نتایح جستجو

سلامت باشم :4: حالا برا حل مشکل میخوای چیکار کنی؟

بذار برات ریشه یابی کنم :4: قدیما میگفتن عمرا ! بعد از مدتی مد شد بگن عمرنات یعنی یه آت به تهش اضافه شد. بعد دیدن که این عمرنات مثل سولفات و کربنات و اینا میمونه. برا همین انواع عمرنات پتاسیم ، عمرنات کلسیم و... رو ساختن :4:

پاسخ : فرق مجاز و استعاره بالا اینجا میتونه دو تا معنی داشته باشه. معنی واضحی که همه میگن ، همونیه که شما گفتین. بالا همون عالم معنا و بهشت و... معنی دومی که هست ، میگه ما ز بالاییم ، و با «لا» میرویم. و لا یعنی لا اله الا الله. یعنی لا اله الا الله گویان به عالم معنا میریم.

پاسخ : هندسه فضایی (محاط شدن هرم در کره ) سلام پیشنهاد میدم فرض کن هرم تو کره محاط شده. حالا تو وقتی می ببینیش ، دو بعدی ببینش. بعد نسبت اعضارو بدست میاری.

آره چن سالی هست استعمال میکنیم :4:

آره خیلی شنیدم :4: چطور مگه؟

اونایی که روایت دومی رو میگن ، اعتقاد دارن این اولین دیدارشون بوده ، ولی تو همین دیدار لزوما مولوی سینه چاک کامل شمس نمیشه. در حقیقت میگن این یه جورایی شاید اولین سوالی بوده که یه نفر از مولوی پرسیده و اونو به شدت به فکر وا داشته. و مولوی میفهمه که سوال کننده ، شخصیه که حالیشه. و حالا در ادامه...

حالا جالبیش اینه یه روایت اینه ، که وقتی شمس ازش میپرسه ، مولوی هنگ میکنه ، شمس اینی که گفتی رو براش توضیح میده ، مولوی نعره میزنه و بیهوش میشه :4: یه روایت دیگه هم اینه که خود مولوی در جواب شمس این جوابو میده. فک کنم این دفعه شمس نعره زدندی و جامه ها دریدندی :4:

دقیقا در مورد همین بایزید سبحانی ما اعظم شانی و ما عرفناک حق معرفتک پیامبر سوال میپرسه شمس از مولوی. بعد مولوی خوف میکنه :4: البته بازم استاد ادبیاتمون میگفت سند اینا قطعی نیست و ممکنه تحریف هم باشه !

منم همینطور شما هم موفق باشی

پا میشم میزنمتا :4: این حرفا چیه :4: تازه ، ترممون هم تموم شد امروز ! آره جریان اسرار التوحید رو میدونم چیه. تو تاریخ ادبیات بود :4: بایزید یکی از خفن ترین عرفا بوده. اصن یه وضعی ! تو کتاب تذکره الاولیا عطار هم یه فصل قطورش راجع به بایزیده. این میگن اینقد ذوب تو خدا شده بوده که میگفته سبحانی...

بعضی علماشون میگن کسی صحاح سته رو قبول نداشته باشه ، زنش بهش حروم میشه !

نه بابا رمان که یه چن تایی خوندم :4: من او هم خیلی خوب بود :4: آخه این یه خاطره ی خوبی رو هم برام زنده میکنه. ینی یه کتابی بود که کلا خیر بود ! خوندیش؟ آره تازه رسیدم. صب رفتم امتحان ریاضی ، از اونور تهران عروسی و اینا ، بعدم خونه خاله اینام ، دوباره از اونور دانشگاه امتحان بعدی ، بعد خونه ...

خدا رحمتش کنه...

سلام علیکم همشیره هویج :4: نه هنوز ! فردای اون روز که رفتم از خونه بیرون ، الآن رسیدم خونه :4: چیشده حالا :4:

پاسخ : در جست وجوی بهترین کتاب رمان نامیرا از صادق کرمیار ، انتشارات نیستان. فوق العاده است این رمان ! اصن یه وعضی !

کلا علمای راستین اهل سنت هم عشقشون به امام علی و امام حسین رو کتمان نکردن. مثلا مولوی در مورد حضرت علی ببین چیا گفته. این وهابیان بیشتر دارن موش میدوونن !

یادم بنداز نمونه اش رو بعدا از رو جزوه ادبیاتمون برات بنویسم :4: شایدم اونی که من میگم دقیقا همین نبوده. فک کنم اون سوم شخص مفرد خطاب میکردن نه جمع. حالا جمله ابوسعید ابوالخیر رو نداری؟ البته زمان ابوسعید ، سعدی فک نکنم پدر جدش هنوز به دنیا اومده بوده :4:

فقط شک داری؟ :4: همین؟ :4:

من دیگه صحبتی ندارم :4: