sepid.h
عضویت
لایک ها
146

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سپیده فک کنم دارم دندون عقل در میارم! اینقد درد می کنه نمی تونم بخوابم:(
    راستی یادم بنداز ی چیز راجب وکیلی بهت بگم:4: تازه فهمیدم اون ....... عجب ادم خوبی بود!(فهمیدی کیو میگم که؟؟؟ کیمیا!:4:)
    من با شما هیچ بحثی ندارم چون آخرین نفری روی زمین هستی که میشه بهش گفت بحث پذیر....
    فقط اینو بدون از تو یکی انتظار نداشتم....
    منطق و شعورت از حرف زدنت مشخصه دوست عزیز
    خدافظ:1:
    (ببین کار ما به کجا کشیده مجبوریم با کیا دهن به دهن شیم:1:)
    بیخیال بحثش پیچیدس!...اصلا حوصله فک کردن به این چیزا رو ندارم نمیخوامم ی دغدغه ی جدید درس کنم وا3 خودم! کم فکرو خیال داریم اینام بیاد روش!اره همونی که تو میگی مجبورم به خاطر ارامش خودم فک کنم که هس! مگر اینکه... واقعا بعد از اون پوچیه... ترجیح میدم اگه خدایی نباشه منم نباشم! زندگی خیلی بی هدف میشه! حداقل ادمی مثه من نباید باشه!من الان مشکل گندم مردنه!! الان که داییمینا خونمون بودن با پسرداییمینا بحثش شد بعد دیدم واقعا ازمردن میترسم! هر روزی که جلو تر میریم بیشتر دارم به زندگی وابسته میشم یادمه چند سال پیش ترجیح میدادم زود بمیرم اما الان... عاقا اگه درد داشت چی؟؟؟:4:
    عاقا اسی برو این تاپیک تست روانشناسیرو ببین! ملت دیوانه ان به خدا:4: امیدوار شدم به خودم! فک میکردم دخترا هولن نگو پسرا بدترن:4:اینجا اولین لحظه ایه تو زندگیم که رضایت قلبی از دختر بودن به دست اوردم! خوندی بگو ی چیزی بهت بگم... تو رو خدا ببین دغدغه ی ما چیه بحث ما چیه اینا راجب چی بحث می کنن:4::4: ما بهتریم یا اینا؟؟؟:4::4:
    من هر وقت اومدم ایریسک نصف اصول ذهنیم زیر سوال رفته:(
    اعصابم خورد میشه چون تمام روزم میگذره وا3 پرکردن بخشی ار ذهنم که نمی دونم درسته یا نه...
    واقعا چی درسته سپیده؟!؟!
    من با هیچ کدوم توجیه نمیشم و الان ی چیز بینابینیم که داره دیوونم می کنه:(
    (تو پ.ب زهرا منظورت من بودم؟)
    میدونی فقط چیزی به اسم ایمان میتونه انقدر انسان رو مغرور و نادون بکنه که به دیگران بگه احمق....
    و از اونجایی که تو دیکشنری من تعریف "انسان"کسی اومده که به شخصی توهین نکنه نگه احمق...
    شما اگه حرفت حق بود خیلی ادعا داری میومدی حرفمو با دلیل و منطق رد میکردی....
    نه اینکه بخوای توهین کنی
    در کل این راه که پیش گرفتی رو به ترکستانه....
    خوش باش...:4:
    نه تر بیار دیگه! تر نیاری منم کادو نمیگیرم برات:4:
    چیو من بگم؟!
    من دیروز نخوندم امروز دارم می خونم:4:
    خودمم یادم میره دیگه:4:
    نمی دونم هر کاری می کنی ی جور باشه به عالمیم بر3:4:
    ببین به نظر من به تعداد کلاس بیار ولی بین 1/4 و بچه های المپ پخش کن!
    عقلت کمه ها:4: باید سرکارش میذاشتی:4:
    حواسم نبود باید براتون استشهاد محلی بیارم!ی بی ام و بود(تهرانیا میان اینجا هار میشن مخصوصن اگه دختر کنارشون باشه!)
    سپیده ی چیزی مهلا اصلا نباید چیزی راجب اون موضوع بفهمه ها...
    مهسا فهمید فهمیدی یا هنوز در حال سرکار گذاشتن همید؟!:4:
    ی چیز دیگه اون موضوعی که تو سرویس گفتی از خواب بیدار میشی میگی رو بگو!!!!پ.خ کن...
    یادم بنداز ی چیزی رم من بهت بگم!
    ولی امروز نگفتی به چی فک کنم:4:
    نترس دیگه خوابم نمیره کلا شبارو فک می کنم! کاش از خدا ی چیز دیگه میخواستم! این جور چیزا رو درجا میگیره ها حالا ی چیز بخوای که مهمه...
    سپیده ببینمت میکشمت!!!ب ۶۶تیکه مساوی تقسیمت میکنم:!ب زهرا گفتی:بیچاره اون بدبختایی ک ماشین میزنه لهشون میکنه!
    منظورت من بودم؟بعدا با رعایت شعونات اسلامی تیکه تیکت میکنم:4:
    جوری بهم زد انقد بخیه خوردم با چرخ خیاطی دوختنم:4:(فقط دوتا بخیه کوچک رو پیشونی!و مدتی بیهوشی)
    سپیده لهجه گرفتم در حد لالیگا!
    آره!اتاقم انبار کتاب شده!ده تا کتاب رو میزه!سه تاش بازه!تو حموم و دستشویی هم مطالعه میکنم:4:حالا کی بهت گفته؟!
    اخ یادم رفت یادت بندازم!
    چی میخداستی بگی؟!..
    به به!سپیده خانم!؟!آفتاب از کدوم طرف در اومده شمارو اینجا زیارت کردیم:4:خوبم تو چطوری؟ن بابا رشتی نشدم؟!‏‎:4:‎تنکابن هستیم!
    انقد دلم تنگ شده حرصتو در بیارم:4:!
    سادیسمه دیگه!
    بیخیال عاقا! دارم سعی می کنم مردونه باهاش برخورد کنم:4:
    چه ربطی به دست و پا شکستن داره سپیده؟!... اره میدونم می تونست اتفاقای خیلی بدتری بیفته ولی خب... تو که منو میشناسی...
    واقعا اوج بدشانسیه ها!
    بیخیال!
    باشه یادت میندازم!
    ی چیز دیگه! بدجوری بیخواب شدما! الان تو این 3روز روهم 10 ساعتم نخوابیدم! اونم تیکه تیکه بوده! چیکار کنم؟!..
    بابا اونو ول کن اسی!
    عاقا... اه تو چقد بدی!! من خودم نمیخوام برم چه بر3 تورو ببرم! تازه کجا ببرمت؟! مگه میشه! تا زه فرض براینه که فقط تو میدونی نه مامانت اگه بیای ینی مامانتم میدونه!
    اسی جون من!!..
    تنها چیزی که الان بهش فک نمی کنم جانعه! سه تا درسشو که شوتم کلا! ترمم ندادم... اون امتحان اولیام که یادم نیس... کلا باید فاتحه این یکی رو بخونم...
    اون اصن مهم نیس... وای!
  • بارگذاری
  • بارگذاری
  • بارگذاری
بالا