یا علی (ع) مددی

Ebrahimi74

New Member
ارسال ها
265
لایک ها
1,190
امتیاز
0
#1
نازد به خودش خدا که حيدر دارد
درياي فضايلي مطهردارد
همتاي علي نخواهد آمد به جهان
صد بار اگر کعبه ترک بر دارد





ولادت حیدر کرار ، حضرت علی ابن ابی الطالب و روز پدر را
خدمت شما تبریک و تهنیت عرض می نمایم.


 

Ebrahimi74

New Member
ارسال ها
265
لایک ها
1,190
امتیاز
0
#2
پاسخ : یا علی (ع) مددی

سلام

بچه ها شما هم اگر شعر یا متنی کوتاه دارید لطفا بذارید.

ممنون

عیدتون هم مبارک
 
ارسال ها
690
لایک ها
2,054
امتیاز
0
#3
پاسخ : یا علی (ع) مددی

تا صورت پیوند جهان بود، على بود **** تا نقش زمین بود و زمان بود، على بود
شاهى كه ولى بود و وصى بود، على بود **** سلطان سخا و كرم و جود، على بود
هم آدم و هم شیث و هم ادریس و هم الیاس **** هم صالح پیغمبر و داوود، على بود
هم موسى و هم عیسى و هم خضر و هم ایوب **** هم یوسف و هم یونس و هم هود، على بود
مسجود ملائك كه شد آدم ز على شد **** آدم كه یكى قبله و مسجود، على بود
آن عارف سجاد كه خاك درش از قدر **** بر كنگره‎ى عرش بیفزود، على بود
هم اول و هم آخر و هم ظاهر و باطن **** هم عابد و هم معبد و معبود، على بود
آن لحمك لحمى بشنو تا كه بدانى **** آن یار كه او نفس نبى بود، على بود
موسى و عصا و یدبیضا و نبوت **** در مصر به فرعون كه بنمود، على بود
چندانكه در آفاق نظر كردم و دیدم **** از روى یقین در همه موجود، على بود
خاتم كه در انگشت سلیمان نبى بود **** آن نور خدایى كه بر او بود، على بود
آن شاه سرافراز كه اندر شب معراج **** با احمد مختار یكى بود، على بود
آن قلعه‎گشایى كه در قلعه خیبر **** بركند به یك حمله و بگشود، على بود
آن گرد سرافراز كه اندر ره اسلام **** تا كار نشد راست نیاسود، على بود
آن شیر دلاور كه براى طمع نفس **** بر خوان جهان پنجه نیالود، على بود
این كفر نباشد سخن كفر نه این است **** تا هست، على باشد و تا بود، على بود

جلال الدین محمد بلخى(مولوى)

 

iMosi

Well-Known Member
ارسال ها
159
لایک ها
584
امتیاز
93
#4
پاسخ : یا علی (ع) مددی

این سیزده رجب عجب محترم است
چون روز طلوع آفتاب كرم است

حاجی! به طواف كعبه آرام برو
چون سید اوصیا درون حرم است
***

حق روز ازل كل نِعم را به علی داد
بین حكما حُكمِ حَكَم را به علی داد

معنای یدالله همین است و جز این نیست
كاتب كه خدا بود قلم را به علی داد

می‌خواست به تصویر كشد قدرت خود را
در معركه شمشیر دو دم را به علی داد

عمّال شیاطین همه ماندند تهی‌دست
تا احمد محمود علم را به علی داد

یاران ولایت به خدا اهل بهشتند
الله كریم است، كرم را به علی داد

هر مملكتی تابع فرمان امیری است
ایران، دلِ افتاده به غم را به علی داد

از نسل علی یك علی آمد به خراسان
یعنی كه خدا كل عجم را به علی داد

كوچك‌تر از آن است عجم فخر فروشد
گو حیدری‌ام، یار دلم را به علی داد

سبقت بگرفت اُمّ علی ز اُمّ مسیحا
روزی كه خدا حق قدم را به علی داد

مملوك ببین مالك دین در شب میلاد
تنظیم سند كرد و حرم را به علی داد

بودی همه اشراف عرب طالب زهرا
طه گهر عهد قِدَم را به علی داد

بگذاشت كف فاطمه را بر كف حیدر
با فاطمه شش دنگ ارم را به علی داد

از یُمن همین وصلت فرخنده كلامی!
حق زینب آزاده‌شیم را به علی داد

منبع
 

Golnaz

New Member
ارسال ها
356
لایک ها
784
امتیاز
0
#5
پاسخ : یا علی (ع) مددی


ترانه ای از دکتر اصفهانی

علی را وصف در باور نیاید / زبان هرگز ز وصفش بر نیاید

علی با درد غربت آشنا بود / علی تنها ترین مرد خدا بود

علی در آستین دست خدا داشت / قدم در آستان کبریا داشت

علی سوز و گدازی جاودانست / علی راز و نیازی عاشقانست

دل دریایی اش دریای خون بود / ز خون باغ و بهارش لاله گون بود

نوای عشق از نای علی بود / اذان سرخ آوای علی بود

علی را قدر پیغمبر شناسد / که هر کس خویش را بهتر شناسدم

دل ز عشق تو دریا شد یا علی / جان ز شوق تو شیدا شد یا علی

ما به عهد تو پابندیم یا علی / تا به مهر تو پیوندیم یا علی

قبله ی عاشقان یا علی !

.
.
.
.
.
یا بزرگترین مرد عالم !:53:


 

s.a.kh

Active Member
ارسال ها
146
لایک ها
94
امتیاز
28
#6
پاسخ : یا علی (ع) مددی



سرچشمه ی عشق با علی آمده است
گل کرده بهشت تا علی آمده استشد کعبه حرمخانه میلاد علی(ع)کز کعبه صدای یا علی آمده است
 

Golnaz

New Member
ارسال ها
356
لایک ها
784
امتیاز
0
#7
پاسخ : یا علی (ع) مددی

با تشکر از دوست عزیز ebrahimi74 به خاطر این پست ...
مناجات استاد شهریار :
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ماسوا فکندی همه سایه ی هما را

دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من به خدا قسم خدا را

به خدا که در دو عالم اثر از فنا نباشد
چو علی گرفته باشد سر چشمه ی بقا را

مگر ای سحاب رحمت تو بباری ار نه دوزخ
به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را

برو ای گدای مسکین در خانه ی علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من
چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا

بجز از علی که آرد پسری ابو العجائب
که علم کند به عالم شهدای کربلا را

چو بدوست عهد بندد ز میان پاک بازان
چو علی که می تواند که به سر برد وفا را

نه خدا توانمش گفت نه بشر توانمش خواند
متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را

بدو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت
که ز کوی او غباری بمن آر توتیا را

امید آن که شاید برسد به خاک پایت
چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را

چو تویی قضایگردان بدعای مستمندان
که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را

چه زنم چو نای هردم ز نوای شوق او دم
که لسان غیب خوشتر بنوازد ای نوا را

« همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنایی بنوازد آشنا را »

ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب
غم دل بدوست گفتن چه خوش است شهریارا !
.
.
.
.
.
یا بزرگترین مرد عالمین !:53:​
 
بالا