gh.faezeh

New Member
ارسال ها
32
لایک ها
17
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

پدرم می گفت :
محبتت را به برگ ها سنجاق مزن
که باد با خود می برد
محبتت را به اب جویی بریز
که با ریشه ها عجین شود ...


مادرم می گفت :
پروانه محبتت را
به تار عنکبوتی بینداز که سیر نباشد
محبتت را به خانه ی دلی بنشان
که خیال بیرون شدن ندارد


و یاد معلم به خیر ...
هر وقت به اخر خط
می رسیدیم می گفت :
نقطه سر خط ...
مهربان تر از خودت با دیگران باش ...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

mmahdit

New Member
ارسال ها
99
لایک ها
174
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

الان این دلنوشته س؟ :|
من تندیس خرچنگ ادبی رو ب تو تقدیم میکنم. تو باید المپیاد ادبی رو هم شرکت میکردی :|
جناب آقای شریفی بابت این لحنتان متاسفم
اگر اثری را صرفا به دلایل فنی می کوبید و مسخره می کنید خالق آن را هم خرد می کنید. حتی نوشته ای که به زعم شما ضعیف ترین نوشته است.
گذشته از این که شاید شمع استعدادش را نیز کور و خاموش کنید.

بنده هم به نثر شما در ترجمه هایتان نقدهایی دارم.

احترام به دیگران و تواضع ورزیدن، لطف نیست بلکه وظیفه همه ماست.
 

biochrist

New Member
ارسال ها
112
لایک ها
80
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما

چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما


ما مریدان روی سوی قبله چون آریم چون

روی سوی خانه خمار دارد پیر ما


در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم

کاین چنین رفته‌ست در عهد ازل تقدیر ما


عقل اگر داند که دل دربند زلفش چون خوش است

عاقلان دیوانه گردند از پی زنجیر ما


روی خوبت آیتی از لطف بر ما کشف کرد

زان زمان جز لطف و خوبی نیست در تفسیر ما


با دل سنگینت آیا هیچ درگیرد شبی

آه آتشناک و سوز سینه شبگیر ما


تیر آه ما ز گردون بگذرد حافظ خموش

رحم کن بر جان خود پرهیز کن از تیر ما
"حافظ"
 
ارسال ها
134
لایک ها
141
امتیاز
43
پاسخ : دلنوشته ها

جناب آقای شریفی بابت این لحنتان متاسفم
اگر اثری را صرفا به دلایل فنی می کوبید و مسخره می کنید خالق آن را هم خرد می کنید. حتی نوشته ای که به زعم شما ضعیف ترین نوشته است.
گذشته از این که شاید شمع استعدادش را نیز کور و خاموش کنید.

بنده هم به نثر شما در ترجمه هایتان نقدهایی دارم.

احترام به دیگران و تواضع ورزیدن، لطف نیست بلکه وظیفه همه ماست.
سلام علیکم خدمت شما

من قصد دخالت ندارم ولی نوشته شما هم قابل نقد است به دلایل زیر ::

این رو تمام بچه های ریاضی سایت اکثرا می دانند که استاد شریفی پست هایشان و صحبت هایشان بیشتر جنبه طنز دارند نه کوبیدن و مسخره کردن


هرکس این پست را ببینید خیلی واضح است است که توهینی در ان نمی بیند

به حدیث زیر توجه فرمایید ::

قال رسول الله ( صلى الله عليه وآله : نية المؤمن خير من عمله

پیامبر اکرم ص می فرمایند :نیت مومن بهتر از عملش هست


حالا اینکه شما از کجا فهمیدید قصد توهین و مسخره داشته اند والله اعلم !!!

دقت کنید ناظم پست های اسپم رو حذف کرده است چه بسا ان پست از ناظم ریاضی سایت بوده است ولی حذف شده است اگر ایشون صلاح می دیدند که فلان است و بهمان پست ایشون رو حذف می کردند ولی می بینیم چنین نیست تصوير زیر را توجه بفرمایید ::
[h=2]
[/h]


با تشکر

 

mmahdit

New Member
ارسال ها
99
لایک ها
174
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها


سلام علیکم خدمت شما

من قصد دخالت ندارم ولی نوشته شما هم قابل نقد است به دلایل زیر ::

این رو تمام بچه های ریاضی سایت اکثرا می دانند که استاد شریفی پست هایشان و صحبت هایشان بیشتر جنبه طنز دارند نه کوبیدن و مسخره کردن


هرکس این پست را ببینید خیلی واضح است است که توهینی در ان نمی بیند

به حدیث زیر توجه فرمایید ::

قال رسول الله ( صلى الله عليه وآله : نية المؤمن خير من عمله

پیامبر اکرم ص می فرمایند :نیت مومن بهتر از عملش هست


حالا اینکه شما از کجا فهمیدید قصد توهین و مسخره داشته اند والله اعلم !!!

دقت کنید ناظم پست های اسپم رو حذف کرده است چه بسا ان پست از ناظم ریاضی سایت بوده است ولی حذف شده است اگر ایشون صلاح می دیدند که فلان است و بهمان پست ایشون رو حذف می کردند ولی می بینیم چنین نیست تصوير زیر را توجه بفرمایید ::


با تشکر


از شما بابت تذکری که دادید سپاسگذارم
خود آقای شریفی بنده را متوجه اشتباهم کردند.

از اینجا از ایشان عذرخواهی می کنم.
 

افرا.ف

Well-Known Member
ارسال ها
470
لایک ها
580
امتیاز
93
پاسخ : دلنوشته ها

امشب باید خوابید .
خوابی عمیق .

و رفت تا انتهای خورشید فردا ، میان خرده کاغذهای شعر ، قایم شد ، یواشکی ان طرف و ان طرف دوید و برهنه ، تمام خاطرات را له کرد .
امشب باید زود خوابید .
باید وقتی هم را ببینیم ، زیر لبی حرف نزنیم . باید ترجیح بدهیم که با نگاه هایمان بازی کنیم .
امشب باید هم را دوست بداریم . پشت پنجره ی خانه ، یواشکی البالو هارا بچینیم ، بخوریم ، بخندیم امشب باید راهی صد ساله را ، با یک شعر برویم. باید فال گرفت و ناخود اگاه خندید . قهوه نوشید و فیلم دید . باید بی تابی را ساعت 9 شب بیرون بگذاریم.
چه خسته ایم ما .
امشب دلمان هم طاقت صحبت ندارد . تنها کمی ارامش باید نوش جان کند تا سرش را راحت روی تخت بگذارد . فردا شاید برایش بهتر باشد ، بی درد تر باشد !
امشب با من حرف نزدی . صدایت توی گوشم پیچید . خودت نبودی . سایه ات با ذهنم بازی میکرد . حتی در تنهایی ، تنها نبودم. باید چاره ای ساخت ، راهی رفت ، دوید و فریاد زد !
امشب دیگر تا ابد خسته نیستم .
فکری هم نمیکنم .
نه به تو . نه به مهتاب ، نه به ستاره های خالی .
امشب تولد مرگبارم مبارک است .
مبارک است !
 

saideh

New Member
ارسال ها
260
لایک ها
156
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

ما معمولی ها شاید آرزوی کسی نباشیم ولی آویزون کسی هم نیسیم.:121::121::98::98::205::66:

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

ما معمولی ها شاید آرزوی کسی نباشیم ولی آویزون کسی هم نیسیم.:121::121::98::98::205::66:

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

سلام.بله درسته بسته به نیت شما هست ولی به طرز گفتن توجه کنیم بد نیس.:33::33::33::33:گاهی با یک حرف میتوان دلی را بدست اورد و گاهی با یه حرف میتوان دلی را شکست و از دنیا ناامید کرد.:217::217::217:eek:k

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

اگه مث خون توی رگهام بودی هر روز روزی 1000بار رگم رو برای دیدنت میزدم.:98::98::98::98:
 

~PanteA ~

New Member
ارسال ها
137
لایک ها
147
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

کاش میشد با مسئولان باشگاه دانش پژوهان مستقیما حرف زد
کاش میشد یه چیزایی بپرسیم
مثلا چی میشه اگه زودتر تصحیح کنید
مثلا چی میشه اگه زودتر نتایج رو بزارین
مثلا چی میشه اگه نتایج زودتر بیاد روی سایت
مثلا چی میشه اگه ما زودتر بفهمیم قبول شدیم یا نه
مثلا چی میشه اگه سریعتر اعلام نتایج کنید ما از بلاتکلیفی دربیایم
مثلا چرا تصحیح اینا از کنکور بیشتر طول میکشه
مثلا چرا از 24 تا 28 اسفند ما باید رو هوا باشیم
مثلا چرا باید از 24 تا 28 اسفند خواب و خوراک نداشته باشیم


مثلا چی میشه... ؟


مثلا چرا...؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

biochrist

New Member
ارسال ها
112
لایک ها
80
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

[TABLE]
[TR]
[TD="class: b"]واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند[/TD]
[TD][/TD]
[TD="class: b"]چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="class: b"]مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس[/TD]
[TD][/TD]
[TD="class: b"]توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می‌کنند[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="class: b"]گوییا باور نمی‌دارند روز داوری[/TD]
[TD][/TD]
[TD="class: b"]کاین همه قلب و دغل در کار داور می‌کنند[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="class: b"]یا رب این نودولتان را بر خر خودشان نشان[/TD]
[TD][/TD]
[TD="class: b"]کاین همه ناز از غلام ترک و استر می‌کنند[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="class: b"]ای گدای خانقه برجه که در دیر مغان[/TD]
[TD][/TD]
[TD="class: b"]می‌دهند آبی که دل‌ها را توانگر می‌کنند[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="class: b"]حسن بی‌پایان او چندان که عاشق می‌کشد[/TD]
[TD][/TD]
[TD="class: b"]زمره دیگر به عشق از غیب سر بر می‌کنند[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="class: b"]بر در میخانه عشق ای ملک تسبیح گوی[/TD]
[TD][/TD]
[TD="class: b"]کاندر آن جا طینت آدم مخمر می‌کنند[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="class: b"]صبحدم از عرش می‌آمد خروشی عقل گفت[/TD]
[TD][/TD]
[TD="class: b"]قدسیان گویی که شعر حافظ از بر می‌کنند[/TD]
[/TR]
[/TABLE]
 

حمید آنالیز

Well-Known Member
ارسال ها
1,351
لایک ها
1,322
امتیاز
113
پاسخ : دلنوشته ها

خدایا با این که باشگاه خودشو یه چنروزی بیخیال نتایج کرده بود و انگار یکی از مسئولان یه کاری کرده بود که نمیخواستن بگن ولی خوب بالاخره نتایجو دادن و کسایی قبول شدند وکسایی مردود ولی اینجا هیچ کس فرقی نکرده یعنی همه مثل قبلن و ارزش بیشتر و کمتری ندارند و همه با هم مساوی و مهم اون تلاشی بود که خودم همکلاسی هام دوستان آیریسکی ها و هر المپیادی دیگری کرده و نتیجه هم فقط یه جواب آزمونی بود که داده بودی از اون درسی که عاشقش بودی !
همینو بس والسلام!
 

biochrist

New Member
ارسال ها
112
لایک ها
80
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

گفتا که می بوسم تو را ، گفتم تمنا می کنم
گفتا اگر بیند کسی ، گفتم که حاشا می کنم
گفتا ز بخت بد اگر ، ناگه رقیب آید ز در
گفتم که با افسونگری ، او را ز سر وا می کنم

گفتا که تلخی های می گر نا گوار افتد مرا
گفتم که با نوش لبم ، آنرا گوارا می کنم

گفتا چه می بینی بگو ، در چشم چون آیینه ام
گفتم که من خود را در آن عریان تماشا می کنم

گفتا که از بی طاقتی دل قصد یغما می کند
گفتم که با یغما گران باری مدارا می کنم

گفتا که پیوند تو را با نقد هستی می خرم
گفتم که ارزانتر از این من با تو سودا می کنم

گفتا اگر از کوی خود روزی تو را گفتم برو
گفتم که صد سال دگر امروز و فردا می کنم
سیمین بهبهانی
 

bakhshande.s

New Member
ارسال ها
146
لایک ها
82
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

خدایا
هیچ نمیگویم که خود دانای هر چیزی
پس ان کن که در خفا خفت
و در ظاهر عزت را نیاورد

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

به ما گفتند روزی می اید که در های ز جنس شک برروی گوهر نا پخته احساس بسته شود
روزی می اید که اگر در دل یک حادثه فریاد زدی
پژواک همدردی ساطح شود
به ما گفتند بمیر اگر یاری برایت تب کرد
سال هاست که می گویند
ان کن که دیدگان مهتاب پسندد
نه ان باش که گوهر افتاب رقم زد
روزگاریست به گفتند ها خو کرده ایم
بماند انچه زعمر نماند .... بماند
هر چند هنوز هم می دانم
راز زیبایی عالم به همین گفتند های نا گفته است
 
ارسال ها
288
لایک ها
154
امتیاز
43
پاسخ : دلنوشته ها

می دانید سرمایه و عزت انسانی چیست؟ شاید بگویید کمک به نیازمندان عبادت در دل شب و خیلی از این کار های خوب اما به نظر من خداوند این را بیشتر دوست دارد که انسان در هنگام شکست ( حتی شکست های وحشتناک بزرگ) در ( خدایی ناکرده بیماری ها ) و در همه ی اتفاقات ناگواری که در زندگی می افتد بگوید : خدایا هزار مرتبه شکرت و من می دانم که اگر خدا اینطور خواسته بهترین اتفاق ممکن بوده و همین قدر که بدانم خدا از من غافل نیست برای من کافیست . اولاش که قبول نشده بودم فکر می کردم دنیا تموم شده ولی دو سه روز که روش فکر کردم فهمیدم که نه تنها اتفاق بدی نیفتاده بلکه فهمیدم تو این مسیر چه اتفاقاتی افتاده که شاید با قبولیم نمی افتاد. و از اونجا بود که فهمیدم خداوند بهترین ها را برای انسان پیش می آورد. من به همه توصیه می کنم هر جا به بن بست خوردند هر جا ناامید شدند فقط چند روز فکر کنند که واقعا چه اتفاقی افتاده و من مطمین هستند که به مصلحت این اتفاق برای خودشان پی خواهند برد.
حال بیایید با هم از ته دل این جمله را بگوییم : خداوندا به امید تو - من به تو توکل کردم. والسلام
 

Sadegh.Mo

New Member
ارسال ها
44
لایک ها
40
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

با تو کل کل و برد و باخت واسه ما باخته
 

biochrist

New Member
ارسال ها
112
لایک ها
80
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

يا رب مرا ياري بده ، تا سخت آزارش کنم

هجرش دهم ، زجرش دهم ، خوارش کنم ، زارش کنم

از بوسه هاي آتشين ، وز خنده هاي دلنشين

صد شعله در جانش زنم ، صد فتنه در کارش کنم

در پيش چشمش ساغري ، گيرم ز دست دلبري

از رشک آزارش دهم ، وز غصه بيمارش کنم
بندي به پايش افکنم ، گويم خداوندش منم

چون بنده در سوداي زر ، کالاي بازارش کنم

گويد ميفزا قهر خود ، گويم بخواهم مهر خود


گويد که کمتر کن جفا ، گويم که بسيارش کنم

هر شامگه در خانه اي ، چابکتر از پروانه اي

رقصم بر بيگانه اي ، وز خويش بيزارش کنم

چون بينم آن شيداي من ، فارغ شد از احوال من

منزل کنم در کوي او ، باشد که ديدارش کنم
 

_Mobin_

New Member
ارسال ها
279
لایک ها
257
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

دوستان لطفا به پست اول تاپیک توجه کنید!
تأکید شده که نوشته ها از خودتون باشه...
 

saideh

New Member
ارسال ها
260
لایک ها
156
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

با خودم عهد بستم برای بار دیگر که تو را دیدیم بهت بگویم از تو دلگیرم ولی تو را دیدم ولی بازم بهت گفتم بی تو میمیرم

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

واسه بعضیا نباید دلسوزی کنی چون بموقعش بد میسوزننت!!!:84::84::84::84:

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

عاشق این دیالوگم:باب اسفنجی:معمولا وتی من نیسم تو چیکار میکنی؟؟پاتریک:وایمیسم ا تو برگردی!!!:4::4::4::4::4::4:

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

اگر کسی تو را انگونه که میخواهی دوس ندارد به این معنا نیس که تو را با تمام وجود دوس ندارد....:95::95::4::95:

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

ممنون که یاداوری کردی!!!:47::47::47:
 
بالا