miladkvr

New Member
ارسال ها
375
لایک ها
841
امتیاز
0
#1
به نام خدایی که در همین نزدیکیهاست.

سلام.
امیدوارم که حالتون خوب باشه.
دو روزی بود که میخواستم یک مقاله در رابطه با نقطه شروع بنویسم اما ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست به دست هم می دادن که من این کار رو نکنم. :)

تا اینکه امروز دوستم در موسسه مشاوره به من مقاله ای داد که از خوندنش لذت بردم و تصمیم گرفتم مطلبش رو اینجا بنویسم. این نکات در ابتدا و شروع به دوستان گفته میشه که مطمئنا خوندنش دید ما نسبت به کنکور رو بهتر میکنه :)

درباره‌ی کنکور کم نشنیده‌ایم. مدیریت استرس. بهبود یادگیری. افزایش راندمان. اما واقعیت این است که موفقیت در کنکور نیازمند راهکارهای پیچیده نیست. پیچیده فکر کردن بیشتر از آنکه مفید باشد می‌تواند ما را گمراه کند. در این نوشته ده واقعیت درباره کنکور را می خوانیم.

واقعیت اول: زمان برگزاری کنکور بسیار محدود است. شما – حداقل – چهار سال وقت صرف میکنید و قرار است در چند ساعت، نتیجه بگیرید. اگر نسبت و تناسب ساده ای بگیرید، شبیه این است که شما یک شبانه روز کامل، مطالعه کنید و کسی از شما بخواهد که حاصل آن را در «ده ثانیه» بیان کنید.

واقعیت دوم: با توجه به محدود بودن زمان کنکور، «دانش» تنها عامل موفقیت نیست. بیشتر از دانش، آنچه مهم است، تسلط شما بر شرایط و اوضاع است. بسیاری از دانش آموزان هستند که بر «کتابها» تسلط دارند، اما بر «خود» تسلط ندارند. بخشی از این مشکل هم ناشی از خانواده و اطرافیان است که به شکلی برخورد میکنند که گویی قرار است از پل صراط عبور کنیم!

واقعیت سوم: خواب شما به اندازه بیداری شما مهم است. بر اساس تحقیقاتی که «کلی لمبرت» و همچنین «جان مدینا» در سالهای اخیر انجام داده اند، در زمان خواب و استراحت، مغز بیکار نمی نشیند. مطلبی را که شما در حالت خودآگاه، طی یک ساعت یک یا دوبار مرور میکنید، در زمان استراحت یا مراحل اولیه خواب، ده ها بار مرور شده و در مغز شما تثبیت میشود. زمان استراحت شما اگر از زمان درس خواندن شما مهم تر نباشد، کم اهمیت تر نیست. تحقیقاتی که ناسا منتشر کرده و جان مدینا، در کتاب قواعد مغز مطرح کرده، نشان میدهد که ۲۶ دقیقه خواب کوتاه، میتواند کارایی مغز را ۳۴% افزایش دهد.

واقعیت چهارم: کمک به دوستانتان، شما را عقب نمی اندازد. تب کنکور، رفتارهای شگفت انگیزی را باعث میشود. یک کتاب تست خوب پیدا می کنید و وقتی دوست شما به خانه آمد، آن کتاب را پنهان میکنید و کتاب دیگری را کنار دست خود قرار میدهید! برخی معلم ها هم به ما یاد داده اند که همه کنکور، همین یک تست کمتر یا بیشتر است. باید پذیرفت که مشکل شما در کنکور چهار یا پنج نفر دوستان شما نیستند. بلکه چهارهزار یا پنج هزار نفری هستند که از نظر دانش و توانمندی، در وضعیت مشابه شما قرار دارند و به سادگی ممکن است رقم های رتبه شما را از یک رقم، به دو یا سه یا چهار رقم تغییر دهند.
دانش آموزی به من میگفت: «ممکن است من دقیقاً آخرین رتبه قبولی رشته ام باشم و دقیقاً همین تستی که دوست من امشب در کتاب من می بیند و یاد میگیرد، باعث شود او بالاتر قرار بگیرد و من از لیست قبولی رشته مورد علاقه ام حذف شوم. کنکور همین شانسها و بدشانسی های لحظه ای کوچک است». گفتم اگر در این حد بدشانس هستی، به نظر من اصلاً کنکور نده. چون دانشگاه هم بروی ممکن است با هزار بلای زمینی و آسمانی، زنده از دانشگاه بیرون نیایی!
وقتی به دوستان خود کمک میکنید. با هم درس میخوانید. منابعی را که پیدا میکنید با هم به اشتراک میگذارید و بحث میکنید. میزان یادگیری شما و «اثربخشی مطالعه» شما، به میزان قابل ملاحظه ای و حتی تا چند برابر افزایش می یابد. این مسئله بسیار مهمتر از آن احتمال جزئی – و باورنکردنی – مربوط به حذف شدن از فهرست پذیرفته شدگان است.

واقعیت پنجم: اینکه کنکور فقط دو مرجع واقعی دارد و آن کتاب های درسی و سوالهای سالهای قبل است. هیچ چیز بهتر از سوالات سالهای قبل نمیتواند به شما در موفقیت در کنکور کمک کند. حتماً آنها را بخوانید. وقتی شما سوالات تستی را که «آقای ایکس» برای شما طراحی کرده است میخوانید، با مدل ذهنی طراحان کنکور آشنا نمی شوید بلکه با «برداشت ذهنی آقای ایکس از کنکور» آشنا میشوید و این یعنی یک مرحله دور شدن از فضای کنکور. بعضی دانش آموزان، طی ماه ها، تستهای کتابهای مختلف را می زنند و سوالات کنکور سالهای قبل را همچون گنجینه ای ارزشمند، برای هفته های آخر، ذخیره میکنند! شما تمام ذهن خود را بر اساس الگوی دیگران شکل میدهید و در روزهای آخر، شانس اینکه الگوی ذهنی شما با دیدن سوالات واقعی سالهای قبل تغییر کند خیلی کم است. از ابتدا تست های سالهای قبل را -البته به صورت تدریجی – بزنید. مغز شما، ناخودآگاه مانند مغز طراحان سوال کنکور، شکل خواهد گرفت و تربیت خواهد شد.

واقعیت ششم: اینکه طراحان کنکور از نظر هوشی شبیه شما هستند. نه کم هوش تر و نه تیزهوش تر. برخی دانش آموزان، زمانی که یک تست بسیار ساده را می بینند، در دل به ساده لوحی طراح میخندند. این در حالی است که ممکن است طراح نکته ای را در آن لحاظ کرده باشد. این را همه میدانیم. اما آنچه را کمتر توجه میکنیم این است که برخی کنکوریها فکر میکنند طراحان با بهره هوشی دویست، این سوالات را طراحی کرده اند. به نکاتی فکر میکنند که طراح، هرگز به مغزش خطور نمیکرده. آنقدر پیچیده فکر میکنند و همه چیز را به عنوان نکته انحرافی میبینند، که گزینه ی اشتباهی را انتخاب میکنند. طراحان مانند من و شما هستند. با همان بهره هوشی و البته تجربه بیشتر.

واقعیت هفتم: دانش آموز موفق در کنکور، مانند یک دانش آموز فکر نمیکند. وقتی درس میخوانید، مانند یک آدم درمانده وامانده نباشید و هر لحظه با خود نگویید که نمی دانم این طراحان لعنتی، از کجا سوال در خواهند آورد. خودتان را در موضع طراح سوالات کنکور ببینید. پیشنهاد من این است که تا قبل از کنکور، تنهایی یا به همراه دوستان خود، چهار یا پنج کنکور آزمایشی طراحی کنید! فکر کنید شما قرار است از دانش آموزان کنکور بگیرید. نکاتی را خواهید دید که هرگز ندیده اید. ضمن اینکه در روز کنکور، احساس نمیکنید کسانی بالاتر از شما در حال آزمودن شما هستند. آنها را همکارانی میبینید که یک نمونه آزمون (شبیه آزمون های شما) طراحی کرده اند. در این موضع، کمترین استرس را تحمل خواهید کرد.

واقعیت هشتم: تمرکز، به همان اندازه که اثربخش است، فرساینده نیز هست. تمام صد در صد وقت خود را برای کنکور نگذارید. احساس نکنید که هر ثانیه وقت شما، مهم است و قرار است سرنوشت شما را تغییر دهد. تمرکز بیش از حد، فرساینده است و کارایی مغز شما را کاهش میدهد. ورزش کنید. فیلمهای خوب ببینید. کتابهای نامربوط بخرید. شعر بخوانید. در اینترنت بچرخید. اما مواظب باشید که این کار بیش از ۱۵ تا ۲۰ درصد وقت شما را نگیرد. مطمئن باشید که اثربخشی ۸۰ درصد وقت باقیمانده، دو برابر خواهد شد.

واقعیت نهم: بر خلاف آنچه «کاسبان کنکور» به شما میگویند، کنکور «سرنوشت سازترین رویداد زندگی شما» نیست. در مسیر درس و دانشگاه، شما با افراد زیادی مواجه میشوید که «اضطراب» می فروشند و برای خود «اعتبار» میخرند. درآمد آنها از این است که شما را نگران کنند و متقاعدتان کنند که موفقیت در کنکور، محتاج نوعی «کیمیاگری» است که فقط در اختیار ایشان است. به شما میگویند که در این چند ساعت، سرنوشت زندگی شما تعیین میشود. این حرف، درست یا غلط، تنها تأثیری که دارد، افزایش اضطراب شما، کاهش تمرکز شما، افزایش احتمال در هم شکستن روحی در میانه جلسه کنکور و … است.پیشنهاد میکنیم از کسانی که ده سال از کنکورشان گذشته راجع به اهمیت این «لحظات سرنوشت ساز» بپرسید. به شما خواهند گفت که لحظات سرنوشت سازتری در زندگی شما وجود خواهد داشت. لحظاتی که هیچکس آنها را مهم حساب نمیکند. مثل زمانی که در مهمانی هستید و یکی از بستگان یا دوستان، وقتی توانمندی و علاقه شما را می بیند، به شما شغل خوب و جذاب پیشنهاد میکند. با کسی که در دهه چهارم یا پنجم زندگی است صحبت کنید. به شما خواهد گفت که سرنوشت سازترین لحظات زندگیش، لحظه های کوتاه و کم اهمیتی بوده که هرگز فکر نمیکرده سرنوشت زندگیش را عوض کند…

دهمین واقعیت این است که
وظیفه ما، تشخیص لحظات و رویدادهای سرنوشت ساز نیست. وظیفه ما، خوب درس خواندن، مطالعه کردن، آموختن و افزایش توانمندی هاست. به گونه ای که در مواجهه با فرصت ها و لحظات تعیین سرنوشت، دست خالی نباشیم. وظیفه ما کندن چاله است. باران، دیر یا زود خواهد آمد. این بارش باران شاید در روز کنکور باشد، شاید هم نباشد…

برایتان ده ها سال، زندگی موفق آرزو میکنیم…

بهترین آرزوها
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

mya1376

New Member
ارسال ها
115
لایک ها
87
امتیاز
0
#2
پاسخ : کنکور: مدیریت این ده ثانیه!

:65::65: جدیدا آیریسک خیلی رفته تو مبحثای کنکوری
کنکور ار آنچه که فکر میکنید به شما نزدیک تر است :13:

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

:65::65: جدیدا آیریسک خیلی رفته تو مبحثای کنکوری
کنکور ار آنچه که فکر میکنید به شما نزدیک تر است :13:
 

sa1378

New Member
ارسال ها
1,403
لایک ها
1,077
امتیاز
0
#3
پاسخ : کنکور: مدیریت این ده ثانیه!

خیلی جالب بود
من با اینکه کنکوری نیستم همشو خوندم
به نظرم ششمی خیلی خوب بود
و چهارمی رو هم یه حسی هست که نمیشه کنترلش کنی
البته برای یه نفر توی یه آزمون کلاسی که 30 نفر هم آزمونی داره همون یه نفر خیلی سرنوشت سازه
 

miladkvr

New Member
ارسال ها
375
لایک ها
841
امتیاز
0
#4
پاسخ : کنکور: مدیریت این ده ثانیه!

خیلی جالب بود
من با اینکه کنکوری نیستم همشو خوندم
به نظرم ششمی خیلی خوب بود
و چهارمی رو هم یه حسی هست که نمیشه کنترلش کنی
البته برای یه نفر توی یه آزمون کلاسی که 30 نفر هم آزمونی داره همون یه نفر خیلی سرنوشت سازه
به نام خدایی که در همین نزدیکیهاست.

سلام.
خوشحالم که مفید بود.
یه جمله هست میگه:" همیشه با خودت رقابت کن."
من خیلی قبولش دارم.

بهترین آرزوها :)
 

bh2ao

Well-Known Member
ارسال ها
1,549
لایک ها
2,014
امتیاز
113
#5
پاسخ : کنکور: مدیریت این ده ثانیه!

به نام خدایی که در همین نزدیکیهاست.

سلام.
خوشحالم که مفید بود.
یه جمله هست میگه:" همیشه با خودت رقابت کن."
من خیلی قبولش دارم.

بهترین آرزوها :)

سلام ، يه تشكر ويژه برا مطلب خوب تون كه گذاشتيد ..:)
و اينكه اين قسمتي كه بولد كردم يكي از شعارهاي منم هست اما اين طوري راجع بهش بگيم بهتره " لازم هست اما كافي نيست "
يعني چي ؟
بذار با يه مثال بگم :
ببينيد هميشه بايد يه حدي داشته باشي كه بشه نقطه اوج ت ! مثلا تو يه كلاس كه هستين ترجيح ميدين بيشتر با بچه هايي درس بخونين (تو سال كنكور به خصوص ) كه از لحاظ درسي قوي هستن و به اصطلاح بچه درس خون مدرسه تون هستن ، چرا ؟
چون هم چين إفرادي مثله الارم ساعت مي مونن و شما رو از خواب تنبلي بيدار مي كنن كه اي هويج (!) پاشو بايد تلاش ت رو دو چندان برابر كني تا بتوني موفق بشي ، بايد برا اول شدن اول از همه از خودت اول بشي بعد تك تك بچه ها رو كنار بزني و بري اون بالا مالا ها ، برا همين دونستن اوضاع بقيه ، اينكه حسِ رقابت سالم تو شما باشه نه تنها بـد نيست بلكه جنبه مثبتي هم داره ولي متاسفانه بعضيا ديگه هويج مي زنن به هرچي "اسمِ رقابتِ" كه ديگه حالش نيست اين موجودات دوپا رو تشريح كنم .. ;):p
 

miladkvr

New Member
ارسال ها
375
لایک ها
841
امتیاز
0
#6
پاسخ : کنکور: مدیریت این ده ثانیه!

سلام ، يه تشكر ويژه برا مطلب خوب تون كه گذاشتيد ..:)
و اينكه اين قسمتي كه بولد كردم يكي از شعارهاي منم هست اما اين طوري راجع بهش بگيم بهتره " لازم هست اما كافي نيست "
يعني چي ؟
بذار با يه مثال بگم :
ببينيد هميشه بايد يه حدي داشته باشي كه بشه نقطه اوج ت ! مثلا تو يه كلاس كه هستين ترجيح ميدين بيشتر با بچه هايي درس بخونين (تو سال كنكور به خصوص ) كه از لحاظ درسي قوي هستن و به اصطلاح بچه درس خون مدرسه تون هستن ، چرا ؟
چون هم چين إفرادي مثله الارم ساعت مي مونن و شما رو از خواب تنبلي بيدار مي كنن كه اي هويج (!) پاشو بايد تلاش ت رو دو چندان برابر كني تا بتوني موفق بشي ، بايد برا اول شدن اول از همه از خودت اول بشي بعد تك تك بچه ها رو كنار بزني و بري اون بالا مالا ها ، برا همين دونستن اوضاع بقيه ، اينكه حسِ رقابت سالم تو شما باشه نه تنها بـد نيست بلكه جنبه مثبتي هم داره ولي متاسفانه بعضيا ديگه هويج مي زنن به هرچي "اسمِ رقابتِ" كه ديگه حالش نيست اين موجودات دوپا رو تشريح كنم .. ;):p
به نام خدایی که در همین نزدیکیهاست.

سلام. خواهش می کنم :)
توضیح خوب، به جا و مناسبی بود.
از این زاویه هم میشه نگاه کرد. من بیشتر تو جملم دنبال رسیدن به مفهوم رضایت درونی بودم :)

بهترین آرزوها
 

bh2ao

Well-Known Member
ارسال ها
1,549
لایک ها
2,014
امتیاز
113
#7
پاسخ : کنکور: مدیریت این ده ثانیه!

به نام خدایی که در همین نزدیکیهاست.

سلام. خواهش می کنم :)
توضیح خوب، به جا و مناسبی بود.
از این زاویه هم میشه نگاه کرد. من بیشتر تو جملم دنبال رسیدن به مفهوم رضایت درونی بودم :)


بهترین آرزوها


بهله.. عرضم به حضورتون كه.. :4:
آري ، منظور ما نيز هماني بود كه گفتيد.. :p;)
 

FaEzeh

New Member
ارسال ها
111
لایک ها
178
امتیاز
0
#8
پاسخ : کنکور: مدیریت این ده ثانیه!

واقعا مطلب عالی بود ...الان که کنکوری نیستم ولی سعی می کنم سال کنکور حتما این مواردو به خودم یاد آوری کنم ...جمله ی آخر واقعا جمله ی بی نظیری بود ....
ممنون از اینکه این مطلبو برای ما هم گذاشتین .....
 

Mahdi-B25

Well-Known Member
ارسال ها
236
لایک ها
257
امتیاز
63
#9
پاسخ : کنکور: مدیریت این ده ثانیه!

به نام خدایی که در همین نزدیکیهاست.

سلام.
امیدوارم که حالتون خوب باشه.
دو روزی بود که میخواستم یک مقاله در رابطه با نقطه شروع بنویسم اما ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست به دست هم می دادن که من این کار رو نکنم. :)

تا اینکه امروز دوستم در موسسه مشاوره به من مقاله ای داد که از خوندنش لذت بردم و تصمیم گرفتم مطلبش رو اینجا بنویسم. این نکات در ابتدا و شروع به دوستان گفته میشه که مطمئنا خوندنش دید ما نسبت به کنکور رو بهتر میکنه :)

درباره‌ی کنکور کم نشنیده‌ایم. مدیریت استرس. بهبود یادگیری. افزایش راندمان. اما واقعیت این است که موفقیت در کنکور نیازمند راهکارهای پیچیده نیست. پیچیده فکر کردن بیشتر از آنکه مفید باشد می‌تواند ما را گمراه کند. در این نوشته ده واقعیت درباره کنکور را می خوانیم.

واقعیت اول: زمان برگزاری کنکور بسیار محدود است. شما – حداقل – چهار سال وقت صرف میکنید و قرار است در چند ساعت، نتیجه بگیرید. اگر نسبت و تناسب ساده ای بگیرید، شبیه این است که شما یک شبانه روز کامل، مطالعه کنید و کسی از شما بخواهد که حاصل آن را در «ده ثانیه» بیان کنید.

واقعیت دوم: با توجه به محدود بودن زمان کنکور، «دانش» تنها عامل موفقیت نیست. بیشتر از دانش، آنچه مهم است، تسلط شما بر شرایط و اوضاع است. بسیاری از دانش آموزان هستند که بر «کتابها» تسلط دارند، اما بر «خود» تسلط ندارند. بخشی از این مشکل هم ناشی از خانواده و اطرافیان است که به شکلی برخورد میکنند که گویی قرار است از پل صراط عبور کنیم!

واقعیت سوم: خواب شما به اندازه بیداری شما مهم است. بر اساس تحقیقاتی که «کلی لمبرت» و همچنین «جان مدینا» در سالهای اخیر انجام داده اند، در زمان خواب و استراحت، مغز بیکار نمی نشیند. مطلبی را که شما در حالت خودآگاه، طی یک ساعت یک یا دوبار مرور میکنید، در زمان استراحت یا مراحل اولیه خواب، ده ها بار مرور شده و در مغز شما تثبیت میشود. زمان استراحت شما اگر از زمان درس خواندن شما مهم تر نباشد، کم اهمیت تر نیست. تحقیقاتی که ناسا منتشر کرده و جان مدینا، در کتاب قواعد مغز مطرح کرده، نشان میدهد که ۲۶ دقیقه خواب کوتاه، میتواند کارایی مغز را ۳۴% افزایش دهد.

واقعیت چهارم: کمک به دوستانتان، شما را عقب نمی اندازد. تب کنکور، رفتارهای شگفت انگیزی را باعث میشود. یک کتاب تست خوب پیدا می کنید و وقتی دوست شما به خانه آمد، آن کتاب را پنهان میکنید و کتاب دیگری را کنار دست خود قرار میدهید! برخی معلم ها هم به ما یاد داده اند که همه کنکور، همین یک تست کمتر یا بیشتر است. باید پذیرفت که مشکل شما در کنکور چهار یا پنج نفر دوستان شما نیستند. بلکه چهارهزار یا پنج هزار نفری هستند که از نظر دانش و توانمندی، در وضعیت مشابه شما قرار دارند و به سادگی ممکن است رقم های رتبه شما را از یک رقم، به دو یا سه یا چهار رقم تغییر دهند.
دانش آموزی به من میگفت: «ممکن است من دقیقاً آخرین رتبه قبولی رشته ام باشم و دقیقاً همین تستی که دوست من امشب در کتاب من می بیند و یاد میگیرد، باعث شود او بالاتر قرار بگیرد و من از لیست قبولی رشته مورد علاقه ام حذف شوم. کنکور همین شانسها و بدشانسی های لحظه ای کوچک است». گفتم اگر در این حد بدشانس هستی، به نظر من اصلاً کنکور نده. چون دانشگاه هم بروی ممکن است با هزار بلای زمینی و آسمانی، زنده از دانشگاه بیرون نیایی!
وقتی به دوستان خود کمک میکنید. با هم درس میخوانید. منابعی را که پیدا میکنید با هم به اشتراک میگذارید و بحث میکنید. میزان یادگیری شما و «اثربخشی مطالعه» شما، به میزان قابل ملاحظه ای و حتی تا چند برابر افزایش می یابد. این مسئله بسیار مهمتر از آن احتمال جزئی – و باورنکردنی – مربوط به حذف شدن از فهرست پذیرفته شدگان است.

واقعیت پنجم: اینکه کنکور فقط دو مرجع واقعی دارد و آن کتاب های درسی و سوالهای سالهای قبل است. هیچ چیز بهتر از سوالات سالهای قبل نمیتواند به شما در موفقیت در کنکور کمک کند. حتماً آنها را بخوانید. وقتی شما سوالات تستی را که «آقای ایکس» برای شما طراحی کرده است میخوانید، با مدل ذهنی طراحان کنکور آشنا نمی شوید بلکه با «برداشت ذهنی آقای ایکس از کنکور» آشنا میشوید و این یعنی یک مرحله دور شدن از فضای کنکور. بعضی دانش آموزان، طی ماه ها، تستهای کتابهای مختلف را می زنند و سوالات کنکور سالهای قبل را همچون گنجینه ای ارزشمند، برای هفته های آخر، ذخیره میکنند! شما تمام ذهن خود را بر اساس الگوی دیگران شکل میدهید و در روزهای آخر، شانس اینکه الگوی ذهنی شما با دیدن سوالات واقعی سالهای قبل تغییر کند خیلی کم است. از ابتدا تست های سالهای قبل را -البته به صورت تدریجی – بزنید. مغز شما، ناخودآگاه مانند مغز طراحان سوال کنکور، شکل خواهد گرفت و تربیت خواهد شد.

واقعیت ششم: اینکه طراحان کنکور از نظر هوشی شبیه شما هستند. نه کم هوش تر و نه تیزهوش تر. برخی دانش آموزان، زمانی که یک تست بسیار ساده را می بینند، در دل به ساده لوحی طراح میخندند. این در حالی است که ممکن است طراح نکته ای را در آن لحاظ کرده باشد. این را همه میدانیم. اما آنچه را کمتر توجه میکنیم این است که برخی کنکوریها فکر میکنند طراحان با بهره هوشی دویست، این سوالات را طراحی کرده اند. به نکاتی فکر میکنند که طراح، هرگز به مغزش خطور نمیکرده. آنقدر پیچیده فکر میکنند و همه چیز را به عنوان نکته انحرافی میبینند، که گزینه ی اشتباهی را انتخاب میکنند. طراحان مانند من و شما هستند. با همان بهره هوشی و البته تجربه بیشتر.

واقعیت هفتم: دانش آموز موفق در کنکور، مانند یک دانش آموز فکر نمیکند. وقتی درس میخوانید، مانند یک آدم درمانده وامانده نباشید و هر لحظه با خود نگویید که نمی دانم این طراحان لعنتی، از کجا سوال در خواهند آورد. خودتان را در موضع طراح سوالات کنکور ببینید. پیشنهاد من این است که تا قبل از کنکور، تنهایی یا به همراه دوستان خود، چهار یا پنج کنکور آزمایشی طراحی کنید! فکر کنید شما قرار است از دانش آموزان کنکور بگیرید. نکاتی را خواهید دید که هرگز ندیده اید. ضمن اینکه در روز کنکور، احساس نمیکنید کسانی بالاتر از شما در حال آزمودن شما هستند. آنها را همکارانی میبینید که یک نمونه آزمون (شبیه آزمون های شما) طراحی کرده اند. در این موضع، کمترین استرس را تحمل خواهید کرد.

واقعیت هشتم: تمرکز، به همان اندازه که اثربخش است، فرساینده نیز هست. تمام صد در صد وقت خود را برای کنکور نگذارید. احساس نکنید که هر ثانیه وقت شما، مهم است و قرار است سرنوشت شما را تغییر دهد. تمرکز بیش از حد، فرساینده است و کارایی مغز شما را کاهش میدهد. ورزش کنید. فیلمهای خوب ببینید. کتابهای نامربوط بخرید. شعر بخوانید. در اینترنت بچرخید. اما مواظب باشید که این کار بیش از ۱۵ تا ۲۰ درصد وقت شما را نگیرد. مطمئن باشید که اثربخشی ۸۰ درصد وقت باقیمانده، دو برابر خواهد شد.

واقعیت نهم: بر خلاف آنچه «کاسبان کنکور» به شما میگویند، کنکور «سرنوشت سازترین رویداد زندگی شما» نیست. در مسیر درس و دانشگاه، شما با افراد زیادی مواجه میشوید که «اضطراب» می فروشند و برای خود «اعتبار» میخرند. درآمد آنها از این است که شما را نگران کنند و متقاعدتان کنند که موفقیت در کنکور، محتاج نوعی «کیمیاگری» است که فقط در اختیار ایشان است. به شما میگویند که در این چند ساعت، سرنوشت زندگی شما تعیین میشود. این حرف، درست یا غلط، تنها تأثیری که دارد، افزایش اضطراب شما، کاهش تمرکز شما، افزایش احتمال در هم شکستن روحی در میانه جلسه کنکور و … است.پیشنهاد میکنیم از کسانی که ده سال از کنکورشان گذشته راجع به اهمیت این «لحظات سرنوشت ساز» بپرسید. به شما خواهند گفت که لحظات سرنوشت سازتری در زندگی شما وجود خواهد داشت. لحظاتی که هیچکس آنها را مهم حساب نمیکند. مثل زمانی که در مهمانی هستید و یکی از بستگان یا دوستان، وقتی توانمندی و علاقه شما را می بیند، به شما شغل خوب و جذاب پیشنهاد میکند. با کسی که در دهه چهارم یا پنجم زندگی است صحبت کنید. به شما خواهد گفت که سرنوشت سازترین لحظات زندگیش، لحظه های کوتاه و کم اهمیتی بوده که هرگز فکر نمیکرده سرنوشت زندگیش را عوض کند…

دهمین واقعیت این است که
وظیفه ما، تشخیص لحظات و رویدادهای سرنوشت ساز نیست. وظیفه ما، خوب درس خواندن، مطالعه کردن، آموختن و افزایش توانمندی هاست. به گونه ای که در مواجهه با فرصت ها و لحظات تعیین سرنوشت، دست خالی نباشیم. وظیفه ما کندن چاله است. باران، دیر یا زود خواهد آمد. این بارش باران شاید در روز کنکور باشد، شاید هم نباشد…

برایتان ده ها سال، زندگی موفق آرزو میکنیم…

بهترین آرزوها
سلام. با اجازتون این مطلب رو در وبلاگم(konkori94.blogfa) با ذکر منبع بازنشر کردم و البته یادداشتکی(!) هم بر حقیقت ها نوشتم...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Mohammadjj

Active Member
ارسال ها
205
لایک ها
119
امتیاز
43
#10
پاسخ : کنکور: مدیریت این ده ثانیه!

ممنون خوب وبد تصمیم گرفتم یه چند برای بخونم بره تو مخم!!!!

البته اینو بگم کتاب و سوال های کنکور با یک تحلیل خوب مگه با دوتای اولی جواب دادن سوالات گسسته یکم سخته. اما بقیشون قبول دارم. کتاب درسی عالیه البته بعضیاش .واقعا بعضیای دیگش فقط الکی پیچونده یا نگفته یا کم گفته یا گنگ گفته. اما چنتا درس رو من مطلقا روی کتاب میخونم. بعد میرم سراغ تست و نکات کتابای تست.
 
بالا