بررسی سوالات مرحله دوم المپیاد زیست شناسی- دوره 17 - بهار 1393
- شروع کننده موضوع Marshall
- تاریخ شروع
- برچسپ ها google آزمون آیریسک استفاده المپیاد المپیاد زیست المپیاد زیست شناسی المپیادی امتحان امتحان نهایی برهان خلف خلینا زیست زیست شناسی سوال فراوانی مخلوط مرحله دوم مرحله دوم المپیاد نور نویسنده هفدهمین المپیاد زیست شناسی کتاب
- وضعیت
- ارسال ها
- 264
- لایک ها
- 251
- امتیاز
- 0
پاسخ : بررسی سوالات مرحله دوم المپیاد زیست شناسی- دوره 17 - بهار 1393
الان که دیگه همه امتحان دادن خیلیا چون بد از مرحله دوم گذر کردن ناراحتن
اما نمیدونم چرا اینجا سر دیگران خالیش میکنن
آیا بهتر نیست موضوعات در همون صمیمیت قبلی پیش بره
اینطوری جو یادگیری هم کامل تره
اون سوال مربوط به رنگ نور در قسمت گیاهان در تایزو زایگر و گایتون با هم فرق میکنه
به نظرتون چرا جواب این اعتراضم رو ندادن؟
اما نمیدونم چرا اینجا سر دیگران خالیش میکنن
آیا بهتر نیست موضوعات در همون صمیمیت قبلی پیش بره
اینطوری جو یادگیری هم کامل تره
اون سوال مربوط به رنگ نور در قسمت گیاهان در تایزو زایگر و گایتون با هم فرق میکنه
به نظرتون چرا جواب این اعتراضم رو ندادن؟
- ارسال ها
- 62
- لایک ها
- 105
- امتیاز
- 0
- ارسال ها
- 107
- لایک ها
- 70
- امتیاز
- 0
پاسخ : بررسی سوالات مرحله دوم المپیاد زیست شناسی- دوره 17 - بهار 1393
ميشه سوالو بگيد شايد مشكل خيلي هاي ديگه هم عين شما باشه اينطوري اونا
هم متوجه ميشوند
دوستاني كه تو بحث مطالبو به كتاب ارجاع ميدهند دقيق تر ارجاع بدهند!! ( منظورم فقط همين تايپيك نيست)
نگيد تو فلان كتاب اومده يا تو فلان فصل فلان كتاب هست!
دقيق ارجاع بديد
ميشه سوالو بگيد شايد مشكل خيلي هاي ديگه هم عين شما باشه اينطوري اونا
هم متوجه ميشوند
دوستاني كه تو بحث مطالبو به كتاب ارجاع ميدهند دقيق تر ارجاع بدهند!! ( منظورم فقط همين تايپيك نيست)
نگيد تو فلان كتاب اومده يا تو فلان فصل فلان كتاب هست!
دقيق ارجاع بديد
- ارسال ها
- 264
- لایک ها
- 251
- امتیاز
- 0
پاسخ : بررسی سوالات مرحله دوم المپیاد زیست شناسی- دوره 17 - بهار 1393
داخل جفتشون برای تنظیمات داخلی گیاه از آبی استفاده کرده
صفحش رو یادم نمیاد اما یه بار تو قسمت فتوسنتز دیدمش یه بار هم بخشی که کمی از هورمون ها(اکسین) توضیح داده بود
اینی که گفتم برای تایز و زایگر بود
اما متاسفانه رست در اختیار ندارم بتونم حدودش رو پیدا کنم
علاوه بر این دو یکی از بچه های المپیادی پارسال میگفت حتی در سولومون هم رنگ آبی رو ذکر کرده
داخل جفتشون برای تنظیمات داخلی گیاه از آبی استفاده کرده
صفحش رو یادم نمیاد اما یه بار تو قسمت فتوسنتز دیدمش یه بار هم بخشی که کمی از هورمون ها(اکسین) توضیح داده بود
اینی که گفتم برای تایز و زایگر بود
اما متاسفانه رست در اختیار ندارم بتونم حدودش رو پیدا کنم
علاوه بر این دو یکی از بچه های المپیادی پارسال میگفت حتی در سولومون هم رنگ آبی رو ذکر کرده
آخرین ویرایش توسط مدیر
- ارسال ها
- 232
- لایک ها
- 357
- امتیاز
- 0
پاسخ : بررسی سوالات مرحله دوم المپیاد زیست شناسی- دوره 17 - بهار 1393
در فصل 17 تایز کاملا واضح به رنگ قرمز اشاره کرده!درکتاب من حدودا صفحه ی سوم این فصل هستش!!!
---- دو نوشته به هم متصل شده است ----
فکر کنم مشکل شما این باشه که گل دهی در برخی از گیاهان روز بلند توسط گیرنده ی ابی تنظیم میشه. در بحث جوانی زنی در همه ی انواع گیاه رنگ قرمز مطرح میشه.
در فصل 17 تایز کاملا واضح به رنگ قرمز اشاره کرده!درکتاب من حدودا صفحه ی سوم این فصل هستش!!!
---- دو نوشته به هم متصل شده است ----
فکر کنم مشکل شما این باشه که گل دهی در برخی از گیاهان روز بلند توسط گیرنده ی ابی تنظیم میشه. در بحث جوانی زنی در همه ی انواع گیاه رنگ قرمز مطرح میشه.
پاسخ : بررسی سوالات مرحله دوم المپیاد زیست شناسی- دوره 17 - بهار 1393
واقعیت اینه که برای المپیاد چیزی به نام منبع وجود نداشته و نداره .الآن دیگه باید متوجه شده باشین.
منم که اعتراض دادم بخاطر این بود که تو یکی ازسوالات فرض سوال تو کلیدی که داده بودن نقض شده بود.
امسال کمیته زیست حسابی خراب کرده و زیر بار هیچی هم نمیره
واقعیت اینه که برای المپیاد چیزی به نام منبع وجود نداشته و نداره .الآن دیگه باید متوجه شده باشین.
منم که اعتراض دادم بخاطر این بود که تو یکی ازسوالات فرض سوال تو کلیدی که داده بودن نقض شده بود.
امسال کمیته زیست حسابی خراب کرده و زیر بار هیچی هم نمیره
آخرین ویرایش توسط مدیر
پاسخ : بررسی سوالات مرحله دوم المپیاد زیست شناسی- دوره 17 - بهار 1393
خدا خیرتون بده همیشه باعث میشین من پا شم عینکمو بزنم حتا وقتی میام تو نت یه چرخی میزنم! از بس پستاتون طولانیه البته منم مشکلی ندارم!
ببینید من با صرف عقایدتون مشکلی ندارم چون به خودتون مربوطه! ولی اینکه میاین یه پست در میون در مورد عقایدتون حرف میزنید حساسیت رو میبره بالا (نمیگم حقشو ندارید!)
موقعی هم حساسیت میره بالا وقتی به جای سطحی نگرانه خوندن (یه قید) مینویسید انسان های سطحی نگر (یه صفت) انتظار واکنش داشته باشید! بازم میگم شنیدن نظرات مخالف بهترین چیزیه که میتونه به افکار هر کسی شکل بده!
در پاسخ به پاراگرافتون در مورد افراد برتر کنکور:
چرا هرکسی دیندار نیست لزوما آدم بد و بیچاره ای باید باشه؟ ضمنا شرایط فرهنگی جامعه ی ما رو جوابای این افراد موقعی که بعد رتبه آوردن باهاشون مصاحبه میشه تاثیر میذاره! ولی بازم قبول. خیلی آدما از راه توکل به خدا به آرامش رسیدن. اصل حرفم تو این پاراگراف سوالیه که اول پرسیدم (توروخدا همیشه به فرق بین "اگر..." و "اگر و فقط اگر" دقت کنید)
در پاسخ به حرفتون که استرس ندارم:
دوست عزیز استرس قبل م2 رو پارسال به اندازه کافی تجربه کردم! من نمیتونم استرس م2 رو تو سال3 وقتی دیگه ای هیچ فرصت دیگه ای نمونده درک کنم! شما هم نمیتونید حس بد برنز شدن رو، به اضافه یک سال تحصیلی کامل فکر کردن و افسوس خوردن راجع به عللش، به اضافه ی استرس داشتن فقط یه فرصت برای جبرانش بعد یه سال تلاش درک کنید! ضمنا! مرحله 2 رو فرض کنید قبول میشم (منم فرض میکنم). واسه یکی مث من صرف قبول شدن مرحله 2 به چه دردی میخوره؟ واقعا به چی دردی؟ استرس به این میگن که من دو سال تمومه درس مدرسه نخوندم امسال رسما نهاییامو به فنا دادم (درس المپیاد که نمیشه خوند! کدومتون تو این ایام 20-30 قسمت سریال، 10-12 تا فیلم و 3تا گیم تموم کردین؟! من! (خودتون دیگه حدس بزنید نمره هام چجورین) اینو چی اسمشو میذارید؟ استرس! من استرس م2 ندارم! ولی استرس بعد م2 رو به اندازه کافی دارم!
این که میگید از هر موقعیتی واسه نوشتن در مورد اسلام استفاده میکنید. به دیگران هم حق اظهار نظر (اگه میدید!) بدید، این نظر من:
اولا چه کس دیگه ای رو دیدید اینجا دم به دم جهان بینی خودشو واسه دیگران شرح بده؟ چرا فک میکنید لزوما شما راس میگید و دیگران غلط (البته اینو کاریش نمیشه کرد، دین همینه)
از نطر من هیچ کسی واسه هیچ کسی حق تعیین تکلیف نداره! حتا اگه از نظر خودش حق و وظیفه ش این باشه که افکارشو نشر بده بازم ای کاش یه بار خودشو از دیدگاه مخالف مورد پرسش قرار بده... (انتظار ندارم این جملم با مخالفت روبرو نشه)
"کسانی که با دین مخالفند اضطرابشون شدیده" "کسانی که با دین انس دارن استرس ندارن"
اولا استرس در حد مفیدش لازمه! من خودم کمبود مضر استرسو سر امتحان تجربه کردم (حوصله ی (یه بار دیگه لغت قبلیو بخونید) جواب دادن سوال طولانی نداشتم)) ضمنا استثنای جمله اول تو گیومه هستم! همونظور که گفتم استرس و نگرانی دارم ولی نه در حد مضرش (البته فعلا) واسه جمله دوم هم تابستون پارسال استثنا زیاد دیدم!
الان میگید خب حتما انس واقعی نداشتن حتما ادا درمیاوردن!
حرفمو (ببخشید طولانی شد) با جواب این جمله بالا خاتمه میدم: مشکل اصلی تو بحث کردن با آدمای مثل شما اینه. دقیقا این... دقت کنید:
افراد دین دار استرس نداشتن }}} (این به جای فلش بود) پس دین خوبه خیلی خوبه همه باید برن دنبالش
افراد دین دار استرس داشتن }}} خطا از اطلاعات ما بوده اگه واقعا دین دار بودن استرس نداشتن
خب الان بالاخره تو کدوم حالت قضیه میخواید برید زیر بار که شاید (فقط شاید!) یه بازبینی کوچیکی تو نگرش هاتون لازمه؟
تعریف عقلانی بودن اینه که پتانسیل لغو شدن رو داشته باشه! فقط تو این شرایط لغو نشدن ارزش داره و اعتبار میده
با عرض معذرت خدمت همه ی دوستانی که حوصله ی خوندن این پستا رو ندارن، ضمنا یه معذرت دیگه واسه بی ربطی حرفم به تاپیک، ولی لازم بود
من به هیچ وجه از خودم دفاع نخواهم کرد و موقع نوشتن متن همه ی اینها رو پیش بینی کردم.
آقای کاتالیست عزیز. در جواب شما باید بگویم منظور من این بود که شما عمق متن رو درک کنید و موقع خوندنش سطحی نگر نباشید چون اساسا در بحث منطق و تجسم زمانی که از چیزی صحبت میشه که تا حالا دیده نشده، باید فرد عمقی نگر باشه تا بتونه اونو درک کنه. اگه اینو قبول ندارید دلیل بیارید. هزاربار که به خودتون گفتن موقع خوندن رزم رستم و سهراب عمقا به شعر توجه کنید و خودتون رو در محیط فرض کنید. اینجا هم همینطوره.
من نگفتم که هرکی بگه با هرفم مخالفه سطحی نگر هست. هیچ وقت نگفتم. اتفاقا کسی که اینو به من گفت خودش سطحی نگر بود.(تفاوت سطحی نگر با انتقاد پذیر زمین تا آسمونه) چون درک نکرد منظور من چی بود. من گفتم موقع خوندن متن عمقی نگر باشید نه اینکه نتوانید به متن من ایراد بگیرید و اصلاحش کنید!! بله اگر جایی از متنی که نوشتم خداوکیل خلاف واقعیت هست بگید تا درستش کنم. این یعنی انقاد پذیر بودن. وقتی من از (فکر کنم امیر محمد عزیز) تشکر کردم بخاطر انتقاد پذیر بودنش نشون میده که خودم هم انتقاد پذیرم که افراد انتقاد پذیر رو دوست دارم.
شما اگر دقت کنید تمام افرادی که واقعا مثل من به دین بعنوان یک حفاظ و پشتیبان برای آرامششون استفاده کردن هیچ وقت احساس اضطراب نکردن. اگه دقت کنید کسانی که با دین کاری ندارند و از آن درس نمی گیرند معمولا آنقدر اضطرابشان شدید هست که سر جلسه گزینه ها رو جابه جا میزنن یا اینکه صورت سوال رو برعکس می خونن که تو المپیاد و کنکور کم نبودن. اگه پای حرف رتبه های برتر کنکور بنشینید، اصلی ترین عامل آرامش بخش و ازبین برنده اضطراب رو همین توکل به خدا و اعتماد به وعده های خدا عنوان می کنند.
من این متن رو برای طلاب ننوشتم. برای المپیادی ها نوشتم. کسانی که سال سوم اند و از استرس شدید بخاطر نتایج حتی ممکنه امتحان نهایی هم خوب ندن. من تا حالا به هرکس که این روش آرامش بخش رو پیشنهاد کردم به ولله قسم به آرامشی رسیده که هیچ مخلوقی نمی توانست آنرا به هم زند.
حق انتخاب با شماست.
کاتالیست عزیز شما خیلی خوب امتحان رو دادید و استرس نتیجه ندارید. چون قبولید. پس نه میتونید متن من رو درک کنید نه اینکه استرس داشته باشید. من این متن رو برای کسی نوشتم که نیاز به یک همدم و جمله برای از بین رفتن استرسش دارد. (مثل این میمونه که بگیم فردی که استرس نداره و نخاعش قطعه متونه انعکاس زردپی زیر زانو داشته باشه!!:17
دوستانی که واقعا استرس دارن و با عمق وجود اون متن رو بخونن بهشون قول میدم که اصلا حتی بعد از نتایج و قبول نشدن هم سینشون رو سپر میکنن میگن شکراًلله خداوند بهترین چیز را برامون رقم زده. اونوقته که کنکور رو هم خراب نمی کنن و مثل خیلی المپیادی های مدال نگرفته رتبه تک رقمی کنکور میشن. بله راز آنها هم همین بوده.
در ضمن من یک باور غلط بین المپیادی ها رو از بین بردم که واقعا از ته وجود به کسی که صرفا برای مدال به المپیاد میاد می گویند غیرالمپیادی. اما من اینجا به شما ثابت کردم که اون فرد هم به نوعی المپیادی است. چون یکی از اهداف رو دنبال کرده. (اگید دروغ میگم که ضایع است. حتی تو متن آقای شریف هم گفته نباید هدف مدال باشه. حالا دیدید!!!!!!)
فقط یک سوال: از کجا دانستید من انتقاد پذیر نیستم؟؟ (خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد. پس نتیجه می گیریم هر کس که زیبایی را دوست داشته باشد زیباست و بالعکس. پس من وقتی آدم انتقاد پذیر را دوست دارم پس خودم هم انتقاد پذیرم. شما به جای جو دادن الکی (مغلطه کردن) اگر راست می گویید ثابت کنید که حرف من و نتیجه گیریم از اون مطابقت بهشت با المپیاد غلطه. نامردم اگه بعد از اون از همتون عذر خواهی نکنم. حالا اگه مردشید بیایید وسط....)
و من الله توفیق
---- دو نوشته به هم متصل شده است ----
از آدمایی که فتوای بی جا و الکی میدن متنفرم. اسلام هم همینطور.
عزیزم. اگه قران خونده باشی تو قران میگه اهدنا الصراط المستقیم یعنی اینکه اگه وارد صراط مستقیم شدی دیگه به هیچ وجه از اون خارج نمی شی و شیطان وارد وجودت نمی شود. کی وارد صراط مستقیم میشی؟؟ وقتی که درکت از دین بسیار زیاد شده باشد. پس یعنی اینکه هرچی دین دار تر باشی بهتره. خودش خود تنظیمی مثبته.
وقعا متاسفم یه نفر ادعا میکنه المپیادیه ولی هنوز فرق خودتنظیمی مثبت و منفی رو نمی دونه!!
مگه میزان دین داری نمودار درجه 2 هست که یه جا افت داشته باشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
برای من نوشتن درباره دین از عسل شیرین تره. شما رو نمی دونم ولی من خصوصیاتم به خودم مربوطه و هرکس ویژگی مخصوص به خودش رو داره. زکات علم نشر آن است. درسته طلبه نشدم ولی خداروشکر خداوند این قدرت رو بهم داده که از دین برحقش دفاع کنم. این خصوصیت شیرین منه. اگه باهاش نمی تونی بسازی حق نداری که بهش توهین کنی. این عین دیکتاتوری میمونه که آدم فقط نظرخودش رو محترم بشمره.
پیشنهاد می کنم سایر دوستان عزیز اگه دوست داشتن فایل زیر رو دانلود کنن و مطالعش کنن. مطمئن باشن ضرر نمی کنن. اگر هم دوست نداشتن پاکش کنم. (عرض کردم سایر دوستای عزیز. ممکنه این برای تو به قول خودت نتیجه عکس داشته باشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!)
Download Dastoor.pdf
و من الله توفیق
آقای کاتالیست عزیز. در جواب شما باید بگویم منظور من این بود که شما عمق متن رو درک کنید و موقع خوندنش سطحی نگر نباشید چون اساسا در بحث منطق و تجسم زمانی که از چیزی صحبت میشه که تا حالا دیده نشده، باید فرد عمقی نگر باشه تا بتونه اونو درک کنه. اگه اینو قبول ندارید دلیل بیارید. هزاربار که به خودتون گفتن موقع خوندن رزم رستم و سهراب عمقا به شعر توجه کنید و خودتون رو در محیط فرض کنید. اینجا هم همینطوره.
من نگفتم که هرکی بگه با هرفم مخالفه سطحی نگر هست. هیچ وقت نگفتم. اتفاقا کسی که اینو به من گفت خودش سطحی نگر بود.(تفاوت سطحی نگر با انتقاد پذیر زمین تا آسمونه) چون درک نکرد منظور من چی بود. من گفتم موقع خوندن متن عمقی نگر باشید نه اینکه نتوانید به متن من ایراد بگیرید و اصلاحش کنید!! بله اگر جایی از متنی که نوشتم خداوکیل خلاف واقعیت هست بگید تا درستش کنم. این یعنی انقاد پذیر بودن. وقتی من از (فکر کنم امیر محمد عزیز) تشکر کردم بخاطر انتقاد پذیر بودنش نشون میده که خودم هم انتقاد پذیرم که افراد انتقاد پذیر رو دوست دارم.
شما اگر دقت کنید تمام افرادی که واقعا مثل من به دین بعنوان یک حفاظ و پشتیبان برای آرامششون استفاده کردن هیچ وقت احساس اضطراب نکردن. اگه دقت کنید کسانی که با دین کاری ندارند و از آن درس نمی گیرند معمولا آنقدر اضطرابشان شدید هست که سر جلسه گزینه ها رو جابه جا میزنن یا اینکه صورت سوال رو برعکس می خونن که تو المپیاد و کنکور کم نبودن. اگه پای حرف رتبه های برتر کنکور بنشینید، اصلی ترین عامل آرامش بخش و ازبین برنده اضطراب رو همین توکل به خدا و اعتماد به وعده های خدا عنوان می کنند.
من این متن رو برای طلاب ننوشتم. برای المپیادی ها نوشتم. کسانی که سال سوم اند و از استرس شدید بخاطر نتایج حتی ممکنه امتحان نهایی هم خوب ندن. من تا حالا به هرکس که این روش آرامش بخش رو پیشنهاد کردم به ولله قسم به آرامشی رسیده که هیچ مخلوقی نمی توانست آنرا به هم زند.
حق انتخاب با شماست.
کاتالیست عزیز شما خیلی خوب امتحان رو دادید و استرس نتیجه ندارید. چون قبولید. پس نه میتونید متن من رو درک کنید نه اینکه استرس داشته باشید. من این متن رو برای کسی نوشتم که نیاز به یک همدم و جمله برای از بین رفتن استرسش دارد. (مثل این میمونه که بگیم فردی که استرس نداره و نخاعش قطعه متونه انعکاس زردپی زیر زانو داشته باشه!!:17
دوستانی که واقعا استرس دارن و با عمق وجود اون متن رو بخونن بهشون قول میدم که اصلا حتی بعد از نتایج و قبول نشدن هم سینشون رو سپر میکنن میگن شکراًلله خداوند بهترین چیز را برامون رقم زده. اونوقته که کنکور رو هم خراب نمی کنن و مثل خیلی المپیادی های مدال نگرفته رتبه تک رقمی کنکور میشن. بله راز آنها هم همین بوده.
در ضمن من یک باور غلط بین المپیادی ها رو از بین بردم که واقعا از ته وجود به کسی که صرفا برای مدال به المپیاد میاد می گویند غیرالمپیادی. اما من اینجا به شما ثابت کردم که اون فرد هم به نوعی المپیادی است. چون یکی از اهداف رو دنبال کرده. (اگید دروغ میگم که ضایع است. حتی تو متن آقای شریف هم گفته نباید هدف مدال باشه. حالا دیدید!!!!!!)
فقط یک سوال: از کجا دانستید من انتقاد پذیر نیستم؟؟ (خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد. پس نتیجه می گیریم هر کس که زیبایی را دوست داشته باشد زیباست و بالعکس. پس من وقتی آدم انتقاد پذیر را دوست دارم پس خودم هم انتقاد پذیرم. شما به جای جو دادن الکی (مغلطه کردن) اگر راست می گویید ثابت کنید که حرف من و نتیجه گیریم از اون مطابقت بهشت با المپیاد غلطه. نامردم اگه بعد از اون از همتون عذر خواهی نکنم. حالا اگه مردشید بیایید وسط....)
و من الله توفیق
---- دو نوشته به هم متصل شده است ----
از آدمایی که فتوای بی جا و الکی میدن متنفرم. اسلام هم همینطور.
عزیزم. اگه قران خونده باشی تو قران میگه اهدنا الصراط المستقیم یعنی اینکه اگه وارد صراط مستقیم شدی دیگه به هیچ وجه از اون خارج نمی شی و شیطان وارد وجودت نمی شود. کی وارد صراط مستقیم میشی؟؟ وقتی که درکت از دین بسیار زیاد شده باشد. پس یعنی اینکه هرچی دین دار تر باشی بهتره. خودش خود تنظیمی مثبته.
وقعا متاسفم یه نفر ادعا میکنه المپیادیه ولی هنوز فرق خودتنظیمی مثبت و منفی رو نمی دونه!!
مگه میزان دین داری نمودار درجه 2 هست که یه جا افت داشته باشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
برای من نوشتن درباره دین از عسل شیرین تره. شما رو نمی دونم ولی من خصوصیاتم به خودم مربوطه و هرکس ویژگی مخصوص به خودش رو داره. زکات علم نشر آن است. درسته طلبه نشدم ولی خداروشکر خداوند این قدرت رو بهم داده که از دین برحقش دفاع کنم. این خصوصیت شیرین منه. اگه باهاش نمی تونی بسازی حق نداری که بهش توهین کنی. این عین دیکتاتوری میمونه که آدم فقط نظرخودش رو محترم بشمره.
پیشنهاد می کنم سایر دوستان عزیز اگه دوست داشتن فایل زیر رو دانلود کنن و مطالعش کنن. مطمئن باشن ضرر نمی کنن. اگر هم دوست نداشتن پاکش کنم. (عرض کردم سایر دوستای عزیز. ممکنه این برای تو به قول خودت نتیجه عکس داشته باشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!)
Download Dastoor.pdf
و من الله توفیق
ببینید من با صرف عقایدتون مشکلی ندارم چون به خودتون مربوطه! ولی اینکه میاین یه پست در میون در مورد عقایدتون حرف میزنید حساسیت رو میبره بالا (نمیگم حقشو ندارید!)
موقعی هم حساسیت میره بالا وقتی به جای سطحی نگرانه خوندن (یه قید) مینویسید انسان های سطحی نگر (یه صفت) انتظار واکنش داشته باشید! بازم میگم شنیدن نظرات مخالف بهترین چیزیه که میتونه به افکار هر کسی شکل بده!
در پاسخ به پاراگرافتون در مورد افراد برتر کنکور:
چرا هرکسی دیندار نیست لزوما آدم بد و بیچاره ای باید باشه؟ ضمنا شرایط فرهنگی جامعه ی ما رو جوابای این افراد موقعی که بعد رتبه آوردن باهاشون مصاحبه میشه تاثیر میذاره! ولی بازم قبول. خیلی آدما از راه توکل به خدا به آرامش رسیدن. اصل حرفم تو این پاراگراف سوالیه که اول پرسیدم (توروخدا همیشه به فرق بین "اگر..." و "اگر و فقط اگر" دقت کنید)
در پاسخ به حرفتون که استرس ندارم:
دوست عزیز استرس قبل م2 رو پارسال به اندازه کافی تجربه کردم! من نمیتونم استرس م2 رو تو سال3 وقتی دیگه ای هیچ فرصت دیگه ای نمونده درک کنم! شما هم نمیتونید حس بد برنز شدن رو، به اضافه یک سال تحصیلی کامل فکر کردن و افسوس خوردن راجع به عللش، به اضافه ی استرس داشتن فقط یه فرصت برای جبرانش بعد یه سال تلاش درک کنید! ضمنا! مرحله 2 رو فرض کنید قبول میشم (منم فرض میکنم). واسه یکی مث من صرف قبول شدن مرحله 2 به چه دردی میخوره؟ واقعا به چی دردی؟ استرس به این میگن که من دو سال تمومه درس مدرسه نخوندم امسال رسما نهاییامو به فنا دادم (درس المپیاد که نمیشه خوند! کدومتون تو این ایام 20-30 قسمت سریال، 10-12 تا فیلم و 3تا گیم تموم کردین؟! من! (خودتون دیگه حدس بزنید نمره هام چجورین) اینو چی اسمشو میذارید؟ استرس! من استرس م2 ندارم! ولی استرس بعد م2 رو به اندازه کافی دارم!
این که میگید از هر موقعیتی واسه نوشتن در مورد اسلام استفاده میکنید. به دیگران هم حق اظهار نظر (اگه میدید!) بدید، این نظر من:
اولا چه کس دیگه ای رو دیدید اینجا دم به دم جهان بینی خودشو واسه دیگران شرح بده؟ چرا فک میکنید لزوما شما راس میگید و دیگران غلط (البته اینو کاریش نمیشه کرد، دین همینه)
از نطر من هیچ کسی واسه هیچ کسی حق تعیین تکلیف نداره! حتا اگه از نظر خودش حق و وظیفه ش این باشه که افکارشو نشر بده بازم ای کاش یه بار خودشو از دیدگاه مخالف مورد پرسش قرار بده... (انتظار ندارم این جملم با مخالفت روبرو نشه)
"کسانی که با دین مخالفند اضطرابشون شدیده" "کسانی که با دین انس دارن استرس ندارن"
اولا استرس در حد مفیدش لازمه! من خودم کمبود مضر استرسو سر امتحان تجربه کردم (حوصله ی (یه بار دیگه لغت قبلیو بخونید) جواب دادن سوال طولانی نداشتم)) ضمنا استثنای جمله اول تو گیومه هستم! همونظور که گفتم استرس و نگرانی دارم ولی نه در حد مضرش (البته فعلا) واسه جمله دوم هم تابستون پارسال استثنا زیاد دیدم!
الان میگید خب حتما انس واقعی نداشتن حتما ادا درمیاوردن!
حرفمو (ببخشید طولانی شد) با جواب این جمله بالا خاتمه میدم: مشکل اصلی تو بحث کردن با آدمای مثل شما اینه. دقیقا این... دقت کنید:
افراد دین دار استرس نداشتن }}} (این به جای فلش بود) پس دین خوبه خیلی خوبه همه باید برن دنبالش
افراد دین دار استرس داشتن }}} خطا از اطلاعات ما بوده اگه واقعا دین دار بودن استرس نداشتن
خب الان بالاخره تو کدوم حالت قضیه میخواید برید زیر بار که شاید (فقط شاید!) یه بازبینی کوچیکی تو نگرش هاتون لازمه؟
تعریف عقلانی بودن اینه که پتانسیل لغو شدن رو داشته باشه! فقط تو این شرایط لغو نشدن ارزش داره و اعتبار میده
با عرض معذرت خدمت همه ی دوستانی که حوصله ی خوندن این پستا رو ندارن، ضمنا یه معذرت دیگه واسه بی ربطی حرفم به تاپیک، ولی لازم بود
- وضعیت