zahra
عضویت
لایک ها
609

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • نه برو به کارت برس.! عصر اومدی ارشم خبر می کنم دلش خعیلی تنگ شده! اوکی اینجا دیگه نمیام پس منم الان که نه ولی عصر کار دارم بیای:4:
    عجب! :|||||
    :24:
    خیلی بدی دیگه اه! من دوس ندارم اینکارو خب! :|
    مجبور می کنی ادمو به زور ;)
    اوکی ببین من عاشقتم :4:
    فقط امیدورام بشه جبران کنم ی روز :)
    فقط اینکه پس میلتو دارم ولی فک کن ی درصد برم توش!
    لطفو در حقمون تموم کن خودت بفرستشون برام..! :4:
    زهرا جدی میگی؟؟؟
    ببین من می دونم اونو خیلی دوس داشتی اخه :|
    ارش راس میگف محاله بگی نه :(
    رودرواسی نیست؟
    اممممممم خب بذا ببینم چجوری بگم! ;)
    خب ببین عاقا منو ارش و یکی دیگه از بچه ها ی پروژه ورداشتیم تو زمینه مکانیک سیالات بعد این میشه نمره ی این ترممون اعملا کل واحدمون کل کاریه که باید انجام میدادیم
    بعد ببین دیدی که اوضا چجوری بوده
    ما ی کار دس پا شکسته کردیم نصفه و نیمس مسلما نمره پاس نمیگیریم
    زهرا الان میگی تو چقد پرویی
    اینی که میخوام روش حساب نکردم ارشم می دونه ولی گف نگم
    میشه اون مقاله ای که واسه دانشگاه تهران نوشته بودی میخواستی بعدش بدی خوارزمی همون مکانیک سیالاته طبعا
    اونو بدی من پاز ی قسمتاییش واسه تکمیل کارمون استفاده کنم؟؟
    ببین اگه نخوای بدی مهم نیست... می دونم اون کار خیلی توپه می دونم خودتم خیلی دوسش داری اصلا انتظار ندارم واسه 3تا داشنجوی تنبل از خود گذشتگی کنی:4:
    زهرا من واقعا روم نمیشه ی چیزی ازت می خوام ولی جدا روم نمیشه...
    میترسم ناراحت شی بعد تو تعارف و رودرواسی قبول کنی!
    قرار بود نگیم بهت دیگه! ;)
    چقد غلط مینویسی خوبه فارسیه من خرابه:4:
    نگو... زهرا درد کشید واقعا
    از اون رو تالا من نیم ساعتم پشت هم نمیشینم رو صندلی:4:
    اوهوم باشه میگم همین الان میگم بش
    گفتم دارم باهات حرف میزنم کلی سلام رسوند گفت حال داشتی حالشو بپرسی :)))))
    زهرا فقط ی وخ حرفیدی باش نگی بهش جراحی نباید میکردی
    حالش داغون میشه بذا فک کنه داروعه مکمله :)))
    شوخی داری می کنی زهرا؟؟؟؟؟
    اینارو نگفتی
    من چرا یادم نیس :-؟؟؟
    ارش بفهمه سکته می کنه
    خرجش که3-4 میلیون شد به درک درد! تو نمی دونی روزی که رفتم دیدنش از درد داد میزد :(
    اصن اینو نگو بهش واقعا دیوونه میشه جای زخمه ام خوب نمیشه یعنی اوجایی که باز کردن بسته نمیشه
    نمازتم خوندی؟؟ من باقالیم دیگه؟؟:4:
    البته خوب کردی اول وقت خوندیاااااا :)
    شوخی می کنم ;)
    یعنی چی چرا جراحی کرد؟ باید تودش تخلیه میشد دیگه
    نمی فهمم حرفتو بچه ینی چی؟؟؟:confused:
    چون نبودی عزیز من وقتی دیدم خودت دوس نداری منم نمیخواستم مزاحم شم که تو رودرواسی بمونی
    بعدم مگه مریضم بیام مشکلاتمو به یکی دیگه که خودش درگیره موقعیتش حساسه بگم بهمش بریزم؟؟ :(
    الانم گفتم چون دیگه تموم شده همش حل شده...
    محمدامین حالش خوبه یعنی خونس از چند روز دیگه خودش میره سر کراش
    مامانینا بهتره حالشون
    ارشم که جراحی کرد تموم شد
    غریبه چیه؟؟ :)
    تو غریبه ای؟؟؟
    بعدم چیز قایم کردنی ای نبود که:3:
    نمیخواستم بگم چون بیشترش ناراحت کننده بوده
    به مهتاب گفته بودم نگه خودت درگیری ناراحتت نکنه... مث که اونم گوش داده ;)
    این اوضاعه ما بود دیگه
    پدرم دراومد جدن یعنی دیگه حال خودمم نداشتم(ندارم :( )
    ارشم بگم میمونی چی شد اصن
    اون مریضی بود ی بار تو جی پی گفتی راجبش که تو مردا شایع بودو این چیزا
    باورت نمیشه ارش دقیقا اونجوری شد زهرا
    بهش میگفتم چوب خنده های اون روزشو خورد :4:
    ولی خیلی داغون بود ببین دکتر گفته بود چجوری تشخیص دادی چون اول مریضیش فهمید فقط شانس اورد تو گفته بودی فقط خیلی بزرگتر میشد کیسته
    جراحی کرد جراحیش وحشتناک تر بود تقریبا ی ماه دانشگاه نتونست بیاد از درد نمی تونست بشینه بعدشم زخمه بسته نمیشه انگار هنوزم داره پانسمان می کنه و درد داره
    ولی از اون روز تو دانشگاه که همه فهمسدن هممون داریم رعایت می کنیم خیلی بد بود اون روز که گفتی هیچکی عمق فاجعه رو نفهمیده بود :|||
  • بارگذاری
  • بارگذاری
  • بارگذاری
بالا