی و اون رو در مقابل تجربه های روزمره زندگی می گذاری، می بینی بیشعوری یک خصلت است و عموما مردم این لغت رو در جاهای اشتباه و موارد اشتباه استفاده می کنند. بیشعوری عموما یک فحش است. در خیلی از موارد به افراد خودخواه، خودپسند، خود شیفته، بی تربیت و یا افراد نادان و بی صلاحیت بیشعور گفته می شود. اما مساله اینجاست که اگر این کتاب رو بخونی و بعد افراد دور و اطراف رو دوباره نگاه کنی، می بینی خیلی ازین خصلت ها جدای بیشعوری است. آدم هایی رو می شناسم که خیلی خودخواه و خودشیفته نیستند، حساب و کتابشان درست است، تخصص و دانشی هم دارند، خیلی ابله هم نیستند، اما بسیار و به غایت بیشعور هستند. درست است که طبق نظر کتاب در تمام آدمهایی با صفات خودپسندی بی حد و حصر، نفرت انگیزی، خیرخواه های متکبر، افرادی که عادت به خفیف کردن دیگران دارند، و افرادی که سوء استفاده گر هستند رگه هایی از بیشعوری وجود دارند. اما اینها طبق تعریف کتاب صد در صد بیشعور تمام عیار نیستند. اما طبق تقسیم بندی این کتاب اینها بیشعور های صد در صد و تمام عیار هستند:
1- افرادی که معتقد هستند تمام آدم های روی زمین وظیفه دارند نیازهای آنها رو بر طرف کنند. 2- در کارهای دیگران دخالت می کنند. 3- از اینکه فردی لحظه ای به فکر خودش باشد، نارحت می شوند. 4- افرادی که از مشکلات دیگران خوشحال می شوند و تنها در این حالت احساس امنیت و ارضاع شدن می کنند. 5- افرادی که طوری به دیگران کمک می کنند که دیگر آدم از آنها کاری نخواهد. 6- افرادی که منتهای اعتماد به نفس هستند. 7- از خود ممنون هستند. 8- در هر کاری که حرفش به میان آید خبره هستند. 9- اعتماد به نفس خود را با تحقیر دیگران تقویت می کنند. 10- افرادی که باور دارند همه می خواهند از نظر آنها استفاده کنند. 11- بیشعور ها دوست دارند دیگران را سرکوب کنند، اما به محض کوچکترین انتقاد به شدت تهاجمی می شوند. 12- افرادی که دوست دارند دائما دیگران را چک کنند. 13- افرادی که برای خود حق می دانند دیگران و معاشرت های آنان را زیر نظر داشته باشند. 14- حساب و کتاب دقیق تمام بدهکاری های دیگران را به خود دارند و آماده هستند در اولین فرصت شروع به شمارش کنند.15- افرادی که وقیح هستند و وقتی به آنها می گویی معتقد هستند که همیشه اینگونه بوده اند و عادت دارند اینگونه باشند هر چند قبلا هم این تذکر را شنیده اند. 16- افرادی که معتقدند همه باید از قوانین آنها پیروی کنند. 17- افرادی که بر اساس منافع دائم سیاست های خودشان را تغییر می دهند. 18- افرادی که برای اینکه لج دیگری را در آورند، حتی حاضرند با دشمن خود دوستی گزینند. 19- وقتی تیز بازی در آورند و به اصطلاح مچ کسی را بگیرند، عمیقا خوشحال می شوند. 20- افرادی که منکر هستند که ایرادی دارند، چیزی هست که ندانند. 21- افرادی که نیازی نمی بینند از تناقض پرهیز کنند. 22- افرادی که خبرچینی دیگران را می کنند. 23- افرادی که همیشه سعی می کنند از ضعف های دیگران برای مطرح شدن و سوار دیگران شدن استفاده کنند. 24- افرادی که به صورت بسته و با ابهام حرف می زندد و با کلمات بازی می کنند.25- هر وقت احساس می کنند حقشان خورده شده است، کولی بازی در می آورند. 26- افرادی که ناگهان تصمیم به شراکت می گیرند، یا مثلا تصمیم می گیرند پروژه ای مشترک با دیگری انجام دهند. از اول دل به کار نمی دهند و وسط کار چون معتقدند دیگری دل به کار نمی دهد و یا سرعت کم است خود را با این جمله کنار می کشند که تنهایی با سرعت بیشتری کارها پیش می رود. 27- افرادی که معمولا زمانی که دارند دم از صداقت و راستی می زنند معمولا در اوج خیانت و عهد شکنی هستند. 28- وقتی که تمام رشته های شما را پنبه کرده اند معتقد هستند به خاطر خود شما کرده اند. 29- افرادی که معمولا زمانی که دارند در موردی حرف می زنند که هیچ نمی دانند بیشتر متعصب و احساساتی هستند.30- تا زمانی که شما پاسخ حملات یک بیشعور را ندهید، حمله میکند. 31- بیشعورها موقعی که احساس کنند تسلط شان بر دیگران کم شده، یا از آنها انتقاد شود، حالت تهاجمی به خود میگیرند. نهایتا بیشعورها عاشق خودشان، موقعیتشان، ماشینشان، علمشان، و نظراتشان و تعصباتشان هستند. در نهایت آنگونه که خاویر کرمنت روایت می کند، رهایی از دست چنین انسانی یک آزادی است.
==================================================
توی این کتاب طرز رفتار با این جور افراد رو هم یاد داده!
---- دو نوشته به هم متصل شده است ----
آخرین جمله کتاب:
واقعیت تلخ آنست که بوی گند بیشعوری از سراسر دینا به مشام ما می رسد و اگر برای زدودن آن کاری نکنیم, به فاجعه خواهد انجامید. فاجعه آن وقتست که دیگر این بو را احساس نکنیم به این دلیل که شام مان به آن عادت کرده باشد.
بویی حس نمی کنید؟:4:
اخیرا کتابی منتشر شده است به نام بیشعوری به قلم خاویار کرمنت، ترجمه محمود فرجامی از نشر تیشا. به نظرم کتاب بسیار جالب و قابل تاملی است. توصیه می کنم این کتاب رو حتما تهیه و مطالعه کنید.
وقتی این کتاب رو می خوانی و اون رو در مقابل تجربه های روزمره زندگی می گذاری، می بینی بیشعوری یک خصلت است و عموما مردم این لغت رو در جاهای اشتباه و موارد اشتباه استفاده می کنند. بیشعوری عموما یک فحش است. در خیلی از موارد به افراد خودخواه، خودپسند، خود شیفته، بی تربیت و یا افراد نادان و بی صلاحیت بیشعور گفته می شود. اما مساله اینجاست که اگر این کتاب رو بخونی و بعد افراد دور و اطراف رو دوباره نگاه کنی، می بینی خیلی ازین خصلت ها جدای بیشعوری است. آدم هایی رو می شناسم که خیلی خودخواه و خودشیفته نیستند، حساب و کتابشان درست است، تخصص و دانشی هم دارند، خیلی ابله هم نیستند، اما بسیار و به غایت بیشعور هستند. درست است که طبق نظر کتاب در تمام آدمهایی با صفات خودپسندی بی حد و حصر، نفرت انگیزی، خیرخواه های متکبر، افرادی که عادت به خفیف کردن دیگران دارند، و افرادی که سوء استفاده گر هستند رگه هایی از بیشعوری وجود دارند. اما اینها طبق تعریف کتاب صد در صد بیشعور تمام عیار نیستند. اما طبق تقسیم بندی این کتاب اینها بیشعور های صد در صد و تمام عیار هستند:
1- افرادی که معتقد هستند تمام آدم های روی زمین وظیفه دارند نیازهای آنها رو بر طرف کنند. 2- در کارهای دیگران دخالت می کنند. 3- از اینکه فردی لحظه ای به فکر خودش باشد، نارحت می شوند. 4- افرادی که از مشکلات دیگران خوشحال می شوند و تنها در این حالت احساس امنیت و ارضاع شدن می کنند. 5- افرادی که طوری به دیگران کمک می کنند که دیگر آدم از آنها کاری نخواهد. 6- افرادی که منتهای اعتماد به نفس هستند. 7- از خود ممنون هستند. 8- در هر کاری که حرفش به میان آید خبره هستند. 9- اعتماد به نفس خود را با تحقیر دیگران تقویت می کنند. 10- افرادی که باور دارند همه می خواهند از نظر آنها استفاده کنند. 11- بیشعور ها دوست دارند دیگران را سرکوب کنند، اما به محض کوچکترین انتقاد به شدت تهاجمی می شوند. 12- افرادی که دوست دارند دائما دیگران را چک کنند. 13- افرادی که برای خود حق می دانند دیگران و معاشرت های آنان را زیر نظر داشته باشند. 14- حساب و کتاب دقیق تمام بدهکاری های دیگران را به خود دارند و آماده هستند در اولین فرصت شروع به شمارش کنند.15- افرادی که وقیح هستند و وقتی به آنها می گویی معتقد هستند که همیشه اینگونه بوده اند و عادت دارند اینگونه باشند هر چند قبلا هم این تذکر را شنیده اند. 16- افرادی که معتقدند همه باید از قوانین آنها پیروی کنند. 17- افرادی که بر اساس منافع دائم سیاست های خودشان را تغییر می دهند. 18- افرادی که برای اینکه لج دیگری را در آورند، حتی حاضرند با دشمن خود دوستی گزینند. 19- وقتی تیز بازی در آورند و به اصطلاح مچ کسی را بگیرند، عمیقا خوشحال می شوند. 20- افرادی که منکر هستند که ایرادی دارند، چیزی هست که ندانند. 21- افرادی که نیازی نمی بینند از تناقض پرهیز کنند. 22- افرادی که خبرچینی دیگران را می کنند. 23- افرادی که همیشه سعی می کنند از ضعف های دیگران برای مطرح شدن و سوار دیگران شدن استفاده کنند. 24- افرادی که به صورت بسته و با ابهام حرف می زندد و با کلمات بازی می کنند.25- هر وقت احساس می کنند حقشان خورده شده است، کولی بازی در می آورند. 26- افرادی که ناگهان تصمیم به شراکت می گیرند، یا مثلا تصمیم می گیرند پروژه ای مشترک با دیگری انجام دهند. از اول دل به کار نمی دهند و وسط کار چون معتقدند دیگری دل به کار نمی دهد و یا سرعت کم است خود را با این جمله کنار می کشند که تنهایی با سرعت بیشتری کارها پیش می رود. 27- افرادی که معمولا زمانی که دارند دم از صداقت و راستی می زنند معمولا در اوج خیانت و عهد شکنی هستند. 28- وقتی که تمام رشته های شما را پنبه کرده اند معتقد هستند به خاطر خود شما کرده اند. 29- افرادی که معمولا زمانی که دارند در موردی حرف می زنند که هیچ نمی دانند بیشتر متعصب و احساساتی هستند.30- تا زمانی که شما پاسخ حملات یک بیشعور را ندهید، حمله میکند. 31- بیشعورها موقعی که احساس کنند تسلط شان بر دیگران کم شده، یا از آنها انتقاد شود، حالت تهاجمی به خود میگیرند. نهایتا بیشعورها عاشق خودشان، موقعیتشان، ماشینشان، علمشان، و نظراتشان و تعصباتشان هستند. در نهایت آنگونه که خاویر کرمنت روایت می کند، رهایی از دست چنین انسانی یک آزادی است.
==================================================
توی این کتاب طرز رفتار با این جور افراد رو هم یاد داده!
---- دو نوشته به هم متصل شده است ----
آخرین جمله کتاب:
واقعیت تلخ آنست که بوی گند بیشعوری از سراسر دینا به مشام ما می رسد و اگر برای زدودن آن کاری نکنیم, به فاجعه خواهد انجامید. فاجعه آن وقتست که دیگر این بو را احساس نکنیم به این دلیل که شام مان به آن عادت کرده باشد.
بویی حس نمی کنید؟:4:
آخرین ویرایش توسط مدیر