بررسی کلمات و اطلاعاتی درباره اصلیت آن ها

ارسال ها
2,157
لایک ها
3,082
امتیاز
113
#1
احترام گذار یا احترام گزار؟

احترام گذار یا احترام گزار؟

چرا؟ دلیل؟




تو پرانتز: ( بیاین این بخش ادبی رو یه هلی بدیم....)
 
ارسال ها
2,157
لایک ها
3,082
امتیاز
113
#2
کلمات فارسی موجود در انگلیسی

چند واژه فارسی در انگلیسی



واژه ستانی و واژه دهی در میان همه زبانهای جهان پدیده ای طبیعی است که دانستن آنها گاهی برای آدمی جالب است . به پاره ای واژگان فارسی که برخی از راه هندی به انگلیسی رفته توجه کنید . توجه داشته باشید که در زبان هندی واژگان فارسی بسیار است .
بی گمان شمار واژگان انگلیسی در فارسی بسیار است و واژه های فارسی در انگلیسی اندک هستند بسیاری از این واژه ها در زمان چیرگی انگلیس بر هند درون زبان انگلیسی رفته است .
Baksheesh
از فارسی "بخشش" از فعل "بخشیدن".در انگلیسی به معنای انعام.جالب است که در عربی نیز بَخْشیش یا بَقشیش معادل انعام است و با اینکه فرهنگستان عربی واژه إکْرامیّة را پیشنهاد است ولی عرب ها بیشتر همان بخشیش یا بقشیش فارسی را به کار می برند.
Candy
کندی از ریشه کند است که ما واژه کندو را از آن داریم و واژه قند نیز همان کَند است که با کندو هم ریشه است.
Algorithm
از نام"خوارزمی"، دانشمند ایرانی گرفته شده است .
arsenic
از "زرنیگ"(zarnig).
Assassin
این واژه از "حَشّاشین" (پیروان حسن صباح) برگرفته شده است.
aubergine
از فارسی "بادنجان" که خود این واژه نیز شاید از سانسکریت آمده باشد.
Aumildar
از واژه عربی "عمل" + دار (پسوند فارسی). تحصیلدار در هند.
Caviar
از فرانسوی caviar، از ایتالیایی یا ترکی وارد انگلیسی شده، از فارسی "خاویار"
Checkmate
از فرانسوی میانه eschec mat، از فارسی "شاه مات" یا " کیش مات " .
khaki
پارچه ارتشى ،لباس کار،خاکى رنگ ،لباس نظامى
علوم نظامى : خاکى رنگ
kiosk
مشتق از< کوشک فارسی> کلا ه فرنگی , خانه تابستانی , دکه.
paradise
تفرجگاه ،باغ ،بهشت برین ،فردوس ،خوشى . از یونانی paradeisos(باغ چینه بسته)،از فارسی باستان paradaida "دورتادور دیواربندی شده".
Satrap
از لاتین satrapes، از یونانی satrapes،از فارسی باستان xshathrapavan- "شهربان".
sugar
شیرینى ،ماده قندى ،با شکر مخلوط کردن ،تبدیل به شکر کردن ،شیرین کردن ،متبلور شدن
شیمى : قند
soap


همان سابون که با ورود به عربی سین به صاد تبدیل شد و به صورت صابون دوباره به فارسی برگشت .امروزه سابون به صورتهای گوناگون وارد همه زبانهای جهان شده است .
پسته
نام انگلیسی: Pistachio

نام علمی: Pistaca
در عربی نیز فُستُق همان پسته است . پیجامه نیز از هندی به انگلیسی رفته و همان پاجامه است یعنی جامه ی پا و پیش از آن از فارسی به هندی رفته بود .
البته بسیاری از واژه های فارسی با انگلیسی هم ریشه است و من کاری به چنین واژه هایی ندارم . برای نمونه mother و مادر . یا عدد هشت .
همانندی عدد هشت در زبانهای هند و اروپایی نشانه ی این است که همه ی این زبانها هم ریشه اند .
به یک تا ده به آلمانی توجه کنید :
آینس /تسوای / دغای/ فییِغ/فونف/ زیکس / زیبن / آخت / نوین / تسِن
چقدر شبیه انگلیسی است؟!
اگر به شمردن هندی ها توجه کنید خیلی جالب است .به آسانی می توانید هم ریشه بودن آن را با فارسی دریابید.
ارمنی ها به مرد می گویند : مارت که شبیه مرد در فارسی است .
در انگلیسی warmگرم/lip:لب/brother:برادر / father:پدر /daughter:دختر/;worm:کِرم/jungle:جنگل/tree:دار ، درخت/ cow:گاو /chan: چانه/leg: لنگ، پا /door:در و ... همه نشان دهنده ی این است که در بیش از پنج هزار سال پیش نیاکان هندیان و ایرانیان و اروپاییان در یک جا با هم بوده اند و یک خانواده ی زبانی و نژادی هستند .
اما می بینیم که عربی چنین نیست زیرا به گروه زبانهای سامی تعلق دارد . به یک تا ده در عربی دقت کنید :
واحد/ اثنان / ثلاثة / أربعة / خمسة / سِتــة / سَبعــة / ثَمانــیة / تِسعــة / عَشَرة
حال به ترکی دقت کنید ؛ باز هم هیچ شباهتی نیست زیرا از زبانهای تورانی است . به یا تا ده در تورکی ( ترکی) توجه کنید :
بیر / ایکی / اوچ / دُرد / بِش / آلتی / یِــدّی / سَقّــــیز / دُقّــــــــوز /اُن
شبامتی با هندی و فارسی و انگلیسی ندارد . حال به یک تا ده در کردی به گویش فیلی ( فهلوی ) دقت کنید .:
یَــک / دُ / سِـــه / چُوار/ پَنج / شَش / هَفت / هشت / نویَـه / دیَــه
 

abrang

New Member
ارسال ها
608
لایک ها
748
امتیاز
0
#3
پاسخ : احترام گذار یا احترام گزار؟

احترام گذار یا احترام گزار؟

چرا؟ دلیل؟




تو پرانتز: ( بیاین این بخش ادبی رو یه هلی بدیم....)

احترام گزار چون از مصدر گزاردن ( به جا آوردن) گرفته شده.... ولی گذار از مصدر گذاشتن ( قرار دادن) گرفته شده.


حالا در مورد اینکه چه جوری انجمن ادبیو هل بدیم:
من خودم واقعا یه مدت تلاشمو کردم و خیلی بخش سوالات المپیاد رو مثلا فعال کردم.... ولی دیدم در واقع این آخر ها دارم با خودم بحث می کنم و حداقلش اینه که دیگران راجع بم بد فکر می کنند.
:4:... شما یه سری به بخش برنامه ی تابستان خواندن ادبیات بزنید .... یه برنامه گذاشتم بعد فرداش خودم اومدم اعلام کردم چی کارا کردمو باید بکنم .... انگار بچه های انجمن ادبی خوابشون میاد .... بازم به این خانم فرخی ... لااقل هرسری که آنلاین می شن موضوعات یه جونی می گیره.

خود من تقریبا به تک تک کسایی که رشته تخصصی شون ادبیه چند روز پیش پیغام دادم... ولی اتفاقی نیفتاد.... راه حل دیگه م به ذهنم نرسید. شما که رشته تون ادبیه بهتون پیشنهاد می دم یه سری به بخش برنامه ی تابستان خواندن ادبیات بزنید ... اگه امکانش هست برنامه تونو بگید. چون مهر داره شروع میشه ...
:17::17::17::89:ممنون.
 
ارسال ها
2,157
لایک ها
3,082
امتیاز
113
#4
سابون با صاد« صابون » غلط است !!

صابون را همه با صاد می نویسیم و نوشتن آن با سین غلط فاحش است .

حال آنکه فارسی اش در اصل باید با همین سین باشد صابون با صاد عربی یا در اصطلاح مُعَرَّب است یعنی شکل عربی شده ی آن است . سابون ( صابون ) از ریشه ی ساییدن ( سابیدن ) و یک واژه ی دارای ریشه فارسی است که به بسیاری از زبانهای جهان رفته است درست مانند الکحول یا الکل که کاشف آن زکریای رازی بود و این بزرگوار البته به جای نامی فارسی نامی عربی برایش برگزید.

مگر نه اینکه باید دستها را به هم سابید تا کف کند .سابون یعنی سابیدنی. در همه ی فرهنگ های لغت عربی آنرا فارسی دانسته اند و عربی اش غاسولة است که کاربرد رایج ندارد و تنها واژه ی فصیح و عربی آن در برابر سابون ( صابون ) است .

در انگلیسی و بسیاری از زباهای دیگر سابون وارد شده که ریشه ی فارسی دارد.در انگلیسی soap است .

سابون ( صابون ) در لغتنامه منتهی الارب و دهخدا صابون معرب سابون است . گرم و خشک ، مفرح جسد، منضج ، ملین ، مدرّ و جالی است .

(منتهی الارب ). از مخترعات هرمس است ، و طریق ساختن او آن است که از قلی یک جزو و از آهک نصف او، نرم سائیده در ظرفی یا حوضی کرده با پنج مثل آن آب و تا دو ساعت بر هم زنند و باید سوراخی در بن ظرف باشد و مسدود کرده که بعد از ته نشین شدن ، سوراخ را باز کرده آب صافی به ظرف دیگر رود، و باز آب تازه ریخته بر هم زده و تکرار عمل کنند تا تندی در جرم او نماند، و آبها را جداگانه ضبط کرده ، و بقدر ده مثل آب اول روغن زیتون را بر روی آتش گذاشته بتدریج اول از آب آخر ۞ به خورد او دهند تا مجموع آبها تسقیه شود و مثل خمیر گردد، پس خشک کرده ریزه کنند و بعضی بجای روغن زیتون روغن دنبه و روغن کنجد و روغن قرطم و بیدانجیر و امثال آن میکنند، و بهترین همه ٔ اقسام قسم اول است . گردآوری :پایگاه اینترنتی تکناز






 
آخرین ویرایش توسط مدیر

orion

Well-Known Member
ارسال ها
1,193
لایک ها
1,168
امتیاز
113
#5
پاسخ : احترام گذار یا احترام گزار؟

احترام گذار یا احترام گزار؟

چرا؟ دلیل؟




تو پرانتز: ( بیاین این بخش ادبی رو یه هلی بدیم....)
الان با تاپیک متعدد و مشابه رونق میدید ادبی رو؟؟؟:)
 

bh2ao

Well-Known Member
ارسال ها
1,549
لایک ها
2,014
امتیاز
113
#6
پاسخ : احترام گذار یا احترام گزار؟

ب نظرم اين بجه ها هستن ك رونق مي دن بخش ادبي رو.....
بس ي يا علي بكيد و شروع كنيد!
بجه هاي ساير رشته ها هم تا حد امكان كمك مي كنن و نمي زارن سوالي بي باسخ بمونه(البته باسخ درس!)....
موفق باشيد دوستان!
 

abrang

New Member
ارسال ها
608
لایک ها
748
امتیاز
0
#7
پاسخ : سابون درسته نه صابون!!!

یعنی می شه گفت یه واژه ی مشتقه؟( ساب..بن فعل..+ون...پسوند..)....... دیگه من نمی دونما اگه تو المپیاد اومد من زدم مشتق لینک این جا رو بهشون می دم.:4:
 
ارسال ها
2,157
لایک ها
3,082
امتیاز
113
#8
پاسخ : سابون درسته نه صابون!!!

یعنی می شه گفت یه واژه ی مشتقه؟( ساب..بن فعل..+ون...پسوند..)....... دیگه من نمی دونما اگه تو المپیاد اومد من زدم مشتق لینک این جا رو بهشون می دم.:4:

فکر نمی کنم.... دیگه تو عرف ساده هست ........ اما اصلش این بوده.....
 
ارسال ها
344
لایک ها
600
امتیاز
0
#9
پاسخ : بررسی کلمات و اطلاعاتی درباره اصلیت آن ها

این که از این جور تاپیک ها باز میشه و بچه ها رو دور هم جمع میکنه خیلی خوبه...
اما وقتی باز شد توش بحث علمی بشه...!
نه اینکه بیایم یه تیکه متن از توی نت در بیاریم و بذاریم اینجا ..(بی احترامی نباشه ها !)
اینکه الان میپرسیم احترام گزار چرا اینجوری نوشته میشه خوبه...!
چون یه چیزی که شاید 60 % توش مشکل داشته باشند...
اما دیگه الان وقت این نیست کلماتی که رسم الخط کاملا مشخصی دارند توی فارسی بررسی دوباره کنیم...
خیلی از کلمات معرب هستند یا داخلشده از زبان های دیگه...!
اما ما پذیرفتیم اون کلمه ها رو...
بهتره روی چیزایی که جای بررسی بیشتری داره بحث کنیم...
 
ارسال ها
2,157
لایک ها
3,082
امتیاز
113
#10
پاسخ : بررسی کلمات و اطلاعاتی درباره اصلیت آن ها

به نظرتون کلمه سیاوش چیه؟ مشتقه ؟ ساده ه؟ مشتق مرکبه؟ مرکبه؟
 
ارسال ها
2,157
لایک ها
3,082
امتیاز
113
#12
پاسخ : بررسی کلمات و اطلاعاتی درباره اصلیت آن ها

ساده است!(قبلا مشتق بوده اما دیگه ساده به حساب میاد)

ممنون نکتش همین بود که قبلا مشتق بوده.....

در ضمن:

پاسخ ها رو با نقل قول بیان کنین..... چون سوالا زیاد می شه و بعد در هم میشه...
 
ارسال ها
538
لایک ها
1,316
امتیاز
0
#13
پاسخ : بررسی کلمات و اطلاعاتی درباره اصلیت آن ها

کلماتِ از این دست زیاد هستند!فکر کنم خیلی هاش واضحه
یه نمونه ی جالب: خدا
به وضوح ساده است اما ریشه ی تاریخیش مرکبه
خود+آ(ی)
یعنی به سمت خود(وریشه ی خودت) بیا!( مفهوم فلسفیِ واجب الوجوب)
 

bh2ao

Well-Known Member
ارسال ها
1,549
لایک ها
2,014
امتیاز
113
#14
پاسخ : بررسی کلمات و اطلاعاتی درباره اصلیت آن ها

ي مثال هم من بزنم(درتاييد حرف هاي اقاي مطمئن !):
مثل زمين ك ساده است ولي در اصل از زم+ين. تشكيل شده!
و يا اسمان ك ساده ست ولي از اس+مان تشكيل شده!
 

abrang

New Member
ارسال ها
608
لایک ها
748
امتیاز
0
#15
پاسخ : بررسی کلمات و اطلاعاتی درباره اصلیت آن ها

ي مثال هم من بزنم(درتاييد حرف هاي اقاي مطمئن !):
مثل زمين ك ساده است ولي در اصل از زم+ين. تشكيل شده!
و يا اسمان ك ساده ست ولي از اس+مان تشكيل شده!
میشه معنی اجزاش م مشخص کنید؟
 
ارسال ها
2,157
لایک ها
3,082
امتیاز
113
#16
پاسخ : بررسی کلمات و اطلاعاتی درباره اصلیت آن ها

میشه معنی اجزاش م مشخص کنید؟
برای زمین:

زم : همون سرما ین : صفت نسبی کن! برای همینه که می گن خاک سرده!

آسمان رو هم نمیدونم
 

bh2ao

Well-Known Member
ارسال ها
1,549
لایک ها
2,014
امتیاز
113
#17
پاسخ : بررسی کلمات و اطلاعاتی درباره اصلیت آن ها

برا اسمان:
اس از اسياب مياد دركذشته از اسياب هاي ابي استفاده مي كردند ك بزرك بود و مي جرخيد و از اونجايي ك اسمان رو جرخ جرخان روزكار مي دونستن ب اين دليل كفتن ك مثل اس هس و از اين رو اسمان كذاشتن!(واقعيتش اينه كه اينو دوسال بيش يكي از معلماي ادبياتمون برامون كفته بود و جيزي ك الان يادم بود رو براتون نوشتم اميدوارم درست كفته باشم!) 
 

orion

Well-Known Member
ارسال ها
1,193
لایک ها
1,168
امتیاز
113
#18
پاسخ : بررسی کلمات و اطلاعاتی درباره اصلیت آن ها

ین سوال رو هم دیروز خونده بودم قشنگ بود:ساخت دو واژه ی صورتگری و یغماگری چه تفاوتی دارند؟؟(این که کدوم اسمه و کدوم صفت رو هم مشخص کنید)
 

abrang

New Member
ارسال ها
608
لایک ها
748
امتیاز
0
#19
پاسخ : بررسی کلمات و اطلاعاتی درباره اصلیت آن ها

بچه ها یه سوالی م من می خواستم بپرسم:

کلمه ی میدان هم مثل سیاوش الان ساده حساب می شه؟ یا نه می تونیم بگیم ..... می + دان=مشتق
 

abrang

New Member
ارسال ها
608
لایک ها
748
امتیاز
0
#20
پاسخ : بررسی کلمات و اطلاعاتی درباره اصلیت آن ها

ین سوال رو هم دیروز خونده بودم قشنگ بود:ساخت دو واژه ی صورتگری و یغماگری چه تفاوتی دارند؟؟(این که کدوم اسمه و کدوم صفت رو هم مشخص کنید)
صورتگری = نقاشی
یغما= نام شهری که زیبا رویان آن معروفند- غارت ..... یغما گری= شاید بشه گفت غارتگری

صورتگری = صورت(اسم)+ گر( پسوند)+ ی (ی حاصل مصدر) = مشتق
یغماگری= یغما(اسم) + گر (پسوند) + ی ( ی حاصل مصدر) = مشتق

1) ساخت هاشون که هیچ فرقی نداره.... 2) دوتا شون هم اسم ( ویرایش کردم با توجه به پست آقای مشاور ) اند.... :4:
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
بالا