کلمات فارسی موجود در انگلیسی
چند واژه فارسی در انگلیسی
واژه ستانی و واژه دهی در میان همه زبانهای جهان پدیده ای طبیعی است که دانستن آنها گاهی برای آدمی جالب است . به پاره ای واژگان فارسی که برخی از راه هندی به انگلیسی رفته توجه کنید . توجه داشته باشید که در زبان هندی واژگان فارسی بسیار است .
بی گمان شمار واژگان انگلیسی در فارسی بسیار است و واژه های فارسی در انگلیسی اندک هستند بسیاری از این واژه ها در زمان چیرگی انگلیس بر هند درون زبان انگلیسی رفته است .
Baksheesh
از فارسی "بخشش" از فعل "بخشیدن".در انگلیسی به معنای انعام.جالب است که در عربی نیز بَخْشیش یا بَقشیش معادل انعام است و با اینکه فرهنگستان عربی واژه إکْرامیّة را پیشنهاد است ولی عرب ها بیشتر همان بخشیش یا بقشیش فارسی را به کار می برند.
Candy
کندی از ریشه کند است که ما واژه کندو را از آن داریم و واژه قند نیز همان کَند است که با کندو هم ریشه است.
Algorithm
از نام"خوارزمی"، دانشمند ایرانی گرفته شده است .
arsenic
از "زرنیگ"(zarnig).
Assassin
این واژه از "حَشّاشین" (پیروان حسن صباح) برگرفته شده است.
aubergine
از فارسی "بادنجان" که خود این واژه نیز شاید از سانسکریت آمده باشد.
Aumildar
از واژه عربی "عمل" + دار (پسوند فارسی). تحصیلدار در هند.
Caviar
از فرانسوی caviar، از ایتالیایی یا ترکی وارد انگلیسی شده، از فارسی "خاویار"
Checkmate
از فرانسوی میانه eschec mat، از فارسی "شاه مات" یا " کیش مات " .
khaki
پارچه ارتشى ،لباس کار،خاکى رنگ ،لباس نظامى
علوم نظامى : خاکى رنگ
kiosk
مشتق از< کوشک فارسی> کلا ه فرنگی , خانه تابستانی , دکه.
paradise
تفرجگاه ،باغ ،بهشت برین ،فردوس ،خوشى . از یونانی paradeisos(باغ چینه بسته)،از فارسی باستان paradaida "دورتادور دیواربندی شده".
Satrap
از لاتین satrapes، از یونانی satrapes،از فارسی باستان xshathrapavan- "شهربان".
sugar
شیرینى ،ماده قندى ،با شکر مخلوط کردن ،تبدیل به شکر کردن ،شیرین کردن ،متبلور شدن
شیمى : قند
soap
همان سابون که با ورود به عربی سین به صاد تبدیل شد و به صورت صابون دوباره به فارسی برگشت .امروزه سابون به صورتهای گوناگون وارد همه زبانهای جهان شده است .
پسته
نام انگلیسی: Pistachio
نام علمی: Pistaca
در عربی نیز فُستُق همان پسته است . پیجامه نیز از هندی به انگلیسی رفته و همان پاجامه است یعنی جامه ی پا و پیش از آن از فارسی به هندی رفته بود .
البته بسیاری از واژه های فارسی با انگلیسی هم ریشه است و من کاری به چنین واژه هایی ندارم . برای نمونه mother و مادر . یا عدد هشت .
همانندی عدد هشت در زبانهای هند و اروپایی نشانه ی این است که همه ی این زبانها هم ریشه اند .
به یک تا ده به آلمانی توجه کنید :
آینس /تسوای / دغای/ فییِغ/فونف/ زیکس / زیبن / آخت / نوین / تسِن
چقدر شبیه انگلیسی است؟!
اگر به شمردن هندی ها توجه کنید خیلی جالب است .به آسانی می توانید هم ریشه بودن آن را با فارسی دریابید.
ارمنی ها به مرد می گویند : مارت که شبیه مرد در فارسی است .
در انگلیسی warmگرم/lip:لب/brother:برادر / father:پدر /daughter:دختر/;worm:کِرم/jungle:جنگل/tree:دار ، درخت/ cow:گاو /chan: چانه/leg: لنگ، پا /door:در و ... همه نشان دهنده ی این است که در بیش از پنج هزار سال پیش نیاکان هندیان و ایرانیان و اروپاییان در یک جا با هم بوده اند و یک خانواده ی زبانی و نژادی هستند .
اما می بینیم که عربی چنین نیست زیرا به گروه زبانهای سامی تعلق دارد . به یک تا ده در عربی دقت کنید :
واحد/ اثنان / ثلاثة / أربعة / خمسة / سِتــة / سَبعــة / ثَمانــیة / تِسعــة / عَشَرة
حال به ترکی دقت کنید ؛ باز هم هیچ شباهتی نیست زیرا از زبانهای تورانی است . به یا تا ده در تورکی ( ترکی) توجه کنید :
بیر / ایکی / اوچ / دُرد / بِش / آلتی / یِــدّی / سَقّــــیز / دُقّــــــــوز /اُن
شبامتی با هندی و فارسی و انگلیسی ندارد . حال به یک تا ده در کردی به گویش فیلی ( فهلوی ) دقت کنید .:
یَــک / دُ / سِـــه / چُوار/ پَنج / شَش / هَفت / هشت / نویَـه / دیَــه