مجموعه رمان های هری پاتر!

kaark

New Member
ارسال ها
186
لایک ها
252
امتیاز
0
#1
سلام دوستان عزیز

نمیدونم که تا حالا این اسم رو شنیدین یا نه "هری پاتر (Harry Potter)" اما تمام بچه های انگلستان از جمله لندن و "وایت (Wight)" و ایالات متحده تماما (کل یوم! ) این اسم رو می شناسند!

گفتم برای این که شما ها هم این اسم رو بشناسید این پست رو بزارم!! (PDF کتاب ها)

"هری پاتر محبوب ترین کودک هفته"

این روز ها هری پاتر بدل به مهمترین و جنجالی ترین کاراکتر دنیا ی کتاب و حتی دنیا ی هنر شده چرا که جلد چهارم این سری "هری پاتر و جام آتش" با فروش بی سابقه ی خود رکورد های جدیدی را خلق کرده و از سوی دیگر سرانجام ترکیب نهایی هنر پیشگان فیلمی بر اساس جلد سوم این سری کتاب مشخص شد.فروش کتاب در کتاب فروشی های سراسر ایالات متحده از ساعت 12 نیمه شب یکشنبه آغاز شد و با توجه به چاپ 3.8 میلیون نسخه و توزیع آن، برخی از کتاب فروشی ها با کمبود کتاب رو به رو شده اند و انتشارات Sholastic ناشر آن اعلام نمودکه در چند ماه آینده حدود 2 میلیون نسخه دیگر از این کتاب 25.95 دلاری را روانه ی بازار کند. در همین حال کتاب فروشی بارنزو نوبل بافروش 502 هزار نسخه از این کتاب در طول یک روز رکورد جدیدی را در تاریخ کتاب بر جای گذاشت که فروش حدود صد هزار نسخه از آن از طریق سفارش اینترنتی صورت گرفت ...
روزنامه بهار/ 23 تیر 1379

"هری پاتر جوانان غرب را کتاب خوان کرد"

در هفته ی گذشته نیز سه کتاب "جی.کی.رولینگ" به نام های "هری پاتر و سنگ جادو" ، "هری پاتر و حفره ی اسرار آمیز" و "هری پاتر و زندان آزکابان" در صدر کتاب های پر فروش کشور های انگلیسی زبان بودتنها در آمریکا 5 میلیون جلد گالینگور و میلیون ها نسخه جلو شمیز این کتاب ها به فروش رسیده است.
والدین آمریکایی با حیرت می گویند که فرزندان آن ها بازی های کامپیوتری را کنار گذاشته و کتاب خوان شده اند.
ماجرای کتاب های رولینگ از این جا شروع می شود که پسر بچه ی یتیمی به نام "هری پاتر" که یازده سال از عمرش را با خاله و شوهر خاله ی خبیثش گذرانده ، ناگهان نامه ای دریافت می کند. نامه او را به تحصیل در مدرسه ی جادو گر ها دعوت می کند. هری پاتر به آن مدرسه می رود و با ماجرا های باور نکردنی رو به رو می شود.
روزنامه آفتاب امروز/27 مهر 1378

"بازار کتاب دنیا در تسخیر جادو ی هری پاتر"

هری پاتر، پسرک دوازده سیزده ساله ای که ظرف کمتر از دو سه سال رویا های بسیاری از کودکان دنیا را تسخیر کرد. قرار بود با بازگشت خود به بیش از یک سال تخیل و رویا بافی کودکانی که در مورد داستان جدید او حرف ها زده و حکایت ها تعریف کرده بودند، پایان دهد.
هفته نامه گوناگون/23تیر 1379


پ.ن:


1- این کتاب با این که با زبانی ساده و کودکانه برای قشر سنی 8 - 12 نوشته شده بود اما افرادی تا 30 یا بیشتر را نیز مجذوب خود کرده است.

2- درسته که سال های زیاذی از نوشته شدن این کتاب می گذرد اما هنوز هم طرفداران زیادی دارد و برای افرادی که تازه شروع به خواندن آن می کنند همانند سال های 1998 - 2002 که شروع انفجار این رمان بود، جذابیت خود را حفظ کرده است.

3- رمان هری پاتر اصلا با مجموعه فیلم های آن قابل مقایسه نیست. البته که هیچگاه نباید رمان را با فیلم آن مقایسه کرد چرا که "یک فیل را می خواهند به صورت یک مورچه" نشان دهند. (اما با این حال اگر کسی اول کتاب ها را بخواند و بعد سراغ فیلم ها برود، دیگر فیلم ها برای او جذابیتی نخواهند داشت!"

4- کتاب های اصلی شامل مجموعه ی هفت گانه ی :

J.K. Rowling - HP 1 - Harry Potter and the Sorcerer's Stone
J.K. Rowling - HP 2 - Harry Potter and the Chamber of Secrets
J.K. Rowling - HP 3 - Harry Potter and the Prisoner of Azkaban
J.K. Rowling - HP 4 - Harry Potter and the Goblet of Fire
J.K. Rowling - HP 5 - Harry Potter and the Order of the Phoenix
J.K. Rowling - HP 6 - Harry Potter and the Half-Blood Prince
J.K. Rowling - HP 7 - Harry Potter and the Deathly Hallows

5- کتاب های ضمینه ی داستان اصلی که برای طرفداران پر و پا قرص هری پاتر (Harry Potter Fan Club) نوشته شده شامل:


Beedle The Bard
J. K. Rowling - Fantastic Beasts and Where to Find Them
J.K. Rowling - Quidditch Through the Ages

6- همچنین اولین بار که ایده ی این کتاب در فکر خانم رولینگ خطور کرد در یک کافه به نام The Elephant House بوده است.

"The Elephant House" – one of the cafés in Edinburgh in which Rowling wrote the first Harry Potter novel


اولین صفحه ی کتاب تحت عنوان Harry Potter Prequel در chapter zero نوشته شده است که یک صفحه بیشتر نمی باشد.
(البته این اولین صفحه بعد از چاپ آخرین رمان نوشته شد. (یعنی در سال 2008) !!!

Harry Potter Prequel


7- و اما این هم لینک سایتی هست که می توانید تمام این کتاب ها را دانلود کنید. (اگر لینک ها خراب بود خبر بدهید تا لینک سالم را در این پست قرار بدم)


راستی!!
مترجم رسمی خانم جی.کی.رولینگ در ایران خانم ویدا اسلامیه می باشند.
بهترین ترجمه ی این کتاب هم متعلق به خانم ویدا اسلامیه هست. (ناشر : کتاب سرای تندیس)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

kaark

New Member
ارسال ها
186
لایک ها
252
امتیاز
0
#2
Harry Potter Prequel

سلام دوستان
لینک دانلود Harry Potter Prequel خراب بود یا دانلود نمیشد یا ...

لینک سالم آن را در آیرسیک آپلود کردم،این هم از لینک:

....::::.... تنها اعضای سایت قادر به استفاده از لینک زیر هستند ....::::....

http://www.irysc.com/forum/hamyar_upc.php?file=142245215071335_0Harry Potter Prequel.pdf


یاداوری:


اولین صفحه ی کتاب تحت عنوان Harry Potter Prequel در chapter zero نوشته شده است که یک صفحه بیشتر نمی باشد.
(البته این اولین صفحه بعد از چاپ آخرین رمان نوشته شد. (یعنی در سال 2008) !!!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

kaark

New Member
ارسال ها
186
لایک ها
252
امتیاز
0
#3
رزم هری پاتر با رستم!

سلام دوستان

چند نکته را در مورد این پست یاداوری می کنم ...

1- ببخشید اگر تکراری هست، گفتم شاید جالب باشه!
2- این یه پستی هست که خیلی آدم رو تحریک می کنه که یه جوابی بعد از خواندن این مطلب بده، خواهشمندم جواب های اسپم ( از قبیل " جنگ من با رستم" یا مثلا "مرحله ی فینال جنگ هری" یا مثلا "تشکر" یا مثلا "نقد" یا ...) ننویسید !
3- این مطلب تنها یک شوخی هست!
4- اگر از خواندن مطلب لذت بردید، نهایت کاری که می توانید انجام بدید فشار دادن دکمه ی تشکر هست. (!!!!!)
5-
ممنون از این که تمام نکات را تا آخر خوندید.... شما رو به خواندن این نبرد سخت ، دعوت می کنم ...!!!
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کنون رزم پاتر و رستم بگوش دگرها شنيدي خوب اين هم به روش

ديدن هري پاتر رستم را:


رستم از يازده نبرد خونين باز مي گردد...افراسيابان و سهراب و اکوان ديو و اسفنديار را نگون ساخته است. ليک اکنون بسي الاف است و طفلک بر سر کوچه نشستي و با رخش هي مي رود تا دور برگردان و بر مي گردد...

به رستم مي گويند هري پاتر امده و اورا به نبر دعوت کرده...رستم که دلش لک زده براي يک جنگ حسابي،راهي مي شود...

ميدان نبرد

هري با قدم هاي محکم رسيد صداي هري را چو رستم شنيد

پريد رستم از زين رخش خودش هري هم پياده شد از آذرخش

نگه در نگه....دشت خاموش و خف جهاني فرو رفته کلا تو کف

همه مات و مبهوت اين ماجرا که رستم چه خواهد کند بچه را؟



رستم تک و تنها بود عوضش سپاه پاتريان تا دلت بخواهد مملو بود از هوادار و خرده ساحر.



سپاه دليران که زاغارت بود ولي تيم پاتر ز هاگوارت بود

رون و هرميون ...چو و شخص مدير که اسمش فراموش کردم حقير!



رجز خواني دو پهلوان:



هري گفت رستم تويي نره غول؟ بياموزمت فن رزم از اصول

شنيده بدم هيکلت خوشگل است نبرد و ستيزه تورا مشکل است

بدو گفت رستم برو بچه جون برو آمريکا درستون رو بخون

سوالي مرا آمده اي پسر ندارد سر دسته جاروت خطر؟

من انم که ايران به دست من است ز چين تا دبي جمله پست من است

منم رستم زال دستان منم جوان مرد و شير دليران منم

گرت من کنم فوت بادت برد دگر لرد ولدمورت يادت رود...

هري چون شنيد اسم اسمش نبر عجب کرد احساس رعب و خطر


چشمانش را تنگ کرد کمي عقب رفت...رستم هم رفت عقب...دشت و دشستان مهياست تا نبردي خونين را شاهد باشد...هري از سويي گمان مي برد رستم از تروريستان ولدمورت است....و رستم هم هري را يک آمريکايي مي داند که آمده ايران تا بچه ها را اغفال کند...تازه با آمدن او هيچ کس ديگر شاهنامه نمي خرد و همه در کف هري پاترند..پس چه دليلي بهتر از اين براي آغازيدن جنگي يکپارچه خون خين


جهان پيش آن دو... تيريپ خسته است هري روي جاروش بنشسته است


هري مي کند چوب خود را تميز و چوبش زند هي جرقه يه ريز


کمانش بياورد رستم برون هري هم پنيرو نوتلا و نون

خودش را کند تقويت مرد يل مبادا کند ضعف و گردد خجل


رستم خود را پهلوان مي ديد که سرتاسر پهنه ي دنيا در چنگ او بود روزي....ترسي است عظيم از نبرد با جقله بچه ي سرزمين تازه کشف شده ي ايادي استکبار....آيا بايد با آنها در افتد...يا برگردد پيش تهمينه ؟



دو يل وارد گود ميدان شدند جماعت دگر بار حيران شدند

همه ناخن رعب خود مي جوند مبادا بيابد يکيشان گزند


جنگ در مي گيرد....زمين و زمان سياه مي شود....رستم هي فن به کار مي گيرد...رجز خواني در نبرد هم ادامه دارد...سپاهيان خموشند و اسب ها شيهه مي کشند....داستاني است که بيا و ببين...نويسنده اين اسطور وقت ندارد که شعر همه ي اينها را بنويسد.....خلاصه عجب جنگي است ها....


و رستم کمان چاره ي کار ديد و فورا ز رخشش به پايين پريد


رستم تير را در سوفار کمان بنهاد....



بر اوراست چپ کرد و چپ کرد راست هري زل زده بود به اون عين ماست


رستم با خود مي گويد چرا اين بچه نمي ترسد....نکند اين هم پسر ماست و خبر نداريم....اگر ملت اينجا نايستاده بودند از او مي خواستم که لباس از تن بيرون کند مبادا يک جاييش نشاني بسته باشند به نماد پوري ما...


رستم با خود فکر مي کند...در ترديد است...اگر اورا بکشد ممکن است يک بار ديگر فرزند کشي تکرار شود و پهلواني اش زير سوال برود...
رستم تصميمش را مي گيردو چشم هري نشانه اوست.


خلاصه کمان را به آخر کشيد به جز چشم پاتر که چيزي نديد...



دشت يکپارچه سکوت مي شود....خروش از کمان برميخيزد....و رستم مي رود که کار را تمام کند....




چو زه را رها کرد سردار طوس.... هري گفت:"
سان‌ديس‌سيريش‌سيم‌سيوس! "



دشت ساکت شد. گوي گرد مرگ پاشيدند بر آن عرصه هاي و هو....رستم در جا خشک شد و آوردندش کنار ميدان فردوسي تا سر حوصله نصبش کنند کنار صاحبش. هري در کمال ناباوري سه امتياز اين نبرد را هم گرفت و از گروه خود صعود کرد...


و مردمان ايرات و توران و زابلستان و کابلستان همچنان در کف اند. که رستم ان همه رشادت و فن به کار بست.و هري با يک ورد ساده اينچنين يل سيستان را از پاي در اورد...
به هر حال تورانيان نامه نوشتند و بمب گوگلي ساختند و بهر غرامت خانم جي-کي رولينگ را درخواست کردند. هرچند دو ماه بعد کلا همه چيز يادشان رفت.

شنو پند من چلچراغي کنون کمي هم ز تاريخ ايران بخون

نگويم هري بد سرشت است و دون ولي رستمم دل داره اي جوون

برو کار مي کن مگو چيست کار؟ به تاريخ ايران بکن افتخار

نه که هي دم از زال و رستم زني ز جمشيد و کوروش گهي دم زني
بکن توشه راه خود افتخار که مردي به علم است و به پشتکار
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


نکات رو یک بار دیگه با هم مرور می کنیم... نکته ی شماره ی
4 چی بود ؟! :4:

1- ببخشید اگر تکراری هست، گفتم شاید جالب باشه!
2- این یه پستی هست که خیلی آدم رو تحریک می کنه که یه جوابی بعد از خواندن این مطلب بده، خواهشمندم جواب های اسپم ( از قبیل " جنگ من با رستم" یا مثلا "مرحله ی فینال جنگ هری" یا "تشکر" یا "نقد" یا ...) ننویسید !
3- این مطلب تنها یک شوخی هست!
4- اگر از خواندن مطلب لذت بردید، نهایت کاری که می توانید انجام بدید فشار دادن دکمه ی تشکر هست. (!!!!!)
5- ممنون از این که نکات رو یک بار دیگر مرور کردید، امید وارم لذت کافی رو برده باشید! خوب حالا بگید ببینم نکته ی شماره 4 چی بود؟! :4:

 
آخرین ویرایش توسط مدیر

REIHOON_IBO

New Member
ارسال ها
225
لایک ها
458
امتیاز
0
#4
پاسخ : مجموعه رمان های هری پاتر!

یادش بخیر!

میشه گفت چهارم پنجم دبستان که بودم خیلی کتاباشو دوست داشتم ،

مخصوصا اینکه خانم جی کی رولینک ( شایدم رولینگ ) این کتاب ها رو تو چه وضعی نوشته بودن ، یه زیزمین کثیف و پر از موش ، این برام جالب بود که با این وضع چه ذهن بازی داشته بر

خلاف خیلی از ما آدم ها وقتی یه مشکلی دارن ( این خانوم که دیگه خیلی بد بوده : بی پولی ) به هیچی جز خودمونو بدبختیمون فک نمکنیم !

اول فیلمش رو می دیدم بعد کتابشو میخوندم :) مثلا تا وقتی که فیلم کتاب دومش نیومده بود من کتابشو نمیخوندم :eek:
 
بالا