کسانی که المپیاد قبول نشدند بیایند از خودشان بگویند...

[hossein11]

اين تايپك رو براي المپياد ردي ها گذاشتم.اولا اينكه از شما مي خوام بگيد با چه درصدي قبول نشديد و خودتونو خالي كنيد.
دوما كسايي كه اعتراض زدن و قبول شدن خودشونو معرفي كنن.وشرح ماجرا رو بگن و بگن اشتباه باشگاه تو چي بوده.(براي اينكه اميدوار بشيم با اعتراض ميشه قبول شد)
سوما...
لطفا قبول شده ها به رد شده ها اميد بدن.:203:

 

[taha]

پاسخ : المپياد ردي ها

دست شما درد نکنه بخاطر تاپیکتون
ولی یه چیزی ،المپیاد ردی اسم زیاد خوبی نیست
کسی که تلاش خودشو کرده بالاخره نتیجشو میبینه

 

[H sahar H]

پاسخ : المپياد ردي ها

10 ماه پیش تصمیم گرفتم واسه المپ بخونم
هیچی از المپیاد نمیدونستم... فقط اسمشو شنیده بودم
تو اینترنت گشتم و منابع رو پیدا کردم...شروع کردم به خوندن
تنهایی
بدون استاد
بدون وجود یه آدم باتجربه که یکم(فقط یه کم) راهنماییم کنه
اولش خیییییلی ذوق و شوق داشتم اما بعدش که کم کم فهمیدم بقیه رقیبام با استاد و کلاس و اینجور چیزا میخونن نا امید شدم
دیگه تکلیفم با خودم مشخص نبود
بعضی از دوستامم وقتی فهمیدن میخوام المپیاد شرکت کنم خییییییلی مسخرم کردن... خیلی اذیت میشدم
هر چی میشد بحث المپ رو وسط میکشیدن و اذیتم میکردن
منم که کلا امیدم رو از دست داده بودم...
ولی بازم میخوندم
روزی که امتحان دادم خیییییلی حالم گرفته شد
خییییلی چیزا دیدم و خییییلی چیزا شنیدم که خییییییییییلی حالم گرفته شد
من المپیاد رو خییییلی دوست داشتم نمیخواستم قبول نشم
وقتی دوستام با لحن مسخره ازم میپرسیدن المپ چیکار کردی دلم میخواست بمییییرم
خودمو بیخیال نشون میدادم ولی خییییلی اذیت میشدم
هی خودمو قانع میکردم که اگه قبول نشی اشکال نداره...تو که معلم نداشتی...راهنما نداشتی...تنها بودی...
ولی تمیشد
با خودم کنار اومدم...
المپ خبببلی به تسلطم تو شیمی کمک کرده بود و اگرم قبول نیشدم چیزی رو از دست نمیدادم
دیگه یاد گرفته بودم درسها رو بخاطر نمره نخونم...بفهممش... از خوندن کتابای دانشگاهی نترسم...هی پیش خودم نگم همینو میخونم بسه...دنبال مطالب سخت برم...

روزی که قرار بود نتیجه ها بیاد اصلا برا مهم نبود قبول میشم یا نه...ولی وقتی اومدم تو ایریسک و دیدم بچه ها واسه دیدن نتایج انقد بالا و پایین میپرن یهو استرس گرفتم
دوباره داغ دلم تازه شد...
از المپیاد متنفرم...
از خودم خییییلی ناراحت شدم...من اصلا نباید تصمیم میگرفتم المپ بدم... بلند پروازی کردم
باید عقلم میرسید که یه دختر تو یه شهری که هیچکس توش تاحالا المپ نخونده نمیتونه حریف رقیبای تهران و شهرای بزرگ بشه
من خییلی بخاطر المپ اذیت شدم...خیییلی بخاطرش گریه کردم
مقصرشم خودم بودم
نمیگم بد بود...نه
ولی ....

 

[mahdi math]

پاسخ : المپياد ردي ها

10 ماه پیش تصمیم گرفتم واسه المپ بخونم
هیچی از المپیاد نمیدونستم... فقط اسمشو شنیده بودم
تو اینترنت گشتم و منابع رو پیدا کردم...شروع کردم به خوندن
تنهایی
بدون استاد
بدون وجود یه آدم باتجربه که یکم(فقط یه کم) راهنماییم کنه
اولش خیییییلی ذوق و شوق داشتم اما بعدش که کم کم فهمیدم بقیه رقیبام با استاد و کلاس و اینجور چیزا میخونن نا امید شدم
دیگه تکلیفم با خودم مشخص نبود
بعضی از دوستامم وقتی فهمیدن میخوام المپیاد شرکت کنم خییییییلی مسخرم کردن... خیلی اذیت میشدم
هر چی میشد بحث المپ رو وسط میکشیدن و اذیتم میکردن
منم که کلا امیدم رو از دست داده بودم...
ولی بازم میخوندم
روزی که امتحان دادم خیییییلی حالم گرفته شد
خییییلی چیزا دیدم و خییییلی چیزا شنیدم که خییییییییییلی حالم گرفته شد
من المپیاد رو خییییلی دوست داشتم نمیخواستم قبول نشم
وقتی دوستام با لحن مسخره ازم میپرسیدن المپ چیکار کردی دلم میخواست بمییییرم
خودمو بیخیال نشون میدادم ولی خییییلی اذیت میشدم
هی خودمو قانع میکردم که اگه قبول نشی اشکال نداره...تو که معلم نداشتی...راهنما نداشتی...تنها بودی...
ولی تمیشد
با خودم کنار اومدم...
المپ خبببلی به تسلطم تو شیمی کمک کرده بود و اگرم قبول نیشدم چیزی رو از دست نمیدادم
دیگه یاد گرفته بودم درسها رو بخاطر نمره نخونم...بفهممش... از خوندن کتابای دانشگاهی نترسم...هی پیش خودم نگم همینو میخونم بسه...دنبال مطالب سخت برم...

روزی که قرار بود نتیجه ها بیاد اصلا برا مهم نبود قبول میشم یا نه...ولی وقتی اومدم تو ایریسک و دیدم بچه ها واسه دیدن نتایج انقد بالا و پایین میپرن یهو استرس گرفتم
دوباره داغ دلم تازه شد...
از المپیاد متنفرم...
از خودم خییییلی ناراحت شدم...من اصلا نباید تصمیم میگرفتم المپ بدم... بلند پروازی کردم
باید عقلم میرسید که یه دختر تو یه شهری که هیچکس توش تاحالا المپ نخونده نمیتونه حریف رقیبای تهران و شهرای بزرگ بشه
من خییلی بخاطر المپ اذیت شدم...خیییلی بخاطرش گریه کردم
مقصرشم خودم بودم
نمیگم بد بود...نه
ولی ....

منم وضعیت مشابهی با المپ ریاضی داشتم احساس میکردم قبول نمیشم (و بعضیا شانسی قبول میشن ) بعد از المپ خیلی ناراحت بودم و المپو گذاشتم کنار اما وقتی نتایج اومد و اسممو بین فبولــی ها دیدم خیلی امیدوار شدم و تصمیم گرفتم بخونم البته برای ردی ها هم عرض کنم خوبی المپیاد فقط در المپیادی شدن و کسب مدال (ترجیحا طلا)نیست بلکه المپیاد خوندن ذهن رو خلاق و پرکار میکنه و اصلانم بد نیست کسی مثل شما که شیمی شرکت میکنه علاده بر خوب و مفهومی خوندن (که خوش خیلی ارزش داره) در کنکور هم موفق خواهد بود من که اصلا جای ناراحتی برای قبول نشده ها (به شرطی که خونده باشن و نه سرجلسه مث علامت تعجب بشن:192::13 نمیبینم باید واقع بین باشید:3:

 

[AHZolfaghari]

پاسخ : المپياد ردي ها

من پیشنهاد میکنم اصلا نگران نباشید !!
افرادی تو مدرسه ما بودند که من خودم با چشم های خودم دیدم که امید اصلی برای مرحله دو بودند و حتی بر دروس دوره هم تسلط داشتند اما خب قسمت نشد که حضور داشته باشند و قبول بشند
اما همین ها اومدند کنکورشون رو خوندند و رتبه های بسیار خوبی رو آوردند . حتی یکی مثلا رتبه 58 کنکور شد.
المپیاد خوندن یه کمکی میکنه که ما روش درس خوندنمون رو عوض کنیم و بهتر کنیم . اگه نگاه کنید شاید قبل المپیاد خوندن خوب درس نمیخوندید اما المپیاد کمک کرده.

 

[math1998]

پاسخ : کسانی که المپیاد قبول نشدند بیایند از خودشان بگویند...

به اونایی میگم که با توجه به تلاش زیاد قبول نشدن میدونم این حرفا دردی از شما دوا نمی کنه اما حقیقت اینه که هرکی تلاش میکنه حقش مداله فقط وضعیت های امکاناتی
متفاوت باعث میشه که بعضی قبول بشن بعضی ها هم نه به هرحال اگه سال دومید هیچیو از دست ندادین شما از الان تا بهمن 93 و اردیبهشت 94 یه عالمههههه وقت دارین
و اوناییکه هم سال سومن اگه بخواین ناامید بشینین هیچی درست نمیشه من که پارسال که سال اول بودم این کارو کردم و حالا خیلی پشیمونم شما اشتباه من رو تکرار نکنید
شما الان با توجه به خوندن المپیاد مغزتون به اندازه ی کافی برای کنکور فعاله .

 

[hossein11]

پاسخ : المپياد ردي ها

10 ماه پیش تصمیم گرفتم واسه المپ بخونم
هیچی از المپیاد نمیدونستم... فقط اسمشو شنیده بودم
تو اینترنت گشتم و منابع رو پیدا کردم...شروع کردم به خوندن
تنهایی
بدون استاد
بدون وجود یه آدم باتجربه که یکم(فقط یه کم) راهنماییم کنه
اولش خیییییلی ذوق و شوق داشتم اما بعدش که کم کم فهمیدم بقیه رقیبام با استاد و کلاس و اینجور چیزا میخونن نا امید شدم
دیگه تکلیفم با خودم مشخص نبود
بعضی از دوستامم وقتی فهمیدن میخوام المپیاد شرکت کنم خییییییلی مسخرم کردن... خیلی اذیت میشدم
هر چی میشد بحث المپ رو وسط میکشیدن و اذیتم میکردن
منم که کلا امیدم رو از دست داده بودم...
ولی بازم میخوندم
روزی که امتحان دادم خیییییلی حالم گرفته شد
خییییلی چیزا دیدم و خییییلی چیزا شنیدم که خییییییییییلی حالم گرفته شد
من المپیاد رو خییییلی دوست داشتم نمیخواستم قبول نشم
وقتی دوستام با لحن مسخره ازم میپرسیدن المپ چیکار کردی دلم میخواست بمییییرم
خودمو بیخیال نشون میدادم ولی خییییلی اذیت میشدم
هی خودمو قانع میکردم که اگه قبول نشی اشکال نداره...تو که معلم نداشتی...راهنما نداشتی...تنها بودی...
ولی تمیشد
با خودم کنار اومدم...
المپ خبببلی به تسلطم تو شیمی کمک کرده بود و اگرم قبول نیشدم چیزی رو از دست نمیدادم
دیگه یاد گرفته بودم درسها رو بخاطر نمره نخونم...بفهممش... از خوندن کتابای دانشگاهی نترسم...هی پیش خودم نگم همینو میخونم بسه...دنبال مطالب سخت برم...

روزی که قرار بود نتیجه ها بیاد اصلا برا مهم نبود قبول میشم یا نه...ولی وقتی اومدم تو ایریسک و دیدم بچه ها واسه دیدن نتایج انقد بالا و پایین میپرن یهو استرس گرفتم
دوباره داغ دلم تازه شد...
از المپیاد متنفرم...
از خودم خییییلی ناراحت شدم...من اصلا نباید تصمیم میگرفتم المپ بدم... بلند پروازی کردم
باید عقلم میرسید که یه دختر تو یه شهری که هیچکس توش تاحالا المپ نخونده نمیتونه حریف رقیبای تهران و شهرای بزرگ بشه
من خییلی بخاطر المپ اذیت شدم...خیییلی بخاطرش گریه کردم
مقصرشم خودم بودم
نمیگم بد بود...نه
ولی ....

آدم وقتی می سوزه که سر امتحان جوابو یا به علت خطای محاسباتی ساده و یا به علت شک و تردید چندین سوال رو از دست بدی درحالی که یک سوال گرو قبولیت باشه.

 

[M.Banparvar]

پاسخ : المپياد ردي ها

راستش من از سال دوم دبیرستان راجع به المپیاد شنیدمو تصمیم گرفتم بخونم... اونموقع من هرکاری کردم کمپبل و سولومون گیر نیاوردم... زیست دومو خوندمو رفتم سرجلسه!!! برام مهم نبود ولی وقتی دیدم دونفر با خوندن کتابای سوم و پیش دانشگاهی قبول شدن ناراحت شدم.... چندتا کتاب خوب خریدم ولی باز بخاطر چندتا قضیه تا آبان ماه نمیخوندم... سه چهارماه آخرو شدید خوندم روزی شیش تا ده ساعت میخوندمو تست میزدم چندین روز به صد بهانه مدرسه نرفتم و میرفتم کتابخانه!روزای آخر امیدوار بودم تست هارو حدود پنجاه درصد میزدم... شونزده هفده جلد کتاب کامل ودوسه تارو نصفه خوندم... قبل جلسه یکی از همکلاسیام که قبول شده بود گفت کم تست بزن منم گوش کردم قبل آزمون واقعا حالم بدبود سوالا برام سخت نبودن اصلا وابدا سوالارو حل میکردم وقت وارد کردن به پاسخنامه یاد حرفاش افتادم وخیلی ازتست هارو وارد نکردم بعد فهمیدم از اون سوالا پونزده نمره میگرفتم اگه میزدم... سوالایی که هیچکس از همکلاسیام ودوتا دبیر ریاضی و یه دبیر زییستمون نتونستن حل کننو من سه چهاربار بدست آوردم اما وارد نکردم...الان افسوس میخورم چرا حق خودمو خوردم والان باید طعنه ببشنوم!ازکسایی که سوالاشونو ازمن میپرسیدن!ولی... الخیرو ما فی وقع..

 

[hossein11]

پاسخ : المپياد ردي ها

10 ماه پیش تصمیم گرفتم واسه المپ بخونم
هیچی از المپیاد نمیدونستم... فقط اسمشو شنیده بودم
تو اینترنت گشتم و منابع رو پیدا کردم...شروع کردم به خوندن
تنهایی
بدون استاد
بدون وجود یه آدم باتجربه که یکم(فقط یه کم) راهنماییم کنه
اولش خیییییلی ذوق و شوق داشتم اما بعدش که کم کم فهمیدم بقیه رقیبام با استاد و کلاس و اینجور چیزا میخونن نا امید شدم
دیگه تکلیفم با خودم مشخص نبود
بعضی از دوستامم وقتی فهمیدن میخوام المپیاد شرکت کنم خییییییلی مسخرم کردن... خیلی اذیت میشدم
هر چی میشد بحث المپ رو وسط میکشیدن و اذیتم میکردن
منم که کلا امیدم رو از دست داده بودم...
ولی بازم میخوندم
روزی که امتحان دادم خیییییلی حالم گرفته شد
خییییلی چیزا دیدم و خییییلی چیزا شنیدم که خییییییییییلی حالم گرفته شد
من المپیاد رو خییییلی دوست داشتم نمیخواستم قبول نشم
وقتی دوستام با لحن مسخره ازم میپرسیدن المپ چیکار کردی دلم میخواست بمییییرم
خودمو بیخیال نشون میدادم ولی خییییلی اذیت میشدم
هی خودمو قانع میکردم که اگه قبول نشی اشکال نداره...تو که معلم نداشتی...راهنما نداشتی...تنها بودی...
ولی تمیشد
با خودم کنار اومدم...
المپ خبببلی به تسلطم تو شیمی کمک کرده بود و اگرم قبول نیشدم چیزی رو از دست نمیدادم
دیگه یاد گرفته بودم درسها رو بخاطر نمره نخونم...بفهممش... از خوندن کتابای دانشگاهی نترسم...هی پیش خودم نگم همینو میخونم بسه...دنبال مطالب سخت برم...

روزی که قرار بود نتیجه ها بیاد اصلا برا مهم نبود قبول میشم یا نه...ولی وقتی اومدم تو ایریسک و دیدم بچه ها واسه دیدن نتایج انقد بالا و پایین میپرن یهو استرس گرفتم
دوباره داغ دلم تازه شد...
از المپیاد متنفرم...
از خودم خییییلی ناراحت شدم...من اصلا نباید تصمیم میگرفتم المپ بدم... بلند پروازی کردم
باید عقلم میرسید که یه دختر تو یه شهری که هیچکس توش تاحالا المپ نخونده نمیتونه حریف رقیبای تهران و شهرای بزرگ بشه
من خییلی بخاطر المپ اذیت شدم...خیییلی بخاطرش گریه کردم
مقصرشم خودم بودم
نمیگم بد بود...نه
ولی ....

درست مثل خودمی منم وقتی که تو شروع به خوندن کردی منم شروع کردم و همه مشخصاتت مثل منه با این تفاوت که چند تا از دوستای من قبول شد و من نه و من بدجور احساس حقارت میکردم

 

[ALI493]

پاسخ : کسانی که المپیاد قبول نشدند بیایند از خودشان بگویند...

داستان شروع المپیاد من یکم فرق داره .......
من از 12 سالگی با یه کتاب (نجوم به زبان ساده) با نجوم آشنا شدم اون موقع یادمه هیچی از اون کتاب نمی فهمیدم و واسم آرزو شده بود اون کتاب رو یه روز کامل بلد باشم.......
اما تلاشم بی فایده بود تا اینکه اومدم اول دبیرستان اون موقع با دیدن فصل چهارم کتاب فیزیک و یه جورایی تطابق این دو کتاب به این فکر افتادم که الان موقع خوندن این کتابه ....
شروع کردم به خوندن .......
می فهمیدم اما نیاز به یه فرد کمکی داشتم بعد یه چرخی تو اینترنت زدم دیدم که یه المپیاد به اسم نجوم وجود داره گفتم چه طوره برم ببینم چیه . سوالاشو گیر اوردم....
دیم سوالاش خیلی خفنه . از اون موقع بود که نه به طور جدی وارد المپیاد شدم یک ماه قبل از شروع سال دوم کتاب آشنایی با المیپیاد نجوم و اختر فیزیک رو گرفتم تا تهش خوندم فکر کردم آخر راهم در حالی که اول راه هم نبودم مرحله اول پارسال به خاطر حفظی بودن سوالا نتونستم قبول بشم خیلی ناراحت بودم هیچ کس نبود که بهم بگه چه کتابی بخون تابستون سال سوم دوباره از نو شروع کردم
هر سوالی یا هر چیزی که تو اینترنت پیدا می کردم سعی می کردم بفهمم نمی دونم چرا همون موقع از المپیاد دست نکشیدم تلاشم رو کردم و بالاخره تونستم مرحله اول رو قبول بشم. اون موقع بود که اعتماد به نفس گرفتم تا اینکه آخرای فروردین امسال رزمندگان یه کلاس برامون گذاشت توی اون کلاس بود که فهمیدم تا حالا هیچی یاد نگرفتم اون چیزی که توی اون 4 جلسه یاد گرفتم به اندازه 10 برابر
اون چیزی بود که توی این دو سال یاد گرفته بودم :225::225::225::225:

آزمون مرحله دو رو هم خیلی بد دادم به طوری که خیلی از کف فاصله داشتم

من با المپیاد هیچی رو از دست ندادم معدلم سال اول = 19.39 سال دوم=19.69 سال سوم =19.89

در واقع من همه ی اینا رو از المپیاد دارم اصلا هم پشیمون نیستم:3::3::3:

 

[mpsniper]

پاسخ : کسانی که المپیاد قبول نشدند بیایند از خودشان بگویند...

من هم خیلی خلاصه بگم که از المپیاد چی بدست اوردم :
اول : روش درست درس خوندن (حتی برای کنکور )
دوم : پیدا کردن یه سری دوست جدید عالی ( چه مجازی و چه واقعی !!! )
سوم : افزایش فوق العاده اعتماد به نفس و دانش !!!
خلاص ...


​

 

[shima gholami]

پاسخ : کسانی که المپیاد قبول نشدند بیایند از خودشان بگویند...

آزمون مرحله1 المپیاد فیزیک سال 92 رو با درصد 33 قبول شدم ولی مرحله 2 ندادم. من عاشق فیزیک بودم و هستم ولی تابستون سال سوم زد به سرم که تغییر رشته بدم و برم تجربی چون زیست روهم خیلی دوس داشتم و هفته 2 شهریور 92 تغییر رشته دادم و با نمره 19 زیست رو قبول شدم ولی در کمتر از 2 هفته یعنی قبل از شروع سال تحصیلی پشیمون شدم! ولی هیچ راهی نبود که برگردم ریاضی!! و چون تجربیا حق ندارن مرحله 2 فیزیک شرکت کنن با نهایت تاسف و تاثر بعد از مرحله 1 المپیاد فیزیک برای من تموم شد! ولی الان اصلا پشیمون نیستم و اون حس بدم از بین رفته چون احساس میکنم توی تجربی موفق ترم.تنها ناراحتیم از اینه که لذت مرحله 2 خوندن رو از دست دادم...الان میخوام بگم که سعی کنید یه مسیر مشخص رو انتخاب کنید و ادامه بدید . قصد کنید که یا مدالی باشید و یا کنکوری!

 

[S.E.J]

پاسخ : کسانی که المپیاد قبول نشدند بیایند از خودشان بگویند...

آزمون مرحله1 المپیاد فیزیک سال 92 رو با درصد 33 قبول شدم ولی مرحله 2 ندادم. من عاشق فیزیک بودم و هستم ولی تابستون سال سوم زد به سرم که تغییر رشته بدم و برم تجربی چون زیست روهم خیلی دوس داشتم و هفته 2 شهریور 92 تغییر رشته دادم و با نمره 19 زیست رو قبول شدم ولی در کمتر از 2 هفته یعنی قبل از شروع سال تحصیلی پشیمون شدم! ولی هیچ راهی نبود که برگردم ریاضی!! و چون تجربیا حق ندارن مرحله 2 فیزیک شرکت کنن با نهایت تاسف و تاثر بعد از مرحله 1 المپیاد فیزیک برای من تموم شد! ولی الان اصلا پشیمون نیستم و اون حس بدم از بین رفته چون احساس میکنم توی تجربی موفق ترم.تنها ناراحتیم از اینه که لذت مرحله 2 خوندن رو از دست دادم...الان میخوام بگم که سعی کنید یه مسیر مشخص رو انتخاب کنید و ادامه بدید . قصد کنید که یا مدالی باشید و یا کنکوری!

وای .. چرا همه کسایی که اینجا هستن میگن کنکورو ببوسین بذارین کنار.!!

نمیشه که اینجوری..!

خب اهداف یه سری اشخاص نیمی به کنکور بستگی داره..نیمی به المپیاد..!

 

[FPasha]

پاسخ : کسانی که المپیاد قبول نشدند بیایند از خودشان بگویند...

وای .. چرا همه کسایی که اینجا هستن میگن کنکورو ببوسین بذارین کنار.!!

نمیشه که اینجوری..!

خب اهداف یه سری اشخاص نیمی به کنکور بستگی داره..نیمی به المپیاد..!

اگر مي خواهيد موفقيتتان يحتمل قطعي باشد بهتر است تا سال سوم(تا پايان سال سوم) كنكورو ببوسيد بذاريد كنار.بايد رك بگيم!
البته اين اول و آخر بستگي به مدرستون و مسئول پايتون و اينكه چقدر با شما راه ميان داره…

 

[S.E.J]

پاسخ : کسانی که المپیاد قبول نشدند بیایند از خودشان بگویند...

اگر مي خواهيد موفقيتتان قطعي باشد بهتر است تا سال سوم كنكورو ببوسيد بذاريد كنار.بايد رك بگيم!
البته اين اول و آخر بستگي به مدرستون و مسئول پايتون و اينكه چقدر با شما راه ميان داره…

ببخشید ولی من نمیتونم حرفتون رو برا خودم هضم کنم...اگه فقط پیش برا کنکور بخونیم پس چرا همیشه میگن کسی که فلان دانشگاه عالی قبول شده یه شبه به این درجه نرسیده..این موفقیتش حاصل 4 سال تلاش بی وقفه اش بوده..!

و من این حرفو قبول دارم...

خب هم زمان هم برا المپ میخونیم هم پایه های کنکورمونو از اول دبیرستان محکم میکنیم؟..مگه مشکلی وجود داره..؟

 

[Mophys]

پاسخ : کسانی که المپیاد قبول نشدند بیایند از خودشان بگویند...

یه چیزی که هست به نظرم المپیاد فقط برا یه سری ادمای خاصه ، ما کسی رو داشتیم که معدل نهاییش 19.75 شد اما تو المپیاد هم بهترین بود، هر چند قبول نشد. البته شاید این نکته بیشتر برا ریاضی و فیزیک صدق کنه.

 

[Mahla.A]

پاسخ : کسانی که المپیاد قبول نشدند بیایند از خودشان بگویند...

خوب بستگی به خود فرد و مدرسه داره!
بله خیلیا بودن که با معدلای نهایی بالا طلا هم آواردن! اما بعضیام چون سال سوم کلاسای مدرسه رو مرتب نمیرن معدلشون بد میشه! ولی میشه هم

المپیاد رو خوند هم برای کنکور بعد از اینکه فهمیدین المپیاد قبول نشدین جبران کنین!اما از امسال این کار خیلی سخت تره به خاطر تاثیر مستقیم و زیاد معدل سوم.

​

 

[Biologycal Life]

پاسخ : کسانی که المپیاد قبول نشدند بیایند از خودشان بگویند...

سلام دوستان
نظر همه ی دوستان محترم و متین ولی ی نکته ای رو عرض کنم!
اول اینکه یکی از دوستان من تا سال سوم المپ شیمی بود ولی م2 قبول نشد خب طبق قاعده و روال رفت سراغ کنکوری خوندن بدون فوت وقت!
خب با تلاشی که کرده بود و شکست نمادینش در عدم قبولیش توی م2 شیمی رو بهتر از خیلی از بقیه دوستانش زد و الان هم داره متالوژی صنعتی شریف میخونه و خیلی هم موفقه!
دوم یکی دیگه از دوستام المپ شرکت نکرد و کنکورش رو خوند و اون هم فیزیک دانشگاه خواجه نصیر رو مشغول به تحصیل هست چند وقت پیش که دیدمش خیلی به قول خودمون دلش آب میشد که چرا المپ شرکت نکرده!
نکته ی مهم اینه که ما هیچ وقت نمیتونیم بگیم که آره اگه تو المپ شکست خوردیم آره دگ کلا بدبختی های دنیا رو سرمون خراب شده بلکه باید بدون هرگونه فوت وقت سریع راهمون رو ادامه بدیم!
و چه بسیارند اینگونه تجربه ها که در حوصله ی این تاپیک نمیگنجه!

 

[only physics]

پاسخ : کسانی که المپیاد قبول نشدند بیایند از خودشان بگویند...

اينم فوايد المپياد كه من خودم شخصا تجربه ش كردم ( شعار هم نيست ) :​

زندگي از يكنواختي درمياد و اون فرايند روزمره ي خوندن درساي مدرسه و صرفا رفتن به مدرسه و اومدن از روي عادت ترك ميشه .​

شجاعت و روحيه ي آدم رو بالا ميبره . چون توي مسير المپياد ريسك زياد هست . يه نمونه ش نرفتن به مدرسه و پيچوندن كلاسها (هركسي اين جرئت رو نداره و ريسك نميكنه )
​

بقيه ي درسا رو براي فرد آسون جلوه ميده . مثلا وقتي ميخوره به يه ردس سخت يا ... باخودش ميگه "من مباحث سخت المپياد رو ميخونم اينكه ديگه چيزي نيست "

و ميدونيد كه تلقين چقدر توي روند زندگي آدم تاثير داره.
​

يه دوره ي شيرين توي زندگي افراد به وجود مياره حتي اگه قبول نشن . مثلا من وقتي قبول نشدم م2 كلي دپرس بودم و افسرده اما وقتي ياد

دوران المپياد ميفتم با اينكه قبول نشدم و شكست خوردم ( كه از نظر ديگران شكسته ، از نظر

خودم پيروزيه ) خاطراتش برام خيلي شيرين تر از موفقيت هاييه كه در گذشته به دست آوردم.

​

نحوه ي درس خوندن درست رو به آدم نشون ميده . من خودم تا قبل المپياد درسامو الكي ميخوندم و واسه خيلياش روش درستي نداشتم اما طي المپياد ياد گرفتم چطور بايد درس خوند​

قدرت جسمي فوق العاده بالايي به آدم ميده. نمونه ش اينه كه عادت ميكنيد بتونيد تا ديروقت درس بخونيد ، زياد بخونيد و ... اينا توي دوره ي كنكور خيلي مهمه بچه ها.

مثلا من امسال كه كنكور داشتمميشد بعضي شبا تا ساعت 2/5 بيدار بودم . خب اين آمادگي جسمي و قطعا ذهني از كجا منشا ميگيره ؟

يا مثلا تو كنكور شما بايد فرضا 7 ساعت پشت سرهم درس بخونيد با يه سري استراحتهاي مختصر لا به لاش .

من خودم سالاي قبل گاهي 3 ساعت درس روهم به زور ميخوندم اما توي المپياد چون بايد ساعات مطالعه م رو ميبردم بالا عادت كردم بهش.​

قدرت روحي فرد رو ميبره بالا . مسير المپياد فراز و نشيب هاي زيادي داره . ساده ترين نمونه ش مقاومت در برابر موج منفي ارسالي از سمت ديگرانه.

خيليا هستن كه خواسته يا ناخواسته فرد رو نااميد ميكنن .

خب مقاومت در برابر اين نااميدي ها ، شكست هاي متوالي توي مسير و ... قطعا قدرت روحي بالايي به فرد ميده . مهمتر از اون ... قبول نشدن توي المپياده .

اول از همه اينكه بايد قبول كنيم قرار نيست همه ي 1000 نفر شركت كننده برن تو دوره .

درثاني پذيرفتن قبول نشدن خيلي سخته خصوصا واسه كي كه واقعا زحمت كشيده . من خودم موقع قبول نشدن داغون بودم (آيريسكي ها ميدونن)

اما كم كم قبول كردم . بعدش يه سري اتفاقات بد تو زندگيم افتاد اما همش به خودم ميگفتم

من در برابر اون اتفاق بد مقاومت كردم اينكه ديگه چيزي نيست و ...ساير موارد​

قدرت ذهني آدم رو ميبره بالا . همه تون شنيدين كه مثلا ماشين حساب ذهن رو فوق العاده كند ميكنه و بايد محاسبات روخودتون انجام بديد

تا قدرت ذهني تون بره بالا . توي المپياد دهم دقيقا همينه .هرچي آدم از مغزش بيشتر كاربكشهقدرت مغز بيشتر ميره بالا و احتمال ابتلا به آلزايمر هم

كمتر ميشه ( ماه عسل رو ديدين ديگه؟) يادگرفتن مطالب جديد ، به خاطر سپردن مطالب ، حل مسئله ها، تفكر براي حل سوال ، محاسبات و ... ذهن رو فوق العاده تقويت ميكنه.​

حتي درصورت قبول نشدن ، حداقل ( دقت كنيد "حداقل" ) يه پله از بقيه ي همكلاسي هاتون جلوترين . نمونه ش خودم .

من از شيمي متنفر بودم .نمره هام بد نبود اما درسا رو مفهومي بلد نبودم . المپياد باعث شد علاقه پيدا كنم به شيمي

و از همه مهمتر ...كنكور... آدم وقتي توي يه درس قوي ميشه قطعا بعدا براي كار كردن اون درس ميتونه وقت كمتري بذاره .

مثلا يه نمونه ش كه خيلي از كنكوريا ازش ميترسن استوكيومتري . من يادمه آخرين باري كه سوال استوكيومتري حل كردم ،فروردين ماه سال سوم بود !

تو دوره ي كنكور نه استوكيومتري خوندم ، نه ترموديناميك ، نه محلولها و نه حتي لوييس و ... در صورتي كه بقيه ي بچه ها ،

هفته اي 2 بار كلاس ميرفتن يعني مجموعا 4-5 ساعت تو هفته شون ميرفت واسه رفتن به كلاس .

از طرفي تو خونه هم مجبور بودن كلي كار كنن تا ياد بگيرن . حالا فرض كنيد توي سال كنكور كه سر يه دقيقه وقت دعواست ،

صرفه جويي توي 8-10 ساعت درس چقدر مفيده . من اين وقت رو مثلا اختصاص ميدادم به شيمي پيش كه جديد بود يا ميذاشتم

واسه درساي ديگه . توي كنكور هم خيلي كمك ميكنه . همين كه مسائل رو ياد داشته باشيد و سرعت بالا داشته باشيد يه امتياز خيلي خوب نسبت به بقيه ست.
​

و...​

​

​

​

المپياد مزاياي زيادي داره حتي اوني كه قبول نميشه يه شكست خورده نيست . برنده س. هم توي زمينه ي المپياد و هم توي ساير عرصه هاي زندگي .

انشالله موفق باشيد​

 

[Deniz]

سلام راستش من امسال المپیاد جغرافیا شرکت کردم مرحله اول خوب بود قبول شدم ولی برای مرحله دوم نه...خیلی ناامید شدم و خیلی خیلی بدتر از ناامیدی حسرتیه ک توی دلم مونده اینکه اونقدری که باید تلاشمو نکردم این خیلی بیشتر از قبول نشدن ادم رو عذاب میده حداقل کسایی که تلاش میکنن و قبول نمیشن میدونن تلاششون رو کردن و درد کمتری داره...ولی من واقعا علاقه داشتم و دارم هنوزم دوست دارم بشینم و کتابهای المپیاد رو بخونم واقعا عاشقشم...نمیدونم چرا اینطور شده...ولی از ی چیزی مطمئنم که تلاشم رو میکنم و نمیذارم دفعه ی بعد همچین اتفاقی بیوفته...اینم شد بزرگترین شکست زندگیم...آرزوی موفقیت میکنم برای همه ی بچه هایی که باعلاقه المپیاد رو ادامه میدن ان شالله که موفق باشن و پیامی برای کسایی ک مثل خودم قبول نشدن...اشکالی نداره فرصت های دیگه ایم هست...از خوندن المپیاد علاوه بر اتفاقات شیرین تجربه های قشنگی هم داشتیم زندگی ادامه داره....نباید هیچ وقت دست بکشن ....چون اونها هستن که لایق بهترینان و این رو تو وجودشون میشه دید....ممنون که این لینک رو درست کردین بیایم حرفامون رو بزنیم خوبه که خالی شدیم...