به یادت داغ بر دل می نشانم زدیده خون به دامن می فشانم
چو نی گر نالم از سوز جدایی نیستان را به آتش می کشانم
چو نی گر نالم از سوز جدایی نیستان را به آتش می کشانم
شب شام غریبان علی و انفجار تمام مظلومیت عالم...
غم بی کسی ، چاه بی آه، کوچه بی تو، هجوم غربت ، آه،آه ، آه ...
پهلوی فاطمه (س) شکسته بود {وای} تا فرق تو بشکند، تا جگر حسنت تکه تکه شود، تا سر حسینت بر نیزه رود.تو باید بشکنی که اگر نشکنی کار نا تمام می ماند، فرق تو که بشکند نور فوران می کند.
باید یک دنیا فدا شود برای یک دنیا.
تو باید سحر دامان از دست در می کشیدی، ناکس خواب آلوده ی مست را با شمشیر زهرآلودش می دیدی و بیدار می کردیش، به سجده می رفتی و آنگاه که ضربت بر فرق مبارک نشستت فریاد می آوردی : «فُزتُ و َ رَبِّ الکعبه» که تا ابد عرق شرم از پیشانی تاریخ روان باشد.
امشب اینجا ، زمین بی تو، هر چه روشنی است می بلعد.
به قلم نمی رود اوج تنهایی بشر ، باشد برای بازآمدن منتقم!!!