متاسفانه به علت قطع اینترنت شاید برای این پست یکم دیر شده باشه اما برنامه ی نود روز دوشنبه 29 مهر که با حضور پژمان جمشیدی برگزار شد سوای خنده و سرگرمی اشاره ای کوتاه به نکات بسیار تلخی داشت.عادل فردوسی پور دانش آموخته ی ارشد صنایع از دانشگاه شریف هست و هم اکنون تدریس زبان عمومی و تخصصی صنایع این دانشگاه رو به عهده داره در نکته ای پیرامون برادر جمشیدی گفت«داداشت هم که عین همه ی بچه های شریف رفت!»و جمشیدی در پاسخ گفت«از بین ده تا همکلاسی برادرم فقط تو موندی!» این قسمت تلخ از این برنامه بهانه ای شد برای این نوشته.
به طور کلی رفتن به خارج برای ادامه ی تحصیلات به چند صورت ممکن هست
1-فرد برای ادامه تحصیلات تکمیلی به خارج رفته و پس از دوران تحصیل بازمیگردد
2-فرد مدتی پس از اتمام تحصیلات برای تحقیقات علمی و کسب تجارب در کشور مزبور اقامت کرده و به کشور بازمیگردد(معمولا" 10 تا 20 سال)
3-فرد در کشور مقصد اقامت میکند اما به عنوان یک استاد پروازی یا یک دانشمند با حضور در اکثر قریب به اتفاق سمینار ها و سمپوزیم ها یا کلاس های دانشگاه اقدام به انتقال تمام تجارب خود میکند
4-فرد در خارج میماند و هیچ کدوم از اون 3 کار قبلی رو انجام نمیدهد اما با نگارش کتاب و مقالات در کشور به رشد و پیشرفت علمی کشور کمک شایانی میکند(مثل خانم میرزاخانی)
5-دانش آموخته ی علوم انسانی است اما عقایدش با آموزه های پایه ای ما مشکل اساسی دارد لذا برای ادامه فعالیت علمی اش کشور را ترک میکند
6-جز هیچ یک از گروه های بالا نیست!
دسته ی ششم اگر چه به لحاظ گروه بندی فقط یک گروه هست اما به لحاظ کمی تعداد بسیار زیادی از مهاجران را شامل میشود اما مسئله اینجاست ورای وظایف دولت نسبت به نخبگان چه طور یک فرد میتواند این قدر نسبت به کشور و ملتش بی مسئولیت باشد که تمام هزینه های مادی و معنوی که برایش صرف شده تا به جایی برسد را نادیده گرفته و میوه اش را برای رقیبان(و در اکثر موارد دشمنان!)کشورش قرار دهد.آیا این عده هیچ حسی نسبت به میهن خودشان ندارند که اینگونه به آن پشت میکنند و آیا این مصداق بارز خیانت نیست؟
شما جز کدوم دسته خواهید بود؟آیا پس از اتمام تحصیلات تکمیلی به خارج رفته و برای همیشه کشورتون رو رها میکنید یا خیر؟
لطفا" پاسخ بدید.
به طور کلی رفتن به خارج برای ادامه ی تحصیلات به چند صورت ممکن هست
1-فرد برای ادامه تحصیلات تکمیلی به خارج رفته و پس از دوران تحصیل بازمیگردد
2-فرد مدتی پس از اتمام تحصیلات برای تحقیقات علمی و کسب تجارب در کشور مزبور اقامت کرده و به کشور بازمیگردد(معمولا" 10 تا 20 سال)
3-فرد در کشور مقصد اقامت میکند اما به عنوان یک استاد پروازی یا یک دانشمند با حضور در اکثر قریب به اتفاق سمینار ها و سمپوزیم ها یا کلاس های دانشگاه اقدام به انتقال تمام تجارب خود میکند
4-فرد در خارج میماند و هیچ کدوم از اون 3 کار قبلی رو انجام نمیدهد اما با نگارش کتاب و مقالات در کشور به رشد و پیشرفت علمی کشور کمک شایانی میکند(مثل خانم میرزاخانی)
5-دانش آموخته ی علوم انسانی است اما عقایدش با آموزه های پایه ای ما مشکل اساسی دارد لذا برای ادامه فعالیت علمی اش کشور را ترک میکند
6-جز هیچ یک از گروه های بالا نیست!
دسته ی ششم اگر چه به لحاظ گروه بندی فقط یک گروه هست اما به لحاظ کمی تعداد بسیار زیادی از مهاجران را شامل میشود اما مسئله اینجاست ورای وظایف دولت نسبت به نخبگان چه طور یک فرد میتواند این قدر نسبت به کشور و ملتش بی مسئولیت باشد که تمام هزینه های مادی و معنوی که برایش صرف شده تا به جایی برسد را نادیده گرفته و میوه اش را برای رقیبان(و در اکثر موارد دشمنان!)کشورش قرار دهد.آیا این عده هیچ حسی نسبت به میهن خودشان ندارند که اینگونه به آن پشت میکنند و آیا این مصداق بارز خیانت نیست؟
شما جز کدوم دسته خواهید بود؟آیا پس از اتمام تحصیلات تکمیلی به خارج رفته و برای همیشه کشورتون رو رها میکنید یا خیر؟
لطفا" پاسخ بدید.