پاسخ : ← تاپیک بچّه های کنکوری انسانی 1394 →
سلام صبا جون...
نمی دونم به چه علتی بهتون گفتن تابستون رو بذارین رو عمومی ها....در واقع عمومی ها فرارن و باید به تدریج روشون کار بشه....نظر شخصی من اینه که بهتره در تابستون روی تخصصیا وقت بیشتری گذاشته بشه تا عمومی....در ضمن اگه تابستون روی یه درسی خوب کار کردین به هیچ وجه به این بهونه کنارش نذارین
من هم چنان نظرم اینه که زیاد به خودتون فشار نیارین....البته اگه 7 ساعت مطالعه براتون سخت نیس که چه بهتر،ولی اگه دیدین اذیت میشین فشار رو از رو خودتون کم کنین...نتیجه ای که من توی این یه سال قویا بهش رسیدم اینه که تو کنکور کمیت خوندن چندان مهم نیس،بلکه کیفیتش مهمه...بعدشم از اول مهر که مدارس شروع میشه به تدریج انگیزه ی شما هم زیاد میشه و خود به خود ساعت مطالعه تون میره بالا
اینکه رو عمومیا وقت بذاریم رو یکی از بچه های درس خون کنکور 93 امسال بهمون میگه...
هفت ساعت رو هم یه مشاور بهم گفت برای اینکه من ساعت مطالعه ام فوق العاده کمه و همیشه
تو این سه سال در طول مدرسه ها و مستمر ها فوقش 2 ساعت درس میخوندم و روزای تعطیل 4 یا 5 ساعت.
و درعوض برای امتحان های ترم تخته گاز میرفتم و چون تعطیل هم بودیم حتی تا 10 ساعت هم میشد
(چون در طول ترم کم خونده بودم و میدونستم هیچی بلد نیستم مجبور بودم تخته گازی برم)،
ولی
خب اونا امتحان ترم بود و همش یک ماه طول میکشیدند و من همش انگیزه میگرفتم که فقط یه ماهه و...
حتی تو این دو سه هفته که برامون کلاس گذاشتند ساعت مطالعه ام خیلی پایین بوده و
همش برخورد داشتیم با عوامل!)
نکته ای که این وسط میمونه اینه که به علت علاقه ی فراوان به المپ ادبی،درس رو تقریبا درش رو بسته بودم
به شدت روزانه درس ببخشید المپ میخوندم
و اصلا خسته نمیشدم یعنی میتونم بگم حدود 6 یا 7 ماه بشدت برای المپ ادبی خوندم و خوندم و بااینکه فاصله نهاییا با المپ کم بود بعد از المپ یک هفته استراحت مطلق کردم و تخته گاز رفتم سراغ نهاییا...البته خدا خیلی بهم رحم کرد...
ساعت دوی بعدازظهر 12 اردیبهشت که سر المپ بودم و همینجور که ساعت میگذشت فهمیدم که چه اشتباهاتی
توی این مدتی که برای المپ میخوندم داشتم و یکی از مسائل اینکه درسته که خیلی میخوندم ولی اصولی نمیخوندم و...
که دیگه دیر شده بود و بشدت سرجلسه بخاطرشون ضربه خوردم و المپ رد شدم...
درواقع با کمک باری تعالی با رد شدن توی المپ چشمم به
روی خیلی چیزا(واقعا خیلی از مسائل و مشکلات و روش بچه های دیگه و ...)
روشن شد که بفهمم اگه همینجوری سرمو بندازم
پایین مثه روال عادیم بخوام کنکور بخونم باید دور خیلی چیزا رو خط بکشم...
سارا جون یه چیزی الان شما هم نظرت اینه که اختصاصیا رو وقت باید گذاشت!!
ولی ببین اختصاصیای ما چیه؟تاریخ و جغرافی و تاریخ ادبیات و اقتصاد و روانو....خب اینا رو هرچقدرم وقت بذاری
بازم(البته باید وقت گذشت منظورم این نیست که فراموششون کنیم)...
بنظرم اصل کار با درسایه پایه مثه
ریاضی و
عربی و
زبان و
فلسفه و منطق و
دینی و
ادبیات هست ولی
اختصاصیا هم در کنارش...
سارا همش میگن اگه این عمومیا رو بخونید و فلان و فلان در طول سال برای دوره و درسای پیش خوندن
راحت ترین و این حرفا....نظرت؟