- ارسال ها
- 102
- لایک ها
- 39
- امتیاز
- 0
پاسخ : من یک المپیادی ام...
اشک تو چشمام حلقه زد وقتی داشتم اینو میخوندم....یاد کلاس های سال اول افتادم،ک بیچاره معلمو دیوانه کرده بودم!(البته با شلوغی یام)،واقعا یادشون بخیر(((( دلم واس اون دوران،اون جو،اون دوستا،اون کلاس،اون زمان و از همه مهمتر اون زینب تنگ شده....
من که واقعا روحیه داشتم. با خوندن این تایپیک روحیم چندبرابر شد.
به خدا قسم اگه امسال حتی مرحله اول هم قبول نشم ولی اگر باز هم برگردم به دوسال پیش، دوباره همین مسیر شیرین و جذاب رو انتخاب میکنم. در دانشگاه هم مسیر المپیاد دانشجویی را انتخاب خواهم کرد.
یکی از جذابیت های المپیادی بودن پیدا کردن دوستان خوبی مثل شما عزیز خواننده در آیریسک و دوره عید و ... بود.
تو این جو کنکوریای تجربی که فقط بخاطر کسب تراز بالا زیست رو میخونن واقعا خوندن کتابای تخصصی برای المپیاد زیست یک موهبت الهی است که نصیب ما شده. چون ما زیست رو از ته دلمون انتخاب و درک کردیم و این خودش یک برگ برنده بزرگ برای ما در دانشگاه خواهد بود. وقتی که استاد بیوشیمی در دانشگاه معادله میکائیلیس-منتن رو میگه و همه دهنشون باز میمونه، من میتونم با آرامش بشینم و به تمام سوالات استاد پاسخ بدهم.
واقعا خداوند خیلی دوستمون داره.
کنکوریایی که فقط دنبال تستی خوندن و کلمه کلمه خوندن ادبیات و دینی و زیست و ... هستن نمیتونن حال زیبای ما رو درک کنن. این موقع اومدن به آیریسک و نوشتن حرف های دلمان را درک کنن.
اما الان به عنوان یه المپیادی زیست میتونم سر صف در مقابل همه ی دانش آموزانی که منو تحقیر میکردن که المپیاد وقت تلف کردنه، بایستم و با صدای بلند بگویم که من به هدفم در المپیاد رسیدم. شاید خیلیا تعجب کنن که تو مدال نگرفتی. پس به کدوم هدف رسیدی؟؟؟؟
تو این لحظه هست که جواب های دندان شکنی خواهم داشت و همین جواب ها بود که در طول این سالها به من روحیه میداد تا به راهم ادامه بدم.
جواب من این ها خواهند بود:
1- روزی 10 ساعت خواندن را در المپیاد آموختم.
2- روزی 10 ساعت زیست خوندن را در المپیاد آموختم.
3- روزی 10 دوست را در المپیاد یافتم.
4- روزی 10 بار خندیدن را در المپیاد آموختم. آن وقع که میدیدم اکنون می توانم با خواندن تخصصی زیست برگه ی آزمایش اقوامم را کنترل کنم و آنها به من افتخار کنند.
امروز من به هدفم که اخت شدن با کتابای زیست بود رسیدم. اخت شدنی که هیچ کس جز منِ المپیادی نمیداند.
تو این جو کنکور که شماها دائما استرس داشتید که ای وای کتابای جامی و نظامی رو یادم رفت، من خوش حال بودم که روش دانشمندان را می آموختم.
وقتی که بیشتر بدانید های لنینجر را می خواندم، راه آینده ام را می یافتم. راهی که هیچ غیر المپیادری نخواهد آموخت.
آری اینها جوابهایی خواهد بود که چه در صورت مدال گرفتن یا نگرفتن به آنها که مرا تمسخر میکردند، خواهم داد. آن موقع است که آنها میدانند من چه گنج عظینی را یافتم اما آنها آنرا باختند. آری آن روز است که من بجای مسخره کردن آنها، دلداریشان خواهم داد.
چون معرفت را در المپیاد آموختم.
به خدا قسم اگه امسال حتی مرحله اول هم قبول نشم ولی اگر باز هم برگردم به دوسال پیش، دوباره همین مسیر شیرین و جذاب رو انتخاب میکنم. در دانشگاه هم مسیر المپیاد دانشجویی را انتخاب خواهم کرد.
یکی از جذابیت های المپیادی بودن پیدا کردن دوستان خوبی مثل شما عزیز خواننده در آیریسک و دوره عید و ... بود.
تو این جو کنکوریای تجربی که فقط بخاطر کسب تراز بالا زیست رو میخونن واقعا خوندن کتابای تخصصی برای المپیاد زیست یک موهبت الهی است که نصیب ما شده. چون ما زیست رو از ته دلمون انتخاب و درک کردیم و این خودش یک برگ برنده بزرگ برای ما در دانشگاه خواهد بود. وقتی که استاد بیوشیمی در دانشگاه معادله میکائیلیس-منتن رو میگه و همه دهنشون باز میمونه، من میتونم با آرامش بشینم و به تمام سوالات استاد پاسخ بدهم.
واقعا خداوند خیلی دوستمون داره.
کنکوریایی که فقط دنبال تستی خوندن و کلمه کلمه خوندن ادبیات و دینی و زیست و ... هستن نمیتونن حال زیبای ما رو درک کنن. این موقع اومدن به آیریسک و نوشتن حرف های دلمان را درک کنن.
اما الان به عنوان یه المپیادی زیست میتونم سر صف در مقابل همه ی دانش آموزانی که منو تحقیر میکردن که المپیاد وقت تلف کردنه، بایستم و با صدای بلند بگویم که من به هدفم در المپیاد رسیدم. شاید خیلیا تعجب کنن که تو مدال نگرفتی. پس به کدوم هدف رسیدی؟؟؟؟
تو این لحظه هست که جواب های دندان شکنی خواهم داشت و همین جواب ها بود که در طول این سالها به من روحیه میداد تا به راهم ادامه بدم.
جواب من این ها خواهند بود:
1- روزی 10 ساعت خواندن را در المپیاد آموختم.
2- روزی 10 ساعت زیست خوندن را در المپیاد آموختم.
3- روزی 10 دوست را در المپیاد یافتم.
4- روزی 10 بار خندیدن را در المپیاد آموختم. آن وقع که میدیدم اکنون می توانم با خواندن تخصصی زیست برگه ی آزمایش اقوامم را کنترل کنم و آنها به من افتخار کنند.
امروز من به هدفم که اخت شدن با کتابای زیست بود رسیدم. اخت شدنی که هیچ کس جز منِ المپیادی نمیداند.
تو این جو کنکور که شماها دائما استرس داشتید که ای وای کتابای جامی و نظامی رو یادم رفت، من خوش حال بودم که روش دانشمندان را می آموختم.
وقتی که بیشتر بدانید های لنینجر را می خواندم، راه آینده ام را می یافتم. راهی که هیچ غیر المپیادری نخواهد آموخت.
آری اینها جوابهایی خواهد بود که چه در صورت مدال گرفتن یا نگرفتن به آنها که مرا تمسخر میکردند، خواهم داد. آن موقع است که آنها میدانند من چه گنج عظینی را یافتم اما آنها آنرا باختند. آری آن روز است که من بجای مسخره کردن آنها، دلداریشان خواهم داد.
چون معرفت را در المپیاد آموختم.