مى گم يه سوال خارج از گود
تاحالا كلمه ى(( عُمرَنات پتاسيم)) رو شنيديد؟
مثلا يكى مى گه اين كار رو مى كنى؟ بعد طرف بجاى اينكه بگه(( عمراً اين كار رو بكنم)) مى گه (( عمرنات پتاسيم اين كار رو من بكنم))
البته این موضوع هم هست که خیلی از مریدان مولوی به شمس حسادت می کنند.
و مثل اینکه دلیل اینکه شمس دو بار از پیش مولوی می ره نیز همین بوده
البته شمس از مولوی یکسری کارها می خواد بکنه که عجیب به نظر عجیب میاد.ولی در کل موضوع بالا نیز بوده
سلام دوست عزیز
ممنون بابت مطلب خوبی که گذاشتید
البته بعضی چیز ها دیگه به انسانیت ربط داره شخص هر دین و هر مسلکی هم که داشته باشه ، براش مسلم هست اون بعضی
مسائل.
چنانچه حضرت اباعبدالله هم فرمودند
اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید.
بله من متوجه معناى عربيش نشدم، حالا فهميدم معنيش چى هست
البته در آخر شمس توضيح مى ده كه بايزيد چون ظرف فهمش كوچك بوده، براى همين اين حرف رو زده(( چون ظرفش زود پر شده))
درصورتى كه ظرف فهم پيامبر (ص) بسيار عظيم است
به هر حال آشنايى شمس و مولوى نقطه ى عطفى تو زندگى مولوى هست. كلا مسير زندگيش...
دستت به من نمی رسه عامو :4: ، با کشتی بیای کشتیتون رو می دم سوراخ کنند.
خوبه خدا رو شکر،
آره ظاهرا آدم خیلی بلند مرتبه ای بوده این بایزید بسطامی(( فکر کنم قبرش تو بسطام هست اگه اشتباه نکنم))
اصن یه وضعی
جالبه بدونی آشنایی مولوی با شمس هم از سر یک سوال درباره ی حرف بایزید بسطامی و سخن...
حالا زحمت نمی خواد بدین، مسلما کارای دانشگاهتون اینقدر سنگین هست که همین که جواب بنده رو می دین یک لطف بزرگ محسوب می شه
راستش من وقتی ایران بودم یه مقداری از کتاب اسرار توحید رو خوندم، وقت نکردم همش رو بخونم
این رو هم نوه اش می نویسه که این رو می گفته، و نوه اش تو کتاب اسرار توحید تمام (ایشان)...
سلام خانم bh (( اسمتون رو آدم می بینه یاد نام بهادر می افته))
خیلی ممنون از احوال پرسی های شما(( لطیفی هستم))
شما خوب هستید؟
شرح ما وقع که طولانی هست ، اما رفتنم هنوز قطعی نیست(( فعلا یکی از دوستام یکم تونسته قانعم کنه که نرم))
پروژه که کماکان سرجاش باقیه، من چکیده ی اطلاعات تمامی عناصر رو...
یه روز از همین روزا روی شب پا میذارم
توی قاب لحظه ها عکس فردا میذارم
تا که خوب خوب بشه زخمای دلواپسی
عشقو مرهم میکنم روی دلها میذارم
تو وجود آدما حس آشنایی هست
مثل حس من و تو . اسمشو ما میذارم
خوب این در واقع یک نوع اعتراض یا توهین محسوب می شه که یکی رو جلو روش بجای اینکه دوم شخص صداش کنی، سوم شخص صداش کنید
خوب از طرفی می گیم آدم هایی که زیاد می گن ((من فلانم، من چلانم)) مغروراند.
احتمالا حالا ابوسعید هم برای اینکه از این غرور دور باشه، با ترکیبب تمام نکات بالا که خدمتتون عرض کردم،...
خیلی جالبه چون دقیقا برعکس اون چیزی که من گفتم رو گفتی:4:
البته به قول عبیدالله زاکانی (( طناز معروف کرمانی)) تواضع بسیار=علامت غرور
من تو سخنرانی های مرحوم علامه تقی جعفری متوجه شدم که این یعنی چی
حالا دقیق چی می گفتند یادم نیست اما لپ کلام این بود که یکی میاد مثلا می گه که بنده کسی نیستم،...
نه ببینید تو تغییرات جدید سایت، علامت هایی مثل خط تیره و نقطه و ممیز و ...
اینا ممکنه مشکل ساز بشه، الان شما دوتا پروفایل بودید ولی چون سیستم احتمالا نقطه و ممیز رو یکی خونده، در نتیجه به اصطلاح یک باگ ایجاد شد که نمی گذاشت
شما وارد پروفایلتون بشید
الان خدا رو شکر موضوع حل شد
[TABLE]
[TR]
[TD]یا رب سببی ساز که یارم به سلامت[/TD]
[TD][/TD]
[TD]بازآید و برهاندم از بند ملامت[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]خاک ره آن یار سفرکرده بیارید[/TD]
[TD][/TD]
[TD]تا چشم جهان بین کنمش جای اقامت[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]فریاد که از شش جهتم راه ببستند[/TD]
[TD][/TD]
[TD]آن خال و خط و زلف و رخ و عارض...
از بد بدتر اگر هست،
این است این که باشی
در چاه نا برادر،
تنها زندانی زلیخا
چوب حراج خورده ی بازار برده ها
البته بی که یوسف باشی!
پس بهتر است درز بگیری این پاره پوره پیرهن بی بو وخاصیت را
که چشم هیچ چشم به راهی را روشن نمی کند
((مرحوم دکتر قیصر امین پور))
تو پیغام خصوصی براتون توضیح دادم اردوان جان
تو دو راهی بدی گیر کردم،
تا حالا از این دو راهی ها که مثلا مجبور شم یک جایی رو ترک کنم و یک چیزی رو ول کنم زیاد داشتم ولی اعتراف می کنم این یکی از همشون سخت تر بوده برام