Autophagy.

[Ibo_Dec]

سلام.
مي دانيم مسير اتوفاژي براي گوارش بخش هاي بدون استفاده خود سلول مورد استفاده قرار
مي گيرد.
طي اين فرايند يك اندامك جهت تخريب با احاطه شدن ان اندامك توسط غشاء دو لايه اي شروع
مي شود. كه يك اتوفاگوزوم ايجاد مي كند. و سپس با ادغام شدن با ليزوزوم تجزيه مي گردد.


سوال :

چطوري سلول متوجه مي شود كه يك اندامك فرسوده شده است و بايد توسط ليزوزوم حذف شود ؟
چطوري غشاء دو لايه اي ان اندامك را احاطه مي كنند ؟ {اين ليپيدها ي سازنده غشاء إز كجا مي ايند ؟ و إز كجا
مي فهمند كه بايد دور اين اندامك را احاطه كنند ؟}









+ اسپم ممنوع !
+ ايده با دلائل كافي و منطقي.
+ جواب قطعي با ذكر منبع . 

 

[Catalyst]

پاسخ : Autophagy.

جواب سوال اول واسه موارد مختلف متفاوته ولی معمولا یه سری ماکرهای خاصی واسه این اندامکا هست.
جواب سوال دوم کشف نشده (کمپل تکست)

 

[Ibo_Dec]

پاسخ : Autophagy.

جواب سوال اول واسه موارد مختلف متفاوته ولی معمولا یه سری ماکرهای خاصی واسه این اندامکا هست.
جواب سوال دوم کشف نشده (کمپل تکست)

يكم درمورد اين ماركر ها توضيح مي دهيد ؟ چون سوال اول در گرو حل سوال دوم است. {البته به نظرم.}
چون خودم ايده داشتم كه يكي إز اين معيار ها احاطه شدن غشاء دور اندامك هاست كه مي گويد اين اندامك فرسوده است و بايد تخريب گردد.
اما درمورد سوال دوم ، واقعا شناخته نشده است يا كمببل تا ان زمان برايش ناشناخته بوده است ؟

 

[Catalyst]

پاسخ : Autophagy.

کمپل 9 که اونقدم قدیمی نیس ولی اگه میخواین up to date باشین دگ باید برین سراغ مقاله
در مورد مارکرها احتمالا باید گلیکوپروتئین، گلیکولیپید یا فسفولیپید باشن (فقط حدس)

 

[Ibo_Dec]

پاسخ : Autophagy.

کمپل 9 که اونقدم قدیمی نیس ولی اگه میخواین up to date باشین دگ باید برین سراغ مقاله
در مورد مارکرها احتمالا باید گلیکوپروتئین، گلیکولیپید یا فسفولیپید باشن (فقط حدس)

اهان. چشم.

 

[parastoo.sh]

پاسخ : Autophagy.

تو امیری یه همپین چیزی نوشته که وقتی عدم تقارن غشا برای ps از بین میره و psبه لایه اگزوپلاسمی میره معیاری هست که ماکروفاژ ها بفهمند که سلول درگیر آپوپتوز شده و فاگوسیتوزش کنند.به نظرم برای اندامک ها هم یه همچین چیزی مثل تغییر در نسبت یه لیپیدغشایی (مثل همین psی که گفتم) در لایه های اگزوپلاسمی و سیتوزولی باید یه شاخصی باشه که نشون میده این اندامک دیگه کارش تمومه بیاین حذفش کنید!

 

[Archaeopteryx]

پاسخ : Autophagy.

منمنظرم نشاندار شدن اندامک به وسیله مارکرها است.
اما به نظرم در مورد سوال دوم حتما باید این مکانیسم توسط کمربندهای انقباضی اکتین انجام بشه...
(البته نظر خودمه مقاله ای چیزی نخوندما:4

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

نظر خودمم درباره جنس مارکر: یک کربوهیدرات کوچولو هستش.
البته در گلیکو بودنش مطمعنم میتونه گلیکوپروتیین یا گلیکولیپید هم باشه...

 

[Ibo_Dec]

پاسخ : Autophagy.

تو امیری یه همپین چیزی نوشته که وقتی عدم تقارن غشا برای ps از بین میره و psبه لایه اگزوپلاسمی میره معیاری هست که ماکروفاژ ها بفهمند که سلول درگیر آپوپتوز شده و فاگوسیتوزش کنند.به نظرم برای اندامک ها هم یه همچین چیزی مثل تغییر در نسبت یه لیپیدغشایی (مثل همین psی که گفتم) در لایه های اگزوپلاسمی و سیتوزولی باید یه شاخصی باشه که نشون میده این اندامک دیگه کارش تمومه بیاین حذفش کنید!

سلام.
مي شود فصل و صفحه ي دكتر اميري درخصوص اين مطلب را بهم بدهيد ؟
ان وقت خيلي از جريانات هست كه باعث برهم زدن تقارن غشاي پلاسمايي مي شود، مثل ايجاد پاي كاذب صرفا براي حركت كردن مثلا در اميب !
اينجا كه ديگر نيازي به ليزوزم نيست ؟
توضيح تان دراين مورد چيست ؟

 

[parastoo.sh]

پاسخ : Autophagy.

سلام.
مي شود فصل و صفحه ي دكتر اميري درخصوص اين مطلب را بهم بدهيد ؟
ان وقت خيلي از جريانات هست كه باعث برهم زدن تقارن غشاي پلاسمايي مي شود، مثل ايجاد پاي كاذب صرفا براي حركت كردن مثلا در اميب !
اينجا كه ديگر نيازي به ليزوزم نيست ؟
توضيح تان دراين مورد چيست ؟

درسته خیلی از چیزا میتونه تقارن غشارو بهم بزنه،اصلن یه آنزیمی تو غشا (اسکرمبلاز)میاد تقارن غشارو بهم میزنه چون یه جاهایی این نیازه که تقارن بهم بخوره و فسفولیپیدها غیراختصاصی جابه جا شن.مثلن شبکه اندوپلاسمی فسفولیپیدهای جدیدی رو که میسازه صرفن اون فسفولیپیدهای جدید تو یه لایه قرار میگیرن اینجا نیازه که اسکرمبلاز عمل کنه.اما فیلیپاز هم بیکار نمیشینه.تو اون خیلی از جریاناتی که شما میگی دوباره میاداین تقارن غشارو درست میکنه.فصل 5امیری صفحه 111

 

[Ibo_Dec]

پاسخ : Autophagy.

درسته خیلی از چیزا میتونه تقارن غشارو بهم بزنه،اصلن یه آنزیمی تو غشا (اسکرمبلاز)میاد تقارن غشارو بهم میزنه چون یه جاهایی این نیازه که تقارن بهم بخوره و فسفولیپیدها غیراختصاصی جابه جا شن.مثلن شبکه اندوپلاسمی فسفولیپیدهای جدیدی رو که میسازه صرفن اون فسفولیپیدهای جدید تو یه لایه قرار میگیرن اینجا نیازه که اسکرمبلاز عمل کنه.اما فیلیپاز هم بیکار نمیشینه.تو اون خیلی از جریاناتی که شما میگی دوباره میاداین تقارن غشارو درست میکنه.فصل 5امیری صفحه 111

اهان ! مي دانيد اشتباه شما چيست ؟
كتاب اميري گفته است "وجود فسفاتيديل سرين در برگچه ي بيرون سلولي پيامي براي سلول ديگر مثل ماكروفاژهاست تا سلول مرده
را فاگوسيتوز كنند !"

سوال من راجع به اندامك فرسوده در داخل خود سلول است ! اصلا تغيير محل فسفاتيديل سرين و اين مباحثي كه بهش گريزكي زديد
بي معناست !
سوال بست اول را يك بار ديگر بخوانيد !

 

[parastoo.sh]

پاسخ : Autophagy.

اهان ! مي دانيد اشتباه شما چيست ؟
كتاب اميري گفته است "وجود فسفاتيديل سرين در برگچه ي بيرون سلولي پيامي براي سلول ديگر مثل ماكروفاژهاست تا سلول مرده
را فاگوسيتوز كنند !"

سوال من راجع به اندامك فرسوده در داخل خود سلول است ! اصلا تغيير محل فسفاتيديل سرين و اين مباحثي كه بهش گريزكي زديد
بي معناست !
سوال بست اول را يك بار ديگر بخوانيد !

من هم نگفتم حتما از این مسیر استفاده میکنه،اون مسیر رو شرح دادم و ایده م این بود که شاید برا اندامک ها هم یه همچین چیزی وجود داشته باشه...صرفن یک ایده بود!

 

[Ibo_Dec]

پاسخ : Autophagy.

من هم نگفتم حتما از این مسیر استفاده میکنه،اون مسیر رو شرح دادم و ایده م این بود که شاید برا اندامک ها هم یه همچین چیزی وجود داشته باشه...صرفن یک ایده بود!

مشكل ايده تون درنظر نگرفتن اختصاصيت بود !