سلام.
ولی به نظر من که شایدم غلط باشه اگر از آقای مورتیمر یا اون یکی بپرسین که منظورتون واقعا ترتب زمانی بوده احتمالا میگن خیر ... . به دو دلیل:
1) شاید بعضی ها شهود اشتباهی نسبت به پیوند بین مولکولی داشته باشن. شما رو نمیگما. این که فکر میکنن اتم های مواد مثل یه سری آدمن که دستاشونو دادن به هم و وقتی دو تا ماده رو با هم قاطی میکنیم این دو دسته دستاشونو ول میکنن از هم و با هم قاطی میشن و یه جور دیگه دستاشونو میدن به هم ... ! جنس این نیروها الکتروستاتیکیه و وقتی دو تا مولکول با هم پیوند دارن سر جاشون جلو و عقب میشن و حرکت میکنن و ... ولی به طور متوسط یه فاصله ثابتی نسبت به هم دارن و میگیم مقیدن. وقتی پیوند شکسته میشه و با هم ترکیب میشوند اون دو ماده، این تقید بین این دو آروم آروم کم میشه و فاصله ی متوسط بیشتر میشه و در عین حال تقید با یه مولکول از ماده ی دیگر افزایش پیدا میکند و این فرآیند پیوسته است.
2) یه جورایی رابطه علت و معلولیه و وجود و عدمه و شاید به اون معنی اختلاف زمانی مطرح نباشه؛ مثلا کی تاریکی داریم؟ وقتی که نور نباشه. وقتی دو تا ماده رو توی یه ظرف میریزیم چقدر طول میکشه که با هم ترکیب شن و مولکول هاش از هم جدا شن و به ماده ی دیگر بپیوندند؟ خب جداشدن اینا از هم به معنی چسبیدن هر کدومشون به یه مولکول دیگست چون عملا فاصله ای ندارن از هم و همون توضیحاتی که در بند 1 دادم.
همچنین تا جایی که من فهمیدم اساتید شیمیایی مثلا برای حساب کردن آنتالپی مثل این فرآیند میگن که تابع مسیر نیست. خب مسیر رو خودمون انتخاب میکنیم و تغییر آنتالپی رو توی هر مرحله یادداشت کرده و با هم جمع میکنیم:
۱ جدا شدن ذرات حلال از هم
۲ جدا شدن ذرات حل شونده از هم
۳ قرار گرفتن ذرات در میان هم
ولی لزومی نداره ماده هم این مراحل رو به این صورت طی کرده باشه و ترتب زمانی به اون معنی وجود داشته باشه.
حالا یه ذره به نظرم داره بحث فلسفی میشه و داره از فیزیک و شیمی شاید خارج میشه ... .
در ضمن تا اونجایی که متوجه شدم با تقریب خوبی شما در بین علائم نگارشی فقط از علامت تعجب استفاده میکنین و به نقطه اعتقاد ندارین و به جاش بعضا از علامت مذکور بهره میگیرین یا چیزی نمیزارین ... .