قضا گفت گیر و قدر گفت ده

mehrn8sh

New Member
ارسال ها
104
لایک ها
138
امتیاز
0
#1
درود
بچه های تو کتاب دوم دبیرستان ادبیات این بیت رو داریم
قضا گفت گیر و قدر گفت ده فلک گفت احسنت و مه گفت زه
برای معنی به ما اینو گفتن
قضا گفت اشکبوس تیر را بگیر و قدر گفت رستم تیر را بزن
اما از نظر من نمیشه
اخه اقای فردوسی تو کل جنگ داره از خودی دفاع میکنه بعد بیت اخر بیاد بگه
ای اشکبوس سرنوشتت اینه که تیر رو بگیری تا از مرگ رهایی یابی
نظر شما درباره این بیت و معنی اون چیه؟

 

love star

Moderator
ارسال ها
556
لایک ها
942
امتیاز
93
#2
پاسخ : قضا گفت گیر و قدر گفت ده

ما دبيرمون وقتي اينو معني كرد گفت كه هردو به رستم برميگرده...اصلا با اشكبوس نيست!
اگه دبيرتون گفته كه اشتباه گفتن!
اگه هم تو كگتابه كه بالاخره بعضي كتابا مشكلاتي هم دارن...
موفق باشيد...
 

ash1374

New Member
ارسال ها
253
لایک ها
422
امتیاز
0
#3
پاسخ : قضا گفت گیر و قدر گفت ده

درود
بچه های تو کتاب دوم دبیرستان ادبیات این بیت رو داریم
قضا گفت گیر و قدر گفت ده فلک گفت احسنت و مه گفت زه
برای معنی به ما اینو گفتن
قضا گفت اشکبوس تیر را بگیر و قدر گفت رستم تیر را بزن
اما از نظر من نمیشه
اخه اقای فردوسی تو کل جنگ داره از خودی دفاع میکنه بعد بیت اخر بیاد بگه
ای اشکبوس سرنوشتت اینه که تیر رو بگیری تا از مرگ رهایی یابی
نظر شما درباره این بیت و معنی اون چیه؟

"ای اشکبوس تیر را بگیر" منظورش این نیست که مثلا تیر رو با دست بگیر تا زنده بمونی. منظورش اینه که سرنوشتت اینه که تیر بهت اصابت کنه و بمیری. اون قسمت "قدر گفت ده" هم، هم میتونه خطاب به رستم باشه (تیر را پرتاب کن) هم خطاب به اشکبوس(جانت را بده)
 

mehrn8sh

New Member
ارسال ها
104
لایک ها
138
امتیاز
0
#4
پاسخ : قضا گفت گیر و قدر گفت ده

"ای اشکبوس تیر را بگیر" منظورش این نیست که مثلا تیر رو با دست بگیر تا زنده بمونی. منظورش اینه که سرنوشتت اینه که تیر بهت اصابت کنه و بمیری. اون قسمت "قدر گفت ده" هم، هم میتونه خطاب به رستم باشه (تیر را پرتاب کن) هم خطاب به اشکبوس(جانت را بده)
چه استدلال قشنگی بسیار زیبا
من از یه جهتی الان میگم میشه قضا گفت گیر باز به رستم باشه که بگه تیر رو بردار
 

love star

Moderator
ارسال ها
556
لایک ها
942
امتیاز
93
#5
پاسخ : قضا گفت گیر و قدر گفت ده

"ای اشکبوس تیر را بگیر" منظورش این نیست که مثلا تیر رو با دست بگیر تا زنده بمونی. منظورش اینه که سرنوشتت اینه که تیر بهت اصابت کنه و بمیری. اون قسمت "قدر گفت ده" هم، هم میتونه خطاب به رستم باشه (تیر را پرتاب کن) هم خطاب به اشکبوس(جانت را بده)
همممم به نظرم شما مفهومو رسونديد اما معني بايد مطابق با شعر باشه...
اگر هم به ادامه ي اين مصراع توجه كنيم ميبينيم كه اون حرف احسنت و زه براي رستم به كار رفته پس هر دو خطاب به رستمه كه تيرو و بگيره و با تير اشكبوس رو بزنه...
 

ash1374

New Member
ارسال ها
253
لایک ها
422
امتیاز
0
#6
پاسخ : قضا گفت گیر و قدر گفت ده

همممم به نظرم شما مفهومو رسونديد اما معني بايد مطابق با شعر باشه...
اگر هم به ادامه ي اين مصراع توجه كنيم ميبينيم كه اون حرف احسنت و زه براي رستم به كار رفته پس هر دو خطاب به رستمه كه تيرو و بگيره و با تير اشكبوس رو بزنه...
خوب هیچ لزومی نداره مصرع اول به همون کسی اشاره کنه که مصرع دوم می کنه، کما اینکه چند بیت قبل در همین شعر میگه " چو بوسید پیکان سر انگشت اوی/ گذر کرد بر مهره ی پشت اوی" که مصرع اول درباره ی رستم و مصرع دوم درباره ی اشکبوس است و هیچ نشان مشخصی برای تغییر مخاطب وجود نداره.
به هر حال همه ی این تفسیر ها و تعبیر ها میتونن همزمان درست باشن و من نظر شما رو نفی نمی کنم و نمی تونم نفی کنم. ولی این تعبیر که گفتم به نظرم شاعرانه تره.
زیبایی ادبیات هم در همینه که چند تا چیز متناقض هم زمان میتونند درست باشن...
 

mehrn8sh

New Member
ارسال ها
104
لایک ها
138
امتیاز
0
#7
پاسخ : قضا گفت گیر و قدر گفت ده

همممم به نظرم شما مفهومو رسونديد اما معني بايد مطابق با شعر باشه...
اگر هم به ادامه ي اين مصراع توجه كنيم ميبينيم كه اون حرف احسنت و زه براي رستم به كار رفته پس هر دو خطاب به رستمه كه تيرو و بگيره و با تير اشكبوس رو بزنه...
جالبه
حالا چرا باید اقای فردوسی تاکید کنه که رستم تیر رو بردار؟خوب باید بردار تا تیر رو بزنه؟
 

love star

Moderator
ارسال ها
556
لایک ها
942
امتیاز
93
#8
پاسخ : قضا گفت گیر و قدر گفت ده

جالبه
حالا چرا باید اقای فردوسی تاکید کنه که رستم تیر رو بردار؟خوب باید بردار تا تیر رو بزنه؟
گمونم منظورش از برداشتن اينه كه بي درنگ بزنو تامل نكن...مثل ما كه ميخواميم به يكي بگيم يكاريو بكن ميگيم بدو برو!!!
 

mehrn8sh

New Member
ارسال ها
104
لایک ها
138
امتیاز
0
#9
پاسخ : قضا گفت گیر و قدر گفت ده

گمونم منظورش از برداشتن اينه كه بي درنگ بزنو تامل نكن...مثل ما كه ميخواميم به يكي بگيم يكاريو بكن ميگيم بدو برو!!!
شایدم میشهگفت همون تیر رو بردار که تو بیت های بالاتر گفته
گزین کرده یک چوبه تیر خدنگ میشه گفت؟
 

persianbamo

New Member
ارسال ها
58
لایک ها
122
امتیاز
0
#11
پاسخ : قضا گفت گیر و قدر گفت ده

دو برداشت از این بیت میتونن درست باشن.
برداشت اوّل:
قضا -به اشکبوس- گفت تیر را بگیر >> یعنی بمیر!
قدر -به رستم- گفت تیر را بده>> یعنی به سمت اشکبوس بفرست.
برداشت دوم:
قضا گفت گیر و قدر گفت ده، منظوری کنایی و دور از ذهن داره که تمجید قضا و قدر از رستم رو میرسونه. یعنی قضا و قدر رستمُ به همدیگه میدن از بس که خوبه! با مصرع بعدی هم هماهنگه این برداشت. و باید اضافه کنم که این ساختار قضا گفت گیر و قدر گفت ده، برای تمجید و قربون صدقه‌ی رستم رفتن، از لحاظ ادبی درسته. هرچند بیت مشابهی ندیدم.
البته اینها مطالبیه که زمان ما اساتید گفتن. ولی برداشت‌های دیگه هم ممنوع و ممتنع نیست! ضمناً به نظر شخصی من برداشت اوّل خیلی روون تر و قابل فهم تره.
 

sabdeyazdan

New Member
ارسال ها
338
لایک ها
750
امتیاز
0
#12
پاسخ : قضا گفت گیر و قدر گفت ده

یه چیزی به نظر من رسیده که با یه مثال توضیحش میدم...دیدین وقتی دو نفر با هم دعوا می کنن و مثلا یکیشون میخواد به اون یکی مشت بزنه،میگه"بگیر که اومد"...پس این از مفهوم "گیر"...حالا این توضیح رو داشته باشین تا بریم سراغ قسمتای بعدی...
قضا و قدر و ماه و فلک همگی ناظران این نبرد هستن و البته طرفدار رستم...خب با این حرفا دارن یه جوری ابراز احساسات می کنن و رستم رو هم تشویق می کنن...در واقع درست شبیه همون کاری که خودمون موقع تماشای یه مسابقه ی ورزشی می کنیم:4:
 
بالا