الان كه فك مي كنم مي بينم نه! واقعا من اسممو بهت نگفته بودم !
چطور اسممو به كسي گفتم كه حتي تو ادد ليستم نيست ؟ :confused:
و تازه من به هركسي كه اسممو بگم اخرش بهش مي گم كه تو انجمن و كلا اين سايت منو با bh خطاب كنه نه با اسمم ! مگر تو پ.خ !
اون وقت… مي تونم بپرسم اسم منو از كجا فهميدين يا بهتر بگم از كي پرسيدين ؟ :confused:
سکوتت را ندانستم، نگاهم را نفهمیدی
نگفتم گفتنیها رو، تو هم هرگز نپرسیدی
شبی که شام آخر بود، به دست دوست خنجر بود
میان عشق و آینه یه جنگ نابرابر بود
چه جنگ نابرابری، چه دستی و چه خنجری
چه قصهی محقری، چه اول و چه آخری
ندانستیم و دل بستیم، نپرسیدیم و پیوستیم
ولی هرگز نفهمیدیم شکار سایهها هستیم
سفر با تو چه زیبا بود، به زیبایی رویا بود
نمیدیدیم و میرفتیم، هزاران سایه با ما بود
سکوتت را ندانستم، نگاهم را نفهمیدی
نگفتم گفتنیها رو، تو هم هرگز نپرسیدی
در آن هنگامهی تردید، در آن بنبست بیامید
در آن ساعت که باغ عشق به دست باد پرپر بود
در آن ساعت هزاران سال به یک لحظه برابر بود
شب آغاز تنهایی، شب پایان باور بود