ترسناک ترین جمله ای که از معلم شنیدید؟

[platopluto]

ترسسسسسسناک ترین جمله ای که معلم بهتون گفته چی بوده؟
به نظرم وقتیه که داری با چشم باز سر کلاس 7 پادشاه رو خواب می بینی که یه هو معلم می گه: تو! بگو من الان چی گفتم؟؟؟؟
بعد می مونی با کیه. میبینی کلاس سکوت شده و بغل دستیت داره هی با ایما و اشاره و کتک بهت می گه پاشو پاشو!! از خواب زمستونی بیدار میشی:37: و می فهمی با تو بودههههه...:190:
****
در این جور مواقع...

:4::4::15:

 

[bh2ao]

پاسخ : ترسناک ترین جمله ای که از معلم شنیدید؟

والله ما تو راهنمايي ي معلم داشتيم بش مي كفتيم "خشن زن"(ي بار كفتم فك كنم!)....اون عصباني ك مي شد ما ميخ كوب مي شديم رو صندلي!
يادمه ب يكي از بجه ها كفت: فلاني ي كاري نكن از بنكه اويزونت كنم بعد جنان جشم غره اي رفت ك رنك كل بجه ها بريد ج برسه ب اون بجه ك شب اول قبل رو رد كرده بود!
---------
ي معلم ديكه هم داشتيم ك برام محترمه ولي ي بار ب يكي از بجه ها ك داشت فجيع شيطوني مي كرد كفت: انتر سيرك !يا دلقك سيرك!:4:
همين معلم هم ي بار تو دوم راهنمايي هرجي دلش خواست بار والدين مون كرد ك اكه جلو ي خودمو نمي كرفتم(البته با كمك دوستان!)حالشو مي كرفتم فجيع ك ديكه از اين شكرا نخوره ولي حيف ك معلمه و احترامش واجب!

 

[M-Mohammadi]

پاسخ : ترسناک ترین جمله ای که از معلم شنیدید؟

منم معلم ریاضیمون یه اقای خوش اخلاقی بودند و در کل اصن عصبانی نمیشدند ولی یه بار سر یکی از بچه ها که اصلا درس گوش نمیداد و داشت میخندید داد زد و گفت: خانم فلانی....... اگه من عصبانی بشم(با تحکم)..... e e e e دیگه اصن بهتون تمرین منزل نمیدما. بعد خودش خندید یه دفعه.
ولی ما همچنان تو شوک اون عصبانیت اولش بودیم. واقعا عصبی شد ولی خودشو کنترل کرد چیزی نگه. :15:

 

[90h92]

پاسخ : ترسناک ترین جمله ای که از معلم شنیدید؟

ما که سال چهارمی هستیم برامون تو شهریور دو روز تو مدرسه کلاس گذاشتن من میخواسم ی کلاس رو بپیچونم اما مدیر مدرسه با انگشت اشاره ای که به سمت من گرفته بود گفت:تو فردا سر کلاس نباش من میدونم وتو....
و این چنین شد که من فردا سر کلاس بودم:4::4::d
(با اندکی تلخیص)

 

[Fatemeh Yayjilo]

پاسخ : ترسناک ترین جمله ای که از معلم شنیدید؟

اول دبیرستان برامون کارگاه فیزیک گذاشته بودن و ما هم میرفتیم تو سایت با یه برنامه ی فیزیکی کار میکردیم . معلم هم میشست پشت میز خودش و معمولا خیلی باهامون کار نداشت ولی ما موظف بودیم که تو pc خودمون تو اون برنامه هه ازمایش انجام بدیم . یه روز شنبه که بعد از ظهرشم من کلاس زبان داشتم و اصلا حوصله ی فیزیک نداشتم و درس بعد از ظهر و تا حالا ندیده بودم - student book رو لای کتابای فیزیکم بردم سایت و شروع کردم به خوندن :206:... همینجوری تو حال خودم بودم که یهو یه دست محکم (به نظر خودم )خورد رو کتفم و معلمم در گوشم گفت فکر کردی من خرم ؟!... قیافه ی منم اینجوری شد ..:190::180::13::43:
جمله ای که گفت خیلی ترسناک نبود یا مثلا خیلی بد نزد ولی کتف من تا بعد از ظهر جایی که دستش خورده بود تیر میکشید انگار که بهش برق وصل کرده باشن چون ترسیدم ...:189:

 

[Zakernezhad]

پاسخ : ترسناک ترین جمله ای که از معلم شنیدید؟

حالا اینو بخونین:
تا حالا کجای دنیا دیدین ی مدیر کابل برداره بیفته دنبال بچه ها!!!! اونم زنگ تفریح به جرم توی کلاس موندن و خوندن درس!!!!!!!!!!!!!...
من که دیدم... شما چی؟
معلم شیمی ما دیوونس و البته به قول بچه ها موجیه(توی جبهه ار-پی-جی زن بوده!!!!!!) ی روز وسطای زنگ بود که یکی از بچه ها در حالی که دستش زیر چونش بود خوابش برده بود!!!:28: معلم شیمیمون روی صندلی نشسته بود و در حال پیدا کردن جواب یکی از سوالایی بود که من ازش پرسیده بودم(اخه میدونید فک کنم توی کیفش جواب تموم سوالای شیمی رو داره!!!) در هر حال وقتی در کیفش رو بست فهمیدم جوابو پیدا نکرده خداییش حقم داشت چون اون سوال رو خودم طرح کرده بودم...:71: خلاصه عصبانی بود و مضطرب که چی بگه؟؟؟ یهو یی دید یکی از بچه ها خوابیده تخته پاک کن رو برداشتو رفت تو فاز جبهه!!!
اون سیاه بخت کنار دیوار بود. معلممون چنان تخته پاک کن رو زد به دیوار(البته با فاصله چندmm از سوژه مورد نظر) که ما به ملکوت پیوستیم اون که دیگه...
اینجا بود که من میخواستم بگم غلط کردم جوونی کردم... بعد با خودم فک کردم دیدم چه روش خوبی برای پیچوندن سوال من پیدا کرده بود نه؟
دیگه نه جواب اون سوال اومد نه خودش... انا لله و انا الیه راجعون...:71:

 

[Ali Akbar Kabiri]

پاسخ : ترسناک ترین جمله ای که از معلم شنیدید؟

حالا اینو بخونین:
تا حالا کجای دنیا دیدین ی مدیر کابل برداره بیفته دنبال بچه ها!!!! اونم زنگ تفریح به جرم توی کلاس موندن و خوندن درس!!!!!!!!!!!!!...
من که دیدم... شما چی؟
معلم شیمی ما دیوونس و البته به قول بچه ها موجیه(توی جبهه ار-پی-جی زن بوده!!!!!!) ی روز وسطای زنگ بود که یکی از بچه ها در حالی که دستش زیر چونش بود خوابش برده بود!!!:28: معلم شیمیمون روی صندلی نشسته بود و در حال پیدا کردن جواب یکی از سوالایی بود که من ازش پرسیده بودم(اخه میدونید فک کنم توی کیفش جواب تموم سوالای شیمی رو داره!!!) در هر حال وقتی در کیفش رو بست فهمیدم جوابو پیدا نکرده خداییش حقم داشت چون اون سوال رو خودم طرح کرده بودم...:71: خلاصه عصبانی بود و مضطرب که چی بگه؟؟؟ یهو یی دید یکی از بچه ها خوابیده تخته پاک کن رو برداشتو رفت تو فاز جبهه!!!
اون سیاه بخت کنار دیوار بود. معلممون چنان تخته پاک کن رو زد به دیوار(البته با فاصله چندmm از سوژه مورد نظر) که ما به ملکوت پیوستیم اون که دیگه...
اینجا بود که من میخواستم بگم غلط کردم جوونی کردم... بعد با خودم فک کردم دیدم چه روش خوبی برای پیچوندن سوال من پیدا کرده بود نه؟
دیگه نه جواب اون سوال اومد نه خودش... انا لله و انا الیه راجعون...:71:

معلمه مرد؟؟؟؟؟؟ یا اخراجش کردن؟

 

[Maryam-M]

پاسخ : ترسناک ترین جمله ای که از معلم شنیدید؟

خیلی بد بود من سر یه جریانی خیلی خنده ام گرفته بود نمیتونستم کنترل کنم ...
اخر سر خندیدم و معلمه مون گفت :برو بیرون ............................
ابروم رفت اخه تا حالا بیرون نرفته بودم ...جمله ای که گفت اصلا جالب نبود ...نمیتونم بگم چه قدر بهم برخورد
شانس هم نداشتم اگه 2 دقیقه دیگه تحمل میکردم زنگ میخورد و این اتفاق نمی افتد ..

 

[Zakernezhad]

پاسخ : ترسناک ترین جمله ای که از معلم شنیدید؟

معلمه مرد؟؟؟؟؟؟ یا اخراجش کردن؟

نه بابا اینو برای اون سواله گفتم!!! ما همین طوری معلم شیمی کم داریم. معلم ما لیسانس داره!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
من عادت دارم هر معامی رو برای اولین بار میبینم با چنتا سوال امتحانش میکنم!!! این معلم شیمی ما سوالات کنکورم نمیتونه جواب بده!!!!!!!!!...
ببین من چی میکشم...

 

[Ebrahimi74]

پاسخ : ترسناک ترین جمله ای که از معلم شنیدید؟

نه بابا اینو برای اون سواله گفتم!!! ما همین طوری معلم شیمی کم داریم. معلم ما لیسانس داره!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
من عادت دارم هر معامی رو برای اولین بار میبینم با چنتا سوال امتحانش میکنم!!! این معلم شیمی ما سوالات کنکورم نمیتونه جواب بده!!!!!!!!!...
ببین من چی میکشم...

حالا ما یه معلم شیمی داشتیم درس خودشو به زور میداد الان یه چیزی میگفت به دقیقه نمیرسید خلافشو میگفت
ترسناک ترین جمله از معلم ریاضی سال دوم دبیرستان بود
سر کلاس داشت صحبت میکرد راجع به تدریسش یه دفعه یکی برگشت گفت وظیفتونه خانوم
این معلمه هم جوش آورد چنان دادی زد دختره زنگ تفریح داشت گریه میکرد
البته اون دختره اشکش دم مشکشه ولی منم جای اون بودم زبونم بند میومد
تاحالا هیچ معلمی رو ندیده بودم اینطوری داد بزنه

 

[bh2ao]

پاسخ : ترسناک ترین جمله ای که از معلم شنیدید؟

ما ي معلم زبان داشتيم سال دوم راهنمايي عالي بود...عالي(!)....ي بار عصباني شده بود از دسته يكي از بجه ها ك واقعن هم حق داشت معلمه(!)بعد هي خواست خودشو كنترل كنه هي خواست كنترل كنه اخر كجي ك تو دستش بود رو ب سمت ديوار كنار خودش جنان برت كرد ك دونيم شد و اون نيم ديكش ب سمت ما(شانس نداريم ديكه!)رفت يعني ب ما خورد(مرسي ادبيات !)ولي اخر با اين ك از شدت عصبانيت داشت ب خودش مي بيجيد ي لبخند مليح زد و كفت ادامه ي درس!!!!!

 

[Zakernezhad]

پاسخ : ترسناک ترین جمله ای که از معلم شنیدید؟

حالا ما یه معلم شیمی داشتیم درس خودشو به زور میداد الان یه چیزی میگفت به دقیقه نمیرسید خلافشو میگفت
ترسناک ترین جمله از معلم ریاضی سال دوم دبیرستان بود
سر کلاس داشت صحبت میکرد راجع به تدریسش یه دفعه یکی برگشت گفت وظیفتونه خانوم
این معلمه هم جوش آورد چنان دادی زد دختره زنگ تفریح داشت گریه میکرد
البته اون دختره اشکش دم مشکشه ولی منم جای اون بودم زبونم بند میومد
تاحالا هیچ معلمی رو ندیده بودم اینطوری داد بزنه

منه بدبختو بگو کارم از اول سال دوباره درمیاد!!! باید سوالاتی رو که بچه ها میدن به معام و اون نمیتونه حل کنه رو برم حل کنم اونم بدون هیچ تشویقی!!!
خیلی جالبه من 5 تا سوال بردم پیش معلممون تا سطحشو بسنجم(3 تاش کنکوری بود 2 تاشم امپ)
جواب معلممون:
سوال اول که در حد ابتداییه!!!
سوال دوم هم که ارزش حل کردن نداره!!!
سوال سوم غیر استاندارده!!!
سوال چهارم رو قبلا حل کرده بودم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!...
سوال پنجم هم درحد شما نیست!!!
بعد بچه ها که اصرار کردن معلم گفت: من حوصله این سوالا رو ندارم یکی بیاد حل کنه!!!
من رفتم حل کردم.بعد از اتمام کار گفت این چه روش هاییه که بکار بردی؟؟؟ مثلا یکی از مراحل موازنه الکترکی پیش بود. ایشون عوض اینکه منو تشویق کنه که تونستم سوال ی سال بالاتر رو حل کنم میگه این چه روشیه؟ بعد خودش رفت پای تخته گفت شما این روش رو یاد بگیرید ما دفتر دراوردیم که روش ایشون رو که بهتر بود(به قول خودشون) رو بنویسیم!!! بعد از سپری شدن مقدار زمانی که من کل سوالات رو حل کرده بودم ایشون گفت: اون روشم خوبه حالا الان روش من برای شما سنگینه!!!!!!!!! واقعا خدا پدر سیاستو بیامرزه.

 

[abrang]

پاسخ : ترسناک ترین جمله ای که از معلم شنیدید؟

به نقل از یکی از دوستان....:

سال سوم راهنمایی بودیم یه معلم زبان داشتیم خیلی به هم ریخته بود.... خیلی دلم براش می سوخت... ( پدرش از چند ماه پیش بستری بود.... پسرش تصادف کرد.... اون یکی پسرش دستش شکست.... توهمین وضعیت یه دفعه تو مدرسه زنگ زدن گفتن مادرش بستری شده.... تو همون سال شوهرش سرطان گرفت.... از اون طرف دنبال دادگاه خانواده می گشت طلاق بگیره.... خیلی وضعش خراب بود) یه بار اومد سر کلاس امتحان ترم زبان بگیره( شفاهی) دو نفر رو صدا کرد .... می خواست معنی لغت بپرسه.... یه لغت پپرسید ... دختره یه دیقه مکث کرد.... یه دفعه کیفشو برداشت گف من دیگه تو این کلاس نمی تونم بمونم.... بچه ها خشک شده بودند .... یکی از این با نمکا گفت نه حالا خانم بمونید ! .... دوباره داد زد نه می دونید چیه جای من دیگه این جا نیست .... من دیگ نمی تونم بمونم می فهمید من نمی تونم......:106:

 

[platopluto]

پاسخ : ترسناک ترین جمله ای که از معلم شنیدید؟

منه بدبختو بگو کارم از اول سال دوباره درمیاد!!! باید سوالاتی رو که بچه ها میدن به معام و اون نمیتونه حل کنه رو برم حل کنم اونم بدون هیچ تشویقی!!!
خیلی جالبه من 5 تا سوال بردم پیش معلممون تا سطحشو بسنجم(3 تاش کنکوری بود 2 تاشم امپ)
جواب معلممون:
سوال اول که در حد ابتداییه!!!
سوال دوم هم که ارزش حل کردن نداره!!!
سوال سوم غیر استاندارده!!!
سوال چهارم رو قبلا حل کرده بودم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!...
سوال پنجم هم درحد شما نیست!!!
بعد بچه ها که اصرار کردن معلم گفت: من حوصله این سوالا رو ندارم یکی بیاد حل کنه!!!
من رفتم حل کردم.بعد از اتمام کار گفت این چه روش هاییه که بکار بردی؟؟؟ مثلا یکی از مراحل موازنه الکترکی پیش بود. ایشون عوض اینکه منو تشویق کنه که تونستم سوال ی سال بالاتر رو حل کنم میگه این چه روشیه؟ بعد خودش رفت پای تخته گفت شما این روش رو یاد بگیرید ما دفتر دراوردیم که روش ایشون رو که بهتر بود(به قول خودشون) رو بنویسیم!!! بعد از سپری شدن مقدار زمانی که من کل سوالات رو حل کرده بودم ایشون گفت: اون روشم خوبه حالا الان روش من برای شما سنگینه!!!!!!!!! واقعا خدا پدر سیاستو بیامرزه.

خب بالاخره معلمه باید یه چیزی تو جیبش داشته باشه که کم نیاره...:98:
ولی معلم شما بالاخره اعتراف کرد!!!
معلم شیمی ما(چه همه از شیمی می نالن!) راه حل می رفت، اشتباه بود. کل بچه ها اعتراض می کردن. می گفت : ساکت. گوش بدین.
جلسه ی بعدش ک امتحان می گرفت و همونجا صحیح می کرد می گفت: بچه ها این چ راه حلیه. مگه من اینو جلسه قبل درس ندادم؟!؟!؟!؟!؟:217::22:
می گفتیم: خودتون گفتید!
می گفت: شما حواستون پی عیاشی ه گردن من می ندازید؟
می رفت پای تخته دوباره از اول حل می کرد...
داستان ها داشتیم ما با این معلم...:22:

 

[orion]

پاسخ : ترسناک ترین جمله ای که از معلم شنیدید؟

به نقل از یکی از دوستان....:

سال سوم راهنمایی بودیم یه معلم زبان داشتیم خیلی به هم ریخته بود.... خیلی دلم براش می سوخت... ( پدرش از چند ماه پیش بستری بود.... پسرش تصادف کرد.... اون یکی پسرش دستش شکست.... توهمین وضعیت یه دفعه تو مدرسه زنگ زدن گفتن مادرش بستری شده.... تو همون سال شوهرش سرطان گرفت.... از اون طرف دنبال دادگاه خانواده می گشت طلاق بگیره.... خیلی وضعش خراب بود) یه بار اومد سر کلاس امتحان ترم زبان بگیره( شفاهی) دو نفر رو صدا کرد .... می خواست معنی لغت بپرسه.... یه لغت پپرسید ... دختره یه دیقه مکث کرد.... یه دفعه کیفشو برداشت گف من دیگه تو این کلاس نمی تونم بمونم.... بچه ها خشک شده بودند .... یکی از این با نمکا گفت نه حالا خانم بمونید ! .... دوباره داد زد نه می دونید چیه جای من دیگه این جا نیست .... من دیگ نمی تونم بمونم می فهمید من نمی تونم......:106:

واقعا بنده خدا ناک اوت بوده از نظر روحی:217:
بعدش چی شد؟؟

 

[abrang]

پاسخ : ترسناک ترین جمله ای که از معلم شنیدید؟

واقعا بنده خدا ناک اوت بوده از نظر روحی:217:
بعدش چی شد؟؟

گف شما فکر کردید من برای چی دارم میام مدرسه..... برای شما ها دارم میام...... بعد یه بار دیگه بچه ها بهش گفتن نه حالا خانم بمونید دیگه!........ انقدر حالش بد بود اصلا نمی فهمید دارن بهش تیکه میندازن.... فک می کرد دارن جدی می گن می گف من دیگه نمی تونم بمونم:33:..... بعد شم با کیفش رف بیرون.

همیشه م مانتو های شاد می پوشید.... سبز... و اینا
انقدر بی اعصاب بود یکی رفته بود پیش مدیر گفته بود چرا ایشون اینجورین سر کلاس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟..... و اون موقع بود که ما از راز بلاهایی که به سر ایشون اومده بود آگاه شدیم.