نتایح جستجو

  1. A

    شرایط دورشته ای خوندن در دانشگاه......لطفا اگر اطلاعاتی دارین نظر بدین...

    همون طور که در نام تاپیک ذکرشده ، من دنبال اطلاعاتی در مورد شرایط دورشته ای خوندن در دانشگاه ها (مخصوصا شریف) می گردم... از یکی از دانشجوهای امیرکبیر شنیدم که برای دانشجویان ممتاز معرفی شده از طرف سازمان سنجش شرطش اینه که در 2 ترم از 3 ترم اول معدل بالای 17 کسب کنند...در غیر این صورت( یعنی...
  2. A

    چی کار کنیم تا تو کنکور حرفی برا گفتن داشته باشیم؟

    پس چه خوبه که شما مسئول المپیاد نیستی!! وگرنه من بدبخت الان همین سهمیه رو هم نداشتم !! ولی باهات موافقم.... ...ولی آخه اگه یه نفر همه چیزو با هم دوست داشته باشه تکلیفش چیه؟!! در ضمن منم موافقم که بهتره آقا محسن المپیاد زیست بخونه... یا طلا میشی یا نمیشی...اگه طلا شدی که خیلی بهتر از رتبه...
  3. A

    چی کار کنیم تا تو کنکور حرفی برا گفتن داشته باشیم؟

    ببخشید زیادی پرحرفی کردم!... یه چیزی رو یادم رفت... دکتر بهرامی( طلای جهانی شیمی بودن و شیمی محض خونده بودن.) تو دوره به ما می گفتن : شما اگه نمی خواین تو دانشگاه شیمی بخونین پس چرا اینجا نشستین؟ پاشین برین خونتون کنکورتونو بخونین.!!! با این که خودم هم نمی خوام شیمی بخونم ولی یه...
  4. A

    چی کار کنیم تا تو کنکور حرفی برا گفتن داشته باشیم؟

    خب حالا که بحث به این جا کشیده شد بذارین منم یکم درد دل کنم!: تا یه جایی من هم دقیقا (بدون هیچ تفاوتی) مثل نسیم بودم: "من ، همیشه عاشق ریاضی بودم ! همین طور فیزیک ! همیشه دلم میخواسته برم رشته ریاضی و ریاضیات محض بخونم.(آرزوی دوران کودکیم این بود که ریاضیدان بزرگی بشم!!) هنوزم دوست دارم ...
  5. A

    چی کار کنیم تا تو کنکور حرفی برا گفتن داشته باشیم؟

    خب اگه می خوای پزشکی بخونی المپیاد زیست خیلی کمکت می کنه ...من بهت اطمینان میدم که کسی که المپیاد زیست بخونه 99 درصد پزشکی تهران قبوله...اگه طلا بشی که هیچی...ولی اگه نقره برنز بشی هم زیستت عاتیه و هم برای کنکورت سهمیه داری ...پس حتما پزشکی تهران قبولی...اگه مرحله2 هم قبول نشی بازم زیستتو درحد...
  6. A

    چی کار کنیم تا تو کنکور حرفی برا گفتن داشته باشیم؟

    منم با afshin کاملا موافقم اگه می خوای تو کنکور حرفی برای گفتن داشته باشی و در کنار موفقیت ظاهری واقعا از درس خوندن لذت ببری بهترین راه المپیادی درس خوندنه و این که طرز تفکرتو المپیادی کنی... حتی اگه قبولم نشی!مطمئن باش هیچ کس از المپیاد خوندن ضرر نمی کنه...و یک المپیادی حتما تو کنکور هم حرفی...
  7. A

    نامه به خدا

    یک نامه از خدا ... امروز صبح که از خواب بيدار شدي،نگاهت مي کردم؛و اميدوار بودم که با من حرف بزني،حتي براي چند کلمه،نظرم را بپرسي يا براي اتفاق خوبي که ديروز در زندگي ات افتاد،از من تشکر کني.اما متوجه شدم که خيلي مشغولي،مشغول انتخاب لباسي که مي خواستي بپوشي.وقتي داشتي اين طرف و آن طرف مي دويدي...
  8. A

    نامه به خدا

    خدایا! از عشق زیاد شنیده ام. اما جایی شنیدم که عاشق ترین تویی.آن هم به که؟به هر بنده. به این بنده. بنده ناچیز! فکر کردم دیدم درست است. تو آفریدی.تو بزرگ کردی. هیچ جا رهایم نکردی. همواره دستم در دستت بود اگر چه نفهمیدم. خدایا! قدم قدم پله پله و گام به گام از سختیها گذراندیم حتی...
  9. A

    روانشناسی شخصیت با اعداد!

    جالب بود... امتیاز من 42 شد...به خودم امیدوار شدم!!! ممنون
  10. A

    خدایا...

    خیلی قشنگ بودن...ممنون
  11. A

    نامه به خدا

    سلام خداي خوب و خواستني ام : مي داني از وقتي از آسمان و آغوش قرب تو عريان و گريان و با کوله بار سنگين مسئوليت به اين برزخ فرود آمدم و زنجيري زندان زمين شدم از درد دوري و داد بي تو يي بي دود و عود مي سوزم... فقط بغضم و بارون ، اشکم و آه با پري شکسته ، پيرهن پاک...
  12. A

    شعری از دکتر انوشه

    شاعر که شدم نردبانی بلند بر می دارم پای پنجره ی پرسه های پسین پروانه می گذارم و به سکوت سلام آن روزها سرک می کشم شاعر که شدم می آیم کنار کوچه ی کبوترها تاریخ یادگاری دیوار را پررنگ می کنم و می روم شاعر که شدم مشق شبانه ی تمام کودکان جهان را می نویسم دیگر چه فرق می کند که...
  13. A

    شعری از دکتر انوشه

    صدای دیدار با سبد رفتم به میدان صبحگاهی بود میوه ها آواز می خواندند میوه ها در آفتاب آواز می خواندند در طبق ها زندگی روی کمال پوست ها خواب سطوح جاودان می دید اضطراب باغ ها درسایه هر میوه روشن بود گاه مجهولی میان تابش به ها شنا می کرد هر اناری رنگ خود را تا زمین پارسیان گسترش می...
  14. A

    شعری از دکتر انوشه

    كاش مي شد سرزمين عشق را در ميان گام ها تقسيم كرد كاش مي شد با نگاه شاپرك عشق را بر آسمان تفهيم كرد كاش مي شد با دو چشم عاطفه قلب سرد آسمان را ناز كرد كاش مي شد با پري از برگ ياس تا طلوع سرخ گل پرواز كرد كاش مي شد با نسيم شا مگاه برگ زرد ياس ها را رنگ كرد كاش مي شد با خزان قلب ها مثل دشمن...
  15. A

    شعری از دکتر انوشه

    شعرش معرکه بود.... من که خیلی خوشم اومد. :P
  16. A

    سخنان زيبا

    نه از خودت تعريف کن و نه بدگويی. اگر از خودت تعريف کنی قبول نمی‌کنند و اگر بدگويی کنی بيش از آنچه اظهار داشتی تو را بد خواهند پنداشت. (کنفوسيوس) هر چه بیشتر اوج بگیری در نظر مردمی که پرواز را نمی فهمند کوچکتر به نظر می رسی (نيچه) اانسان برای پيروزی آفريده شده است، او را ميتوان نابود...
  17. A

    سخنان زيبا

    - دست بگیر، شما را از دیگران جدا می کند، دست بده اتحاد ایجاد می کند. - وقتی از کار دست بکشید که کار شما انجام شده باشد، نه آنگاه که خسته شده اید. - روابط یک جانبه نمی پاید. اگر یکی همیشه از خود مایه می گذارد و دیگری فقط بهره می برد، دیر یا زود رشته ارتباط می گسلد...
  18. A

    سخنان زيبا

    برای آنکه پرواز کنی ، پیکر خویش را به حال خود رها مکن . اُرد بزرگ من اندیش? خود را در معرض این فکر مسخره رندانه قرار نمی دهم که هرچه بر سر آدمی می آید ، خیر و صلاح اوست ، بلکه بر آنم که هر کسی از پیشامد به بهترین وجه استفاده کند ، مانند انسان خوب و فرزانه ای عمل کرده است . کمبرلند آه...
  19. A

    سخنان زيبا

    زبان عضویست که وزنش اندک و کم ولى عبادت و گناهش بسیار بزرگ است » .زبان با یک تهمت نابجا ، یا یک دروغ ، قدرت دارد آبروى پنجاه ساله انسان بى گناهى را بریزد ، یا مال و جان بى تقصیرى را بر باد دهد .و زبان مى تواند با گفتار الهى بین دو نفر را اصلاح نموده ، آبروى مسلمانى را حفظ کند ، و مال و عرض مؤمنى...
بالا