به نام خدا
کنکور یا المپیاد؟
همانطور که همه می دونیم این مسئله یکی از بزرگترین درگیریهای ذهنی، برای دانشآموزانی است که شک دارند که المپیادی باشند یا کنکوری؟!کنکور یا المپیاد؟
خوب سعی میکنم چند مبحث را مطرح کنم و نتیجهگیری را به خودِ شما واگذار کنم.
بهطورکلی این مسئله از تابستانِ بینِ سالِ اول و دومِ دبیرستان (البته دبیرستانِ سابق! ولی منظور، دو یا سه سالِ تحصیلی قبل از کنکور است.) شروع میشود و دانش آموزان، بینِ انتخابِ این دو راهِ اساسی در زندگیشان گاهی گیج میشوند.
در ابتدا نظرِ شخصیِ بنده در موردِ کنکور را میگویم:
کنکور امتحانی است که اصلاً علمِ دانشآموز در آن سنجیده نمیشود. درواقع شما یکی سری مطالب را طی سه یا چهار سال میخوانید و باید این مطالب را در سالِ آخر چندین بارِ دیگر بخوانید و میلیونها تست و نمونه سؤال از آنها را ببینید که اینها باعثِ افزایشِ علمِ شما نمیشوند، بلکه اینها باعثِ افزایشِ سرعتِ عملِ شما میشوند. (البته تسلط مهم است ولی قدمِ بعدی -سرعت عمل- دیگر عملاً به علمِ شما اضافه نمیکند.) سرِ جلسهِ کنکور شمارا از چندین جنبه میسنجند که شاید کارِ شایستهای نباشد ولی بالاخره برای اینکه یک معیارِ تفکیک برای دانش آموزان وجود داشته باشد مجبورند چنین راههایی را پیاده کنند وگرنه همه میخواهند شریفی شوند!
به نظرِ من مدتزمانِ موردنیاز برای مرورِ دروسِ خواندهشده و دروسِ سالِ آخر آنقدر زیاد نیست که یک دانشآموز از سالِ دوم (دبیرستان!) یا حتی اول بخواهد به کنکور توجهِ ویژهای داشته باشد و درواقع تمامِ زندگیاش را متوجهِ این آزمون کند و این خلافِ تبلیغاتِ بسیار بسیار زیادِ مؤسساتِ آموزشی است که از اولِ دبستان برای کنکورِ شما برنامه دارند و تا گرفتنِ مدرکِ دکترا هم شاید شمارا رها نکنند. درواقع وقتی این مؤسسات میخواهند از سال اول به کنکور بپردازید، آنها به پولِ شما بیشتر از موفقیتتان میاندیشند. البته بعضی از این مؤسسات در سالهای آخر واقعاً به دانش آموزان کمک میکنند و وجودشان واقعاً نیاز است.
حالا کمی از المپیاد بگویم:
المپیاد درواقع زمینهای است که در آن دانش آموزان میخواهند علمِ خود را افزایش دهند، ازاینجهت دوبارهکاری در آن از کنکور بهمراتب کمتر است. المپیاد زمینهای است که دانش آموزان در آن جراتِ مواجهه با مسائلِ سخت را پیدا میکنند. وقتیکه یک مسئلهی دو یا سهصفحهای را میبینی، ترس وجودت را فرامیگیرد! آن را یکبار میخوانی، شاید ایدهای نداشته باشی ولی اگر ایدهای به ذهنت بیاید، آن را بهپیش ببری و به جوابِ نهایی برسی آنگاه حسی در تو شکل میگیرد که آن را با هیچچیزی عوض نخواهی کرد، این همان لذتِ علم است که یک کنکوری شاید کمتر آن را تجربه کند.
خوب وقتی کسی این جرات رویارویی با مسائل را پیدا کرد، دیگر نباید کنکور برای او مشکلی بزرگ محسوب شود.
اجازه دهید چند تا آمارِ نهچندان دقیق بهتان بدهم:
من حدودِ بیست نفر از دوستان همکلاسیام یا دوستان سال بالایی را میشناسم که مرحله دومِ المپیاد را قبول نشدند ولی الآن در بهترین رشتههایِ دانشگاههایِ شریف، تهران، امیرکبیر و...(البته رشته ریاضی) در حال تحصیلاند. این یعنی با آن روحیهی مواجهه با سؤالات که در مدتی که المپیاد میخواندند کسب کردند و همچنین در مدتزمان مناسب برای مطالعهی کنکور (تابستانِ سالِ سوم به بعد، یعنی دقیقاً بعد از اعلامِ نتایجِ مرحله دو) توانستند نتیجهی عالی را بگیرند.
خلاصه،
اگر تصمیم گرفتید المپیادی شوید و به علم اهمیت دهید و لذت آن را بچشید اصلاً نگرانِ قبول نشدن در مرحله دوم نباشید. اگر قبول نشدید زمان لازم برای مطالعه کنکور رادارید.
موفق باشید
محمدجواد عسگری
تابستان 95
آخرین ویرایش توسط مدیر