پارسی سخن بگوییم--- اگر این را نبینی ، زیان دیده ای ---

Goharshady

New Member
ارسال ها
2,239
لایک ها
166
امتیاز
0
#1
به جایائتلاف بگوهمایه
بهجای ابتدا بگو نخست
بهجای ابتداییترین بگوساده ترین
به جایابتلاء بگودچاری
به جایابتکار بگونوآوری
به جایابدیت بگوهمیشگی
به جایابن سینا بگوپور سینا
به جایاتباع بگوشهروندان
به جایاتحاد بگوهمبستگی
به جایاتفاق افتاد بگورخ داد
به جایاتفاق افتادن بگورخ دادن
به جایاتفاقات بگورویدادها
به جایاتوماتیک بگوخودکار
به جایاتومبیل بگوخودرو
به جایاتومبیل بگوخودرو
به جایاجتناب بگودوری
به جایاجتنابناپذیر بگوپیشگیریناپذیر
به جایاجرت بگودستمزد
به جایاجناس بگوکالاها
به جایاجیر بگومزدور
به جایاحترام بگوارج
به جایاحتمالا بگوشاید - چه بسا
به جایاحتیاج بگونیاز
به جایاحتیاط بگوپروا
به جایاحدی بگوهیچکسی
به جایاحسان بگونکویی
به جایاحسنت، براوویا باریکلا بگوآفرین
به جایاحضار کردن بگوفراخواندن
به جایاحضار کردن بگوفراخواندن
به جایاحیانا بگوشاید
به جایاخاذی بگوزورگیری
به جایاخبار بگوتازه ها
به جایاختراع بگونوآوری
به جایاختلاط بگودرهمی
به جایاختناق بگوخفگی - فشار -تنگنا
به جایاخذ بگودریافت
به جایاخطار بگوهشدار
به جایاخلاف بگوجانشینان
به جای اخوتبگو برادری
به جایاخوی بگوبرادر
به جایاخيرالتأسيس بگونوبنیاد -نوساز
به جایاخیرا بگو بهتازگی
به جایادوار بگودوره ها
به جایاذان بگوبانگ نماز
به جایاذیت بگوآزار
به جایارائه طریقکردن بگوپیشنهاد کردن
به جایارائه کرد بگورو کرد
به جایاراضی بگوزمین ها
به جایارامنه بگوارمنیان
به جایاربعین بگوچله
به جایارتجاع بگوواپسگرایی
به جایارتعاش بگولزرش
به جایارتفاع بگوبلندی
به جایارزاق بگوخواروبار
به جایارسال کردن بگوفرستادن
به جایارشد بگوبزرگتر
به جایارفاق بگوآسانگیری
به جایارکان بگو پایهها
به جایارکستر بگوهمنوازی
به جایاریکه بگوتخت
به جایاریکهفرمانروایی بگوتختفرمانروایی
به جای ازاوایل بگو ازآغاز
به جای ازاین جهت بگواز این رو
به جای ازاین طریق بگواز این روش
به جای ازاین قبیل بگواز این دست
به جای ازاین نظر بگواز این رو
به جای ازآن جمله بگواز آن میان
به جای ازآن روز به بعد بگوپس از آن روز
به جای ازبین بردن بگواز میان بردن
به جای ازجانب بگو ازسوی
به جای ازجمله بگو ازدسته - ازآنگونه
به جای ازحیث بگو ازدید
به جای ازطرف دیگر بگواز سوی دیگر
به جای ازطریق بگو ازراه
به جای ازقدیم بگو ازدیر باز
به جایازدواج بگوزناشویی
به جایاساس بگوبنیاد
به جایاساسنامه بگوبنیادنامه
به جایاساسی بگوبنیادی -بنیادین
به جایاسبق بگوپیشین
به جایاسپری بگوافشانه
به جایاستبداد بگوتکسالاری -خوکامگی
به جایاستحصال بگوبرداشت
به جایاستحضار بگوآگاهی
به جایاستحقاق بگوشایستگی -سزاواری
به جایاستحمام بگوخودشویی
به جایاستحکامات بگوسنگربندی ها
به جایاستدعا می کنمبگو خواهش میکنم ، درخواست میکنم
به جایاستراتژی بگوراهبرد
به جایاستراتژیک بگوراهبردی
به جایاستراحت کردن بگوآسودن -درازکشیدن
به جایاستراق سمع بگوشنود
به جایاسترداد بگوواپسداد
به جایاستشمام بگوبو کردن-بوییدن
به جایاستشهاد بگوگواهی
به جایاستعفا بگوکناره گیری
به جایاستعمال بگوکاربرد
به جایاستفاده از بگوبه کارگیری
به جایاستفاده بگوکاربرد
به جای استقامتبگو پایداری
به جایاستقبال بگوپیشباز
به جایاستقرار بگوبرپایی
به جایاستقلال بگوخودسالاری
به جایاستمرار بگوادامه -پیوستگی
به جایاستناد بگوگواهمندی
به جایاستنباط بگوبرداشت
به جایاستهزاء بگوریشخند
به جایاستهلاک بگوفرسایش
به جایاستیجاری بگوکرایه ای
به جایاستیضاح بگوبازخواست
به جایاستیضاح بگوبازخواست
به جایاستیلاء بگوچیرگی
به جایاسرار بگورازها
به جایاسراف بگوریخت و پاش
به جایاسطوره بگوافسانه
به جایاسقاطی بگوناکارآمد
به جایاسلاف بگویشینیان -گذشتگان
به جایاسلحه بگوجنگ افزار
به جایاسم بگو نام
به جایاسهال بگوشکم روش
به جایاسکله بگوبارانداز
به جایاسیر بگوبرده - دستگیر
به جایاشاعه بگوگسترش
به جایاشتباها ً بگوندانسته
به جایاشتغال بگوکارگماری
به جایاشرار بگوآشوبگران
به جایاشراف بگوبزرگان-بزرگواران
به جایاشعار بگوسروده ها
به جایاشکال بگوخرده
به جایاصحاب بگویاران
به جایاصرار بگوپافشاری
به جایاصطلاحات بگوواژگان
به جایاصطکاک بگوسایش
به جایاصفهان بگواسپهان -اسپاهان
به جایاصل بگوریشه-بن-بیخ
به جایاصولی بگوبنیادی -بنیادین
به جایاصیل بگوریشه دار
به جایاضافه کردن بگوافزودن
به جایاضطراب بگوپریشانی
به جایاضمحلال بگونابودی
به جایاطاعت بگوپیروی -فرمانبرداری
به جایاطاعت می شود بگوبه روی چشم
به جایاطاق بگواتاق
به جایاطراف بگوگوشه‎ها-کناره‎ها
به جایاطرافیان بگوخویشان -نزدیکان
به جایاطریش بگواتریش
به جایاطلاع بگوآگاهی
به جایاطلاع ثانوی بگوآگهی پس ازاین
به جایاطلاعات بگوداده ها
به جایاظهار داشت بگوبازگو کرد
به جایاظهار نظر بگوبازگوییدیدگاه
به جایاعتبارنامه بگواستوارنامه
به جایاعتدال بگومیانه روی
به جایاعتدال بگومیانه روی
به جایاعتقادات بگوباورها
به جایاعتماد به نفسبگوخودباوری
به جایاعتمادمتقابل بگوهمباوری
به جایاعجاب انگیز بگوشگفت انگیز
به جایاعدام کردن بگوسر به نیستکردن
به جایاعراب (عرب ها) بگوتازیان
به جایاعزام بگوگسیل
به جایاعلام کردن بگوآگاه کردن
به جایاعلان بگوآگهی
به جایاعیاد بگوجشن ها
به جایاغتشاش بگوآشفتگی
به جایاغلب بگوبیشتر
به جایافتتاح بگوگشایش
به جایافتخار بگوسربلندی
به جایافتضاح بگورسوایی
به جایافراد بگوکسان
به جایافرادیکه بگوکسانیکه
به جایافراط بگوزیاده روی
به جایافسوس بگودریغا
به جایافقی بگوستانی
به جایاقامت بگوماندن
به جایاقبال بگوبخت
به جایاقتباس از ... بگوبرگرفته از ...
به جایاقدام نمودن بگودست زدن
به جایاقصی نقاطجهان بگوسرتاسر جهان
به جایاقصی نقاطدنیا بگوسرتاسر جهان
به جایاقصی نقاطکشور بگوسرتاسر کشور
به جایاقلام بگونمونه ها
به جایاقلیت بگوکمتری
به جایالان بگواکنون
به جایالبسه بگوپوشاک
به جایالحاق بگوپیوست
به جایالی یا لغایت بگوتا
به جایاما بگو ولی
به جایامام بگوپیشوا
به جایامام جماعت بگوپیشنماز
به جایامام جماعت بگوپیشنماز
به جای امتحانبگو آزمون
به جایامتحان کردن بگوآزمودن -آزمایش کردن
به جایامتداد بگوراستا
به جایامتناع بگوخودداری -پرهیز
به جایامتناع کردن بگوخودداری کردن
به جایامثال بگوهمانند
به جایامداد بگویاری رسانی
به جایامدادگر بگویاری رسان
به جایامر بگوفرمایش
به جایامرار معاش بگوگذران زندگی
به جایامرتان چیست؟ بگوفرمایشتانچیست؟
به جایامریه بگوفرمان نامه
به جایامکان پذیر بگوشدنی
به جایانبیاء بگوپیامبران-پیغمبران
به جایانتخاب بگوگزینش
به جایانتخابات بگوگزیدمان
به جایانتصاب بگوگماشتن-گمایش
به جای انتظاربگو چشمداشت
به جایانتظار داشتن بگوچشم داشتن
به جایانتظار می رودبگو پیش بینیمی شود
به جایانتقاد کردن بگوخرده گیری -خرده گرفتن
به جایانتقام بگوتلافی -کینخواهی
به جایانجماد بگویخ زدن
به جایانحاء بگوروش ها
به جایانحراف بگولغزش
به جای انحرافاتبگو کژی ها
به جایانزوا بگوگوشه گیری
به جایانسجام بگوهماهنگی
به جایانشاء الله بگوبه امید خدا
به جایانصراف دادن بگوکناره گیریکرد
به جایانعطاف بگونرمش
به جایانعقاد خون بگولختگی خون
به جایانعکاس بگوبازتاب
به جایانفجار بگوپکیدن - پکش
به جایانفرادی بگوتنهایی
به جایانفصال بگوجدایی
به جایانهار بگورودها
به جایانهدام بگونابودی
به جایانواع بگوگونه ها
به جایاهالی بوشهر بگومردمان بوشهر
به جایاهتمام بگوکوشش
به جایاهدا کردن بگوپیشکش کردن
به جایاواسط بگومیانه ها
به جایاوباش بگو ناکس
به جایاول بگو نخست
به جایاولا بگونخست
به جایاولاد بگوفرزندان
به جایاولویت بگونخستینگی
به جایاولین بگونخستین
به جایاکاذیب بگودروغ ها
به جایاکتفاء بگوبسنده
به جایاکتفاء کردن بگوبسنده کردن
به جایاکثر قریباتفاق بگوبیشتر
به جایاکثرا بگو بیشتر
به جایاکثریت بگوبیشتری
به جایایاب و ذهاب بگورفت و آمد
به جایایالت بگواستان -فرمانروایی
به جایایام بگوروزها
به جایایجاد اشتغال بگوکارآفرینی
به جایایجاد بگوبرپایی
به جایایجاد شده بگوبرپاشده
به جایایجاد کردن بگوپدید آوردن
به جایایده آل بگوآرمانی
به جایایده آلیست(فرانسوی) بگوآرمان گرا
به جایایده آلیسم بگوآرمان گرایی
به جایایرانی الاصل بگوایرانی تبار
به جایایرانیت بگوایرانی گری
به جایایمان بگوباور -باورداشت
به جایاین طور بگواینگونه
به جایایندکس بگونمایه
به جایآباژور بگو نورتاب
به جایآخر الامر بگوسرانجام
به جایآخر بگوپایان
به جایآخرت بگورستاخیز
به جایآخرین بگوواپسین
به جایآرشیو بگوبایگانی
به جایآزمایشات بگوآزمایش ها
به جای آس بگوتکخال
به جایآسانسور بگوبالابر
به جای آلبویه بگوخاندان بویه
به جایآلت قتاله بگوکشت افزار
به جای آنرا باطل کردم بگوآن را تباهکردم
به جایآنطور بگوآنگونه
به جایآنوقت بگوآنگاه
به جای بااصل و نسب بگوبا ریشه
به جای باتشکر بگو باسپاس
به جای باتقوی بگوپرهیزگار
به جای باتمام بگو باهمه
به جای باعقاید مختلف بگوبا باورهایگوناگون
به جای باقابلیت بگوبا توانایی
به جای بالیاقتی بگوشایستگی
به جایباجناق بگوهمریش
به جایبارز بگوآشکار -پدیدار
به جایباطل بگونادرست - تباه
به جایباطنی بگودرونی
به جایباعث بگومایه
به جایباعث عبرتدیگران بگومایه پنددیگران
به جایباقیمانده بگومانده
به جایبالاجبار بگوبه ناچار
به جایبالاخره بگوسرانجام
به جایبالاخص بگوبه ویژه
به جایبالعکس بگووارون
به جایبالقوه بگونهفته - خفته
به جایبالکن بگوایوان
به جایباکره(بانوان) بگودوشیزه
به جایبحبحه بگوهنگامه
به جایبحث و تبادلنظر بگو گفتمان
به جایبحر خزر بگودریایمازندران
به جایبحران بگوچالش
به جایبخیل بگو چشمتنگ
به جای بدجنس بگو بدنهاد
به جایبدعت بگونوآوری
به جایبدن بگو تن
به جایبدو بگو آغاز
به جایبدون شک بگوبی گمان
به جایبدون فوت وقت بگوبی درنگ
به جایبدیل بگوهمتا
به جایبدین طریق بگوبدین روش
به جایبذر پاشیدن بگوتخم پاشیدن
به جایبذله گو بگوشوخ
به جای براساس بگو برپایه
به جای برعهده بگو بردوش
به جای برمبنای بگو برپایه
به جایبراق بگودرخشان
به جایبرای مثال بگوبرای نمونه
به جایبرخی مواقع بگوگاهی
به جایبرعکس بگووارونه
به جایبرقرار بگوپایدار -استوار - برپا
به جایبرودت بگوسرما
به جایبرودتی بگوسرمایشی
به جایبرکه بگوآبگیر
به جایبزاق بگو آبدهن
به جایبسطدادن بگوباز کردن :اندکی سخن راباز کنید
به جایبسط بگوگسترش
به جایبسمه تعالی بگوبه نام خدا
به جایبسهولت بگوبه آسانی
به جایبشارت دادن بگومژده دادن
به جایبشاش بگوخندان
به جایبشر بگو آدمی
به جایبصیرت بگوبینش
به جایبعد بگو پس
به جایبعدها بگو درآینده
به جایبعضا بگوگاهی
به جایبعضی اوقات بگوهر از چندگاهی
به جایبعضی بگوبرخی
به جایبعضی مواقع بگوگاهی
به جایبعضی وقتها بگوگاهی
به جایبعید بگو دور
به جایبلاتکلیف بگوبی برنامه
به جایبلاتکلیفی بگوبی برنامگی
به جایبلاغت بگوشیوایی
به جایبلافاصله بگوبی درنگ
به جایبنیان بگوبنیاد
به جایبنیانگذار بگوبنیادگذار
به جای بهاتفاق بگوهمراه
به جای بهاحتمال زیاد بگوبه گمان بسیار
به جای بهاین ترتیب بگوبدین سان
به جای بهتدریج بگو کمکم
به جای بهتفصیل بگو بهگستردگی
به جای بهحق بگو بهسزا
به جای بهخصوص بگو بهویژه
به جای بهزعم بگو بهباور
به جای بهسرعت بگو باشتاب
به جای بهطور قطع بگوبی گمان
به جای بهظن من بگو بهگمان من
به جای بهعبارتی بگوبه گفته ای
به جای بهعلاوه بگوافزون بر آن
به جای بهغیر از اینکه بگوجدا از اینکه
به جای بهقول بگو بهگفته
به جای بهلحاظ بگو ازدید
به جای بهمثابه بگو بهمانند
به جای بهمنظور بگوبرای
به جای بهموازات بگوهمراستا
به جای بهنحو بگو بهگونه
به جای بهنحوی بگو بهگونه ای
به جای بههر حال بگوبه هر روی
به جای بههر صورت بگوبه هر روی
به جای بههمین خاطر بگواز این رو
به جای بههمین دلیل بگواز این روی
به جای بههیچ عنوان بگوبه هیچ روی
به جای بهواقع بگو بهراستی
به جای بهوجود آوردن بگوپدید آوردن
به جای بهوجود آورنده بگوپدیدآورنده
به جای بهوسیله بگوبدست
به جای بهوضوح بگو بهروشنی
به جای بهوفور بگوفراوان
به جای بهوقوع پیوست بگورخ داد
به جای بهکرات بگوبارها
به جایبهت بگو گیجی
به جایبوران بگوبرفباد
به جایبولتن بگوگزارشنامه
به جایبوکس بگومشتزنی
به جایبکر بگو دستنخورده
به جای بیاحتیاط بگوبی پروا
به جای بیاحساس بگوسنگدل
به جای بیاصل بگو بیریشه
به جای بیاصل و نسب بگوبی ریشه
به جای بیاعتبار بگوبی ارزش
به جای بیاعتقاد بگوناباور
به جای بیاعتقادی بگوناباوری
به جای بیاعتنا بگورویگردان
به جای بیاعتنایی بگورویگردانی
به جای بیانتها بگو بیپایان
به جای بیانضباطی بگونا به سامانی
به جای بیبدیل بگو بیهمتا
به جای بیبضاعت بگوتهیدست
به جای بیتامل بگو بیدرنگ
به جای بیتدبیر بگونابخرد
به جای بیتدبیری بگونابخردی
به جای بیترتیب بگودرهم
به جای بیتردید بگو بیگمان
به جای بیتردید بگو بیگمان
به جای بیتوجه بگو بیپروا
به جای بیجرات بگوبزدل
به جای بیجواب بگو بیپاسخ
به جای بیحد و حصر بگوبی اندازه
به جای بیحساب بگوبیشمار
به جای بیحواس بگوپریشان
به جای بیحوصلگی بگوبی تابی
به جای بیحوصله بگو بیتاب
به جای بیخبر بگوسرزده -ناآگاه
به جای بیخبر بگوناآگاه
به جای بیخبری بگوناآگاهی
به جای بیرحم بگوسنگدل
به جای بیرقیب بگو بیمانند
به جای بیروح بگو بیجان
به جای بیسلیقگی بگوبدپسندی
به جای بیسلیقه بگوبدپسند
به جای بیشباهت بگوناهمانند
به جای بیشعور بگونادان
به جای بیشک بگو بیگمان
به جای بیصبر بگوناشکیبا
به جای بیصبری بگوناشکیبایی
به جای بیعدالتی بگوبی دادگری
به جای بیفایده بگوبیهوده
به جای بیقرار بگو بیتاب
به جای بیقراری بگو بیتابی
به جای بیلیاقتی بگوناشایستگی
به جای بینظمی بگو نابه سامانی
به جای بینظیر بگو بیهمتا - بیمانند
به جای بیکفایتی بگوناشایستگی
به جایبیان کردن بگوبازگو کردن
به جایبیش از حد بگوبیش از اندازه
به جایبیعانه بگوپیش پرداخت
به جایبین المللی بگوجهانی -فرامرزی
به جایبین النهرین بگومیانرودان
به جایبین بگو میان
به جایبینهایت بگوبیکران
به جایبیوگرافی بگوزندگینامه -سرگذشت
به جایپاراگراف(لاتین) بگوبند
به جایپارتیشن بگودیوارک
به جایپارکینگ بگوخودروگاه
به جای پاساژ(فرانسوی) بگوتیمچه
به جایپاسپورت بگوگذرنامه
به جایپانسمان بگوزخمبندی
به جایپاورقی بگوزیرنویس
به جای پرتعداد بگوپرشمار
به جایپرتحمل بگوپرتاب
به جایپرتعداد بگوپرشمار
به جایپرثمر بگوپربار
به جایپرنس بگوشاهزاده
به جایپرنسس بگوشاهدخت
به جایپروژکتور بگونورافکن
به جایپروسه بگوفرآیند
به جایپستچی بگونامه رسان
به جایپلیس بگوشهربانی
به جایپمپ بگومکنده
به جایپیش شرط بگوپیش نیاز
به جای تابه حال بگوتاکنون
به جای تاحالا بگوتاکنون
به جای تاحدودی بگو تااندازه ای
به جای تاحدی بگو تااندازه ای
به جایتابعیت ایران بگوشهروندیایران
به جایتاثرآور بگودلخراش
به جایتاثیر بگوکارایی
به جایتاثیر گذار بگوکارساز
به جایتاجر بگوبازرگان
به جایتاخیر بگودیرکرد
به جایتارک دنیا بگوجهانرها
به جایتاسف بار بگواندوه بار
به جایتاسف بگوافسوس
به جایتاسیس بگوراه اندازی
به جایتاسیس کردن بگوپایه گزاریکردن
به جایتالم بگواندوه
به جایتامل بگودرنگ
به جایتاکید بگوپافشاری
به جایتاکید کرد بگوپافشاری کرد
به جایتألیف شده بگونوشته شده
به جایتبادل نظر بگوگفتگو -گفتمان
به جایتبحر بگوچیرگی
به جایتبریزی الاصل بگوتبریزی تبار
به جایتبریک بگوشادباش- شاباش
به جایتبسم بگولبخند
به جایتبعات بگوپیامدها
به جایتبعه ایران بگوشهروند ایران
به جایتبعیت بگوپیروی
به جایتبعیت کردن بگوپیروی کردن
به جایتجار بگوبازرگانان
به جایتجارت بگوبازرگانی
به جایتجاری بگوبازرگانی
به جایتجانس بگوهمگنی
به جایتجاوز بگودست درازی
به جایتجدید نظر بگوبازنگری
به جایتجربه کردن بگوآزمودن
به جایتجزیه طلب بگوجدایی خواه
به جایتجزیه و تحلیلبگو موشکافی
به جایتجمع بگوگردهمایی
به جایتجمع کنندگان بگوگردآمدگان
به جایتجهیزات بگوساز و برگ
به جایتحت اللفظی بگوواژه به واژه
به جایتحت فشار بگوزیر فشار
به جایتحت لوای بگوزیر درفش
به جایتحتانی بگوزیرین
به جایتحرک بگوجنبش
به جایتحریک کننده بگوبرانگیزاننده
به جایتحسینبرانگیز بگوآفرین انگیز
به جایتحصن بگو بست
به جایتحصن کردن بگوبست نشستن
به جایتحصنگاه بگوبستگاه
به جایتحقیر بگوخوارداشت
به جایتحقیق بگوپژوهش
به جایتحقیقاتی بگوپژوهشی
به جایتحمل بگوبردباری
به جایتحمل نمی کند بگوبرنمی تابد
به جایتحمل کرد بگوتاب آورد
به جایتحول بگودگرگونی
به جایتحولات بگودگرگونی ها
به جایتخریب بگوویرانی
به جایتخصص داشتن بگوسررشته داشتن- کاردان بودن
به جایتخطی بگولغزش
به جایتخلیه بگوتهی سازی
به جایتخمین بگوبرآورد
به جایتخیل بگوپنداشت -پندار
به جایتداوم بگوادامه
به جایتدبیر بگوراهکار
به جای تدریجابگو کم کم
به جایتدوین بگوگردآوری
به جایتذکر بگویادآوری -گوشزد
به جایتراس بگوایوان
به جایترافیک بگوشدامد
به جایتربیت بگوپرورش
به جایتربیت کردن بگوپرورش دادن
به جایترجمه بگوبرگردان
به جایتردد بگوآمدوشد
به جایتردید بگودودلی - گمان
به جایترشح بگوتراوش
به جایترغیب کند بگووا دارد
به جایترقی بگوپیشرفت
به جایترمینال بگوپایانه
به جایترویج بگوگسترش
به جایتسامح بگورواداری
به جایتساوی بگوبرابری
به جایتسبیح بگودستگرد
به جایتست بگوآزمایش
به جایتسطیح بگوهموارسازی
به جایتسلسل بگوزنجیرواری
به جایتسلط بگوچیرگی
به جایتسلیحاتی بگوجنگ افزاری
به جایتسکین بگوآرامش
به جایتشریح بگوکالبدشناسی
به جایتشریفات بگوآیین ها
به جایتشویق بگودلگرمی
به جایتشکر بگوسپاسگزاری
به جایتصادف بگوبرخورد
به جایتصادم بگوبرخورد
به جایتصحیح کردن بگودرست کردن
به جایتصدیق(رانندگی) بگوگواهینامه(رانندگی)
به جایتصفیه بگوپالایش
به جایتصور بگوانگاشت -انگار
به جایتصور کردن بگوگمان کردن -پنداشتن
به جایتضاهرات بگوراهپیمایی
به جایتظاهر بگوخودنمایی
به جایتعادل بگوترازمندی
به جایتعجب بگوشگفتی
به جایتعجب ‎آوربگوشگفتی آور
به جایتعجیل بگوشتاب کردن
به جایتعداد بگوشمار
به جایتعداد محدودی بگوشمار اندکی
به جایتعدادی بگوشماری - چندی
به جایتعرض بگودرازدستی
به جایتعقیب بگوپیگیری -دنبال
به جایتعلق خاطر بگووابستگی
به جایتعلیم بگوآموزش
به جایتعهدنامه بگوپیمان نامه
به جایتعویض بگوجایگزینی -جابهجایی
به جایتغییر کرد بگودگرگون شد
به جایتغییرات بگودگرگونی ها
به جایتفتیش بگوبازجویی
به جایتفحص بگوپیکاوی
به جایتفحص بگوپیکاوی
به جایتفرجگاه بگوگردشگاه
به جایتفریق بگوکاهش
به جایتفنگچی بگوتفنگدار
به جایتفویض بگوسپردن
به جایتفکیک بگوجداسازی
به جایتقاضا بگودرخواست
به جایتقاطع بگوبرشگاه
به جایتقبل کردن بگوپذیرا شدن
به جایتقدم بگوپیشینگی
به جایتقدیر یا قسمتبگو سرنوشت
به جایتقدیم کردن بگوپیش کش کردن
به جایتقرب بگونزدیکی
به جایتقریبا 50 عدد بگو� نزدیک 50تا - کم و بیش 50 تا
به جایتقریبا بگوکم وبیش-نزدیکبه
به جایتقسیم بگوبخش
به جایتقلب بگودغلی
به جایتقلید بگودنباله روی
به جایتقلیل بگوکاهش
به جایتقلیل دادن بگوکاستن
به جایتقوی بگوپرهیزگاری -پرهیز
به جایتقویم بگوسالنامه
به جایتلف کردن بگوهدر دادن
به جایتلفیقی بگوآمیزه ای
به جایتلویحا بگوسربسته
به جایتمام امور بگوهمه کارها
به جایتمام شده بگوپایان یافته
به جایتمامی بگوهمگی
به جایتمامی بگوهمگی
به جای[b:2c6a7c7
 

Goharshady

New Member
ارسال ها
2,239
لایک ها
166
امتیاز
0
#2
تو یک پست جا نمی شه ، این هم ادامه اش:
به جایتمامیت ارضی بگویکپارچگیکشوری
به جایتمایل بگوگرایش
به جایتمایلات بگوگرایش ها
به جایتمثال بگوپیکر - تندیس
به جایتمدن بگوشهریگری
به جایتمرد بگوسرکشی
به جایتمساح بگوسوسمار
به جایتملق بگوچاپلوسی
به جایتمنا بگوخواهش
به جایتمنا می کنم بگوخواهش می کنم
به جایتمول بگوتوانگری
به جایتنفر بگوکینه
به جایتهدید بگوترسانیدن
به جایتهمت بگو انگ
به جایتواتر بگوبسامد
به جایتواتر بگوبسامد
به جایتواضع بگوفروتنی
به جایتوالت بگودستشویی -آبخانه - دستبه آب
به جایتوأم بگوهمراه
به جایتوبیخ بگونکوهش - سرزنش
به جایتوجه بگوپروا
به جایتوحید بگویکتاپرستی
به جایتوریست بگوگردشگر
به جایتوریسم بگوگردشگری
به جایتوزیع بگوپخش
به جایتوسط بگوبدست
به جایتوسعه بگوگسترش
به جایتوصیه بگوپیشنهاد -رهنمود
به جایتوضیحالمسائل بگوروشنگرنامه
به جایتوضیح بگوروشنگری
به جایتوطئه بگونیرنگ
به جایتوقع بگوچشمداشت
به جایتوقیف بگوبازداشت
به جایتوقیف بگوبازداشت
به جایتولد بگوزایش
به جایتولید بگوفرآوری
به جایتونل بگودالان -دالانه
به جایتوکل به خدا بگوبه امید خدا
به جایتکذیب کردن بگودروغ شمردن
به جایتکریم بگوبزرگداشت
به جایتکنیک(اروپایی) بگوشگرد
به جایثالثا بگوسوم
به جایثانیا بگودوم
به جایثبت نام بگونام نویسی
به جایثبت نام کردم بگونام نویسیکردم
به جایثروت بگودارایی
به جایثقیل بگوسنگین
به جایثلاثه بگو سهگانه
به جایجادهمواصلاتی بگوراه دسترسی
به جایجاذبه بگو کشش
به جایجاعل بگوبرساز
به جایجاعلین بگوبرسازها
به جایجالب بگو نغز- دلنشین -دلچسب
به جایجالب توجه بگونگریستنی
به جایجامع بگوفراگیر
به جایجانبی بگوپهلویی
به جایجاهل بگونادان
به جایجایزه بگوپاداش
به جایجبار بگوستمکار -ستمگر
به جایجثه بگو تنه
به جایجدار بگوپوسته
به جایجدال بگوکشمکش
به جایجدیدا بگو بهتازگی
به جایجدیدالانتشاربگو تازه چاپ
به جایجدیدالتاسیس بگونوساز-تازهساز
به جایجدیدترین بگوتازه ترین
به جایجذاب بگوگیرا
به جایجذابیت بگوگیرایی -گیرایش
به جایجذب دانشجو بگوپذیرش دانشجو
به جایجراید بگوروزنامه ها
به جایجرأت بگویارا
به جایجرثقیل بگوگرانکش
به جایجرح بگو زخم
به جایجرم بگو بزه
به جایجریمه بگوتاوان
به جایجزء به جزء بگومو به مو
به جایجزایی بگوکیفری
به جایجزیره بگوآبخوست (abxast)
به جایجزیی از آن بگوپاره ای از آن
به جایجسد بگو پیکر
به جایجسور بگو بیباک - دلیر
به جایجعل بگوبرساخت
به جایجعلی بگوبرساخته -ساختگی
به جایجعلی بگودروغین
به جایجغرافیا بگوگیتاشناسی
به جایجلاد بگودژخیم
به جایجلال و جبروت بگوفر و شکوه
به جایجلسات بگونشست ها
به جای جلسهبگو نشست
به جایجلسهکارمندان بگونشستکارمندان
به جایجلوس کردن بگونشستن
به جایجمع آوری بگوگردآوری
به جایجمعاً بگورویهمرفته
به جایجمعه بگوآدینه
به جایجمعی بگوگروهی
به جایجنس بگو کالا
به جایجنوب بگونیمروز
به جایجهل بگونادانی
به جایجهنم بگودوزخ
به جایجواب بگوپاسخ
به جایجوابگو بگوپاسخگو
به جایجوار بگوهمسایگی
به جایجواز بگوپروانه
به جای جک(در خودرو) بگوخرک
به جایچارت بگونمودار
به جایچرا زحمتکشیدید؟ بگوچرا رنجهفرمودید؟
به جایچراغ قوه بگوچراغ دستی
به جایچطور بگوچگونه
به جای چهطوری؟ بگوچگونه؟
به جایحائز بگودارای
به جایحادثه بگوپیشامد
به جایحاذق بگوزبردست
به جایحاصل از بگوبرآمده از
به جایحاضر بگوآماده
به جایحال که بگواکنون که
به جایحالا بگواکنون
به جایحامله بگو آبستن -باردار
به جایحامی بگوپشتیبان
به جای حامیانبگو پیروان
به جایحاوی بگو دربر گیرنده
به جایحبس بگوزندان
به جایحتماً بگو بیگمانبه جای حد بگومرز - کران
به جایحداقل بگوکمینه - دست کم
به جایحداکثر بگوبیشینه
به جایحدس بگو گمان
به جایحدس می زنم بگوگمان می کنم
به جایحدود بگونزدیک
به جایحدی ندارد از ... بگومرزی ندارد از...
به جایحرارت بگوگرما
به جایحرارتی بگوگرمایشی
به جایحراست بگونگهبانی
به جایحرام بگوناروا
به جایحرف "سین" بگوبندواژه"سین"
به جایحرف (الفبا) بگوبندواژه
به جایحرف بی ربط بگوسخن نادرست
به جایحرف زدن بگوسخن گفتن
به جایحرفه ای بگوچیره دست
به جایحرفه بگوپیشه
به جایحرم سرا بگوپرده سرا
به جایحرکت بگوجنبش
به جایحرکت کن بگوبجنب
به جایحریف بگو همآورد
به جایحزن انگیز بگواندوهبار
به جایحزن بگواندوه
به جایحساب شده بگوسنجیده
به جایحسابگر بگودوراندیش
به جایحساس بگودلنازک
به جایحسب الامر بگوبه دستور
به جایحسنه بگو نیک- نیکو
به جایحسود بگو چشمتنگ
به جایحصار بگودیوار - بارو
به جایحفاظت بگونگهداری
به جایحفره بگوسوراخ
به جایحفظ کردن(نوشته) بگواز بر کردن
به جای حقالتحقیق بگوپژوهانه
به جای حقالتدریس بگوآموزانه
به جای حقالزحمه بگودستمزد
به جای حقالسکوت بگوخموشانه
به جایحقارت بگوخواری
به جایحقوق بگیر بگومزدبگیر
به جایحقوق(پولدریافتی) بگودستمزد -کارانه
به جایحقیر بگوکوچک
به جایحقیر شد بگوکوچک شد
به جایحقیقت بگوراستی - درستی
به جایحلق بگو گلو
به جایحلقوم بگوخرخره - خشکنای
به جایحلقوی بگوگرد
به جایحماسی بگوپهلوانی
به جایحماقت بگوسبک مغزی
به جایحمال بگوباربر- بارکش
به جایحمام بگوگرمابه
به جایحمایت بگوپشتیبانی
به جایحمل و نقل بگوترابری
به جایحمله بگوتاختن - تازش
به جایحنجره بگوخشکنای
به جایحوالی بگوگرداگرد-نزدیکیها
به جایحوزه بگودامنه - پهنه -گستره
به جایحوزه خلیجفارس بگوگرداگرد خلیجفارس
به جایحول و حوش بگودور و بر
به جایحکایت بگوسرگذشت یاداستان
به جایحکم بگودستور
به جایحکمیت بگوداوری
به جایحیات بگوزندگی
به جایحیثیت بگوآبرو
به جایحیرت انگیز بگوشگفت انگیز
به جایحیرت آور بگوشگفت انگیز
به جایحیرت زده بگوشگفت زده
به جایحیطه بگوگستره
به جایحیف که بگوافسوس که
به جایحیله گر بگوفریبکار
به جایحیله، مکر بگونیرنگ - شیله(شیله پیله)
به جایحیوان بگوجانور -جاندار
به جایخاتمه، انتهایا منتهی بگوپایان - ته
به جایخادم بگوپیشکار
به جایخارج از کشور بگوبیرون از کشور
به جایخارج بگوبیرون
به جایخارجی بگوبیگانه
به جایخارق العاده بگوشگفت انگیز
به جایخازن بگوانباره
به جایخاص بگو ویژه
به جایخاص بگو ویژه
به جایخاصیت بگوویژگی
به جایخاطر نشان بگویادآوری
به جایخاطرخواه بگودلباخته
به جایخاطره بگویادبود
به جایخالص بگوناب-سره( sare)
به جایخالصانه بگوبی آلایش
به جایخالق بگوآفریننده
به جایخانم بگوبانو
به جایخباثت بگوپلیدی - ناپاکی
به جایخبر بگو تازه
به جایخبرنگار بگوگزارشگر
به جایخبره بگوکارشناس
به جایخبیث بگوپلید - ناپاک
به جایخجالت آور بگوشرم آور
به جایخجالت بگوشرمساری
به جایخجالت می کشم بگوشرم دارم
به جایخجول بگوشرمسار
به جایخدا رحمتش کندبگو خدابیامرزدش
به جایخداحافظ بگوخدانگهدار یابدرود
به جایخدای واحد بگوخدای یکتا
به جایخدشه بگوخراش
به جایخراب بگوویران
به جایخرابه بگوویرانه
به جایخرابی بگوویرانی
به جایخراج بگو باژ(همان باج است)
به جایخرج بگوهزینه
به جایخروج بگوبرونرفت
به جایخزانه بگو گنجینه
به جایخسارت بگوزیان
به جایخسوف بگو ماهگرفتگی
به جایخسیس بگو کنس( kenes)
به جایخصوصا بگو بهویژه
به جایخصوصیت بگوویژگی
به جایخصومت بگودشمنی
به جایخضوع بگوفروتنی -افتادگی
به جای خطآهن بگو راهآهن
به جای خطمشی بگو راهو روش
به جایخطاط بگوخوشنویس
به جایخطاطی بگوخوشنویسی
به جایخطی بگو دستنویس
به جایخطیب بگوسخنران
به جایخلاص بگو رها
به جایخلاصه بگوچکیده
به جایخلاصی بگورهایی
به جایخلافکار بگوتبهکار
به جایخلف وعده بگوپیمان شکنی
به جایخلقت بگوآفرینش
به جایخلقت بگوآفرینش
به جایخلوص بگونابی - سرگی
به جایخلیج بگوکنداب
به جایخلیج فارس بگوکنداب پارس (Kand AB)
به جایخلیفه بگوجانشین
به جایخمس بگو پنجیک
به جایخنجر بگودشنه
به جایخواص بگوویژگان
به جایخودرو کروکی بگوخودرو روباز
به جایخودمختار بگوخودگردان
به جایخوشحال بگودلشاد
به جایخوف برداشتن بگوترسیدن
به جایخوف بگو ترس
به جایخوفناک بگوترسناک
به جایخیاط بگوجامه دوز
به جایخیال بگوگمان
به جایخیال کردم بگوگمانکردم-پنداشتم
به جایخیرمقدم بگوخوش آمد
به جایدائرةالمعارف بگودانشنامه
به جایدائم الخمر بگومیخواره
به جایدائم بگوهمیشه - همش
به جایدائمی بگوهمیشگی
به جایداخل بگو تویا درون
به جایداخل کشور بگودرون کشور
به جایداخلی بگودرونی
به جای دباصغر بگو خرسکوچک
به جای دباکبر بگو خرسبزرگ
به جای درارتباط با بگودرباره
به جای دراسرع وقت بگوهرچه زودتر
به جای درانظار عمومی بگوپیش دیدههمگان
به جای دراین ارتباط بگودر این باره
به جای دراین خصوص بگودر این باره
به جای دراین مورد بگودر این راستا -در این باره
به جای درآخر بگو درپایان
به جای درباب بگودرباره
به جای درحال توسعه بگورو به پیشرفت
به جای درحال حاضر بگوهم اکنون
به جای درحال رشد بگورو به پیشرفت
به جای درحقیقت بگو بهراستی
به جای درخصوص بگودرباره
به جای دررابطه با بگودرباره
به جای دررأس بگو دربالای
به جای درصورتی که بگوچنانچه
به جای درضمن بگوهمچنین -وانگهی
به جای درعوض بگو دربرابر
به جای درعین حال بگودر همان سان
به جای درغیر اینصورت بگووگرنه
به جای درقدیم بگوپیشتر ها
به جای درمجموع بگورویهمرفته
به جای درمحذور بگو درتنگنا
به جای درمقابل بگو دربرابر
به جای درنتیجه بگوبرآیند اینکه
به جای درنظر گرفتن بگوبه دیده داشتن
به جای درنهایت بگو درپایان
به جای درهر حال بگوبه هر روی
به جای درواقع بگو بهراستی
به جای درکل بگورویهمرفته
به جایدرس اول بگوآموزه نخست
به جایدرس بگوآموزه
به جایدرمورد بگودرباره
به جایدرک کردن بگوپی بردن
به جایدست آخر بگودر پایان
به جایدستجرد بگودستگرد
به جایدسته جمعی بگوگروهی
به جایدستور جلسه بگودستور نشست
به جایدستور قتل بگودستور کشتن
به جایدستورالعمل بگودستورکار
به جایدعا بگونیایش
به جایدعا می کنم بگونیایش می کنم
به جایدعوت کردن بگوفراخواندن
به جایدعوتنامه بگوفراخوانه
به جایدعوی کرد بگوکتک کاری کرد
به جایدفاع بگوپدافند
به جایدفتر خاطرات بگودفتر یادبود
به جایدفن کردن بگوخاکسپاری
به جایدقیق بگوریزبین
به جایدلایل بگوانگیزه ها
به جایدلیل بگوانگیزه
به جایدموکراتیک بگومردسالارانه
به جایدموکراسی(اروپایی) بگومردمسالاری
به جایدموکراسی بگومردمسالاری
به جایدمکرات بگومردمسالار
به جایدنیا بگوگیتی - جهان
به جایدور باطل بگودور تباه
به جایدکوراسیونمنزل بگوخانه آرایی
به جایدیاگرام بگونمودار
به جایدیه بگوخونبها
به جایدیکتاتور بگوخودکامه
به جای ذاتیبگو خدادادی
به جایذخیره بگواندوخته
به جایذره بگو خرده
به جایذلت بگوخواری
به جایذکر کردن بگویادکردن
به جایذکور بگومردها
به جایذیل بگو زیر -پایین
به جایرئوس مطالب بگوسرنوشتار ها
به جایرئیس خانواده بگوسرپرستخانواده
به جایرئیس یا مسئولبگو سرپرست
به جایراجع به بگودرباره
به جایراحت بگوآسان
به جایرادیوتراپی بگوپرتودرمانی
به جایراس ساعت بگوسر ساعت
به جایراسخ بگواستوار
به جایراضی بگوخوشنود
به جایراندمان بگوبهره وری
به جایراه حل بگوراهکار
به جایراوی بگوگوینده
به جایردیف بگو رده
به جایرزق بگو روزی
به جایرسم الخط یا font(انگلیسی) بگو دبیره
به جایرسوب بگو تهنشست - ته نشین -لای
به جایرسوخ کردن بگورخنه کردن
به جایرسول بگوفرستاده
به جایرشد کردن بگوبالیدن
به جایرضایت بگوخوشنودی
به جایرضایت بگوخوشنودی
به جایرطوبت بگو نم
به جایرطوبت دارد بگونم دارد
به جایرعب بگو ترس
به جایرعب و وحشت بگوترس و هراس
به جایرعد بگوآذرخش
به جایرعد و برق بگوآذرخش
به جایرعشه بگولرزه
به جایرعیت بگودهوند
به جایرفاقت بگودوستی
به جایرفراندم بگوهمه پرسی
به جایرفقا بگودوستان
به جای رفیقبگو دوست
به جایرفیقان بگودوستان
به جایرقابت بگوچشم وهمچشمی
به جایرقص بگوپایکوبی
به جایروایت بگوداستان -گفتار
به جایروز بخیر بگوروزخوش
به جایروز تولد بگوزادروز
به جایرویت بگودیدن - دید
به جایزاهد بگوپارسا
به جایزاویه بگوگوشه
به جای زایدالوصف بگوچشمگیر
به جایزباله بگوآشغال
به جایزبان خارجی بگوزبان بیگانه
به جایزبان محاورهایی بگو زبانگفتاری
به جایزحمت بگودردسر
به جایزراعت یا زارعبگو کشاورزییا کشاورز
به جایزلزله بگوزمین لرزه
به جایزنجان بگوزنگان
به جایزوال بگوفروپاشی
به جایزوج بگو جفت
به جایزکات بگو هشتیک
به جایزکام بگوسرماخوردگی
به جایزیاد بگوبسیار
به جایسئوال بگوپرسش
به جایسئوال کردن بگوپرسیدن
به جایسابق بگوپیشین
به جایسابقاً بگوپیشترها
به جایسابقه بگوپیشینه
به جایساحت بگوپیشگاه
به جایساحل بگو کنارهیا کنار
به جایساده لوح بگوساده نگر -ساده اندیش
به جایسارق بگو دزد
به جایساقط بگوسرنگون
به جایسال جاری بگوامسال
به جایسالاد بگوسبزیانه
به جایسالم بگوتندرست
به جایسایتاینترنتی بگوتارنما
به جایسایر بگودیگر
به جایسایرین بگودیگران
به جای سبزیجاتبگو سبزی ها
به جایسبقت بگوپیشی
به جایسبوعانه بگوددمنشانه
به جایسجاده بگوجانماز
به جایسخیف بگو سبک
به جای سدامیرکبیر بگوبند امیرکبیر
به جای سر( ser) بگوراز
به جایسرحدات بگومرزها
به جایسرقت بگودزدی
به جایسریع السیر بگوتندرو - تیزرو
به جایسریع بگو تند
به جایسریعتر بگوتندتر
به جایسعادت بگوبهروزی -خوشبختی
به جایسعی بگو کوشش
به جایسفاک بگوخونریز
به جایسقوط بگوسرنگونی
به جایسلاح بگو جنگافزار
به جایسلاطین بگوپادشاهان
به جایسلام بگودرود
به جایسلام بگو نیکروز(در دورهساسانی بیشتربه کار میرفته است)
به جایسلامت باشید بگوپاینده باشید
به جایسلامت باشید بگوزنده باشید
به جایسلسله اشکانی بگودودماناشکانی
به جایسلسله بگوزنجیره -دودمان - رشته
به جایسلسله جبال بگورشته کوه ها
به جایسلطان بگوپادشاه
به جایسلطه بگوچیرگی
به جای سم بگوزهر
به جایسمبل بگونماد
به جایسمبلیک بگونمادین
به جایسمعی بصری بگودیداریشنیداری
به جایسمی بگو زهری- زهرآگین
به جایسمینار بگوهم اندیشی
به جایسند بگو دستک
به جایسنه بگو سال
به جای سهضربدر چهار بگوسه در چهار
به جایسهل الوصول بگوآسان یاب
به جایسهل بگو آسان
به جایسهم بگو بهره
به جایسهوا ً بگوندانسته
به جایسهولت بگوآسانی
به جایسوء رفتار بگوبدرفتاری
به جایسوء شهرت بگوبدنامی
به جایسوء ظن بگوبدگمانی
به جایسوئیت بگوسراچه
به جایسوابق بگوپیشینه
به جایسواحل دریایخزر بگوکناره هایدریایمازندران
به جایسوبسید بگویارانه
به جایسوق الجیشی بگوراهبردی
به جایسیاح بگوگردشگر
به جایسیاسیون بگوسیاستمداران
به جایسیرجان بگوسیرگان
به جایسیفون بگوآبشویه
به جایشاعر بگوسراینــــدهیا چامهسرا(غزل‏گو)
به جایشامل بگودربرگیرنده
به جایشانس بگو بخت
به جایشاهد بگوگواه
به جایشایان ذکر استبگو گفتنیاست
به جای شببخیر بگو شبخوش
به جایشباهت بگوهمانندی -همانندگی
به جایشبیه بگومانند -همانند
به جایشجاع بگودلیر - شیردل
به جایشجاعت بگودلیری
به جایشجره نامه بگوتبارنامه
به جایشخصیت بگومنش
به جایشدیدا بگو بهسختی - سخت
به جایشرارت بگوپلیدکاری -پلیدی
به جایشربت بگودوشاب
به جایشرح وقایع بگورویدادنامه -رویدادنگاری
به جایشرفیاب شدن بگوباریافتن
به جایشروع بگوآغاز
به جایشروع کردن بگوآغازکردن
به جایشریان بگوسرخرگ
به جای شطالعرب بگواروندرود
به جایشطرنج بگوچترنگ
به جایشعائر مذهبی بگوآیین های دینی
به جایشعبده بازی بگوچشم بندی
به جایشعر بگوسروده یاچامه(غزل)
به جایشعله بگواخگر
به جایشعور بگو خرد
به جایشغل بگو کار -پیشه
به جایشفا بگودرمان - بهبود
به جای شقالقمر بگوماه شکافی
به جایشمسی بگوخورشیدی
به جایشهادت بگوگواهی
به جایشهادت داد که ... بگوگواهی داد که ...
به جایشهادت طلبانه بگوجانبازانه -جانسپارانه
به جایشوق بگو شور
به جایشوکت بگوشکوه
به جایشکایت بگوگلایه
به جایشکرگذاری بگوسپاسگذاری
به جایشیطان بگواهریمن
به جایشیمی بگوکیمیا
به جایشیمیایی بگوکیمیایی
به جایشیوع بگوگسترش
به جایصاحب نظر بگو
به جایصاحبنظر بگوکاردان -کارشناس
به جایصادق بگوراستگو
به جایصاعقه بگوآذرخش
به جایصاف بگوهموار
به جایصاف و هموار بگوهموار
به جای صالحبگو درستکار
به جایصبح بگوبامداد
به جایصبحانه بگوناشتایی
به جایصبور بگوبردبار -شکیبا
به جایصبور بگوشکیبا
به جایصحبت بگوگفتگو
به جایصحرا بگوبیابان-دشت ودمن
به جایصحیح بگودرست
به جایصداقت بگوراستی-راستگویی
به جایصدف بگوگوشماهی
به جای صدمهبگو آسیب
به جایصدمه دیده بگوآسیب دیده
به جایصراحت بگوروشنی
به جایصرفنظر کردن بگوچشم پوشی کردن
به جایصریح بگوروشن
به جایصعب العلاج بگوبی درمان - سختدرمان
به جایصعودی بگوافزاینده
به جای صف بگورسته
به جایصفویه بگوصفویان
به جایصلاحدید بگوروادید
به جایصلاحیت بگوشایستگی
به جایصلح بگو سازش- آشتی
به جایصلوات بگودرود فرستادن
به جایصلوة بگونماز
به جایصمیمی بگوخودمانی
به جایصورت بگوچهره
به جایصیاد بگوشکارچی یاماهیگیر
به جایضایع شده بگواز میان رفته
به جایضایعات بگوپسمان ها
به جایضخیم بگوکلفت - ستبر
به جای ضدو نقیض بگوناسازگار
به جایضدعفونی کردن بگوگندزدایی
به جایضرب المثل بگوزبانزد
به جایضرب و شتم بگولت و کوب
به جایضربان بگوتپش
به جایضرر بگو زیان
به جایضرورت بگوبایستگی
به جایضروری بگوبایسته
به جایضعف بگو سستی- ناتوانی
به جایضعیف بگوناتوان - لاغر
به جایضمن آنکه بگوافزون بر آنکه
به جایضمن تایید بگوافزون بر درستشمردن
به جایضمیمه بگوپیوست
به جایضیافت بگوبزم
به جایطاقت بگوتوان - تاب - نا
به جایطالع بگو بخت
به جایطایفه بگوویس - تیره
به جایطباخ خانه بگوآشپزخانه
به جایطباخی بگوآشپزی - (کلهپزی)
به جایطبخ بگو پختن
به جایطبق بگو برپایه
به جایطبقه بندی بگودسته بندی
به جایطبیب بگوپزشک
به جایطبیعت انسان بگوسرشت آدمی
به جایطراز بگوتراز(همانندترازو)
به جایطرد شده بگورانده شده
به جایطرز بگو شیوه
به جایطرز تفکر بگوبینش
به جایطرفدار بگوپیرو
به جایطرفداران بگوپیروان
به جایطرفین بگو هردو سو
به جایطریقه بگوشیوه
به جایطعم بگو مزه
به جایطفل - اطفال بگوکودک - کودکان
به جایطلا بگو زر
به جایطلافروش بگوزرگر
به جایطلایی بگوزرین
به جایطلوع آفتاب بگوبرآمدن آفتاب
به جایطمأنینه بگوآرامش
به جایطناب بگوریسمان
به جایطهران بگوتهران
به جایطوس بگو توس(نام شهر)
به جایطول بگودرازا
به جایطول تاریخ بگودرازای تاریخ
به جایطویل بگودراز
به جای طیکردن بگوپیمودن
به جایطیور بگوپرندگان
به جایظالم بگوستمگر -بیدادگر
به جایظالمانه بگوستمگرانه
به جایظاهر بگو نما
به جایظاهر شدن بگوپدیدار شدن
به جایظاهراً بگوآنسان کهپیداست
به جایظرفیت بگوگنجایش
به جایظلم بگو ستم -بیداد
به جایظلمات بگوتاریکی
به جای ظن بگوگمان
به جایظهر بگونیمروز
به جایظهور بگوپیدایش
به جایعابر بانک بگوخودپرداز
به جایعابر بگورهگذر
به جایعاجز بگودرمانده
به جایعادت بگو خو
به جایعادت کردم بگوخو گرفتم
به جایعادت کردن بگوخو گرفتن
به جایعادل بگودادگستر -دادگر
به جایعادلانه بگودادگرانه
به جایعار داشتن بگوننگ داشتن
به جایعازم بگورهسپار - راهی
به جایعازم شدن بگوروانه شدن -رهسپارشدن
به جایعاقبت بگوسرانجام
به جایعاقبت به خیر بگونیک فرجام
به جایعاقل بگوخردمند
به جای[b:8b244b3ffc]عالم [/b:8b24
 

Goharshady

New Member
ارسال ها
2,239
لایک ها
166
امتیاز
0
#3
به جایمفقود الاثر بگوناپدید - گمنشان
به جایمفقود شده بگوگم شده ناپدیدشده
به جایمفلوک بگوبیچاره -درمانده -بدبخت
به جایمفید بگو سودمند
به جایمقابل بگوروبرو
به جایمقابله بگورویارویی
به جایمقارن بگوهمزمان -همهنگام
به جایمقاله بگونوشتار
به جایمقاومت بگوپایداری
به جایمقایسه بگوسنجش
به جایمقایسه می کنمبگو می سنجم
به جایمقبره بگوآرامگاه
به جایمقتولین بگوجان باختگان -کشتگان
به جایمقداری بگواندکی - چندی
به جایمقدس بگوورجاوند( varjavand)
به جایمقدمه بگوپیشگفتار -سرآغاز
به جایمقدور بگوشدنی
به جایمقر بگو ستاد
به جایمقر سپاه بگوستاد سپاه
به جایمقررات بگوآيين نامه
به جایمقصر بگوگناهکار
به جایمقطعی بگودوره ای
به جایمقطوع النسل بگوبی فرزند
به جایمقننه بگوآیینگذاری
به جایمقنی بگو چاهکن
به جایمقوله بگوزمینه - گویه
به جایمقوی بگونیروبخش
به جایمقیاس بگوپیمانه
به جایملاح بگوملوان
به جایملاقات کرد بگودیدار کرد
به جایملامت بگوسرزنش-سرکوفت
به جایملت بگو مردم
به جایملتزم بگوپایبند
به جایملحق شدن بگوپیوستن
به جایملکه بگوشهبانو
به جایممانعت بگوبازدارندگی -بازداری -جلوگیری
به جایممتد بگودنباله دار
به جایمملکت بگوکشور
به جایممنوع بگوبازداشته
به جایممنون بگوسپاس
به جایممنونم بگوسپاسگزارم
به جایممکن بگوشدنی
به جای منبعد بگو زینپس
به جای منحیث المجموع بگورویهمرفته
به جایمنادی بگوپیام آور
به جایمناره بگوگلدسته
به جایمنازعه بگودرگیری - ستیز
به جایمنازل بگوخانه ها
به جایمناسب بگوپسندیده
به جایمناسبت بگوفراخور
به جایمناطق آزاد بگوآزادگاه ها
به جایمناظره بگوگفتمان
به جایمنتخب بگوبرگزیده
به جایمنتظر بگوچشم براه
به جایمنتقدان بگوخرده گیران
به جایمنتقدین بگوخرده گیران
به جایمنجر شدن بگوانجامیدن
به جایمنجر شده بگوانجامیده
به جایمنجم بگواخترشناس
به جایمنجمد بگویخبسته
به جایمنحصر به فرد بگوبی همتا
به جایمنحل شد بگوبرچیده شد
به جایمنحل کردن بگوبرچیدن
به جایمنزل بگوخانه
به جایمنزه بگو پاک
به جایمنزوی ساختن بگوگوشه نشینساختن
به جایمنسجم بگوهماهنگ
به جایمنشاء بگوسرآغاز
به جایمنصفانه بگودادگرانه
به جای منصوبکردن بگوگماردن
به جایمنصوب کردن بگوگماشتن
به جایمنطقه آزاد بگوآزادگاه
به جایمنطقه آزادتجاری بگوآزادگاهبازرگانی
به جایمنطقی بگوبخردانه
به جایمنظره بگوچشم انداز
به جایمنظومه شمسی بگوکهکشان‏خورشیدی
به جایمنع بگوبازداری
به جایمنفعت بگو سود- هوده
به جایمنفک بگو جدا
به جایمنقل بگوآتشدان
به جایمنهدم بگونابود
به جایمنوط به بگووابسته به
به جایمنکر شد بگوزیرش زد
به جایمهاجرت بگوکوچ
به جایمهارت بگوچیرگی
به جایمهلک بگوکشنده
به جایمهیا بگوآماده
به جایمواجه بگوروبرو
به جایموازنه بگوبرابری
به جایموازنه قدرت بگوبرابرینیروها
به جایموافقم بگوهمداستانم
به جایموثر بگوکارساز
به جایموجب بگومایه
به جایموجب نگرانیشد بگو مایهنگرانی شد
به جایموجبات بگوزمینه ها
به جایموجه بگوپذیرفتنی
به جایمورخ بگوگذشته نگار
به جایمورد بگوباره
به جایمورد نظر بگودلخواه
به جایموزه بگودیرینکده
به جایموسس بگوبنیادگزار
به جایموسسه بگوبنیاد-نهاد-سازمان
به جایموضوع بگوجستار
به جایموعد بگوزمان - سررسید
به جایموفق باشید بگوپیروز باشید
به جایموفق بگوکامیاب
به جایموفقیت بگوکامیابی
به جایموقت بگوگذرا - زودگذر
به جایموقع بگوهنگام
به جایمولود بگوفرزند
به جایمومن بگوباورمند
به جایمونث بگوماده
به جایمکانیزم بگوسازوکار
به جایمکث بگو درنگ
به جایمکرمه بگوگرامی
به جایمکروه بگوناپسند - زشت
به جایمکشوف بگویافته
به جایمکشوفه بگونویافته
به جایمکلف بگوناچار - وادار
به جایمیادین بگومیدان ها
به جایمیسر است بگوشدنی است
به جایمیلاد بگوزادروز
به جایمینیاتور بگوریزنگاره
به جایمینیاتوری بگوریزنگارگی
به جایمینیاتوریست بگوریزنگارنده
به جای نامتناسب بگوبی قواره
به جای ناحقبگو ناسزا
به جاینادر بگوکمیاب
به جاینادم بگوپشیمان
به جایناراضی بگوناخشنود
به جاینارضایتی بگوناخشنودی
به جایناشکری بگوناسپاسی
به جایناشی از بگوبرآمده از
به جایناشی شده است بگوبرآمده است
به جایناشی می شود بگوبر می آید
به جایناطق بگوسخنران
به جایناعدالتی بگوبی دادگری
به جاینامبارک بگوناخجسته
به جاینامرتب بگونا به سامان
به جاینامرتبی بگونا به سامانی
به جاینامطلوب بگوناپسند
به جاینامنظم بگونا به سامان
به جایناموفق بگوناکام
به جاینامیمون بگوناخجسته
به جاینبض بگو تپش
به جای نجاتبگو رهایی
به جاینجار بگودرودگر
به جاینجاری بگودرودگری
به جاینجوم بگواخترشناسی
به جاینحوه بگو روش- شیوه
به جاینحوه کار بگوروش کار
به جایندامت بگوپشیمانی
به جایندرتاً بگوگاهی
به جاینزاع بگوکشمکش
به جاینزول پول بگوبهره پول
به جاینزولی بگوکاهنده
به جاینسبتاً بگوکمابیش
به جاینسل بگودودمان
به جاینسوان بگوزنان
به جاینشاط بگوشادی
به جاینشریه ادواری بگوگاهنامه
به جاینشریه هفتگی بگوهفته نامه
به جاینصب کردن بگوگذاشتن
به جاینصف بگو نیم یا نیمه
به جاینصیحت بگوپند یا اندرز
به جاینطق بگوسخنرانی
به جاینظارت بگوبازبینی -بازرسی -وارسی
به جاینظاره گر بگوبیننده
به جاینظافت بگوپاکیزگی
به جاینظافت رارعایت کنید بگوپاکیزه نگهدارید
به جاینظام بگوسامانه
به جاینظر به اینکه بگواز آنجا که
به جاینظم بگوسامان
به جاینظیر بگو همانند
به جاینفر بگو تن
به جاینفع بگو سود
به جاینفع خالص بگوسود ویژه
به جاینفیس بگوگرانمایه-باارزش
به جاینقطه عطف بگوچرخشگاه
به جاینقطه نظر بگودیدگاه - نگرش
به جاینقیصه بگوکاستی
به جاینمک طعام بگونمک خوراکی
به جاینهایتا بگوسرانجام
به جاینهایی بگوپایانی
به جاینهضت بگوجنبش
به جاینواقص بگوکاستی ها
به جاینورانی بگودرخشان
به جاینوشتجات بگونوشته ها
به جاینوع بگو گونه
به جایهال بگوسرسرا
به جایهذیان بگوچرند
به جایهلیکوپتر بگوبالگرد
به جای هممعنی بگو همچم - هم آرش
به جای هموطن بگو هممیهن
به جایهمان طور بگوهمانگونه
به جایهمجهت بگوهمسو
به جایهمفکران بگوهم اندیشان
به جایهمینطور بگوهمینگونه
به جایهیچ وجه بگوهیچگونه
به جایهیچوقت بگوهیچگاه
به جایواحد بگویکتا
به جایواصله بگورسیده -دریافتی
به جایواضح بگوروشن
به جایواعظ بگوسخنران
به جایواقعا بگو بهراستی
به جایواقعه یااتفاق بگورویداد یارخداد
به جایواقعی بگوراستین
به جایوالا بگووگرنه
به جایوالد بگو پدر
به جایوالده بگومادر
به جایوالله بگو بهخدا
به جایوالی بگواستاندار
به جایواکمن بگوپخش همراه
به جای وبسایت بگوتارنما
به جایوبلاگ بگوتارنگار
به جایوثیقه بگوپشتوانه
به جایوجود بگوهستی
به جایوحدت بگوهمبستگی-یگانگی
به جایوحشت بگوهراس-ترس-بیم
به جایوحشت کردن بگوترسیدن-هراسیدن
به جایوحشتناک بگوهراسناک -ترسناک
به جایوحشیانه بگوددمنشانه
به جای وخیمبگو ناگوار
به جایودیعه بگوسپرده
به جایوراث بگوبازماندگان
به جایوراجی بگوپرگویی
به جایورم بگو آماس
به جایورید بگو رگ
به جایوزین بگوسنگین
به جایوساطت بگومیانجیگری-میانجی
به جایوساطت کردن بگومیانجیگریکردن
به جایوسط بگو میانیا میانی
به جای وسعتبگو گستره
به جایوصیتنامه بگودرگذشتنامه
به جایوضع حمل بگوزایمان
به جایوضعیت بگوچگونگی
به جایوضو بگو دستنماز
به جایوضوح بگوروشنی
به جایوطن بگو میهن
به جایوطنی بگومیهنی
به جایوفات بگو مرگ- درگذشت
به جایوفور بگوفراوانی
به جایوقاحت بگو بیشرمی
به جایوقایع بگورویدادها
به جایوقتی که بگوهنگامیکه
به جایوقتی که درباز شد... بگوهنگامی که درباز شد ...
به جایوقیح بگو بیشرم
به جایولادت بگوزادروز
به جایولاغیر بگو ودیگر هیچ
به جایولیعهد بگوجانشین
به جایوکیل مجلس بگونماینده مجلس
به جایکابوس بگوبختک
به جایکابینت(فرانسه) بگوگنجه
به جایکاتالیزور(اروپایی) بگوکنشیار
به جایکاذب بگودروغین
به جایکار مشکلی استبگو کاردشواری است
به جایکارخانجات بگوکارخانه ها
به جایکاسب بگوسوداگر
به جایکاشف بگویابنده
به جایکافی است بگوبس است
به جایکامپیوتر بگورایانه
به جایکاندیدا بگونامزد
به جایکبد بگو جگر
به جایکبیر بگوبزرگ
به جایکثرت بگوفراوانی
به جایکثیرالانتشار بگوپرشمارگان
به جایکثیف بگوناپاک
به جایکدورت بگودلگیری
به جایکذاب بگودروغگو
به جایکذب بگو دروغ
به جایکسب علم بگودانش اندوزی
به جایکسب و کار بگوسوداگری
به جایکسرکردن بگوکاستن
به جایکسوف بگوخورشیدگرفتگی
به جایکفاش بگوکفشگر
به جایکفاشی بگوکفشگری
به جایکفایت بگوبسنده-بسندگی
به جایکفایت می کند بگوبسنده می کند
به جایکفن و دفن بگوخاکسپاری
به جای کل بگوهمه
به جایکلاً بگورویهمرفته
به جایکلام بگو سخن
به جایکلام خدا بگوسخن خدا
به جایکلاه مال مناست بگو کلاهاز من است
به جایکلمات بگوواژه ها
به جایکلمه بگوواژه
به جایکلمه عبور بگوگذرواژه
به جایکلیپ بگونماهنگ
به جایکلیت بگوهمگی
به جای کمنظیر بگو کممانند - بیمانند
به جای کمو کیف بگوچند و چون
به جایکمالات بگوشایستگی -شایستگی ها
به جایکماکان بگوهمچنان
به جای کنفیکون بگوزیر و رو - زیر وزبر
به جایکنترل بگومهار
به جایکنتور(اروپایی) بگوشمارنده
به جایکنگره بگوهمایش
به جایکهولت بگو پیری
به جایکوپن بگوکالابرگ
به جایکیاست بگوزیرکی -هوشیاری
به جاییاغی بگوسرکش
به جاییأس بگوناامیدی
به جاییقین بگوباور
به جاییقینا بگو بیگمان
به جاییورتمه بگوچارگامه
به جاییومیه بگوروزانه
به جای یکذره بگو یکخرده
به جای یکربع بگو یکچهارم
به جای یکعده بگوشماری
به جاییکطرفه بگویکسویه
 

Olympiad

New Member
ارسال ها
1,268
لایک ها
134
امتیاز
0
#4
صلوات ختم كنيد........... بچه ها 100% تشكر كنيد...اين همه آقاي گوهرشادي انرژي مصرف كرده تا امضاي من رو به شما بگه ....
 

Goharshady

New Member
ارسال ها
2,239
لایک ها
166
امتیاز
0
#5
بالاخره تموم شد

از Mohajerane.blogfa.com نوشته بودم.
 

Olympiad

New Member
ارسال ها
1,268
لایک ها
134
امتیاز
0
#6
من حوصله ي خوندنشو ندارم!!!!! فقط كلمه ي اول و يه قسمتي از كلمه ي دوم رو خوندم ...
حالا يه مسئله : احتمال آنكه اعضاي سايت همه ي اين ها را بخوانند چفدر است!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟
 

Goharshady

New Member
ارسال ها
2,239
لایک ها
166
امتیاز
0
#7
Olympiad گفت
صلوات ختم كنيد........... بچه ها 100% تشكر كنيد...اين همه آقاي گوهرشادي انرژي مصرف كرده تا امضاي من رو به شما بگه ....
به جای صلوات بگویید درود فرستادن
به جای ختم بگویید پایان
به جای تشکر بگویید سپاسگزاری
به جای انرژی بگویید همون انرژی (این واژه هم ارز پارسی نداره)
به جای مصرف بگویید به کار بردن
به جای امضا بگویید نشان!!!
 

Goharshady

New Member
ارسال ها
2,239
لایک ها
166
امتیاز
0
#8
Olympiad گفت
من حوصله ي خوندنشو ندارم!!!!! فقط كلمه ي اول و يه قسمتي از كلمه ي دوم رو خوندم ...
حالا يه مسئله : احتمال آنكه اعضاي سايت همه ي اين ها را بخوانند چفدر است!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟
1 تقسیم بر حاصل اون سیگمایی که از معدل شما ناظمتون کم می کنه
 

ali_irysc

New Member
ارسال ها
319
لایک ها
294
امتیاز
0
#9
پاسخ : پارسی سخن بگوییم--- اگر این را نبینی ، زیان دیده ای ---

به جای صلوات بگویید درود فرستادن
به جای ختم بگویید پایان
به جای تشکر بگویید سپاسگزاری
به جای انرژی بگویید همون انرژی (این واژه هم ارز پارسی نداره)
به جای مصرف بگویید به کار بردن
به جای امضا بگویید نشان!!!
واییییییییییییییی
این پستای قدیمی چه قدر باهالن
و اقای گوهر شادی چی کار کردن
سپاس فراوان
 
ارسال ها
2,157
لایک ها
3,082
امتیاز
113
#10
پاسخ : پارسی سخن بگوییم--- اگر این را نبینی ، زیان دیده ای ---

وازه هم ارز انرژی هم ساخته شد.


انرژی = کارمایه
 

Moonlight

New Member
ارسال ها
490
لایک ها
533
امتیاز
0
#11
پاسخ : پارسی سخن بگوییم--- اگر این را نبینی ، زیان دیده ای ---

به جای سوال بگین پرسش به جای مثل بگین مانند
 

Al!R3ZA

Well-Known Member
ارسال ها
1,903
لایک ها
3,166
امتیاز
113
#12
پاسخ : پارسی سخن بگوییم--- اگر این را نبینی ، زیان دیده ای ---

یه سوال
که چی بشه دقیقاً !
من نمیخوام یه دید منفی داشته باشما
ولی آدم باید از اون زبونی که استفاده میکنه ، باهاش راحت باشه
شاید یه موقع یه کلمه ی فارسی نتونه جای یک سری کلمات و لغات انگلیسی رو اون طور که باید و شاید بگیره
البته با این هم مخالفم که بین حرف هات برای کلاس گذاری هی لغات انگلیسی و عربی استفاده کنی
حتی تلفظات کلمات سخت هم داره ساده میشه حالا شما اومدید کلماتی که چندین ساله که آدم بهش عادت کرده میگید جاش یه سری کلمات دیگه بگیم ؟!
تازه خیلی ها م نمیدونن این کلماتو ! وقتی به کار ببری میگه یعنی چی ؟ دوباره باید همون معادل عربی یا انگلیسیشو بگی
 

gonahkar

New Member
ارسال ها
106
لایک ها
67
امتیاز
0
#13
پاسخ : پارسی سخن بگوییم--- اگر این را نبینی ، زیان دیده ای ---

یه سوال
که چی بشه دقیقاً !
من نمیخوام یه دید منفی داشته باشما
ولی آدم باید از اون زبونی که استفاده میکنه ، باهاش راحت باشه
شاید یه موقع یه کلمه ی فارسی نتونه جای یک سری کلمات و لغات انگلیسی رو اون طور که باید و شاید بگیره
البته با این هم مخالفم که بین حرف هات برای کلاس گذاری هی لغات انگلیسی و عربی استفاده کنی
حتی تلفظات کلمات سخت هم داره ساده میشه حالا شما اومدید کلماتی که چندین ساله که آدم بهش عادت کرده میگید جاش یه سری کلمات دیگه بگیم ؟!
تازه خیلی ها م نمیدونن این کلماتو ! وقتی به کار ببری میگه یعنی چی ؟ دوباره باید همون معادل عربی یا انگلیسیشو بگی
شما استفاده کن کلمات کم کم روون میشن دیگران هم که بلد نیسستن یاد می گیرن
و با این کار می تونی تو همه گیر شدن این کمک کنی
 

Golnaz

New Member
ارسال ها
356
لایک ها
784
امتیاز
0
#14
پاسخ : پارسی سخن بگوییم--- اگر این را نبینی ، زیان دیده ای ---

منم خیلی دوست دارم به زبون خودمون سخن کنیم ولی زبان عربی با فارسی أمیخته شده , حالا یه پرسش چرا نمی گینکه ترکی اون زمان چقدر واژه های بیگانه ااورد ؟ تعصبرو بی خیال شین ! چقدر کیبورد أقای خلینا سخته !
 

Moonlight

New Member
ارسال ها
490
لایک ها
533
امتیاز
0
#15
پاسخ : پارسی سخن بگوییم--- اگر این را نبینی ، زیان دیده ای ---

منم خیلی دوست دارم به زبون خودمون سخن کنیم ولی زبان عربی با فارسی أمیخته شده , حالا یه پرسش چرا نمی گینکه ترکی اون زمان چقدر واژه های بیگانه ااورد ؟ تعصبرو بی خیال شین ! چقدر کیبورد أقای خلینا سخته !
ببین کسی نمیگه بجای واژه های عربی پرکاربردی که برابر های فارسیشون دشواره ،واژه ی فارسی کاربرد بهتری داره ولی خیلی جاها میشه اینکارو کرد .کلمه :واژه خداحافظ خدانگهدار وطن :میهن صحیح :درست نحس:شوم مشکل :سخت و دشوار راحت :آسان ظلم :ستم ظلمت :تاریکی تعلیم :آموزش احمق:نادون جدید:نو متفکر:اندیشمند قدیمی:کهنه انتخاب :گزینش (همه جا نمیشه جایگزین کرد این واژرو) خلقت:آفرینش حالا اینایی که نوشتم سخت هستن ؟ به کارگیره این واژه ها چه بدی داره ؟ هم آسونه هم زیبا هم پارسی ! راستی یادم رفت سهل:آسان خداحافظ :خدانگهدار
 
ارسال ها
2,157
لایک ها
3,082
امتیاز
113
#16
پاسخ : پارسی سخن بگوییم--- اگر این را نبینی ، زیان دیده ای ---

راستی می دونستید اصل زبان فارسی زبانیه که افغانی ها صحبت می کنن.!!!!! فکر می کنم همون فارسی دری هست.
 

Moonlight

New Member
ارسال ها
490
لایک ها
533
امتیاز
0
#17
پاسخ : پارسی سخن بگوییم--- اگر این را نبینی ، زیان دیده ای ---

ببخشید اینو کی گفته !؟! زبان های ایران باستان چند شاخه بودن : پارسی باستان .پارتی.سکای (زبان مادها در شمال غربی) و پارسی اوستایی و بعدن دری .که زبان دری کم سنو سالتر از اونای دیگست و زبان بخش های شرقی (افغانستان پاکستان تاجیکستان ) بوده .زبان پارسی باستان در دوره ی میانه ی خود تبدیل میشه به پارسی پهلوی که کمی با پارتی آمیخته شده و دستورش از پارسی باستان(زبان هخامنشیان ) آسونتره و در دوره ی ساسانی بوده .فارسی امروز ریشش پارسیه پهلویه .اصن واژه ی پارسی دری نا درسته چون پارسها یک قوم بودن که زبانشون پارسی بوده نه دری ! برخی از زبانهایی که اقوام ایرانیه جنوب غربی کشور ازش استفاده میکنن از فارسی معیار بسیار بسیار بسیار پارسی تره چون هم واژه هایی داره که تو فارسی نیست (یعنی حذف شده) هم اینکه واژه ی عربی و ترکی ندارن .
 
بالا