بیخیالش بشین! یادش میفتم عصبی میشم اصن!:4:خام بودم و گرنه عمرا زیر بار میرفتم! احتمالا چیز خورم کردن تا قبول کنم!:4:نه... همون در حد ی نگا...!:4: میگم که قبلی فرق داشت!:4:باشه... ارش کیه دقیقا؟:4:
اره اگه خواستم دوباره زندگیمو در معرض خطر قرار بدم حتما میگم!:4:
اره میدونم حداقل ی نگا میندازن!:3:
نه مشتاق باشین نه کنجکاو چون نمیشه بدونید! اصلا نباید کسی بدونه!:4:
چرا بعد از اینکه مردم می تونید بپرسید چی بوده ولی تا وقتی که زنده ام نه!:4: اصن شزطی دیگه نیست چون من که قبول نمیشم م2 اگرم بشم...
اون فرق داشت!:4: گفتم چرا همه بسیج بودن بفهمن چیه... این یکی! شاید تابستون روش فک کردیم!:4:
اره شاید! البته اونام الان وقت سرخاروندن نداره!:4:
نه! محاله بگم!:4: اصلا اون شرط باطله دیگه من که کنار میکشم اگه مجبور بشم اونکارو انجام بدم بعدش خودمو میکشم!:4: چندش اورترین کاریه که حتی تو زندگیم بهش...
اصلا یادم نمیاد! کلا من تنها چیزی که از روز اول یادمه اون مفصلای شل بود!:4: دو روز بعدیم به جز ترس و استرس و وحشت... :(
اره خیلی مهربونه و خیلیم مضحک!:4:
صبا بدبخت میشیم!:4:
ببین اصلا راه نداره راضی نمیشن! البته منم قبول دارما ی کم! شرط خوبیه برای حال گیری! خیلی نامردین اولش قرار بود فقط من اجرا...