سلام..
احوال شما ؟:)
بابا مینو جان هویج این قدر "ناهید" و "ناهید کماندو " نگو ..تو دهن من میمونه :))
رفته بودم پیش مدیر.. سه ساعت دارم تو چشاش فوکوس می شم ..
می گه فلانی چیزی شده ؟
حالا من فامیلیش یادم رفته بود فقط ناهید کماندو تو ذهنم بود :)))) بعد گفتم خانم...خانم... که گفت امینی هستم :)))) یعنی تو حتی فامیلیه منو یادت میره ؟:))))
-----
ببین پاسخنامه ysc.ac اومده ؟ اگه بالا 85 زدی برو پیشش بگو من بالا کف میارم انشالله (حالا نه اینکه کف حتما 85 هست ! نه! ولی خب بالا 85 ها اغلب قبولا !) و زمان تا مرحله دو خیلی کمه باید براش وقت صرف کنم و بعضا چند تا از درسای دوره رو هم بخونم !
و خیلی راحت و منطقی راضی ش کن که نبودنت تو مدرسه به نفعت نیست !
نگران نباش تو بخون و درس خوندن رو ول نکن
نت رو هم سر جدت قطع کن این یکی دو ماهی رو و فقط بخون.. کاری نکن که بعدا حسرت این روزا رو بخوری
درضمن تو این زمان بعضی ملت غیور ایران :))) فاز خودشاخ پنداری بر می دارن.. اصلا توجه نکن ئ کارتو ادامه بده
فقط سر جلسه هست که شاخ ها مشخص میشه :3:
با بهترین ارزوها..
سلام !
نه نيستم ! :4:
بابا ديوانم كردي، بيستا خط داري ادم نمي دونه به كدوم s بده ;)
بعد رندوم به يكي از خط ها اس ميدم تو با يه خط ديگه جواب ميدي :))))
الان حق هست بگيرم بهويجمت يا نه ؟! اره يا نه ؟! :))) ;)
ديروز يه نفر، همون كه خودت مي دوني ;) بهم گفت تــــــــو پي ام دادي، خواستم بهت بگم كه فردا نيستم !
خوبي خودت ؟! اوضاع خوبه ؟!
استرس اينا كه نداري ؟!
حالا خودم بهت زنگ مي زنم بعدا يختي بحرفيم :3:
سلام
چطوري شيطون ؟! :)))) ;)
"شهيد" ُ كه يادته ؟! چند روز بيش ديدمش ، بگو چي شد !!!
باز تو رفتي سوتي دادي در حدِ هويج لاليگا ؟! :))))
اخه من به تو چي بگم ؟ :))))
بيچاره شهيد مي گفت اين مينو همون مينوووووِ ديگه ؟! :)))
من مي گفتم نه ! چيزه… نيدونم … احتمالش هست :)))))))=)))))
از دست تو دختر ! ;)
اگه اين ناصر مارو زنده گذاشت و عمرمون به دنيا بود اري هستيم :)))))
لامصب روانيمون كرده ! :mad: ;)
بله، بهم امار كاراشونو مي دن ! ;) ولي فك نكنم تو مدرسه بشه أونا روببينم !
چون برنامه شون زياد با برنامه من جور نيست !
راستي نگين چهارشنبه اومده بود پيشم ، اومد پيشم باهام حرف بزنه منم يكم شروع كردم به صحبت و راجع به قبولي و اينا يكم تريپ انگيزه بهش دادم …
تو صحبت هاش برخلاف هميشه مي شد فهميد داره يكم پخته تر ميشه…
اروم بود و گوش مي داد به حرفام…
ببين درس با بچه ها چه نمي كنه :))))))
راضيم ازش :)))
به سلام عليكم و الرحمة الله و البركاتة ! ;)
احوال شما ؟!
قربانت، منم همين طور، خب تو كه مي دوني من چه روزايي ميام مدرسه، بيا پيشم اتفاقا كلي خوشحال ميشم مي بينمت :)
اي نامرررررد :))))))=)))))
الان مي خواي بچه هارو به جون من بندازي ؟! :)))))
راستي جالب مي دوني چي بود ؟! همه گوشي داشتن، باهاش عكس مي گرفتن اون وقت تولد من بود يه عكس هم نگرفتم!:|
يه جوونمرد پيدا نميشه اون عكسارو برام رايت كنه يا ميل بزنه به ايميلم ؟! :))) ;)
عالی بود یعنی
اون بار فاز عوض کرده بودم به مامانم میگم که مامان من دیگه درس نمیخوام بخونم بیا منو شوهر بده راحت شم
برگشته بم میگه حالا کی میاد تورو بگیره
دقیقا پوکر فیس بودم
بعد گفتم به خودم بشینم دریمو بخونم یعنی