Ye8aneh
عضویت
لایک ها
24

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • دوست پسرااااااااام:225:

    نه جدا کی باید باشه?????????
    این طوری غیرتی میشی????????
    با پرنیان و مریم:3:
    فردا میای پس دیگه??????????
    برای شما اختصاصی ماچش:213:
    الان ارشاد میاد جمع میکنه من و تو رو
    امروز با دوستان رفتیم بیرون
    جای شما خالی بود بسی
    سپاس گزارم آقای خوب
    طلاقت میدادم اگه یادت میرفت:203:
    پس مامانت بالاخره تسلیم شد
    مرا تا كي ز هجرانت بسوزد جان به تنهايي
    چه شد اي جان شيرينم كه يك ساعت نميآيي


    جهان شد تيره دور از تو ، بيا اي مونس جانم
    كه چون خورشيد عالم را ، به يك پرتو بيارايي


    به رويت جان بر افشاندن ، ز من شايد كه مشتاقم
    به غمزه بي دلان كشتن ، تو را زيبد كه زيبايي


    چه بيم از آتش سوزان خيالت با من ار سازد
    چه سود از روضه ي رضوان اگر ديدار بنمايي


    نقاب شب به روي خود كشد خورشيد از خجلت
    تو اي ماه ملك سيما چو از رخ پرده بگشايي


    شدم خاك وهنوز از جان هواي دوست مي ورزم
    ندارم حاصل از گيتي به غير از باده پيمايي


    به اميد وصال او تسلي مي دهم دل را
    ولي تا وصل درمانم تو اي عمرم نمي پايي


    چو آمد باده ي صافي چه جاي زهد اي صوفي
    چو باشد يار من ساقي كجا باشد شكيبايي


    جنون عشق پوشيدن حسين اكنون نمي يارد
    چو طاقت طاق شد دل را بر آرد سر به شيدايي




    { منصور حلاج }
    فردا به احتمال قوی باران خواهد آمد.
    تو پیش‌بینی کرده بودی که باد نمی‌آید
    با این همه ... دیروز
    پی صدائی ساده که گفته بود بیا، رفتم،
    تمام رازِ سفر فقط خوابِ یک ستاره بود!
    ...
    خسته‌ام ریرا!
    می‌آیی همسفرم شوی؟
    گفتگوی میان راه بهتر از تماشای باران است
    توی راه از پوزش پروانه سخن می‌گوئیم
    توی راه خوابهامان را برای بابونه‌های درّه‌ای دور تعریف می‌کنیم
    باران هم که بیاید
    هی خیس از خنده‌های دور از آدمی، می‌خندیم،
    بعد هم به راهی می‌رویم
    که سهم ترانه و تبسم است
    مشکلی پیش نمی‌آید
    کاری به کار ما ندارند ری‌را،
    نه کِرمِ شبتاب و نه کژدمِ زرد.


    وقتی دستمان به آسمان برسد
    وقتی که بر آن بلندیِ بنفش بنشینیم
    دیگر دست کسی هم به ما نخواهد رسید
    می‌نشینیم برای خودمان قصه می‌گوئیم
    تا کبوترانِ کوهی از دامنه‌ی رویاها به لانه برگردند.


    غروب است
    با آن که می‌ترسم
    با آن که سخت مضطربم،
    باز با تو تا آخر دنیا خواهم آمد.


    سید علی صالحی،اخرین عاشقانه های ری را
    از دست دادن هر انسانی که دوستش می داشتم آزاردهنده بود ...


    گرچه اکنون متقاعد شده ام که هیچکس کسی را از دست نمی دهد زیرا هیچکس مالک کسی نیست !


    این تجربه واقعی آزادی است : داشتن مهمترین چیزهای عالم بی آنکه صاحبشان باشی ...!




    / یازده دقیقه - پائولو کوئیلو /
    :89::89:
    این شعرسو دوست نداشتم اما قوی بود
    و خیلی ترسناک:180:
    من مرده ام


    و این را فقط


    من می دانم و تو


    تو


    که چای را تنها در استکان خودت می ریزی





    خسته تر از آنم که بنشینم


    به خیابان می روم


    با دوستانم دست می دهم


    انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است





    ــگیرم کلید را در قفل چرخاندی


    دلت باز نخواهد شد!


    می دانم


    من مرده ام


    و این را فقط من می دانم و تو


    که دیگر روزنامه ها را با صدای بلند نمی خوانی





    نمی خوانی و


    این سکوت مرا دیوانه کرده است


    آنقدر که گاهی دلم می خواهد


    مورچه ای شوم


    تا در گلوی نی لبکی خانه بسازم


    و باد نت ها را به خانه ام بیاورد


    یا مرا از سیاهی سنگفرش خیابان بردارد


    بگذارد روی پیراهن سفید تو


    که می دانم


    باز هم مرا پرت می کنی


    لا به لای همین سطرها


    لا به لای همین روزها





    این روزها


    در خواب هایم تصویری است


    که مرا می ترساند





    تصویری از ریسمانی آویخته از سقف


    مردی آویخته از ریسمان


    پشت به من


    و این را فقط من می دانم و من


    که می ترسم برش گردانم...
    آواتارت رو دیدم یاد صادق هدایت افتادم
    دیوانه:183:
    چه فرقی میکند من عاشق تو باشم
    یا تو عاشق من چه فرقی میکند
    رنگین کمان از کدام سمت آسمان آغاز میشود
    گروس عبدلملکیان;)
    happy nation =اتوپیا خودمون
    lyricsاش:71:
    Laudate omnes gentes laudate Magnificat in secula Et anima mea laudate Magnificat in secula
    Happy nation living in a happy nation
    Where the people understand
    And dream of the the perfect man
    A situation leading to sweet salvation
    For the people for the good For mankind brotherhood
    We're traveling in time
    Ideas by man and only that will last
    And over time we've learned from the past
    That no man's fit to rule the world alone
    A man will die but not his ideas
    Happy nation
    We're traveling in time
    Traveling in time
    Tell them we've gone too far
    Tell them we've gone too far
    Happy nation come through
    And I will dance with you
    Happy nation
    Happy nation
    I've never seen you looking so lovely as you did tonight,
    I've never seen you shine so bright,
    I've never seen so many men ask you if you wanted to dance,
    They're looking for a little romance, given half a chance,
    And I have never seen that dress you're wearing,
    Or the highlights in your hair that catch your eyes,
    I have been blind;


    The lady in red is dancing with me, cheek to cheek,
    There's nobody here, it's just you and me,
    It's where I want to be,
    But I hardly know this beauty by my side,
    I'll never forget the way you look tonight;


    I've never seen you looking so gorgeous as you did tonight,
    I've never seen you shine so bright, you were amazing,
    I've never seen so many people want to be there by your side,
    And when you turned to me and smiled, it took my breath away,
    And I have never had such a feeling,
    Such a feeling of complete and utter love, as I do tonight;


    The lady in red is dancing with me, cheek to cheek,
    There's nobody here, it's just you and me,
    It's where I want to be,
    But I hardly know this beauty by my side,
    I'll never forget the way you look tonight;


    I never will forget the way you look tonight…
    The lady in red, the lady in red,
    The lady in red, my lady in red,


    I love you…
    اهنگش رو دوست میدارم
    Chris de Burgh The Lady In Red download mp3 for free
    lady in red
    لینک دانلودش
    Chris de Burgh The Lady In Red download mp3 for free
    lady in red
    لینک دانلودش
    رگبار عشق
    تیر باران هدف
    انفجار همه چیز
    فکر کن
    فکر کن:32:
    فکر(از حامد سید جوادی)


    یک نفر مثل سنگ مرده
    یک نفر خوارو سر خورده
    یک نفر فکر آینده س
    یک نفر جام زهر خورده
    بشنویم از گل که شاید گل
    عمر چندماهه اش بس بود
    بشنویم از پل که شاید پل
    کار هر روزش رساندن،به هدف بود
    ------
    پرسه در صحرا مثال باد
    در مسیر باد مثال شن
    شاکی از دنیا مثال خود
    مثال گِل
    آفرین بر تو که میدانی رهایی هست
    وای بر تو که میدانی و رسوایی
    آفرین بر تو که میخوانی مرادت را
    وای بر تو که صدایت از ته چاه است
    ها ها ...
    نه ه ...
    این زندگی...... این زندگی.............
    بگذریم از گل که شاید خود
    سالها می مانی ، سالها
    بگذریم از پل گذر از پل
    می بردت به تمام جاده ها
    رگبار عشق، تیرباران هدف
    انفجار همه چیز.........
    نه ایست............. نه ایست..............
    این دری نیست سوی سراب
    این دری نیست از جنس خواب
    فکر کن ، رگبار عشق
    فکر کن
    آفرین بر تو
    فکر کن...
  • بارگذاری
  • بارگذاری
  • بارگذاری
بالا