بابا نمیتونم نگران نباشم فکر کنم به وضع آقایانی دچار بشم!!!
اومدنی گرفت انداخت اونور حتی یه نگاه هم نکرد بعد با اخلاقی گفتن و خندیدن!!!
به خدا نگاه نکرد!!!:177:
آخه بد بختی اینه من اومدنی چهار نفری داشتن میگفتن میخندیدن همین طوری برگه مو گرفت انداخت اونجا بعد دوباره شروع کرد به گپ زدن!!!
مطمئنم چک نکرد و گرنه خیالم راحت بود!!!
فکر نکنم زده باشم اون هم که حواسش نبود!!!
جانم!جانم!
پناه زینب بی پناهه/نگاه زینب پر آهه
روزهای غربت توی راهه/حالا که برادر بی سپاهه
نگاه طفله بیگناهه/پریشونه گدال قتلگاهه
جونمو مبر بر لب بیا برگردیم
تو رو جون زینب بیا برگردیم
حسین بیا برگردیم
میخونه زیر لب بیا برگردیم
...
حالا بگو.............حسین بیا برگردیم ...حسین بیا برگردیم
یاد حرف دوباره جونم رو به لب میاره ////// این سرزمین داغ تو رودل من میزاره
میدونی زینب بی تو می میره/////// تو رو این صحرا ازم می گیره
عمه سادات ....