تبادل نظر و رفع اشکالات با کمک دوستان گرامی برای مرحله2ادبی
پاسخ : تبادل نظر و رفع اشکالات با کمک دوستان گرامی برای مرحله2ادبی
حرفمو پس میگیرم!! حواسم ب گوش سخن شنو نبود
بعضی وقتا نقش یه چیز ب بقیه ی بیت ربط داره.. تو« گوش سخن شنو کجا دیده ی اعتبار کو» چون گوش سخن شنو اومده(که ترکیب وصفیه) دیده ی اعتبارم وصفی میشه، معنی اعتبارم ک پند گرفتن بود میشه پندگیر(؟)
حالا نظر؟! :4:
حرفمو پس میگیرم!! حواسم ب گوش سخن شنو نبود
بعضی وقتا نقش یه چیز ب بقیه ی بیت ربط داره.. تو« گوش سخن شنو کجا دیده ی اعتبار کو» چون گوش سخن شنو اومده(که ترکیب وصفیه) دیده ی اعتبارم وصفی میشه، معنی اعتبارم ک پند گرفتن بود میشه پندگیر(؟)
حالا نظر؟! :4:
پاسخ : تبادل نظر و رفع اشکالات با کمک دوستان گرامی برای مرحله2ادبی
من که اصلا شرح بیتا رو ندارم... خودم شرح می دم.... :4
دیگه خب آزمایشیه و برگه ی مام که قرار نیس صحیح شه...!)
راجع این بیتم این نظرو دارم:
با توجه به این که می گه جان رها کرده تنم که یعنی روحی م که جسم نداره( دیگه احساسات شاعرانه و...) این که می گه تا نشوم سایه خود باز نبینید مرا یعنی جسم من مثل سایه است و اصل من روح منه اما تا وقتی سایه (جسم) نداشته باشم منو نمی بینید یا شاید مثلا منو درک نمی کنید....! هرچی تو گزینه ها بیشتر بهش می خوردو بزنید ... خیلی سخت نگیرید!:218:
یادتون باشه خودم شرح دادما اعتمادی نیس...
من که اصلا شرح بیتا رو ندارم... خودم شرح می دم.... :4
دیگه خب آزمایشیه و برگه ی مام که قرار نیس صحیح شه...!)راجع این بیتم این نظرو دارم:
با توجه به این که می گه جان رها کرده تنم که یعنی روحی م که جسم نداره( دیگه احساسات شاعرانه و...) این که می گه تا نشوم سایه خود باز نبینید مرا یعنی جسم من مثل سایه است و اصل من روح منه اما تا وقتی سایه (جسم) نداشته باشم منو نمی بینید یا شاید مثلا منو درک نمی کنید....! هرچی تو گزینه ها بیشتر بهش می خوردو بزنید
... خیلی سخت نگیرید!:218:یادتون باشه خودم شرح دادما اعتمادی نیس...
پاسخ : تبادل نظر و رفع اشکالات با کمک دوستان گرامی برای مرحله2ادبی
این در حالیه که خود استاد خطیب رهبر تو کتاب گلستان پای رفتن رو اضافه ی اختصاصی گرفته... که ترکیبش دقیقا مثل همینه: پا (عضوی از بدن... اسم) + رفتن(مصدر) و دیده ( چشم)+ اعتبار(مصدر)
و حتب به نظر من اضافه ی اقترانی م می تونه باشه... و شاید همش باهم!:43:
این در حالیه که خود استاد خطیب رهبر تو کتاب گلستان پای رفتن رو اضافه ی اختصاصی گرفته... که ترکیبش دقیقا مثل همینه: پا (عضوی از بدن... اسم) + رفتن(مصدر) و دیده ( چشم)+ اعتبار(مصدر)
و حتب به نظر من اضافه ی اقترانی م می تونه باشه... و شاید همش باهم!:43:
- ارسال ها
- 165
- لایک ها
- 116
- امتیاز
- 0
پاسخ : تبادل نظر و رفع اشکالات با کمک دوستان گرامی برای مرحله2ادبی
والا ...
اصن ورقه مارو که تصحیح نمی کنن خودمون شرح میدیم دیگه ... اصن روحیه دادی بهم با این حرفت abrang ... خداخیرت بده :88:
من که اصلا شرح بیتا رو ندارم... خودم شرح می دم.... :4 دیگه خب آزمایشیه و برگه ی مام که قرار نیس صحیح شه...!)
راجع این بیتم این نظرو دارم:
با توجه به این که می گه جان رها کرده تنم که یعنی روحی م که جسم نداره( دیگه احساسات شاعرانه و...) این که می گه تا نشوم سایه خود باز نبینید مرا یعنی جسم من مثل سایه است و اصل من روح منه اما تا وقتی سایه (جسم) نداشته باشم منو نمی بینید یا شاید مثلا منو درک نمی کنید....! هرچی تو گزینه ها بیشتر بهش می خوردو بزنید ... خیلی سخت نگیرید!:218:
یادتون باشه خودم شرح دادما اعتمادی نیس...
دیگه خب آزمایشیه و برگه ی مام که قرار نیس صحیح شه...!)راجع این بیتم این نظرو دارم:
با توجه به این که می گه جان رها کرده تنم که یعنی روحی م که جسم نداره( دیگه احساسات شاعرانه و...) این که می گه تا نشوم سایه خود باز نبینید مرا یعنی جسم من مثل سایه است و اصل من روح منه اما تا وقتی سایه (جسم) نداشته باشم منو نمی بینید یا شاید مثلا منو درک نمی کنید....! هرچی تو گزینه ها بیشتر بهش می خوردو بزنید
... خیلی سخت نگیرید!:218:یادتون باشه خودم شرح دادما اعتمادی نیس...
اصن ورقه مارو که تصحیح نمی کنن خودمون شرح میدیم دیگه ... اصن روحیه دادی بهم با این حرفت abrang ... خداخیرت بده :88:
پاسخ : تبادل نظر و رفع اشکالات با کمک دوستان گرامی برای مرحله2ادبی
منم دارم اینو از خودم شرح میدم ولی پس فردا از معلممون بازم میپرسم
ببین من فکر میکنم که توی مصراع اولش میگه که من الان هیچ سایه و حجابی برای خودم ندارم(حجابش از اون حجاباس که مانع رسیدن ما به خدا میشه)
تا در مصراع دوم یعنی :برای اینکه...
باز هم ایهام داره1-آشکار 2-دوباره)
حالا بازم میپرسم
منم دارم اینو از خودم شرح میدم ولی پس فردا از معلممون بازم میپرسم
ببین من فکر میکنم که توی مصراع اولش میگه که من الان هیچ سایه و حجابی برای خودم ندارم(حجابش از اون حجاباس که مانع رسیدن ما به خدا میشه)
تا در مصراع دوم یعنی :برای اینکه...
باز هم ایهام داره
1-آشکار 2-دوباره)حالا بازم میپرسم
پاسخ : تبادل نظر و رفع اشکالات با کمک دوستان گرامی برای مرحله2ادبی
مرسی اگه بپرسی که خیلی خوبه...
ولی من فکر نکنم (تا) معنی برای اینکه بده فکر کنم میشه تا هنگامی که...
منم دارم اینو از خودم شرح میدم ولی پس فردا از معلممون بازم میپرسم
ببین من فکر میکنم که توی مصراع اولش میگه که من الان هیچ سایه و حجابی برای خودم ندارم(حجابش از اون حجاباس که مانع رسیدن ما به خدا میشه)
تا در مصراع دوم یعنی :برای اینکه...
باز هم ایهام داره1-آشکار 2-دوباره)
حالا بازم میپرسم
ببین من فکر میکنم که توی مصراع اولش میگه که من الان هیچ سایه و حجابی برای خودم ندارم(حجابش از اون حجاباس که مانع رسیدن ما به خدا میشه)
تا در مصراع دوم یعنی :برای اینکه...
باز هم ایهام داره
1-آشکار 2-دوباره)حالا بازم میپرسم
ولی من فکر نکنم (تا) معنی برای اینکه بده فکر کنم میشه تا هنگامی که...
پاسخ : تبادل نظر و رفع اشکالات با کمک دوستان گرامی برای مرحله2ادبی
بیت 68: میگه با این وجود تازه اوضاع خوب من امشب بود.
بیت 105: همون کسی که داره با شیخ حرف میزنه...میگه مثل قدیم واسه من شفاعت کن
می کرده بود : ماضی استمراری فکر کنم:میکرد
382:پارادوکس نیست...نمازی یعنی پاک و نانمازی یعنی ناپاک...یعنی توبه ی ناپاک
بیت 68: میگه با این وجود تازه اوضاع خوب من امشب بود.
بیت 105: همون کسی که داره با شیخ حرف میزنه...میگه مثل قدیم واسه من شفاعت کن
می کرده بود : ماضی استمراری فکر کنم:میکرد
382:پارادوکس نیست...نمازی یعنی پاک و نانمازی یعنی ناپاک...یعنی توبه ی ناپاک